تغییر رفتار و سرد شدن دوست پسر در رابطه، میتواند برای دختر امری گیج کننده و آزاردهنده باشد. به خصوص اگر مردی، ناگهان و بدون دلیل به طرف مقابل بیتوجهی و بی محلی کند و سرد شود. در این شرایط معمولا شما نمیدانید چه برداشتی باید از این سرد شدن داشته باشید و چه عکس العملی به این تغییر رفتار نشان دهید. آیا در این شرایط بهتر است با او صحبت کنید یا او را به حال خودش بگذارید؟ از طرفی ممکن است درمورد وضعیت رابطه نیز برای شما ابهاماتی ایجاد شود. آیا سرد شدن او موقتی است و رابطه عاشقانه به حالت قبل باز خواهد گشت یا اینکه نشانه ای برای دور شدن شما از هم و از هم پاشیدن رابطه دوستی خواهد بود؟ در این مقاله علت سرد شدن دوست پسر در رابطه و راهکارهای آن را برای شما بیان میکنیم. منظور از دوست پسر در این مقاله مردی است که به قصد آشنایی جهت ازدواج و زندگی متعهدانه و پایدار با او ارتباط (با حفظ موازین) دارید.
دلایل سرد شدن دوست پسر در رابطه و راهکار حل این مشکل
اگر میخواهید بدانید که چرا رفتار دوست پسرتان ناگهان تغییر کرده و به شما بیمحلی میکند، در ادامه با ما همراه باشید. به رفتار جدید دوست پسرتان فکر کنید و نشانههای زیر را بخوانید تا علت بیتوجهی او را متوجه شوید. توصیه میشود صحبتهای کارشناس همیار عشق در این زمینه را حتما گوش دهید.
تمام شدن ماه عسل
عاشق و معشوق در ابتدای هر رابطه ای در ابراز عشق و با هم بودن زیاده روی میکنند. این دو کبوتر عاشق همواره برای هم وقت دارند، دائماً سلفیهای احمقانه برای هم میفرستند و حتی یک لحظه نمیتوانند دوری یکدیگر را تحمل کنند. این بخش عاشقانه و اعتیادآور رابطه به “مرحله ی ماه عسل” معروف است و هورمونها نیز به اندازه احساسات در کنترل کردن آن نقش دارند؛ یک زوج عاشق در ابتدای رابطه شان دورانی باورنکردنی را تحت تاثیر هورمونها و احساسات آتشین نسبت به یار جدیدشان تجربه میکنند. اما دو طرف بعد از مدتی با طولانی شدن رابطه ی دوستی، معمولاً بعد از شش ماه، متوجه میشوند که باید به جنبههای دیگر زندگیشان نیز توجه کنند و زندگی واقعی با شریک جدید شروع میشود.
راهکار
به پایان رسیدن مرحلهی ماه عسل لزوماً تغییر بدی نیست، اما اتفاق بسیار مهمی است. در طول این دوران به تغییرات رفتاری دوست پسرتان و میزان توجه و محبت او دقت کنید و سپس به این فکر کنید که آیا رابطهی درازمدت با نسخهی واقعی دوست پسرتان برایتان رضایتبخش است یا خیر.
پرمشغله بودن یا استرس های شغلی
گاهی اوقات آنقدر سرمان شلوغ میشود که برخلاف میل قلبیمان مجبور میشویم که کمتر در کنار عزیزانمان باشیم. شاید دوست پسرتان به دلیل مشغلههای شغلی، تحصیلی یا شخصی نمیتواند مانند گذشته وقتش را با شما سپری کند و ستارهی سهیل شده است. به همین نحو اگر مردی احساس کند که امنیت شغلیاش به خطر افتاده است، و برای تامین نیازهای خودش و خانوادهی آیندهاش (یعنی شما) دچار مشکل خواهد شد، طبعاً نگران میشود و ممکن است این خودخوریهایش به سردی و بیتفاوتی تعبیر شود. اگر مشکلی برای دوست پسرتان پیش آمده و دچار استرس فراوانی شده باشد، توجه او در این شرایط سخت معطوف پیدا کردن راهحل مشکل میشود یا سعی میکند راهی را پیدا کند که کمتر به این مشکل فکر کند.
راهکار
اگر مشغلههای فراوان دوست پسرتان باعث ناراحتی شما شده است، موضوع را با او در میان بگذارید تا به اتفاق یکدیگر راهی را پیدا کنید تا بتوانید بیشتر با هم باشید. اگر دوست پسرتان این روزها کمتر برایتان وقت میگذارد، صبور باشید، شرایطش را درک کنید و در عین حال انتظاراتتان را از این رابطه با او در میان بگذارید. با همفکری و همدلی یکدیگر میتوانید برای هر مشکلی راه حلی پیدا کنید. در این شرایط باید به او اجازه بدهید که خودش در نهایت مشکلش را حل کند. میتوانید سوال بپرسید و همواره با روی خوش آماده شنیدن درد و دلش باشید، اما اگر نمیخواهد که در این باره حرف بزند، او را مجبور نکنید.
فکر میکند شما دارید عجله میکنید
حتی اگر رابطهی فوقالعادهای با دوست پسرتان داشته باشید، اگر فکر کند که شما دارید عجله میکنید، ممکن است با شما سرد شود. اگر به تازگی برای اولین بار به یکدیگر ابراز عشق کردهاید، نامزد شدهاید یا نقطه عطف مهم دیگری را در رابطهتان پشت سر گذاشتهاید، ممکن است او ناگهان به شما بیمحلی بکند، چون فکر میکند که همه چیز بسیار سریع دارد پیش میرود. شاید این شما بودهاید که برای برداشتن قدم بعدی و جدیتر کردن رابطهتان اصرار کردهاید و او موافق نبوده است یا این که اول تمایل داشته، اما بعداً نظرش تغییر کرده است. شاید هم دوست پسرتان از وضع فعلی راضی است و نگران است که مبادا تغییرات بزرگ این خوشبختی را از بین ببرد و رابطهتان را به خطر بیاندازد.
راهکار
در هر حال اگر دوست پسرتان معتقد است که رابطهتان بسیار سریع پیش میرود، لازم است هر دو کنار هم بنشینید و با هم صحبت کنید.
افسردگی
افسردگی یکی دیگر از دلایل احتمالی سردی دوست پسر است. تشخیص دادن افسردگی همواره آسان نیست، چون افسردگی، بسته به علل بروز آن و شخصیت فرد افسرده به اشکال مختلف بروز مییابد.
راهکار
اگر فکر میکنید دوست پسرتان افسرده است، باید به خاطر بسپارید که این مشکل اوست، نه شما. البته باید از دوست پسرتان حمایت کنید و او را دلگرم کنید، اما ممکن است او دوست نداشته باشد که با شما در این باره حرف بزند. به جای اصرارهای بیجا، سعی کنید او را قضاوت نکنید و همواره برای کمک کردن به او آماده باشید. اگر میتوانید به او برای مراجعه به مشاور یا یافتن منابع مناسب برای درمان افسردگی کمک کنید. سعی کنید رابطهتان را شاد و پر انرژی نگه دارید.
پنهانکاری
البته منظور از پنهان کاری الزاما پنهان کاری منفی نیست. بسیاری از افراد، از جمله مردها اصلاً رازنگهدارهای خوبی نیستند. بنابراین وقتی دوست پسرتان میخواهد با یک مهمانی بزرگ یا یک هدیهی خاص غافلگیرتان کند، ناگهان از ترس فاش کردن راز شگفتانگیزش، به شدت کمحرف میشود.
راهکار
اگر دوست پسرتان نزدیک تاریخ تولدتان یا سالگرد آشناییتان مرموز شد و به شما بیمحلی کرد، اندکی به او فرصت بدهید تا این مناسبت بگذرد؛ شاید هم به نحو خوشایندی غافلگیر شدید.
شک داشتن
ممکن است یکی از دلایل سردی و بیتوجهی دوست پسرتان این باشد که او به رابطهتان شک دارد. این شک و دودلی هر دلیلی ممکن است، داشته باشد. برای مثال ممکن است او با خانوادهتان تفاهم نداشته باشد یا این که نگران است، مبادا مرد مناسبی برای شما نباشد. آیا در گذشته کاری انجام دادهاید که او را ناراحت کرده باشد؟ شاید این تجربهی ناخوشایند باعث شده که در مناسب بودن رابطه تان دچار تردید شود.
راهکار
اگر او دچار شک و تردید شده است، در این باره با او صحبت کنید و سعی کنید آتش عشق زیر خاکستر را دوباره شعله ور کنید. دلگرمی و اطمینان خاطری را که به آن نیاز دارد، به او بدهید. هر چند سخت است، اما باید به او فرصت بدهید تا تصمیم خودش را بگیرد.
تصمیم گرفتن برای جدا شدن
وحشتناکترین ترس هر دختری این است که سردی و بیمحلی دوست پسرش علامت به بنبست رسیدن رابطه یا حداقل قرار گرفتن رابطه در سراشیبی سقوط باشد. اما همانطور که دیدید علت سردی دوست پسر همواره تصمیم گیری برای جدا شدن نیست، بااین حال گاهی ممکن است علت بی توجه ی تمام شدن رابطه باشد.
مردان گاهی اوقات وقتی میخواهند رابطه را تمام کنند، سرد و بیتوجه میشوند، به این امید که شاید طرف دیگر تحت تاثیر این بی محلی خودش برای تمام کردن رابطه اقدام کند. برخی مردان نیز نیاز دارند تا مدتی تنها باشند و بعد از بررسی رابطه تصمیم بگیرند که واقعاً میخواهند چکار کنند.
راهکار
اگر فکر کنید دوست پسرتان چون میخواهد با شما به هم بزند، سرد شده است، شما هم متقابلاً به او بیتوجهی کنید.
