همه ما هر از گاه احساس تنهایی میکنیم، اما اگر احساس تنهایی و بیارزشی ادامه پیدا کند، کنار آمدن با آن سخت میشود. احساس تنهایی مداوم باعث میشود که امیدتان را به آینده از دست بدهید و نتوانید از جنبههای مختلف زندگی لذت ببرید. احتمالاً تا به حال درصدد یافتن راه حلی برای تنهاییتان برآمدهاید، اما نتیجه نگرفتهاید و اکنون نگران هستید که مبادا این احساس تنهایی و ناراحتی آزار دهنده تا ابد ادامه پیدا کند. فرو رفتن در دریای بیکران تنهایی موقعیت ترسناکی است، اما خوشبختانه راه حلهای موثری برای خروج از این موقعیت وجود دارد. شکی نیست که غلبه بر احساس تنهایی به آموزش و تلاش نیاز دارد، اما این کار امکانپذیر است. به کمک این راهنما میتوانید خودتان را بیشتر درک کنید و بدانید وقتی احساس تنهایی میکنید، چه کارهایی باید برای رهایی از تنهایی انجام بدهید.
علائم تنهایی و افسردگی
صبحها که از خواب بیدار میشوید، هنوز احساس خستگی میکنید
هر چقدر هم که بخوابید، صبح که از خواب بیدار میشوید، احساس میکنید که انگار کوه کندهاید. پژوهشها نشان میدهد، افرادی که احساس تنهایی میکنند، بیشتر دچار مشکل خواب منقطع میشوند. منظور از خواب منقطع این است که چند بار در طول شب از خواب بیدار میشوید و نمیتوانید خواب کافی و عمیقی داشته باشید.
بیش از حد برای شبکههای اجتماعی وقت میگذارید
یکی از راههایی که میخواهید وقتتان را با آن پر کنید شبکههای اجتماعی هستند. زمانی که احساس افسردگی میکنید، برای انجام برنامههایتان جدی نیستید و وقت زیادی را صرف چرخیدن در اینستاگرام، تلگرام یا بقیه شبکههای اجتماعی میکنید. ساعتها بدون اینکه متوجه گذر زمان شوید صرف پستهای بیمحتوا میکنید.حتما بخوانید: ازدواج در فضای مجازی
وسوسه میشوید که خوددرمانی کنید
برای خوددرمانی و رهایی از چنگال تنهایی و افسردگی به پرخوری، مصرف مواد مخدر، کشیدن سیگار، خرید یا هر آنچه که حواستان را از واقعیت تلخ تنها بودن پرت کند، پناه میبرید. نتایج مطالعه گستردهای که در زمینه تنهایی انجام شده است، نشان میدهد، افرادی که احساس تنهایی و افسردگی میکنند، برای پر کردن این خلأ به روشهای مختلف روی میآورند، به این امید که این شادی جزئی کمی از بار تنهایی و ناراحتیشان بکاهد.
مسائل جزئی ناراحتتان میکند
عاملهای ناامیدی، رنجش، خشم و ناراحتی که زمانی قابل تحمل بود، اکنون باعث میشود که احساس بسیار بدی پیدا کنید و کنترلتان را از دست بدهید. ناراحتی بر سر مسائل جزئی یکی از شایعترین علائم تنهایی است و نشان میدهد که سطح تاب آوری تان کاهش یافته است.
انگیزه انجام کاری را ندارید
زمانیکه فرد احساس تنهایی و افسردگی میکند انگیزه خود را برای انجام هر کاری از دست میدهد. ممکن است تصمیم گرفته باشید، ورزش کنید، رژیم بگیرید، کتاب بخوانید و…. اما همه اینها در حد یک تصمیم باقی میمانند و هیچ وقت عملی نمیشوند.
