تئوری تعدیل ریسک (Risk Regulation Theory)

تاریخ آخرین بروزرسانی :

اشتراک گذاری

فیسبوک
تلگرام
توییتر
واتساپ

در کدام زمینه می‌تونیم کمکتون کنیم؟

رزرو نوبت مشاوره

مشاوره روانشناسی برای

ایرانیان خارج از کشور

مشاوره

02122024728
رزرو نوبت

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید

عضویت در خبرنامه

تئوری تعدیل ریسک (Risk Regulation Theory)

هنگام تصمیم گیری در کاری، هر کسی شرایط خودش را مد نظر قرار می‌دهد. در روابط عاطفی، یکی از بزرگترین تصمیماتی که فرد باید بگیرد این است که میزان احتمال آسیب پذیری او در بطن یک رابطه چقدر است. از یک طرف، آسیب پذیری زیاد یکی از طرفین رابطه ممکن است راه را برای طرد شدن یا آسیب دیدن از سوی طرف دیگر رابطه فراهم کند. از طرف دیگر، به اندازه کافی آسیب پذیر نبودن در رابطه نیز ممکن است منجر به طرد شدن از سوی طرف دیگر رابطه به دلیل فقدان وابستگی عاطفی شود. بنابراین، هنگامی که درگیر یک رابطه عاطفی هستید، یک طرف رابطه همواره در حال نگه داشتن یک تعادل آرامش‌بخش بین دو عامل ارتباط با طرف مقابل و محافظت از اوست.

مدل تعدیل ریسک چیست؟


مورای، هلمز، و کولینز با اصلاح مدل تعدیل ریسک، آن را به‌منظور شرح الگوهای رفتاری موجود در روابط عاشقانه تطبیق دادند. این مدل بر مبنای این ایده اصلی است که، در یک رابطه عاشقانه، جلوگیری از آسیب دیدن، عامل اصلی رفتاری انگیزشی فرد است. این محافظت با به حداقل رساندن میزان وابستگی به شریک عاطفی و اجازه ندادن به طرف‌های رابطه در دستیابی به “دست بالا” در رابطه به دست می‌آید. با این حال، هنگامی كه تجسم كنید افراد درگیر در رابطه چگونه باید رفتار كنند، این نوع رفتار تا حدودی بر خلاف منطق می‌شود. به طور خاص، برای ایجاد یک رابطه موفق، طرفین رابطه نیاز دارند تا خطر داشتن کمی وابستگی را به‌منظور ایجاد احساسات نزدیک و حفظ رضایت‌مندی در رابطه قبول کنند. به همین ترتیب، رفتارهای ارتقا دهنده روابط برای ایجاد احساس صمیمیت بمنظور افزایش رضایت‌مندی از رابطه هستند. با این حال، آنها همچنین خطرات موجود در رابطه را در احتمال و شدت طرد شدن بالقوه، افزایش می‌دهند. این معضل نیاز به تعدیل ریسک را در روابط عاشقانه به‌منظور ارضای نیازهای فردی برای طرفین رابطه و محفاظت از خود در برابر آسیب طرد شدن ایجاد می‌کند.

مولفه‌های اصلی این مدل چه چیزهایی هستند؟


به گفته مورتی و همکاران مدل تعدیل ریسک حول محور سه سیستم دستوری مبتنی بر احتمال تشکیل شده است: ارزیابی، سیگنال‌دهی و تعدیل وابستگی. این سیستم دستوری به فرد اجازه می‌دهد تا ریسک طرد شدن از جانب طرف مقابل را ارزیابی کرده و رفتار خود را بر اساس آن تنظیم کند. به طور خاص، هر یک از سیستم‌های فردی مبتنی بر دستور ساده و به معنای کمک به فرد به‌منظور افزایش احساس اطمینان در رابطه است. بنابراین، بر اساس ریسک طرد شدن، یک فرد می‌تواند رفتارهای خود محافظتی و ارتقا دهنده رابطه را افزایش دهد.

  طرحواره ایثار (تله زندگی ایثار چیست و چگونه باید درمان کنیم؟)

سیستم ارزیابی

در مرحله اول این مدل، سیستم ارزیابی بر اساس قانون “در صورت وجود وابستگی، میزان پذیرش یا رد شدن را بسنجید” عمل می‌کند. در بستر یک رابطه عاشقانه، این سیستم شامل فردی است که میزان توجه همسرش را تعیین می‌کند و این میزان توجه احتمال پذیرش او را نشان می‌دهد. اگر این سیستم ارزیابی نشان دهد که شریک عاطفی فرد خون‌گرم و خوش‌رو است، پس او بیشتر به روابط عاشقانه خود اعتماد خواهد داشت و در نتیجه ممکن است بیشتر به او وابسته شود و در عین ارتقای کیفیت رابطه به صورت ناخودآگاه ریسک رد شدن خود را افزایش دهد. بنابراین، نتیجه مثبت این ارزیابی نشان می‌دهد که یک طرف رابطه برخی خصیصه‌های شخصی را که برایش ارزشمند است درک می‌کند.

