نمیتونم دوریشو تحمل کنم
این جملهها چقدر براتون آشناست؟ “انقدر دلم براش تنگ شده که حس میکنم دارم میمیرم”، “نمیتونم یه روزم بدون اون دووم بیارم”، “میخوام که برگرده، بیشتر از این نمیتونم دوریشو تحمل کنم”، “همین الان بهش زنگ میزنم و میگم، تو رو خدا برگرد، اشتباه کردم”، “فقط میخوام برگرده، دیگه هیچی مهم نیست” و … .
فقط برگرده!
اگه به تازگی از یک رابطه عاطفی بیرون اومده باشید، احتمالا این جملهها براتون آشناست؛ شما فقط دنبال یه راهی میگردید که به رابطه عاطفی برگردید و فکر میکنید زندگی بدون اون آدم امکان نداره. چقدر از راههایی که رفتید درست بوده؟ چقدر از کارهایی که برای برگردوندنش انجام دادید موثر بوده؟
به نظرتون برمیگرده؟
آیا شما هم جز اون دستهای بودید که گوشی تلفن رو برداشتید تا هزار بار بهش زنگ زدید؟ انقدر مسیج دادید که دیگه آخرین پیام از طرف اون توی پیامهای شما گمه؟ درسته، شما دلتون تنگ شده، شما آسیب دیدید؛ اما یه سوال خیلی مهم، به نظرتون این روشها جواب میده؟ برمیگرده؟
دورنمای رابطه چی رو میگه؟
تجربه نشون داده یا این روشها اصلا جواب نمیده، یا اگرم جواب بده فقط برای مدت کوتاهیه. یه لحظه دست نگه دارید و فکر کنید. شما اون رو الان میخواید یا برای یک رابطه عاطفی طولانی و متعهدانه؟ اگه جوابتون اولیه که راهتون رو ادامه بدید، شاید بشه؛ اما اگه دومیه، با ما همراه بشید …
چیزی تغییر کرده؟
فکر کنید بعد از این همه تماس، بالاخره فرد مقابل گوشیش رو جواب داد؛ چی میخواید بهش بگید؟ میخواید بگید که اشتباه کردید، دیگه قرار نیست اتفاقات قبلی تکرار بشه؟ چند بار این حرف را زدید؟ چند بار تو رابطه قهر و آشتی اتفاق افتاده؟ آیا چیزی تغییر کرده؟
گوشیتون رو بگذارید کنار
بهتره یه بارم شده، یه روش جدیدی رو انتخاب کنید، روشی که اکثر متخصصان رابطه اون رو توصیه میکنند. گوشیتون رو بگذارید کنار و مدتی با خودتون فکر کنید که دوست دارید رابطتون چطور باشه؟ برای این رابطهای که تو ذهنتون دارید باید چی کار کنید؟ چه چیزی باید عوض شه تا شما با هم باشید.
خیلی سخته بدون اون!
بله، خیلی سخته بدون اون؛ خیلی. اما چند روز بدون اون بودن سختتره یا همیشه نداشتنش؟
درسته سخته به جای اینکه با کسی که دوست دارید باشید، بشینید و به سوالاتی که گفته شد فکر کنید. بله سخته تو این دوران تغییر کردن؛ برای همینه که ما همراهتون هستیم.
به خانواده همیار عشق خوش اومدید
تو این شرایط سخت همه آدمها نیاز به یک حامی دارن که احساسشون رو بفهمه، که درکشون کنه، که راهنماییشون کنه و … ؛ به همین دلیله که در خانواده همیار عشق، یک روانشناس متخصص و آموزش دیده در طول این دوران همراهتون خواهد بود؛ از لحظه جدایی تا برگرداندن.
دوره “بازگرداندن عشق”
دوره “بازگرداندن عشق” شامل 7 ساعت فایل صوتی هست که با بهرهگیری از جدیدترین متدهای روانشناسی ارتباطات، روشهای موثر و کاربردیای را در خصوص بازگرداندن عشق به شما آموزش خواهد داد.