تن به روابط بیهدف میدهید
برای اینکه از تنهایی وارد روابطی میشوید که میدانید هیچ سرانجامی ندارند و فقط وقتتان را تلف میکنند. خیلی از این روابط در فضای مجازی شکل میگیرند و باعث وابستگیهای شدید به افراد نامناسب میشود. حتما بخوانید: دوست پسر میخوام
مواجهه با علائم افسردگی
افسردگی همواره با علائم تنهایی همراه نیست. با این حال ممکن است فردی که احساس تنهایی میکند، با علائم افسردگی نیز مواجه شود، برای مثال متوجه شود که کمتر به بهداشت فردی، سلامتی و ظاهر خود اهمیت میدهد، احساس بیارزش بودن بکند، نتواند تمرکز کند، دچار اضطراب شود و یا علائق گذشته دیگر هیجان زدهاش نکند. در صورتی که این علائم را در خودتان احساس کردید بهتر است حتما با یک مشاور صحبت کنید. مشاورین ما در همیار عشق بعد از گرفتن اطلاعات کلی، بررسی میکنند علائم افسردگی در چند وقت اخیر تا چه حد در فرد وجود داشته سپس به دنبال ریشه و علت آن میگردند مثلا ممکن است افسردگی به دلیل از دست دادن موقعیت شغلی در سال گذشته باشد ولی علائم آن الان در زندگی فرد بروز پیدا کرده باشد. بعد از پیدا کردن علت، روانشناس بسته به شدت افسردگی و علت آن، راهکار های درمانی را در اختیار او قرار میدهند.
چرا احساس تنهایی میکنم؟ دلایل تنهایی
شاید علت احساس تنهایی کردن شما هم یکی از موارد زیر باشد:
در گذشته شکست عشقی خوردید
ذاتاً درونگرا هستید
اگر درونگرا هستید، احتمالاً تلاش چندانی برای ارتباط برقرار کردن با دوستانتان نمیکنید، به خصوص اگر عضو یک گروه بزرگ باشید. هرچند آرام و ساکت نشستن برای یک فرد درونگرا طبیعی است، اما به این ترتیب ممکن است احساس تنهایی بکنید. حتما بخوانید: ازدواج درونگرا با برونگرا
نیمه گمشدهتان را پیدا نمیکنید
ممکن است از اینکه در پیدا کردن فرد ایدهآل تان موفق نبودید دچار سرخوردگی شدید و ترجیح دهید در لاک خودتان فرو بروید. نداشتن پیشنهاد ازدواج مناسب یا داشتن روابط بلاتکلیف و نامعلوم باعث میشود فرد احساس تنهایی و افسردگی کند یا حتی اعتماد به نفسش به شدت پایین بیاید و به قابلیتها و تواناییهای خودش شک کند. اینکه تا الان نتوانستهاید فرد ایدهآلتان را پیدا کنید و روابط آشناییتان با شکست مواجه میشوند دلایل مختلفی دارد مثلا ممکن است معیارهایتان اشتباه باشد، ویژگیهای شخصیتی خودتان را به خوبی نشناختهاید، مهارت ارتباطیتان پایین است و ….. . دوره جذب عشق از آشنایی تا ازدواج همیار عشق به شما آموزش میدهد چطور معیارهای درستی برای ازدواج داشته باشید و چطور بر اساس معیارهای شخصی خودتان فرد ایدهآلتان را پیدا کنید، چطور به او نزدیک شوید و یک رابطه پایدار و منجر به ازدواج بسازید.
در حلقه اجتماعی خود بیش از کیفیت به کمیت توجه میکنید
احتمالاً افراد بسیاری را میشناسید که با آنها معاشرت میکنید و چند ساعتی را به خنده و شوخی میگذرانید، اما تعداد دوستان صمیمیتان انگشتشمار است.
غلبه کردن بر احساس تنهایی و افسردگی
احساس تنهایی هر علتی هم که داشته باشد، راهی برای رهایی از آن وجود دارد. حتماً دوست دارید، بدانید که در حال حاضر چه کاری میتوانید برای غلبه بر احساس افسردگی انجام بدهید؟ هرچند نمیتوانید مشکل تنهایی را یک شبه به روشی معجزهآسا حل کنید، اما میتوانید راهی را برای بهبود حالتان پیدا کنید. سپس میتوانید بنیان استواری را برای زندگیتان ایجاد کنید و به تدریج رنگ شادی و نشاط به واقعیت زندگی روزمرهتان بزنید تا احساس ناراحتی و بیارزش بودن جای خود را به احساس شادی و مفید بودن بدهد. در ادامه با بهترین روشهای مقابله با تنهایی و یافتن احساس جدید شادی و خوشبختی در زندگی آشنا میشوید.