در هر حال درست نیست، هر بار که دوست پسرتان قدری کممحلی میکند، شتابزده به این نتیجه برسید که او میخواهد همه چیز را تمام کند. مردان بسیاری از اوقات فقط میخواهند قدری از عشقشان دور شوند تا سر و سامانی به افکارشان بدهند. همانطور که صداقت و شفافیت خودتان را در برخورد با دوست پسرتان حفظ میکنید، حتماً به خودتان و نیازهای خودتان توجه کنید. به این ترتیب وقتی او برای صحبت کردن آماده شد، میداند که چکار باید بکند.
ابراز عشق دروغین
او به شما میگوید که عاشقتان است، اما اثری از عشق در رفتارش مشاهده نمی شود و معلوم است که حرف دلش با زبانش یکی نیست. دوست پسرتان حتی بعد از ابراز عشق نیز به شما بی محلی میکند. هر چقدر هم که شنیدن این ابراز عشق های دروغین از زبان او برایتان شیرین باشد، باید بدانید که هیچ راهی وجود ندارد تا بتوانید او را واقعاً عاشق خودتان بکنید. همچنین ممکن است دوست پسرتان، علیرغم این که واقعاً عاشق شما است، به شما بیمحلی کند، چون میترسد که اگر رابطه تان جدیتر شود، آزادیاش را از دست بدهد. او فقط حرف میزند، اما عمل نمیکند؛ به زبان میگوید که دوستتان دارد، اما قلباً از این عشق مطمئن نیست. ابراز عشق کردن زبانی و عمل کردن برخلاف آن نشانه ی هشدار این است که دوست پسرتان نمیتواند منظور خودش را به خوبی بیان کند. ضعف ارتباطی مشکل مهم و پیچیده ای است که مقالات متعددی درباره آن نوشته شده است. اکثر علل احتمالی سردی و بی توجه ی دوست پسر که در این مقاله به آنها اشاره میشود، راهکار دارند. اما باید قبول کنید که عشق دروغین بدترین علت بیمحلی است؛ دوست پسرتان احتمالاً با این بی توجهی ها خودش را برای جدایی آماده میکند تا وقتی که زمان موعود فرا رسید، کمتر آسیب ببیند.
اگر دوست پسرتان سرد شده از اینکارها پرهیز کنید
اگر دوست پسرتان نسبت به شما سرد شده است، به هیچ وجه کارهای زیر را انجام ندهید:
وقتتان را با نگرانی هدر ندهید
نگرانی به نفع هیچ کدامتان نیست. به علاوه وقتی دوست پسرتان متوجه این نگرانی بشود، سردتر و عصبی تر از قبل برخورد خواهد کرد.
او را لوس نکنید
عشقتان برای این که اطمینان پیدا کند که میتواند از این آزمون سخت سربلند بیرون بیاید، به دلگرمی و حمایت شما نیاز دارد. اما نه او بچه است، نه شما مادرش هستید. بنابراین سعی نکنید مشکلات او را برایش حل کنید، چون ممکن است این کار به قیمت تمام شدن رابطه تان تمام شود. اگر او میخواست که شما مشکلش را برایش حل کنید، خودش از شما درخواست میکرد. به خاطر داشته باشید که دوست دختر این مرد هستید، نه مادرش. اکثر مردها وقتی دوست دخترشان برای رفع مشکلات آنها سعی میکند، دچار احساس خفگی میشوند.
به خودتان نگیرید
سردی و بیتوجهی دوست پسرتان اکثر اوقات هیچ ارتباطی با شما ندارد. همانطور که گفتیم، ممکن است مسائل کاری، تحصیلی یا مشکلات مربوط به دوستان یا خانواده دلیل این بیمحلی باشد. حتی اگر او در حال خیانت به شما باشد، باز هم این سردی تقصیر شما نیست. مردان به دلیل احساس بی ثباتی و عدم اعتماد به نفس مرتکب خیانت میشوند و شما در این میان تقصیری ندارید.
کارآگاه بازی در نیاورید
برای این که بفهمید در سر دوست پسرتان چه میگذرد، کارآگاه بازی درنیاورید. او از این کار خوشش نمیآید و حتی ممکن است به تدریج به شما بیاعتماد بشود. این دخالتها باعث میشود که به تدریج از شما دورتر و دورتر بشود یا استرسی که عامل اصلی این سردی بوده، بیشتر بشود و در نتیجه احتمال این که در آینده از شما درخواست کمک کند، کمتر شود.
سخت نگیرید
وقتی او سرانجام نزدتان آمد و با شما درد و دل کرد، مهربان باشید و به او سخت نگیرید. به خاطر داشته باشید که عشقتان در این دوران حساس و آسیب پذیر است و نیاز دارد که شما حامی و پشتیبانش باشید، پس با رفتار کردن مانند یک زن پرتوقع او را از خودتان نرانید. دلیل سردی دوست پسرتان هر چه که هست، بیش از حد وقتتان را برای نگرانی دربارهی آن هدر ندهید. درست است که بررسی شرایط و اطلاع از وضعیتی که در آن قرار دارید، خوب است، اما تمام مشکلات را به تنهایی نمیتوانید حل کنید. وقتی میخواهید متوجه شوید که سردی و بیمحلی ناگهانی دوست پسرتان از کجا نشأت میگیرد، از لوس کردن او و اصرار بیش از حد برای در میان گذاشتن مشکلات بپرهیزید. او نیاز به یک شریک و همراه دارد، نه یک مادر، بنابراین خودتان را به او تحمیل نکنید. فقط سعی کنید راه های ارتباطی را باز نگه دارید تا دوست پسرتان متوجه شود که تغییر رفتار ناگهانیاش نگرانتان کرده است.
اگر دوست پسرتان سرد شده اینکارها را انجام دهید
ما یادتان میدهیم چطور به راه راست هدایتش کنید
جهت ارتباط با کارشناسان همیار عشق و مطرح کردن سوالات خود می توانید با شماره 02122024728 تماس بگیرید. علاوه بر این کارشناسان ما آماده پاسخگویی به سوالات شما از طریق تلگرام و واتساپ (09035714068) هستند.
ممکن است شما نتوانید حدس بزنید دلیل سرد شدن دوست پسر و بی میل شدن او چیست یا اینکه دلیل سرد شدن رابطه تان هیچ کدام از این موارد نباشد. در این صورت به طور کلی توصیه میکنیم راهکارهای زیر را در پیش بگیرید:
فرصت و فاصلههایی را که نیاز دارد، به او بدهید
اگر دوست پسرتان نگران از دست دادن آزادی و استقلالش است، بعد از این دوری موقتی متوجه میشود که ترسش بیهوده بوده و رابطه تان بلافاصله به حالت قبل برمیگردد. اگر او را تحت فشار بگذارید، فقط او را از خودتان دورتر میکنید؛ مطمئناً این دوری بیشتر آخرین چیزی است که میخواهید.
به او اطمینان خاطر دهید
دوست پسرتان در این زمان بیشتر از هر وقت دیگری به شما نیاز دارد. به توصیه ی بالا عمل کنید و ضمن این که به او فرصت میدهید تا در تنهاییاش به افکارش سر و سامان بدهد، عشقتان را هم از او دریغ نکنید. به عشقتان اطمینان خاطر بدهید که از صمیم قلب او را باور دارید و به او اعتماد دارید. به او دلگرمی بدهید که مطمئنید میداند چطور مشکلش را حل کند.
نشاط و مثبت اندیشی تان را حفظ کنید
به عبارت دیگر نگران نشوید یا سعی نکنید او را وادار به حرف زدن کنید. طوری رفتار کنید که انگار همه چیز عادی است و رفتار سردش اصلاً نگرانتان نکرده است. هنگامی که با هم هستید، شاد و سرخوش و در عین حال کمی سرد رفتار کنید. اگر او خودش را در اتاق دیگری حبس کرد، همچنان لبخند بزنید. بعد از مدتی متوجه میشود که چقدر دوستتان دارد. انرژی مثبت مانند خمیازه مسری است.
جو مناسب برای صحبت کردن ایجاد کنید
مدتی جو را آرام و ساکت نگه دارید تا این سکوت او را ترغیب به حرف زدن کند. البته باید خونسردیتان را حفظ کنید و عادی برخورد کنید تا او متوجه نشود که تنها هدف از این سکوت این بوده که او را وادار به حرف زدن کنید. از یک سو به او اطمینان خاطر بدهید که همواره برای کمک کردن آماده هستید، از سوی دیگر به او بفهمانید که رفتار سردش ناراحتتان میکند. دربارهی احساسات خودتان حرف بزنید و به او بگویید که وقتی نمیدانید به چه چیزی فکر میکند، احساس میکنید که دیگر جایی در زندگیاش ندارید.
احتمال بازگشت او چقدر است؟
تست زیر را بدهید.
[WpProQuiz 3]
سرد شدن دوست پسر ممکن است به علت طولانی شدن رابطه و کم شدن هیجانات اولیه، مشغولیت های کاری و خانوادگی، نظر به عجله در پیشرفت رابطه، پنهان کاری، افسردگی و شک در انتخاب باشد. همچنین ممکن است او بخواهد رابطه را تمام کند.
اگر دوست پسرتان سرد شده است به او فضا و خلوت لازم را بدهید، سعی کنید شاد و مثبت باقی بمانید. به طرف مقابل اطمینان خاطر دهید و جو مناسب برای صحبت کردن ایجاد کنید. شده وقتتان را با نگرانی بی مورد هدر ندهید. موضوع را شخصی نکنید و برای او مادری نکنید. سعی کنید برای پی بردن به علت زیاد کارآگاه بازی در نیاورید و موضوع را سخت نگیرید.
پرسش و پاسخ کوتاه
دوست عزیز تا زمانی که ریشه مشکلات شما پیدا نشود نمیتوانید با قهر و آشتی رابطه را مدیریت کنید. بهتر است با یک متخصص صحبت کنید تا با بررسی جزئیات رابطه شما ریشه این مسائل را در رابطهتان پیدا کند.