سیستم سیگنال‌دهی

در مرحله دوم مدل، سیستم سیگنال‌دهی بر اساس قانون”در صورت پذیرش یا طرد شدن، آن را درونی کنید” است. این قاعده نشان می دهد که پذیرش یا طرد هر یک از طرفین ممکن است در هر لحظه روی احساسی که آنها نسبت به هم دارند، تاثیر بگذارد (برای مثال عزت نفس). سیستم سیگنال‌دهی شبیه مفهوم جامعه‌سنجی است. لیری و داون معین کردند که توابع جامعه‌سنجی به‌منظور اندازه‌گیری اینکه چگونه ارتباطات خارجی و عزت نفس داخلی ما، روی تعدیل یکدیگر تاثیر می‌گذارند. بطور ویژه، زمانی که فردی طرد می‌شود، عزت نفس او پایین آمده و با انجام رفتارهایی با هدف جلب تاییدیه دیگران بمنظور تلاش برای اجتناب از طرد شدن در آینده، روی رفتار دیگران تاثیر می‌گذارد. پذیرش قابل توجه‌تر مربوط به یک جامعه‌سنجی کامل‌تر و همچنین عزت نفس بالاتر است. در حالی که طرد شدن قابل توجه‌تر رابطه عکس داشته، و یک جامعه‌سنجی تهی و عزت نفس پایین‌تر را ایجاد می‌کند. در طرف مقابل طرد شدن نتیجه عکس داشته، منجر به سطوح بالاتر خود حفاظتی می‌شود.

سیستم تعدیل وابستگی

در نهایت، سیستم تعدیل وابستگی، که به آن سیستم پاسخ رفتاری نیز گفته می‌شود، بر این قاعده استوار است که “اگر احساس فرد پذیرفته شد یا طرد شد، وابستگی را باید تعدیل کرد”. طبق این سیستم، تجربه پذیرش یا طرد شدن، میزان وابستگی را تغییر می‌دهد. هنگامی که حس فرد بیشتر پذیرفته می‌شود، وابستگی طرفین به یکدیگر بیشتر می‌شود. از طرف دیگر، با طرد شدن احساس، وابستگی نیز کمتر می‌شود. این مورد این اطمینان را می‌دهد که مقدار وابستگی ایجاد شده در یکی از طرفین با پذیرش و ارزش قائل شدن برای فرد توسط طرف دیگر رابطه, بالانس می‌شود. وابستگی همچنین ممکن است بصورت غیر مستقیم تحت تاثیر عزت نفس یکی از طرفین قرار بگیرد، چرا که وابستگی ممکن است انعکاسی از پذیرش یا طرد شدن در رابطه باشد. این تصور شبیه این است که برای رابطه‌مان ارزش کمی قائل شویم، یا اینکه یکی از طرفین ممکن است همان مقدار ارزشی را که یکی از طرفین برای رابطه قائل است، قائل نباشد. این ارزش قائل شدن کم، برای رابطه ممکن است خود را بصورت عدم همکاری یکی از طرفین نشان دهد و می‌تواند با انجام رفتارهای اجتنابی شبیه آن رفتارهایی که برای تکمیل خود حفاظتی استفاده می‌شوند، تکمیل شود. خلاف آن می‌تواند برای رفتارهای نزدیک کننده درست باشد، که خود را زمانی نشان می‌دهد که یکی ازطرفین رابطه را ارزشمندتر می‌‌بیند و به دنبال نزدیکی بیشتر به طرف مقابلش است. گرچه، برای اعتباردهی این فرضیه تحقیقات بیشتری نیاز است.

  مهارت حل مساله (مشکلات و تعارضات رابطه را چطور حل کنم؟)