پذیرش تنهایی به عنوان یک احساس
اجازه ندهید که باور به همیشگی بودن تنهایی بر وجودتان مستولی شود. درست است که امروز، این هفته یا حتی این ماه تنها هستید، اما قرار نیست تا ابد تنها بمانید و تنهایی فعلیتان به معنای این نیست که هیچ کس اهمیتی به شما نمیدهد. تنهایی نیز مانند هر احساس دیگری زودگذر است و هویتتان را تعریف نمیکند. بپذیرید که فعلاً تنها هستید، سپس برای رهایی از تنهایی و گام برداشتن به سمت آیندهای روشن اقدام کنید.
روابطتان را حفظ کنید و بهبود دهید
اگر افرادی در زندگیتان هستند که دوست دارید با آنها صمیمی تر شوید، برای این کار اقدام کنید. برای معاشرت بیشتر با دوستانتان برنامهریزی کنید، با آنها تماس بگیرید و به قرارهای خود پایبند بمانید.
قطب نمای جذب عشق از آشنایی تا ازدواج
وقت کمتری را در شبکههای اجتماعی صرف کنید
رسانههای اجتماعی با ایجاد ادراکات کاذب احساس تنهایی را در شما القاء میکنند. به جای این که عکسهای نیمه گمشده دیگران و شادترین لحظههای زندگی آنها را بالا و پایین کنید، کمی از دنیای مجازی فاصله بگیرید. با خودتان قرار بگذارید که از این به بعد فقط روزی یک بار به شبکههای اجتماعی سر میزنید یا اصلاً به مدت یک ماه از دنیای مجازی دوری میکنید. سپس بررسی کنید که آیا فاصله گرفتن از شبکههای اجتماعی تفاوتی را در احساس تنهاییتان ایجاد کرده است یا خیر و از این تفاوت چه درسی میتوانید برای بهبود حالتان بگیرید.
توجهتان را بیشتر روی ارزشهایتان متمرکز کنید
اگر شب و روز به تنها و ناراحت بودن فکر کنید، مسلماً تنهاتر و ناراحتتر خواهید شد. کارهایی انجام بدهید که شما را به ملایمت به در پیش گرفتن یک زندگی شادتر و اتخاذ چشماندازی روشنتر ترغیب کند. البته ممکن است این کار در عمل برایتان راحت نباشد میتوانید در این زمینه از روانشناس کمک بگیرید. روانشناس به شما کمک میکند ابتدا ارزشهایتان را بشناسید و بسنجید.. این ارزش ها شامل خانواده، عشق، فرزند پروری، درآمد، آرزوهای شخصی و …. معمولا برای فرد و ارزش هایش چهار اتفاق میفتد: 1- میخواهیم به همه ارزش هایمان باهم برسیم. ۲- به یک ارزش در زندگیمان خیلی بها دادیم و حالا که به آن نرسیدم حالمان بد است. ۳- ارزشهایمان مشخص نیست. ۴- اهدافی که برای این ارزشها درنظر گرفتیم، مناسب نیستند. با کمک مشاور و تست این ارزشها میتوانید برای رسیدن به ارزشهایتان هدف گذاری و برنامه ریزی کنید.