آیلار عزیز سلام
در سوالتان اشاره کردید او نرمال و عادی نیست و شما نمی دانید چه باید بکنید؟ اگر ایشان رفتار عادی ندارند در درجه اول باید سهم خودشان از مشکلات را در رابطه بپذیرند و برای آن قدم بردارند در غیر اینصورت شما در یک رباطه یک طرفه هستید که شریک عاطفی تان حاضر نیست برای بهبود رابطه تان کاری کند! از طرفی باید این رفتار در شما ریشه یابی شود که چرا با وجود دیدن رفتارهایی که از نظر شما عادی نیست در رابطه می مانید و برای حفظ آن تلاش می کنید؟ توصیه می کنم با یک روانشناس صحبت کنید تا بررسی جزئیات رابطه تان بهتر کمکتان کند.
سمانه عزیز برای کمک به شما به دانستن جزئیات بیشتری نیاز داریم، سن شما و ایشان، تحصیلاتتان، شیوه شروع رابطهتان، حتی اینکه ایشان فرزند چندم خانواده است و با مادرش چطور رابطه ای دارد برای ما مهم است تا بتوانیم راهنمایی تان کنیم. بنابراین حتما با مشاور در اینباره صحبت کنید. اما به طور کلی وابستگی به خانواده موضوع مهمی است که باید ریشه یابی و رفع شود.
مینای عزیز برای اینکه بدانید چطور باید رابطه را ترمیم کنید ابتدا باید بدانید چرا رابطه به این حالت درآمده است؟ ریشه این وضعیت از کجا نشات گرفته است و آن را برطرف کنید! برای این کار باید رابطه شما با جزئیات مهم بررسی شود! سنتان، کارتان، ویژگی های شخصیتیتان، مواردی که در رابطه اتفاق افتاده و … همه در این شرایط موثر هستند و باید با یک مشاور درباره اش صحبت کنید تا بتواند بهتر راهنمایی تان کند.
نازگل عزیزم سلام
دختر گلم در اکثر جاهای دنیا رابطه عاطفی و جنسی برای سن زیر 18 سال قانونی نیست و در برخی جاها حتی جرم به حساب میاد. این به خاطر این ینست که شما بچه اید یا نصیحتایی از این قبیل که میدونم زیاد می شنوی! دلیلش اینه که قبل از 18 سالگی ما از نظر علمی هیجانات و احساسات با ثباتی نداریم، پس بهترین کار اینه که در این سن تصمیمات هیجانی و احساسی نگیریم! رابطه عاطفی هم در این سن دستخوش همین متغیر بودنه و ممکنه بعدها خودت خنده ات بگیره به علایق و انتخاب هایی که تو این سن داشتی، پس عجله و اصراری برای بازگشتش نداشته باش! از طرفی هدفت از این رابطه چیه؟ یه دوستی ساده؟ خوب دوستی ساده معمولا ثبات نداره؟ کنجکاوی؟ کنجکاوی ممکنه بهت آسیب بزنه. ازدواج؟ به احتمال زیاد برای هیچ کدومتون مقدور نیست. پس قبل از اصرار مطمئن شو چی میخوای دختر گلم.
سلام من ۱۹سالمه و دوست پسرم ۲۰سالشه از دوسال بیشتره که با هم رابطه داریم قبلا ها بخاطر اختلاف خانواده هامون باز با هم ادامه دادیم اما الان فکر میکنم میخواد خودشو کنار بکشه…به من میگه دوست دارم ولی تو اینستا با دخترا فلان حرف میزنه و من خیلی ناراحت میشم چند روزی هم هست که خیلی سرد شده تا من پیام ندم نمیده دلم براش تنگ شده
سلام دوست گرامی
اگر رابطه شما همراه با مخالفت شدیدی در خانوادههاست، بهتر است منطقیتر به این موضوع نگاه کنید؛ علاوه بر اینکه هردوی شما سن کمی دارید.
اشاره کردید او سرد شده است؛ آیا درباره این تغییر رفتار با خودش صحبت کردید؟
اگر او جدی تصمیم گرفته است که رابطه را تمام کند، بهتر است در ابتدا مساله را به درستی باهم مطرح کنید و سپس اگر راهحل ترک رابطه برای هردوی شما بهتر باشد، آن را انجام دهید.
در این مسیر مشاور به شما کمک خواهد کرد.
سلام من17سالمه و طرف احساسیم 23سالشه
دوسال از شروع رابطمون میگذره خیلی همو دوست داریم و یادم نمیاد دعوایی کرده باشیم اما یه مدتیه ازم سرد شده حس میکنم مزاحمشم
چیکار کنم رابطمون به حالت قبل برگرده؟
سلام دوست گرامی
کیفیت این رابطه باید بررسی شود، بخصوص اینکه شما در سن نوجوانی و بلوغ هستید و شاید این سرد شدن طرف مقابل، فقط تصور شما باشد.
شما میتوانید این احساس را با او در میان بگذارید و جواب او را بشنوید، شاید این مساله تنتها یک سوءتفاهم باشد.
سلام
من ۲۰ سالمه و بیشتر از ۲سالی هست که باپسری آشنا شدم و روی هم شناخت پیدا کردیم.
در واقع استادم هستن و فامیل هم هستیم و الان ۲۷ سالشونه…
تو این دوسال من و ایشون خیلی ماجرا و اتفاق داشتیم….مستقیم و غیر مستقیم ابراز علاقه میکرد
ولی من همیشه نادیدش میگرفتم.
چون نمیخواستم درگیری عاطفی داشته باشم.
اما خب کم کم ذهنمو درگیر کرد و منم دلمو بهش باختم.
سه ماه پیش دوباره سمتم اومد و ازم خواست که باهم باشیم. دفعه دوم که درخواستشو مطرح کرد من قبول کردم.
اوایل خیلی خوب بود و با اینکه من حرفی از احساسم نگفته بودم
همیشه ایشون حرف از احساس و علاقش میزد
یه چند وقتی همین جوری گذشت و منم از قبل حسم بیشتر شد
و از وقتی که منم حسمو گفتم،سرد شد… نه پیامی و نه تماسی… بی خبر بودم ازش
تا اینکه باز دوباره خودش اومد سمتم
و منم که ناراحتیمو از رفتارش گفتم
کلی صحبت کرد و گفت جبران میکنم و من دوست دارم و از دستت نمیدم و از این حرفا
بازهم یه چند روزی گذشت و همه اینا
تکرار شد…
الان من نمیدونم چیکار کنم
گیر کردم بین زمین و آسمون…سردرگمم
میشه راهنماییم کنید؟
سلام دوست گرامی
از سرد شدن و تغییر رفتار طرف مقابل گلایه دارید.
اگر به عقب برگردید، کدام رفتارها را در رابطه انجام نمیدهید؟ از خودتان بپرسید دقیقاً از چه زمانی این تغییر در رفتار او بوجود آمد؟ از زمانی که شما ابراز علاقه کردید یا از وقتی رابطه جدی شد و مسئولیتی برای او بوجود آمد؟
هدف از این رابطه چه بوده است و طرف مقابل با چه هدفی وارد این رابطه شد؟ این رابطه نیاز به بررسی بیشتری دارد تا بدانیم علت غیبتهای ایشان چیست؟
در قدم بعدی شما نیز باید هدفتان را از این رابطه مشخص کنید تا بدانید علت اصرارتان بر ماندن چیست؟ این بررسی را میتوانید با کمک مشاوران رادیوعشق انجام دهید.
این مقاله عالی بود ممنون
سلام دوست گرامی
از ابراز لطف شما سپاسگزاریم.🌹
سلام من 25سالمه بایه آقای 30ساله اشناشدم از طریق دخترداییشون باخواهرشون یکبار اومدن پارک منم بامادرم بودم همو دیدیم و بعدش بین خودمون قرار شد بدون خبرداشتن خانواده هااول اشنابشیم چون شرایطی داشتن ک نمیشد فعلا خواستگاری بیان 3ماهه اشناشدم از اوایل رابطه هم سرد بود تقریبا اماالان من چندروزه سراغشو نگیرم بازم سراغم نمیاد و میگه من واقعا قصدم ازدواجه فقط سرم شلوغه. اما واقعا یه آدم روزی نیم ساعتم وقت نداره برامن؟ ممنون میشم کمکم کنید 💓
سلام دوست گرامی
به نظر میرسد طرف مقابل شما اصول آشنایی برای ازدواج را هنوز یاد نگرفته است و یا شما برای آشنایی بیشتر عجله دارید.
در هر صورت مشاوره پیش از ازدواج و شرکت در دوره جذب عشق از آشنایی تا ازدواج به شما کمک میکند تا دقیقا او و خودتان را ارزیابی کنید و اگر این رابطه کیفیت مناسبی پیدا کند به ازدواج فکر کنید.
سلام من با پسری ۱۹ ساله در ارتباطم که ۳ سال دوست بودیم الان ۳ ماهه رل
رابطمون خیلی خیلی گرم بود و بگم اعتماد کامل دارم بهش
ولی الان ۱ ماهه کم پیدا میشه فقط شبا ساعت ۱۲ پیام میده چند دقیقه میچتیم و میخوابیم
نمیدونم داره چیکار میکنه اصلا هم به من توضیح نمیده
میخواستم بپرسم من چیکار کنم با این وضع
خیلی از دوستام میگن بیخیالش شو و دیگه پیام نده
شما راهنمایی کنید من از بلا تکلیفی در بیام
سلام دوست گرامی
به سن خودتان اشاره نکردید.
اگر به یکماه پیش برگردید چه عاملی را در تغییر رفتار او موثر میدانید؟
قبل از هرگونه تصمیم جدی شما باید با خود طرف مقابلتان صحبت مستقیم داشته باشید تا علت این تغییر رفتار را متوجه شوید.
سپس برای ادامه و یا قطع این ارتباط تصمیم مشترک بگیرید.