پرسش و پاسخ کوتاه
سلام. من ی دختر 16 ساله هستم ک 9 ماه با یه نفر رابطه داشتم. اون 17 سالش بود تقریبا، خیلی دوست داشتیم همو حتی برا اینده برنامه ریزی میکردیمو خیال پردازی. ولی اون شب بهش گفتم ب مادرت بگو با من حرف میزنی و گف و دیگ نذاش با من حرف بزنه. خیلی دلم تنگه براش و کلا جداشدیممم کلا. الان ک دارم اینو مینویسم دارم میمیرمو زنده میشم من میدونم توانایی فراموش کردنشو ندارم😭😭😭😭😭😭خواهش میکنم یکی بهم بگه چه کنممم هرکاری میکنم مشغول کارایی دیگ شممم بازممممممم میاد تو فکرمممم خیلی دوسش داشتم منم خیلی احساسیم 😭😭😭دلم تنگه هیچکسم ندارم بش بگم. و اینکه ابنو نمیبینه ولی من دیونه وار دوسش داشتم و دارمممم.دوست دارم تنها دلیل زندگیم
الی عزیزم سلام
احساساتت کاملا قابل درکه. بهت پیشنهاد می کنم قبل از هر اقدامی یه مقدار به خودت فرصت بدی، اون طور که گفتی ایشون هم از رابطه با شما راضی و خوشحال بوده و موضوع رو با مادرش هم مطرح کرده، پس احتمالا خود اون آقا هم الان با این مساله درگیره. از اونجایی که نمی دونی چی بین اون و مادرش گذشته و دلیل اینکه اجازه نداده با شما صحبت کنه چی بوده، پس اقدامی نکن که کار رو برای ایشون هم سخت تر کنه عزیزم. بهت توصیه می کنم مقاله های زیر رو بخونی الی جان تا توی این مدت زمانی که منتظر هستی ببینی چه اتفاقی قراره از سمت اون آقا بیفته بتونی روی خودت کار کنی و حالت بهتر بشه.
چه عشقی را باید برگردانیم؟ (چه رابطهای ارزش برگرداندن ندارد؟) مخالفت خانواده پسر و دختر با ازدواج و نحوه راضی کردن آن ها و مخالفت مادر پسر با ازدواج (راضی کردن مادر شوهر به ازدواج)
سلام پسری هست که خیلی دوستش دارم و بهش گفتم که خیلی دوستت دارم، ولی بهم گفت ما زیاد همدیگه رو نمیشناسیم.
حرفش برام خیلی منطقی هست. چون واقعا زیاد همدیگه رو نمی شناسیم من 16 سالمه و اون 22 بعدش گفت که اختلاف سنی مون زیاده.
کاملا جوری حرف میزد که بتونه منو قانع کنه.
نمیخواست دلمو بشکونه و از طرفی هم نمیخواست به خواسته ایی که داشتم جواب مثبت بده. الان 6 ماه میگذره و سعی کردم همونجور که خودش ازم خواست فراموشش کنم، ولی اصلا نتونستم حتی یک لحظه آینده رو بدون اون تصور کنم.
شاید فکر کنید هنوز کوچیکم ولی واقعا و از عمق وجودم دوستش دارم. و نمیخوام از دستش بدم.
میخوام بهش دوباره پیام بدم و حسم رو بهش بگم. کار درستیه به نظرتون؟
سلام دوست گرامی
دلایل ایشان برای رد درخواست شما منطقی و صحیح است و اینجا باید از خود بپرسید که به چه دلیل میخواهید توجه کسی را جلب کنید که شما را رد کرده است؟
بهتر است توجه داشته باشید وقتی دائماً در دسترس باشید و مکرراً برای رسیدن به ایشان تلاش کنید، ارزش و جذابیت خود را برایش از دست میدهید. بنابراین بهتر است ابتدا دست از تلاش مکرر بردارید تا ایشان هم فرصتی برای دلتنگ شدن شما داشته باشند.
در سن شما عاشقی زودرس از انواع عشقهای ویرانگر و مخرب است که باید به پیامدهای این دوست داشتن خوب فکر کنید.
میتوانید برای راهنمایی بیشتر از مشاوران رادیوعشق وقت مشاوره بگیرید.