یاد بگیرید که از همنشینی با خود لذت ببرید
گاهی اوقات باور تنهایی و ناراحتی را به اشتباه در خودتان ایجاد میکنید، چون این پیام را ملکه ذهنتان کردهاید که برای شاد بودن حتماً باید در جمع باشید و برای احساس خوشبختی به وجود دیگران نیاز دارید. این باور درست نیست، واقعیت این است که همنشینی با خودتان بسیار ارزشمند است و میتوانید از تنهاییتان لذت ببرید. سعی کنید روشهایی را برای لذت بردن از تنهایی خود پیدا کنید. مطالعات نشان میدهد که پیادهروی در طبیعت عزت نفس و اعتماد به نفس را افزایش میدهد و به بهبود خلق و خو کمک میکند؛ پس با طبیعت آشتی کنید، در فضای آزاد قدم بزنید، اثری هنری خلق کنید، ورزش کنید، برای یک سفر یک روزه برنامهریزی کنید یا خودتان را به یک وعده غذای لذیذ مهمان کنید. با خودتان مهربان باشید و از همنشینی با خود لذت ببرید، مطمئن باشید که از اثر این کار و بهتر شدن حالتان شگفتزده خواهید شد.
از ناحیه امن خود خارج شوید
یکی از بهترین توصیهها برای مقابله با تنهایی این است که آگاهانه و عمداً از ناحیه امن خود خارج شوید و کارهای کاملاً جدیدی را امتحان کنید. میتوانید به یک گروه کتابخوانی ملحق شوید، مهارت جدیدی را در یک کلاس یاد بگیرید یا به انجمنهای مرتبط با فعالیت مورد علاقهتان ملحق شوید؛ به این ترتیب شانس آشنا شدن با افراد جدید و برقراری رابطههای اجتماعی تازه را برای خود به وجود میآورید. چیزی برای از دست دادن ندارید، در بدترین حالت ممکن است که باز هم تنها بمانید، اما حداقل رشد کردهاید و تجربههای جدیدی کسب کردهاید.
کنار آمدن با احساس تنهایی در رابطه عاطفی و ازدواج
احساس تنهایی پس از جدایی و شکست عشقی دور از انتظار نیست، اما کمتر کسی انتظار دارد که وقتی هنوز در رابطه است، دچار احساس تنهایی شود. احساس تنهایی و بی کسی کردن در رابطه از آنچه که فکر میکنید، رایجتر است. همسران عاشق به مرور زمان از هم فاصله میگیرند یا وجود یکدیگر را مسلم فرض میکنند و به این ترتیب هر دو طرف احساس میکنند که همسرشان دیگر توجهی به آنها ندارد و آنها را درک نمیکند. اگر در رابطه احساس تنهایی میکنید، چهار توصیه زیر میتواند به بهبود حالتان کمک کند:
- محرک شروع تغییری مثبت در رابطه باشید: اگر شما احساس تنهایی میکنید، احتمالاً همسرتان هم از تنهایی رنج میبرد. زندگیتان را به بنبست نکشانید و خودتان را در دامی گرفتار نکنید که هر دو نفر از ایجاد تغییر بترسید یا رنجیدهتر از آن باشید که برای تغییر اقدام کنید. در عوض با همسرتان ارتباط برقرار کنید، علاقهتان را به او نشان بدهید و احساساتتان را بیان کنید. به این ترتیب احتمال دارد که همسرتان نیز متقابلاً سر شوق بیاید و به روزهای خوش گذشته برگردید.
- خاطرات خوش گذشته را زنده کنید: هر شرایطی که در حال حاضر داشته باشید، مسلماً در گذشته روزهای خوشی داشتهاید. زنده کردن روزهای خوش گذشته میتواند کمی از تنهایی و تلخی این روزهای زندگی مشترکتان کم کند. داستانهای مورد علاقهتان را برای هم تعریف کنید، آلبوم عکسهای قدیمی را نگاه کنید یا به آهنگهای خاطرهانگیز دوران نامزدیتان گوش بدهید.
- همدلی را فراموش نکنید: سعی کنید خودتان را به جای همسرتان بگذارید. همسرتان چه احساسی دارد و چرا؟ او درباره این موقعیت یا اختلاف نظری که با هم دارید، چه فکری میکند؟ اگر سعی کنید وضعیت را از دریچه نگاه همسرتان ببینید، میتوانید فاصله میانتان را کمتر کنید و به هم نزدیکتر شوید. توصیه میکنیم این نگرش همدلانه را به گفتگوهایی که با همسرتان دارید، تسری بدهید.