سلام من مدت 6 ماه با پسری دوستم که چهار سال از من بزرگتر خودم 30 سالم است ایشون شغل خوب هم دارن یه مدت گیر داد عکس نامتعارف از من خواست من مقاومت کردم ولی در نهایت که گفت کات می کنیم من کوتاه اومدم ولی الان دو ماه گذشته و همه چیز خوب بود دوباره از یک قسمت دیگه از بدنم عکس ناجور می خواد راستش اینبار من مصمم حتی اگر کات کرد اینکارو نکنم واسه قبلی هم با وجود اینکه برخلاف میلم بود به سختی پشیمونم
راستش رو هم بخواید هیچ علاقه ای دیگه بهش ندارم و دل زده شدم ازش فقط بخاطر حماقت خودم دلم میسوزه اون الان با من یه جورایی قهری و جواب پیام هام رو نمیده شما به من بگید درست ترین کار چیه؟؟؟
منم اوایل نمی خواستم آنقدر صمیمی بشیم ولی تا اینجا اینطوری حالا باید چیکار کنم رفتاراش و گفتارش برخلاف گذشته که باشخصیت و پرستیژ دار بوده خیلی متفاوت شده لطفا من رو راهنمایی کنید باتشکر
سلام دوست گرامی
به نظر میرسد با رفتارهایی که از طرف مقابل دیدید، از ارتباط با او پشیمان شدید و علاقهای ندارید.
رابطه شما باید مورد ارزیابی دقیقتری قرار بگیرد. برای مثال هدف این دوستی چه بوده است؟ ایا برنامه و هدف مشترکی برای آینده وجود دارد؟
رفتار ایشان در صورتی متفاوت میشود که شما مرز این رابطه را مشخص نکرده باشید. در واقع به مرور وقتی در مقابل خواستههای ایشان جراتمندی و شجاعت لازم را نداشته باشید، او فکر میکند که شما با این رفتارها مشکلی ندارید. در واقع او رد حال کنترل کردن شما به شیوه خودش است. اگر به خواستهاش تن دهید شما را نگه میدارد و اگر از پذیرش خواستهاش اجتناب کنید، شما را طرد میکند.
توصیه ما این است که با مشاور صحبت کنید و کیفیت این رابطه را مجددا بررسی کنید. در چنین حالتی ماندن شما در رابطه متاسفانه نتیجه خوبی برایتان نخواهد داشت. اما پیش از هرگونه تصمیم جدی، با مشاور صحبت کنید.
سلام خسته نباشید به کمک تون واقعا نیاز دارم فقط راهنمایی من با یه پسری دوست شدم یه سال از خودم بزرگ تر من ۲۴ سالمه مدت دو ساله باهمیم اما این چند مدت خیلی سرد شده خیلی
حتی باعث ناراحتی خودم شده .من باخودش صحبت کردم میگه من خانوادم راضی نمیشه با تو ازدواج کنم اگر میخوایی میتونی بری خیلی راحت این حرف هارو میگه وقتی چند روز نه زنگی میزنم نه مسیجی خودش زنگ میزنه نرمال صحبت میکنه انگار که هیچ اتفاقی نیوفتاده دوباره یکی دو روز خوبه بعد شروع میکنه نمیدونم واقعا چیکار کنم ممنون میشم اگر راهنمایی خوبی کنید
سلام دوست گرامی
یکی از اتفاقاتی که در روابط عاطفی میافتد، تغییرات رفتاری دوطرف، برای مثال سرد شدن است.
شما ابتدا باید دلیل این سرد شدن طرف مقابل را بررسی کنید. همچنین از خود بپرسید به چه دلیل در این رابطه ماندید. چه چیزی شما را در این رابطه نگه داشته است.
یکی از دلایلی که باعث میشود طرف مقابل شما سرد شود، اصرار شما برای رابطه و یا چسبندگی بیش از حد به او است. گاهی هم او سرد نشده است، شما بیش از حد حساس شدید.
اما بهتر است در این مورد و دریافت راهنمایی بیشتر، نوبت مشاوره دریافت کنید.
سلام ۱۹سالمه با یک پسر ۲۴ساله اشنا شدم
۶ماه باهم بودیم که از هم جداشدیم بعد دوباره برگشته بعد از ۶ماه و الان تصمیم به ازدواج گرفتیم
ولی میگه من هیچ قولی نمی تونم بدم برای ازدواج
گفته به من زمان بده من دادم بهش ۶ماه دوباره
ولی بعضی وقتا سرد رفتار میکنه پیام هامو دیر جواب میده با هم خوب هستم مهربانه
ولی میگه نمیخوام مثل قبل وابسته من شی
زیاد درباره ازدواج حرف نمی زنه
میگه دوست دارم ولی قول نمی دم
راه مون دوره
به نطرتون چی کار کنم
سلام دوست گرامی
علت جداییتان برای بار اول چه بود؟ و آیا پس از بازگشت به رابطه، مشکلات قبلی رفع شده بود؟
به نیت ازدواج مجدد با هم ارتباط گرفتید، اما مسالهای که کاملا متناقض است، این است که طرف مقابل شما فعلاً توانایی پذیرش مسئولیت ازدواج را ندارد.
نکته مهمتر دوری راه شما از هم است؛ چه میزان از یکدیگر شناخت پیدا کردید؟ آیا اصلا همدیگر را دیدید؟
آیا شما در سن 19 سالگی آمادگی برای ازدواج دارید؟
بهتر است برای اینکه به این رابطه بتوانید امیدوار باشید، ابتدا برای دوری مسیر راهتان، راهحلی داشته باشید و همدیگر را بیشتر ببینید.
سپس برای شناخت بیشتر ویژگیهای فردی و ارتباطی به مشاور پیش از ازدواج مراجعه کنید.
سلام خسته نباشید بابت اینکه به سوالات جواب میدید ممنونم . مشکل من خیلی جدیه و من گیج شدم خواهش میکنم کمکم کنید . من ۱۴ سالمه به مدت ۲ سال و ۳ ماهه با پسری ۲۳ ساله توی رابطه هستم ایشون فردی مذهبی هستن و خانواده دار و مشتخص و فردی نیستن که از روی هوس وارد رابطه ای بشن . ما توی طول این ۲ سال و ۳ ماه فقط ۴ ماه اول به صورت عاشقانه و ۱۲ ساعته باهم صحبت میکردیم البته بگم ما شهرامون از هم دوره و به دلیل مشکلاتی که من داشتم نشده حضوری همو ملاقات کنیم و تمام این مدت به صورت چت و زنگ بوده . ایشون توی ۴ ماه اول ازم درخاست کردن اگه همو دیدیم یه رابطه ای داشته باشیم که من مخالفت میکردم ایشون برای من شارج واریز میکردن وقتی هم میگفتم چرا گفت دوست دارم بهت ندم به کی بدم وقتی پس میدادم بازم انتقالی میزدن . ایشون بعد ۴ ماه یه بازی هایی دراورد مثلا گرفت سرطان دارم اما تو اون مدت بازم میگفت که دوسم داره بعد یه مدتی غیبش زد به مدت ۶ ماه باز برگشت خطشو روشن کرد اما گفت من این خطو خریدم و شمارو نمیشناسم بعد انقد گیر دادم به دروغش اعتراف کرد ولی گفت زن دارم این ماجرا تا الان ادامه داره ایشون اسم زناشونو ۳ بار عوض کردن و قرار بود از فروردین عقد کنن که عکس شناسنامه بده اما هر وقت ازش خاستم نداد گفت عقد نکردیم . من ازشون خاستم اگه قراره همچی تموم شه یشب حرفامونو بزنیم و تموم کنیم(فقط در حد ترسوندن گفتم) که ایشون گفتن تو ابنو زیاد میگی ولی نمیری منم اهمیت نمیدم و همش تفره میرن وقتی میخام صحبت کنم باهاش تا برم و موضوع دیگه اینکه ایشون میگن که زن دارن و دوسش دارن درحالی که پروندشو با من نمیبنده و موجی عمل میکنه منظورم از موجی اینهگاهی سرده گاهی گرم گاهی در دسترسه گاهی نه گاهی ابراز علاقه در حد قربون صدقه این اواخر میکنه گاهی نه . ایشون گاهی سر اینکه بهشون گیر میدم بلاک میکنه ولی بعد ۱ شب در میاره . درسته چند بار گفته دوست ندارم و برو اما حرکاتش اینو نشون نمیده . قصد ما ازدواج بوده ۱۸ سالگی من . من بهشون همیشه اهمیت میدم و همیشه هم در دسترسم ممکنه این تغییر رفتار واسه این باشه که فهمیده منو بدست اورده حالا میخاد عقب نشینی کنه که من تشنه ی بودنش بشم؟
سلام دوست گرامی
پرسش شما طولانی است و امکان پاسخ به آن در سایت وجود ندارد.
لطفا نوبت مشاوره دریافت کنید.
سلام دوست گرامی
این نکته را در نظر بگیرید که احتمالا تا فراهم کردن شرایط اولیه ازدواج، مدت زیادی باید در این رابطه بمانید و رابطه طولانی مدت دردسرها و مسائل خاص خودش را دارد.
عشق آتشین ناگهان فروکش میکند. اما اگر در حالت تعادل باقی بماند، شما را نگران نخواهد کرد که یکدفعه این عشق را از دست بدهید.
بهتر است علت این سرشلوغی ایشان را دقیق متوجه شوید تا بدانید آیا قرار است همچنان این روش را ادامه بدهند یا خیر؟
اگر این حالت ادامه دار باشد، بهتر است در مسیر رابطه تجدیدنظر کنید.
سلام خسته نباشین من ۲۵سالمه و ایشون ۲۹ساله
سوال داشتم من با این اقا ۳ساله دوستم
مشکلم با ایشون اینه که به من بی توجه هستن
حتی زنگ نزنم تا ۱ماه زنگ نمیزنه
اگه دلش نخواد بمن زنگ یا پیام نمیده چیکار کنم جداشدم یا بمونم
سلام دوست گرامی
بیتوجهی علتهای زیادی دارد، اما قبل از هر توضیحی باید به این سوال جواب دهید که شما به چه دلیل به این سطح کم از رابطه و توجه دیدن رضایت دادید و آن را 3 سال ادامه دادید؟
پاسخ شما بسیار در روند مشاوره موثر است. مثلاً گاهی بعضی از افراد از شدت ترس از دست دادن اینگونه رفتار میکنند.