آنها مدل خود را چگونه اعتباردهی کردند

مورای، دریک لدر و هولمز به‌منظور اعتباردهی تئوری‌شان، مجموعه پژوهش‌هایی را انجام دادند تا ارتباط بین عزت نفس و مدل تعدیل ریسک، بویژه الگوهای رفتاری حفاظتی و ارتباطی را تعیین کنند. در مجموع، آنها کشف کردند که افراد با عزت نفس پایین تمایل دارند رفتارها و اهداف خود-حفاظتی بیشتری به نمایش بگذارند، در حالی که افراد با عزت نفس بالاتر تمایل بیشتری به نمایش اهداف و رفتارهای نزدیک-کننده دارند. افراد با عزت نفس بالا ممکن است نسبت به نزدیک شدن به افراد دیگر گشاده‌رو‌تر باشند، چرا که حس خود-ارزشی بالاتری دارند و بنابراین طرد شدن را به عنوان یک موضوع درک نمی‌کنند. گرچه، افراد با عزت نفس پایین خیلی با اطمینان نیستند، و ممکن است طرد شدن در رابطه را پیش‌بینی کنند. این ترس از طرد شدن باعث می‌شود که فرد عقب کشیده و یک ارتباط جزئی برقرار کنند تا خودشان را از آسیب و درد طرد شدن حفظ کنند. در این روش، سطح عزت نفس یک فرد به او اجازه می‌دهد تا تعیین کند که مقدار “مطمئن” وابستگی در یک رابطه چقدر است. این پژوهش نشان می‌دهد که ویژگی‌های شخصیتی یک فرد می‌تواند رفتار متعادل کننده ریسک او را تحت تاثیر قرار داده و گویای این باشد که تمایلات متعادل کننده ریسک فرد ممکن است به نوعی ویژگی‌های شخصیتی فرد آشکار شود. به همین ترتیب، تحقیقات بیشتری لازم است تا مشخص شود که چه ویژگی‌های شخصیتی در متعادل کردن ریسک نقش دارند. به عنوان مثال، سبک دلبستگی یک فرد، ممکن است بر الگوهای رفتاری متعادل کننده ریسک نیز تاثیر بگذارد.

  طرحواره آسیب‌پذیری: علائم، علل و درمان (ترس از بیماری، خطر، دیوانه و فقیر شدن)

در مطالعه بعدی، موری، لدر، مک گرگور، هولمز، پینکوس و هریس به دنبال این بودند که آیا عزت نفس نقش مهمی در امنیت ارتباطات به ویژه در احساس “غیر قابل جایگزین بودن” توسط همسر بازی می‌کند یا نه. بویژه، آنها اعلام کردند که احساساتی که از حس غیر قابل جایگزین بودن شدیدتر هستند، به احتمال زیاد باعث می شوند افراد در طول عمر رابطه خود، احساس امنیت بیشتری داشته باشند و بنابراین بخاطر همین احساس امنیت، وابستگی و صمیمیت نیز افزایش پیدا می‌کند. بر عکس، احساس قابل جایگزین بودن باعث می‌شود فرد در رابطه‌اش حس ناامنی کند و از آنجا که ریسک طرد شدن نیز بیشتر است، لذا نیاز داشته باشد خودش را از طرد شدنی که در انتظار اوست، حفظ کند. یافته‌ها نشان می‌دهد که تقریبا در همه روابط عاشقانه، غیر قابل جایگزین بودن برای طرفین یک هدف بوده، و باعث افزایش اعتماد بین طرفین می‌شود. علاوه بر آن، افراد با عزت نفس بالا نسبت به افراد با عزت نفس پایین احتمال بیشتری دارد که احساس غیر قابل جایگزین بودن داشته باشند. در نتیجه، افراد با عزت نفس بالا باور دارند که طرف مقابل‌شان در مجموع آنها را نسبت به افراد دارای عزت نفس کم، بیشتر می‌پذیرد. گرچه، هنگامی که شریک عاطفی‌شان ویژگی‌های غیر قابل جایگزین بودن آنها را خاطر نشان می‌کند، افراد با عزت نفس پایین، قابل اطمینان‌تر می‌شوند. برای مثال، اگر یکی از طرفین بگوید که قادر به ادامه زندگی بدون وی نیست، یک فرد با عزت نفس پایین به وی قابلیت اطمینان‌ بیشتری پیدا می‌کند. این می‌تواند بخاطر این باشد که افراد با عزت نفس بالا اعتقاد دارند که طرف مقابل آنها را غیر قابل جایگزین می‌داند و بنابراین هیچ تغییری در میزان اطمینان آنها حاصل نمی‌شود. این ارزیابی از پذیرش توسط شریک عاطفی به نظر می‌رسد که به شدت مشروط به سطح عزت نفس فرد باشد و ممکن است یک عامل تعیین کننده در سطح نسبی صمیمیت یا حفاظت در رابطه باشد. بنابراین، کشف این ارتباطات بین افراد تحقیقات بیشتری می‌طلبد.

اشتراک گذاری مقاله

فیسبوک
تلگرام
توییتر
واتساپ

در کدام زمینه می‌تونیم کمکتون کنیم؟

رزرو نوبت مشاوره

مشاوره روانشناسی برای

ایرانیان خارج از کشور

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید

عضویت در خبرنامه

پرسش و پاسخ کوتاه

برای پرسش و پاسخ کوتاه سوال خود را از طریق فرم زیر مطرح کنید. پاسخ، زیر این مقاله در سایت منتشر می شود و به ایمیلتان هم ارسال خواهد شد. برای گرفتن نوبت و مشاهده شرایط مشاوره و گفتگوی آنلاین یا تلفنی با مشاورین روانشناس رادیو عشق اینجا کلیک کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

مقالات مرتبط