- انجام دادن کارهایی کوچک را پیشنهاد بدهید: لازم نیست برای نزدیکتر شدن به همسرتان و نجات دادن زندگی مشترکتان از گرداب تنهایی به سفری طولانی بروید یا به خانه جدیدی اسبابکشی کنید. قرارهای عاشقانۀ سادۀ دونفره راهبرد بسیار موثرتری برای درمان تنهایی و افسردگی است. مثلاً میتوانید با هم آشپزی کنید، به پیادهروی بروید یا با هم فیلم ببینید.
حتما بخوانید: بهبود رابطه با همسر
احساس تنهایی و افسردگی با نشانههای مختلفی در فرد بروز پیدا میکند برای مثال: حتی بعد از بیدار شدن هم احساس خستگی میکنید، وقت زیادی در شبکههای اجتماعی میگذرانید، هر چیزی شما را به شدت ناراحت یا عصبی میکند، خود درمان میکنید، مشغول روابط بیهدف میشوید، انگیزه انجام کاری را ندارید و ممکن است برخی از علائم افسردگی مثل اختلال در خواب و یا تغذیه را داشته باشید. دلیل این احساس تنهایی ممکن است یک ضربه عاطفی در گذشته باشد، درونگرا بودن و یا عدم موفقیت در پیدا کردن فرد مناسب برای رابطه عاطفی پایدار و ازدواج باشد. در هر صورت ابتدا تنهایی را به عنوان یک حس بپذیرید و بدانید که قرار نیست تا ابد باقی بماند، اگر افرادی اطرافتان هستند که تمایل دارید بیشتر با آنها آشنا شوید حتما به شیوه درست اینکار را انجام دهید، زمان کمتری در شبکههای اجتماعی صرف کنید، با کمک مشاور روی ارزشهایتان کار کنید، از تنهاییتان لذت ببرید و کارهای مورد علاقهتان را انجام دهید و تجربیات جدید کسب کنید. اگر در یک رابطه عاطفی هستید ولی بازهم احساس تنهایی میکنید در رابطهتان تغییراتی ایجاد کنید، خاطرات خوبتان را زنده کنید، با همسرتان همدلی کنید و با انجام کارهای کوچکی مثل آشپزی با هم، از کنار هم بودن لذت ببرید.
پرسش و پاسخ کوتاه
سلام من جوانی 29ساله هستم.درخواست کمک از شما برای درمان افسردگی و تنهایی ای که دارم.
همون طور که گفتم 29سالمه من تا حالا با هیچ دختری دوست نبودم هیچ خانم تو زندگی من نبوده نه بخواطر بی پولی یا تیپ و قیافه.اتفاقا تیپ و قیافه خوبی دارم مالی ام مشکل ندارم نمیگم سرمایه دارم ولی دستم به دهنم میرسه.ولی وقتی میخوام با خانمی دوست بشم نمیتونم چون شدید خجالتی ام و بلد نیستم چطور با دختری معاشرت کنم که بتونم باهاش دوست بشم.احساس میکنم بی دستو پام.واقعا الان نیاز به دوست دارم که بتونم باهاش دردو دل کنم.باهاش تو کارم مشورت کنم.احساس میکنم نتونستم مثه جوونای دیگه از زندگیم لذت ببرم.همیشه این فکر که جوانی ام داره تمام میشه لذت ازش نبردم ازارم میده.زمان زیادی میرم توفکرو غصه که چرا مگه من با بقیه چه فرقی میکنم اتفاقا تیپم خیلی بهتر از بعضی پسرای دیگه است که دیدم تو این مورد موفق بودن.لطفا کمکم کنید که مشکلم حل بشه.داره دیوونه ام میکنه.ممنون
سلام دوست گرامی
نیاز شما به ارتباط، مشورت و لذت بردن از زندگی کاملاً طبیعی است.
مسائلی که مطرح کردید، میتواند نشانههایی از اضطراب اجتماعی و یا بلد نبودن مهارتهای ارتباطی باشد که باعث شده است شما افسرده شوید. بنابراین باید برای بررسی کامل و درمان این مساله، از مشاوران رادیوعشق نوبت مشاوره دریافت کنید.