اما در رابطه با بیتوجهی باید به این موضوع توجه کنید که آیا همیشه ایشان نسبت به شما بیتوجه بودند تا مدتی است اینگونه شدهاند؟ آیا خواستههای شما واضح و روشن است؟ محبت ایشان را نسبت به خودتان میپسندید؟
فاکتور خطر مهم دیگر این است که تا شما پیام ندهید ایشان میتوانند تا یک ماه هم از شما بیخبر بمانند و این نشان از بیکیفیت بودن رابطه عاطفی دارد
پس بهتر است پیش از هرگونه تصمیم، چه برای ادامه رابطه و چه برای قطع آن، حتما از مشاوران همیار عشق وقت مشاوره دریافت کنید.
سلام خسته نباشید دختری بیست ساله هستم که هفت ماه است با آقایی۲۴ساله در ارتباطم از اول قصدمون از آشنایی این بود اگه از هم خوشمون امد رابطمون به ازدواج ختم بشه بعد از دو سه ماه ایشون منو به خونه خودشون دعوت کردن و من نرفتم و یه هفته ناراحت شدن و بعد خوب شدن حالا بعد هفت ماه با فشار هایی که مادرم برای جدایی رابطمون بهمون اورده بود با ایشون صحبت کردن و مادر ایشون با مامانم حرف زدن و قرار شد تا سال دیگه ایشون شرایط مالیشون رو بهتر کنن و بیان برای خاستگاری و به من گفتن برای اینکه منو دوست دارن حاضر شدن ب خانوادشون بگن و ماه قبل با اصرار ایشون باهم به ویلا رفتیم ولی نزاشتم رابطه ای برقرار بشه ولی الان دوباره درخواست کردن وگفتن نمیزارن رابطه جنسی برقرار بشه فقط در حد ارضا شدن
حالا من خیلی ناراحتم و خیلی هم استرس دارم نمیدونم چیکار بکنم
از یک طرف ایشون خیلی بهم فشار میارن و هر وقت میگم نه خیلی لجبازی میکنن
و از یه طرف دیگه نمیخوام از دستشون بدم خیلی گیج شدم من نمیخوام حالا ک خانواده ها خبر دارن کار اشتباهی بکنیم
میدونم چندبارم رابطه جنسی برقرار نکنیم شاید یکبار غافل بشیم و من این ترس رو دارم حالا باید چیکار بکنم!؟
قاطعانه وایسم بگم نه و یا قبول کنم؟
مادرمم خیلی تو خونه بهم فشار میاره و میگه اگه انتخابت درست نباشه یا خطایی مرتکب بشین خیلی عواقب بدی در انتظارمه
خیلی سر قرار رفتن با ایشون اذیتم میکنه
نمیدونم خیلی خسته شدم هیچکس منو درک نمیکنه
لطفا راهنماییم کنین ممنونم.
سلام دوست گرامی
واضح است که تحت فشار قرار گرفتید و دچار تردید شدهاید.
برقراری رابطه جنسی پیش از ازدواج، هیجان رابطه را بالا میبرد و وابستگی جسمانی و روانی را بیشتر میکند. این بالا رفتن هیجان مانع از شناخت درست طرفین از هم میشود.
بنابراین شما به طرف مقابل خود بگویید که هر زمانی که رابطه ما رسمی شد و ازدواج کردیم، میتوانیم بدون مانعی باهم ارتباط داشته باشیم. لجبازی ایشان هم از روی نیازهایی است که دارد که این نیازها طبیعی است و هم میتواند به علت این باشد که ایشان تحمل شنیدن جواب نه را ندارند. خود این مساله را در این دوره آشنایی باید جدی بگیرید. نگرانیهای مادرتان نیز طبیعی است امابه ایشان توضیح دهید که طبق صحبتهایی که با خانواده آقا داشتند، قرار بر صبر کردن بود تا شرایط ازدواج مهیا شود.
توصیه میکنیم پیش از خواستگاری و رسمی شدن رابطه حتماً از مشاوره پیش از ازدواج همیار عشق استفاده کنید.
من در دوران کودکی یکسری مسائل داشتم که اذیتم میکرد
این مسائل هم این بود که
رابطه مادرم با یک فرد غریبه رو دیدم و چندبارم تکرار شد ولی بعدا با تلاش خودم تونستم فراموش کنم وقتی ایشون راجب معاشقه با من اصرار دارن حالم خیلی بد میشه و حس میکنم دیگه منو دوست ندارن تا حدودی من راجب اتفاق گذشتم باهاشون صحبت کردم و ایشون گفتن بهم کمک میکنن با مشاور و تلاش خودشون حل بشه ولی الان که قبل ازدواج از من این درخواستو دارن من بهشون نه میگم
ایشون میگن تو فوبیا جنسی داری و الان من باید کمکت کنم حل بشه برات عادی بشه
من براشون توضیح دادم فوبیا ندارم و اگرم مشکلی باشه بعد ازدواج حل میکنم با کمک مشاور اما ایشون اصرار دارن که
نه گفتن من بخاطر گذشتمه و ترس خیلی زیاد من هستش و من دلم میخواد قبول کنم!
اما اینطوری نیست همونطور که شما گفتین من از نادرستی این ماجرا باخبرم و چون این اقا رو خیلی دوست دارم نمیخوام مشکلی پیش بیاد و دلم میخواد بعد ازدواج باشه
هرچقدرم براش توضیح میدم فایده نداره!!!
الانم گفتن اگه بگم نه رفتارشون تغییر میکنه چون فکر میکنن من بازیشون دادم و قرار بود که برم ویلا اما الان نمیرم!
سلام ممنون از سایت خوبتون و مشاورتون با اینکه همه چیو خوندم گوش دادم بازم کمکی ب حالم نکرد رابطه ما اینقدر پیچیدس نمیدونم کجاشو بگم اینقدر خستم حتی نمیخام ب زبون بیارمشون و بهشون فکر کنم نمیدونم بنویسم میخونین یا ن….ولی هیچکسو ندارم بهش اینارو بگم بعدش فکرش راجبش عوض شه شاید یه حرف شما بتونه کمک بزرگی باشه…من ۱۴سالم بودبا یه اقای ۱۶ساله اشنا شدم قصدمون ازدواجم نبود بعد از ۴سال جدی تر شده بود رابطمون جوری بود نفسمون رو هم در میشد خانوادها در جریان گزاشتیم خانوادم با اینکه ن عقدی نه نشونی بود میزاشتن یه هفته باهاش برم مسافرت ی جورایی اطمینان داشتن هم ب خودش هم ب خانوادش چون عشقشو ثابت کرده بوو فقط دنبال شرایط ازدواج بودیم… اولین تجربمم بود دقیقا من دانشگاه ی شهر دیگه قبول شدم با این حال متعهد بودم ب رابطه با این فاصله بازم همو میدیدم همه چی عالی بود…تا اینکه رفتارش سرد شده بود غیرتی نمیشد روم بی اهمیت .خیلی بهش اعتماد داشتم چوم برام ثابت شده بود رابطه جنسیمونم کامل نبود یه روز ک پیشش بودم خواب ک بوو اتفاقی گوشیشو گشتم فهمیدم از ی جا دیگه گرم شده یکیو تو دانشگاه پیدا کرده و حتی خیلی پیش رفته بودن به ازدواج برنامشم ریخته بودن داغون شدم دانشگامون ول کردم گذشتن از ۵سال زندگیم سخت بود چ روزایی کشیدم دختره رو هر روز میدیدم بعد از ۸ماه تو این حال داغونم یه نفر وارد زندگیم شد اتفاقی از مجازی مشخصاتم ب دروغ گفته بودم نمیخواستم رابطه جدی باشه که دوباره شکست بخورم چون هنوز اونو دوست داشتم فقط میخواستم سرگرم یه رابطه دیگه باشم دلم میخواست خیانت کردم رو ب گوشش برسه..۵-۶ماه از رابطم با این اقا میگذشت هنوز همو ندیده بودیم ک گفت همو ببینیم و دیدیم اون وابسته شده بود ولی من نتونسته بودم هنوز دنبال رابطه قبلی بودم ۱۰ماه زمان برو ک با این اقا بتونم خیلی خوب باشم بهشم گفته بودم رابطه قبلیمو اما این گفت مثل اون نیست میمونه دفته دفته رابطمون عمیق تر شد و بهش علاقه مند شوم خانوادش از من خوششون اومد و بعد از دوسال رابطه با این اقا اومدن خاستگاری گل و شیرینی ما به همه خانوادها اشناش کردیم ک این اقا هم باز سرد شد دیگه طاقت جدا شدن اینو نداشتم میترسیدم چون یکبار درد از دست دادنو کشیدم الان نزدیک۴ساله با این اقام ب زور خودمو تو این رابطه نگه داشتم دوسال اول خیلی دوستم داشت الان هیچ هیچ جذابیتی براش ندارم پارسال برای نگه داشتنش تن به رابطه ای دادم ک نباید میدادم ی مدت خوب شد الان میدونم فقط بخاطر اینکه نیازشو برطرف کنم هست همین دیشب جلو جمع گفت من تو رو واقعا دوست ندارم هیچ حسی بهت ندارم
هر کاری بگین بخاطرش کردم دوماه رفتم دیدم انگار ن انگار…براش از همچیم مایه گزاشتم..خانوادم میدونن دوسش دارم ..فهمیدن معتاد بنگ معتاد تریاک بوده ولی با همه اینا کنارش بودم و کاری گردم ترک کنه پاک شه …برای ب دست اوردنش از خانوادمم گذشتم ولی همایتی ندیدم ن پیامی ن زنگی هیچی خیانتم میکنه میگه تو هم برو خیانت کن..براش هیچی از من مهم نیست..دیگه خسته شدم از بس گریه گردم عمرمو گزاشتم روی این دوتا ادم زندگیم۲۳سالم شده اون اقا۲۴سالشه ..وضعیت مالی خیلی سرتره …شده بهش گفتم بهت همه چی میدم با من ازدواج کن گفتم من دست خورده ی خودتم چی میخوای من اونجوری باشم…
سلام دوست گرامی
پیام شما طولانی است و امکان پاسخ به آن در سایت وجود ندارد.