سلام
راستش مشکل من یه جور وابستگیه که هیچ جوره نمیتونم ترکش کنم
کسی که کلی اذیتم کرد و حتی باعث شد تا خودکشی کنم
مدام بهش فک میکنم
کافیه یه لحظه بیکار بشم یا درحال خودم باشم یا تنها بمونم دیگه اصن نمیتونم زمانمو به اختیار خودم باشم
یا به اون فک میکنم یا اینکه باهام چیکار کرد
ازینکه بقیه ی عمرم با فکرو خیال هدر بره واقعا میترسم ولی بازم دست خودم نیست
یه مدت افسردگی هم داشتم که دارو مصرف کردم ولی دیگه ادامه ندادم تا دورشو کامل کنم
و اینکه این خیالپردازی ذهنم داره دیوونم میکنه
چیکار کنم کنترل بشه
واینکه من 19سالمه و 1سال از از مشکلم میگذره اما ذهنم خیال نداره که این قضیه رو تمومش کنه واقعا کلافم
کمکم کنید
سلام
پایان رابطه عاطفی حتی اگر پر از آسیب هم باشه برای همه افراد سخته کلی فکرها و احساسات ناراحتکننده رو در افراد زنده میکنه. اینکه تا چند ماه بعد از پایان یه رابطه مدام خاطرات رو مرر کنید، غصه بخورید، گریه کنیدو… طبیعیه ولی اگر خیلی طول بکشه یعنی شما توی سوگ اون رابطه گیر افتادین. توی چنین شرایطی حتما باید کمک حرفهای بگیرید تا بتونید از این مرحله عبور کنید.
سلام بعدازشش سال میگه منونمیخواد۶ماهه باکسی دیگه رابطه گرفته ک میگه بهش علاقه دارم حالاهم میگه میمونم باهات ولی بی تعهدمنم قبول کردم ولی دیگه نتونستموبدون خدافظی رفتم اونم خبری ازمن نگرفت الان درحال مردنم فکرشونمیتونم بکنم باکسی دیگه ست چ کارکنم دوسال رفته بودم منوبرگردوندولی دوباره کاراشوتکرارکرده حالم بده حس مرگ دارم یکی ب دادم برسه
دوست عزیز
سلام
احساستون کاملا قابل درکه؛ تموم شدن یک رابطه عاطفی (اون هم با این مدت زمان)، بسیار سخته … . اما بهتره یکبار به خودتون بگید اگه برگرده و همون رفتارها رو تکرار کنه چی؟ شما اونوقت همیشه باید با کسی باشید که هر لحظه ممکنه دوباره تنهاتون بگذاره. شما باید بررسی کنید و ببینید آیا این رابطه ارزش برگشتن داره یا نه؟ اگه داره، باید اصولی برش گردونید، طوری که دیگه این رفتارها تکرار نشه … طوری که اینبار اگه برگشت، این همه به شما آسیب نزنه.
پیشنهاد میکنم در دوره “بازگرداندن عشق و ازدواج” شرکت کنید. در این دوره همه این موارد به شما آموزش داده میشه. شما یاد میگیرید یا ایشون رو به شیوه اصولی برگردونید یا تصمیم خودتون رو بگیرید و ایشون رو با کمترین آسیب برگردونید. اینطوری خودتون رو از این احساسهای منفی آزاد میکنید. یادتون باشه، خودتون باید به فکر خودتون باشید.
باسلام شما چطور میتونید کمک کنین یه نفر رو برگردوند با توجه به اینکه اون ادم هم برای خودش عقل داره ونفوذ در اون خیلی سخته ادم غدی هست همو نمیبینیم وبلاک هم شدم ومن خانم وایشون متقاصی طلاق بودن؟
سلام دوست گرامی
به نظر میرسد شما در رابطه ازدواج و زندگی متاهلی به مشکل برخورد کرده اید و دنبال برگشت همسرتان هستید .بهتر هست ابتدا از شخصی منطقی کمک بگیرید و با همسرتان صحبت کنند
بهرحال مشکلاتی در رابطه وجود داشته که باعث این موضوعات شده .به دنبال حل مشکلات باشید و با مراجعه به مشاور،شرایط را برای برگشت همسرتان ایجاد کنید