برای بهبود حالتان میتوانید در دوره«زندگی پیروزمندانه پس از جدایی» شرکت کنید.
سلام من دوس پسرم خیلی زود جوشه و سر هر مساله ای ک براش ناخوشاینده سریع دعوا راه میندازه
حتی بعدش میاد معذرت خواهی میکنه و منم اخلاقای بدش و گوشزد میکنم
ولی دلم میخواد یکم بیشتر به من فکر کنه و حداقل درست و حسابی از دلم دربیاره
میشه راهنمایی ام کنید؟
سلام دوست گرامی
طرفمقابل شما نیاز دارد تا مهارت کنترل خشم را یاد بگیرد. این مهارت به او کمک میکند که خشم خود را کنترل کند و بتواند خشم شما را نیز پایین بیاورد و درک کند که ناراحت هستید.
شما هم در مقابل نیاز دارید که شیوه صحیحی برای بیان درخواست خود انتخاب کنید.
به او پیشنهاد بدهید که اول مشخص کند که چه چیزهایی او را عصبانی میکند؟به محض عصبانی شدن چه علائم جسمانی را در بدنش تجربه میکند؟ مثلاً سردرد میگیرد؟
او باید آگاه باشد که چگونه خشمش باعث بروز یک رفتار نادرست میشود و در این مسیر مشاوره کاملا برای ایشان موثر است.
سلام من ۲۱ سالم هست ۱سالو نیم هست با پسری که ۲۸ سالشه دوستم و کاملا دوستی رویه اعتماد و عشق بوده تا الان که من حس میکنم خیلی شدید حساس شدم و واقعا نمیتونم کوچیک ترین چیز درمورده کاری که انجام میده و برخلافه میلم هست رو تحمل کنم و واقعا حس میکنم دارم با حساسیتو گیر دادن و نشون دادنه نیازه شدیده محبت رابطمو خراب میکنم ولی واقعا دسته خودم نیست و کنترلی رویه خودم ندارم
سلام دوست گرامی
شما میتوانید با دریافت نوبت مشاوره از مشاوران همیار عشق علت و ریشه این حساسیتها را پیدا کنید. همچنین مشاور به شما کمک میکند تا بتوانید بر این حساسیتها غلبه کنید.
گاهی ترس از دست دادن باعث میشود که اینگونه احساس ترس و اضطراب داشته باشید و حساسیت زیادی را تجربه کنید.
سلام و خسته نباشید مطالبتونو خوندم راجبه سردی طرف مقابل!منم همین مشکلو با دوس پسرم دارم!خودم دلم میخواد کات کنم این رابطه رو! دوس ندارم نصفه و نیمه باشه تو زندگیم اما اون دلایل سرد بودنشو میگه درگیرم ودرس میخونمو…درحالی که میدونم اکثراخونس وسر کار نمیره فعلا!یبار اوایل بهشون گفتم اینکه جواب پیام نمیدی یعنی کات؟باتعجب وترس گفتش آخه چرا کات؟گفتش من تلگرام نمیام و فلانو..درحالی که میدونم دروغ میگه چیکارش کنم؟اگه منو نمیخواد چرا کات نمیکنه؟اگه هم میخواد چرا پیام نمیده یا زنگ نمیزنه یا دیر به دیر زنگ میزنه؟ما تازه باهم آشناشده بودیم الان 3ماهه ازهم دوریم و هیچ ارتباط تصویری تواین مدت نداشتیم حس میکنم چون نمیبینه منو سرد شده اینم بگم که با مادرشون وخواهرشونم صحبت کردم!چیکار کنم این رابطه تموم شه کلا یا اینکه گررم شه؟
سلام دوست گرامی
در ابتدا باید مشخص کنید که چه هدفی در رابطه با ایشان دارید؟ اگر برای دوری دلتنگ هستید،مدیریت رابطه از راه دور را باید یاد بگیرید. اگر قبلاً این مشکل را داشته اید که سریعاً در رابطه ها وارد فاز نتیجه گیری و عدم تحمل وضعیت ابهام را داشته اید، بهتر است ابتدا مشاوره فردی(طرحواره درمانی) و سپس در مورد رابطه مشاوره تلفنی یا آنلاین دریافت کنید.
سلام من با دوست پسرم حدود 9ماه دررابطه هستیم.خودم 17 سال دارم ودوست پسرم 18 وهدفمون ازدواج هست.ولی دوست پسرم به دلیل گذشته بنده یکم ناراحت هست ویه جورایی غیرتو گذاشته کنار مثلا جوریه که میگه اگه من غیرت داشته باشم باید همون اول ولت میکردم منم فقط صداقت داشتم وازم خواسته بود همه چیو بهش بگم واینکه مسئله ای پیش میاد بی توجه از کنارش رد میشه.چیکار کنم باز غیرتی بشه روم غیرت داشته باشه؟؟؟ومورد بعدی اینه که خیلی زیاد وابسته به اینستا هست یعنی وقتی باهام چت میکنه تو اینستاس تصویری باهم حرف میزنیم تو اینستاس کلا بیشتر مواقع تو اینستاس وبهم کم توجه شده وبه خاطرهمین بیشتر اوقات دربحث وجدل هستیم ..لطفا یه راهکار خوب بهم بدین من بدون اون نمیتونم زندگی کنم اونم همینطور به شدت عاشق هستیم ولی همش حس میکنم رابطمون خراب بشه من باید چیکار کنم؟؟؟
سلام دوست گرامی
اشاره نکردید شیوه آشنایی شما به چه صورت بوده است؟ گذشته شما چگونه بوده است که ایشان را ناراحت کرده است؟ به این نکته توجه داشته باشید که هردوی شما در سنی هستید که هیجانهای دوره نوجوانی میتواند شما را به این خطا برساند که عاشق شده اید. در رابطه عاطفی وقتی دونفر بر سر موضوعی باهم بحث می کنند و سرد می شوند، یعنی جذابیت های آنها برای هم کم شده است. پس باید سعی کنید آن جذابیت هایی که باعث شده بود ایشان به سمت شما گرایش پیدا کند را برگردانید.
سلام خسته نباشید
من با یه اقایی ۴ ماه آشنا شدم من ۲۶ ایشون ۳۰ساله
ایشون هم مهندس هستن و همکار هنری هم انجام میدن
ینی صب تا ساعت ۲ سرکارن و اخر شب تا صب هم دنبال فعالیت هنرین ولی بعضی روزاهم هنرحو دارن
اولین بار هم ایشون منو دیدن و خودشون همپیشنهاد اشنایی دادن
در تمام این مدت از روز اول تا الان زیاد پیام نمیدن و زنگ هم نمیزنن
کلا بیشتر وقتا تماس و پیام از طرف من بوده اونم چند روز یه بار در حد دوسه تا پیام همون لحظه هم جواب نمیدن چندساعت بعد جواب میدن مثلا ممکنه اون روز ده بار آنلاین بشن ولی جوابمنو دیر میدن
چندبار هم من اعتراض کردم و بیشتر میگن کم حوصله س واسه پیام دادن و مشغله کاری داره و البته بگم که با خوشرویی جواب میدن هربار هم قهر کردم خودش پیام دادن و معذرتخواهی کردن
یه بار هم اوایل اشنایی بهم گفتن ک برم خونش و من قبول نکردم ایشون هم دیگ اصرار نکردن
این هم بگم ک ایشون همیشه ب من میگن صبور باش و بهم فرصت بده
ببخشید هفته پیش من واسه اولین ازشون پرسیدم منو دوس داری و ایشون در جواب به من گفتن دوست داشتن ینی چی بهم توضیخ بده معنیشو! و گفتن هدف خاصی از آشنایی ندارن !
من خ حس بدی پیدا کردم و بهشون گفتن ناراحت شدم
ایشون هم در اخر ب من نگفتن دوستم دارن یا نه و فقط حاشیه رفتن
من تصمیم گرفتم ک فعلا رابطمو قط کنم و پیام ندم و تماس نگیرم ولی خدافظی نکردم . ایشونم توی اینستا فعاله و هرشب تقریبا استوری میذارن ولی فعلا ب من پیامی ندادن
از شما راهنمایی میخوام
من این رابطه رو کات کنم یا صبور باشم
باتشکر
سلام دوست گرامی
در رابطه عاطفی دو طرف برای آشنایی بیشتر نیاز به زمان گذاشتن دارند. طرف مقابل شما باید بین کار و رابطه عاطفی تعادل برقرار کند.
در مورد دوست داشتن باید از خود بپرسید به چه دلیلی این مساله را پرسیدید ؟ آیا حس می کردید ایشان به شما بی توجهی می کند؟
در هر صورت بهتر است پیش از هرگونه تصمیم جدی برای ادامه و یا قطع رابطه باید مشورت بگیرید. به همین منطور از مشاوران همیار عشق وقت مشاوره تلفنی یا آنلاین دریافت کنید.
سلام ۔من ۲۷ سالمه مدت ۵ ساله با اقای ۲۲ ساله در ارتباطم۔تنها مشکل من با این اقا اینه وقتی کوچکترین بی محلی یا ناراحتی از جانب من براش پیش بیاد چنان الم شنگه ای بپا میکنه و بقول خودش( همه چیزو خراب میکنه ) و پیش اومده اینکارو کرده ۔۔ترسی برای از دست دادنم نداره ۔اینم بگم برام حلقه خرید و بین خودمون نشونم کرده۔۔تا سال اینده ک بیاد خاستگاریم۔اخلاقشم باهام عالیه۔فقط اون مشکلو داره۔ممنون میشم راهکاری بهم بدید
سلام. یه بخشی از این موضوع میتونه به خاطر تفاوت سنی شما باشه. داشتن تفاوت سنی 5 سال (خانم بزرگتر از آقا) وقتی دونفر سنشون بین 20 تا 30 سال هست، میتونه یک زنگ خطر باشه و باید بهش توجه جدی کرد. ممکنه طرف مقابلتون هنوز در جنبههایی به بلوغ و پختگی لازم نرسیده باشه که به این نشونهای که شما میگین هم میتونه مرتبط باشه. بهترین کاری که هردوتون میتونید انجام بدین یادگیری مهارتهای ارتباطیه ضمن اینکه قبل از تصمیم جدی برای ازدواج حتما از مشاوره پیشازازدواج کمک بگیرید.
Khjlt nmikshin az khodton kochiktr ashna mishin
Un pesare age bikhanevade bshe k to pirzano bgire😂🤪
سلام . خسته نباشید . من حدود سه ماهه دارم با یکی از فامیل هامون حرف میزنم اولین بار هم من ابراز علاقه کردم (فقط میخواستم بدونم حسم یه طرفه است یا خیر)اولش ایشون چیزی نگفتن و منم جدی نگرفتم ولی بعدش خودشون برگشتن و رابطه شروع شد الان چند وقتیه حس میکنم خیلی سرد شده کلا یه ادم دیگه شده . به منم میگه تو خیلی گیر میدی(اینو قبول دارم چون نمیدونم چرا هم دوس دارم دعوا راه بندازم و بگم تموم کنیم)واقعا سر در گمم که چه باید بکنم در ضمن این اقا2 سالشونه و من 20
سلام دوست گرامی. شما باید مهارت های ارتباطی یاد بگیرید و خواسته های خود را به جای گیر دادن به طرف مقابل به صورت شفاف بیان کنید. برای یادگیری این مساله حتما از مشاوران همیار عشق نوبت بگیرید.
سلام ممنونم از مطالب مفیدتون . بنده ۲۵ سالمه و نزدیک ۴ ساله با یه آقایی در ارتباطم ک ایشون ۳۲ سالشونه .اوایل ارتباط جدی صحبت میکردن که بعد از یک سال رابطه از جانب من قطع شد چون اقدامی نکردن , بعد از مدتی حدودا ۶ ماه رابطه مون استارت خورد ,رابطه جنسی داشتیم ولی ن کامل .ایشون هیچ صحبتی راجع ب ازدواج نمیکنن از طرفی وقتی رابطه رو کات میکنم باز پی گیر هستن ,و ب جز یک سال اول ارتباط ما همش قهر و آشتی داشته قهرایی با تایم یک ماهه , ۲ هفته ,۳ هفته. خیلی صدمه خوردم چ از لحاظ افت تحصیلی ,شغلی ,ولی هیچ وقت نتونستم کامل کات کنم و رو حرفم باشم ک دیگه نمیپذیرمت.و الان تو بازه ای هستم ک تمرکز ب شدت بالایی نیاز دارم چون اماده میشم واسه ی آزمونی ک برام مهمه .لطفا یه راه کاری بدید من بااین آقا که انقدر نفوذ بالایی داشته در احساسات من ,چیکار باید بکنم .درضمن حس زنانه م میگه خیانت همیشه از جانب ایشون هست حتی مواقعی ک با من هستندچون اجازه ندارم اینستاشونو ببینم یا گوشیشونو و تماسای مشکوک هم داشتن ک پیش من جواب ندادن ب تماس .ممنون میشم کمکم کنید .
سلام دوست گرامی. سردرگمی در ارتباط شما و ابهاماتی که برای آن تجربه می کنید، روی عملکرد شما در زمینه های مختلف، تاثیر مخربی داشته است.
ارتباط شما باید از جنبه های مختلفی بررسی شود و باید مشخص شود در حال حاضر وضعیت رابطه چگونه است. علت قهر و آشتی ها و بلدنبودن مهارت های ارتباطی به جای قهر و اشتی باید بررسی شود.
بنابراین نیاز دارید تا از مشاوره تلفنی همیار عشق وقت بگیرید.
سلام و خداقوت خدمت شما!مدتی هستش که با یکی از پسرای دنشگاهمون آشنا شدم که ایشون روانشناسی میخونن وهمون روز اول گفتن قصدم ازدواجه و ازم قول گرفتن که باهاش بمونم ومن ازشون پرسیدم تا کی باید بمونم گفتن تا 4ماه بعدش میان خواستگاری!مشکل من اینه که این آقا خیلی کم بهم پیام میده یا زنگ میزنه ومن حس میکنم که ایشون اگه منو دوروز نبینه نسبت بهم سرد میشه ازش علت بی توجهیشو پرسیدم میگن بخاطر مشغله ی کاریه ایشون 28سالشونه!روزی که باهمیم همه چی اوکیه وتافرداش حالش باهام خوبه ولی دوباره سرد میشه حتی پیام نمیده حالمو بپرسه!اول رابطمون هستش ولی تمایل به صحبت های جنسی داره تاصحبت های معمولی و حتی بهم پیشنهاد داده برم خونشون که من رد کردم واقعا موندم بااین رفتاراش بهم گفت بامادرت راجبه من صحبت کن و حتی گفتش باهاش حرف میزنم شما به من بگین مشکل از کجاست؟این آقا واقعا مناسب من هستش یانه؟در ضمن من بهشون گفتم که اگه دنبال رابطه ای من نیستم بروسراغ یکی که اهلش باشه و اون گفتش انقدراحت حرف از جدایی نزن و…لطفا راهنماییم کنین
سلام
صحبت کردن درباره مسائل جنسی در رابطه، خصوصا رابطهای با قصد ازدواج به خودی خود مشکلی نداره و اتفاقا بخشی از شناخت دو نفره. ولی باید حواستون به چندتا نکته باشه. صحبت درباره مسائل جنسی باید زمانی مطرح بشه که دو طرف شناخت مناسبی از هم به دست آوردن و صمیمیت و نزدیکی لازم بین شون شکل گرفته. بنابراین اوایل رابطه زمان مناسبی برای پرداختن به این مسائل نیست. ضمن اینکه باید بدونید کسی که همون روز اول و بدون کسب هیچ شناختی درباره ازدواج صحبت میکنه و قول جدی میده احتمالا اونقدر که میگه جدی نیست! دوطرف حتما باید اول یه شناخت مناسبی از هم براشون ایجاد بشه بعد بخوان درباره ازدواج صحبتهای جدی کنن. شما لازمه در این زمینه محکمتر عمل کنید. به ایشون بگید الان اصلا زمان مناسبی برای صحبت درباره مسائل جنسی نیست و حتی برای تصمیمگیری برای ازدواج هم باید همدیگه رو بیشتر بشناسید. استانداردهای خودتون رو هم از یک رابطه براشون بیان کنید. مثلا بهشون به صورت جدی بگید که این صحبتهای کم و فاصله برای شما راضی کننده نیست و باید درباره اش صحبت کنید و به توافق برسید. به طور کلی روی این رابطه سرمایهگذاری زیادی نکنید و از نظر احساسی وابسته نشید تا یه کم زمان بگذره و بتونید شناخت مناسبی از طرف مقابلتون کسب کنید. درصورت نیاز به راهنمایی بیشتر با سیستم مشاوره تلفنی صحبت کنید.
سلام خسته نباشید ، من ۲۷ سالمه ، ۶ ماه پیش با کسی اشنا شدم که ایشون ۳۳ سالشونه که فقط ۲ هفته تو ایران بود ، بد همه ابراز احساسات از طرف اون بود و حتی گفت حاضرم مثل یک دوست از طریق ازدواج یا پارتنری ببرمت کانادا ، من حسم بهش خوب بود ولی ابراز احساسات نمی کردم که فکر نکنه می خوام سو استفاده برای مهاجرت کنم، خودم ۲ ماه بعدش برای نوروژ می خواستم ویزا بگیرم که بخاطر اون مسیر زندگیمو عوض کردم که قبلش گفته بودم اگه نمی تونی تو فاصله قبل ۲ ماه بگو بهم ،هرروز پیام میدادیم حالا بعد ۵ ماه کلا سرد شد در حدی که یا جوابمو کوتاه میده یا اصلا نمیده ، گفت با کسی می خواد بره تو رابطه که تا اونجایی که می دونم با هم به تفاهم نرسیدن ، من الان همه حس و علاقم رو گفتم بهش ولی کلا براش مهم نبود و خیلی سرد جواب داد ، و الان میگه نمی تونم تعهد فیک بدم تو بیای کانادا ، الان باید چیکار کنم؟ من جدای احساس راه زندگیمو عوض کردم بخاطر این ادم
سلام.
شناخت کوتاه مدت که ببشترش هم برپایه ارتباط مجازی و از راه دور باشه به هیچ وجه کامل نیست و شما نباید بر اساس اون برنامه زندگیتون رو تغییر بدین. این تغییر رفتار ایشون هم کاملا داره نشون میده دیگه نباید بخواهید روی حساب حرف ایشون پیش برید. این که از نظر احساسی درگیر شدین رو کاملا متوجهم و حتما باید دربارهاش با یک متخصص مفصلا صحبت کنید.
من تیر ماه با یه اقایی اشنا شدم دورزو حرف زدیم بعدش رد کرد م ایشون رو,ایشون از رو عکسام از من خیلی خوشش اومده بود تا هفته پیش اصرار میکرد که هم دیگرو ملاقات کنیم اخرش گفتم باش بعدش رفتیم هم دیگرو ملاقات کردیم ولی من خیلی ناراحتش کردم باهاش بد برخورد کردم ….بعده تموم شدن دیدارمون بهم پیام دادن که ممنون کع اومدی اینا ولی خیلی نارحتم کردی جواب ندادم بعدش بهم پیام داد نمیخای جواب بدی و نظرت در مورد اشنایی چیه و اینا منم گفتم شب بهت میگم ولی بعده شب سرد شده دیگه مثل قبل نیس ازتون میخام یه جمله ای یه حرفی بهم بگید یه راهنمایی که از دلش دربیارم من میدونم که این سردیش به خاطر رفتار بدم باهاش بود خودمم نارحتم اصلن نمیدونم چی بنویسم که از نارحتی دربیارمش خودمم قبول دارم که بد رفتار کردم لطفا بهم بگید که چجورجمله ای بگم
سلام
مطمئنا اگر رفتار بدی داشتین باید بابتش ازش عذرخواهی کنید و دلیل رفتارتون رو بهش توضیح بدین. اما به شکلی نباشه که انگار دارین خواهش میکنید ازش عذرخواهیتون رو بپذیره و سرد نباشه. بهش بگید “از روی ادب موظفم به خاطر رفتار اشتباهم عذرخواهی کنم” و از دلش دربیارین.
سلام
ممنون از مطالب مفیدتون
من مدت 3 ماه هست که با پسری همسن خودم اشنا شدم
ما هر دومون 18 سال داریم
ایشون دوبار به من پیشنهاد دادن که بار اول من مخالغت کردم و بار دوم بعد از دوماه موافقت کردم
ایشون خیلی علاقه شدیدی نسبت به من داشتن
تا جایی که وقتی مشاجره داشتیم ایشون گریه میکردن و از گریه کردنشون عکس و فیلم برای من میفرستادن
موضوع رابطمون رو به خواهر و برادر بزرگترشون گفتن و از اول هم میگفتن من هدفم از رابطه ازدواجه
بسیار هم ادم سالمی بودن
قبل از من با هیچکس نبود
همیشه نماز میخوند، خانواده با اعتقادات مذهبی کامل داشت، در تمام طول مدت باهم بودنمون حتی یکبار نشد حرفی خارج از عرف بزنه
اما مشکلی که وجود داره اینه که من زیاد نمیتونم ازادانه رفتار کنم منظورم اینه که نمیتونم با ایشون بیرون برم یعنی تا الان که نشده
ولی ایشون خیلی ازادتر از من هستن
الان چند روزی هست که از شدت علاقش کم شده
من اینو حس میکردم
تا اینکه دیشب بهش گفتم که حس میکنم بی تفاوت شده ایشون در جواب من گفتن من مشکلی که دارم اینه که نمیتونم قاطع تصمیم بگیرم و ثبات ندارم
یبار انقدر دوستت دارم که قلبم میخواد از جاش کنده بشه و یبار هم بی تفاوتم
الان هم ازت میخوام من رو ببخشی
تمام حرفایی که زدم درست بود، من اون زمان واقعا عاشقت بودم، بخاطرت اشک ریختم و غرورمو زیر پا گذاشتم
اما الان اینجوری شدم(البته لازم به ذکره که 1 ماه بعد از رابطمون پدربزرگ ایشون فوت شدن و ایشون از اونجا به بعد یه مقدار سردتر رفتار میکرد و هر بار که ازش میپرسیدم میگفت بخاطر از دست دادن پدربزرگمه و بهم کمک کن تا خوب بشم)
تا جایی که کسی که تا یه هفته قبل میگفت من بدون تو اصلا نمیتونم
دیشب از اینکه رابطمون تموم بشه فقط ناراحت و اشفته بود و هیچ تلاشی برای درست شدن نمیکرد
من حس کردم بهتره به هر دومون زمان بدم
چون تا دو ساعت قبل ایشون داشتن ابراز علاقه میکردن و الان هم حس میکنم علاقشون هست، اما اشفته هست و این دلیل سرد شدنه
من تا دو روز از ایشون خواستم که از هم فاصله بگیریم و حرف نزنیم
حالا از شما میخوام من رو راهنمایی کنید
علت این سرد شدن یهویی اونم بعد اون همه علاقه چیه؟
میدونم پای هیچ دختری هم وسط نیست و ایشون نمیتونه کسی رو جز من داشته باشه
اما نمیفهمم علتش چی میتونه باشه
با توجه به اینکه کنکور هم دارم امسال
بنظرتون ادامه دادن این رابطه بهتره یا تموم کردنش؟
سلام
باید بدونید که ویژگی علایق دوران نوجوانی شدت اون هست ولی در اغلب موارد خیلی ثبات ندارن و بر پایه منطق و شناخت نیستن. به خاطر همین در طول زمان کمرنگ میشن. خیلی وقتها برعکس چیزی که همه فکر میکنن، علاقه خیلی شدید طوری که فرد بعد از دعواها گریه کنه و … نشانه و اتفاق مثبتی نیست و حتی یک زنگ خطر از مشکلات درونی فرد هست. بنابراین بهتره کمی به این ماجرا فرصت بدید و بیشتر تمرکزتون روی درستون بگذارید. البته قطعا کار سختیه. بنابراین پیشنهاد میکنم حتما با سیستم مشاوره صحبت کنید.
سلام سایت خوبی دارین ولی در مورد این سرد شدن دختر ها نسبت به رابطه چیزی ننوشتید
من و دوست دخترم توی رابطه ایی هستیم که خانواده ها و فامیل متوجه شدن و میشه گفت یک جورایی نامزد هستیم چند روز هست که دوست دخترم سرد شدن و وقتی باهم راجب این سرد شدنشون پرسیدم خودشون گفتن که هیچ دلیلی برای سردی ندارن و همه چی خوبه و راضی هستن واقعا هم همه چیز خوب و عالی هست و ما توی هر موضوعی باهم صحبت میکنیم و با گفتگو حلش میکنیم هیچ بحثی یا حرفی نبوده حتی رابطه جنسی هم نداشتیم و همیشه خواسته ها و خط قرمزهامون رو بهم گفتیم و در جریان زندگی هم هستیم ایشون میگن سرد شدن و بعد کلی صحبت نت نتونستیم دلیل سرد شدن رو بفهمیم حتی یک چیزی هم هست ایشون توی این مدت سردی دوبار گریه کردن و گفتن که اگر من رو رها کنن میمیرن ما نه بحثی داشتیم نه حرفی و نه موضوعی و همیشه باهم صحبت کردیم و حرفای هم رو بهم زدیم ولی واقعا بعد کلی فکر هنوز متوجه سرد شدن دوست دخترم نشدم لطفا اگر ممکنه مطلبی هم راجب این موضوع بزارید داخل سایتتون
سایت عالی دارین سپاس گذارم
سلام. چقدر خوبه که رابطه سالمی دارید و ازش مراقبت میکنین. نگرانی شما هم درباره سرد شدن طرف مقابلتون قابل درکه. ولی باید گفت یه دلیل ثابت برای سرد شدن وجود نداره و دلایل مختلفی میتونه وجود داشته باشه که ممکنه مربوط به خود اون فرد باشه یا رابطه. بهترین کار اینه که از ایشون بخوایین با یه مشاور صحبت کنن چون شاید ندونن چطور باید بعضی از نگرانیاشون رو مطرح کنن یا اینکه هر د با هم مراجعه کنید شاید مسئلهای وجود داشته باشه که از دید شما پنهون مونده باشه.
سلام خسته نباشید
من یه مدتیه با پسری آشنا شدم خیلی واقعا حمایتم میکنه هم از لحاظ مالی هم عاطفی هوا مو داره نصیحتم میکنه وراهنمایی که چطوری رفتار کنم وهمش میگه درستتو بخون خلاصه کم نمیزاره از رفتار اما تنها مشکلش زیاد خودشو غرق کار میکنه جوری که خیلی خسته میشه و ن پیام میده ن زنگ میزنه اما وقتی پیام میدم خوب جواب مو میده و تشکر میکنه ک درکش میکنم اما این واقعا منو آزار میده این کم توجیهش من درکش میکنم اما دوس دارم اونم بهم توجه کنه و این حق مه حالا من باید چیکار کنم همون طور که تو مقاله گفته بودن ازش فاصله گرفتم قبل ازاینکه ازش فاصله بگیرم بهش گفتم یکم میخوام فاصله بگیرم دو سه دفعه تکرار کرد حتما بهم پیام بدیم واز حال هم باخبر باشیم الان نمیدونم من واقعا پیام بدم یا نه بزارم اون پیام بده اگر نداد چیکار کنم؟؟؟؟ دلم نمیخواد تموم بشه اما نمیدونم چطوری ادامه بدم و بهش غیر مستقیم بگم بهم توجه کنه
سلام دوست گرامی
اگر واقعا این مواردی که مطرح کردید هست و ایشون درگیر کار هستند ایشون رو درک کنید و همراهی کنید
پیام بدید و پیگیر بشید
اما معقول و متناسب
برای رابطه و ارتباطتون هدف بذارید و از ایشان بخواهید تعادل بین کار و رابطه برقرار کنند
سلام خسته نباشید
من مدت چهارساله با ی پسری دوستم دانشگاه باهام اشنا شدیم خیلی دیر به دیر همو میبینیم من بهش گفتم تا زمانی که ازدواج نکردیم دوس ندارم هیچ رابطه جنسی داشته باشم واونم بهم گف که واسش سخته
بعد اون تقریبا شش ماهی میشد که فهمیدم با ی دختر دیگه حرف میزنه بهش گفتم گفت که فقط میخواستم ببینم کیه وگرنه فقط تورو میخوام اگرم با یکی حرف میزنم دلیل نمیشه که دوسش دارم نیازمو برطرف میکنم فقط
ی ماه باهاش حرف نزدم ودوباره بهم پیام اینا میداد که ببخشمش و دیگه اینکارا رو نمیکنه
منم بخشیدمش والانم خیلی کم باهام حرف میزنم من اگه زنگ بزنم وگرنه خودش اصلا شبا هم ی پیام میده و میره صبحش میگه خسته بودم خوابم برد و دیگه تموم
باهامم حرف میزنیم فقط میگه که من بدیهی دارم باید اونارو پس بدم فعلا نمیتونم بیاد خاستگاریت دختر بدشانسی هستی که من قسمتت شدم و هیچی ندارم از کارش حرف میزنه اصلا هیچ حرفی از اینده ی خودمون نمیزمه
بعضی وقتا واقعا اذیت میشم نمیدونم چیکارکنم
تروخدا کمکم کنید چیکار کنم این رابطه رو؟
سلام. وقت بخیر. فقط خواستم از این مقاله و بررسی که انجام دادین تشکر کنم. خیلی خوب و مفید و کامل بود
سلام خسته نباشید میشه ازتون خواهش کنم منو راهنمایی کنید. من مدتیه با یک اقایی در مرحله آشنایی هستم. چند وقت پیش متوجه شدم که ایشون قبل از من با یه خانم دیگه ای ب مدت چند سال در ارتباط بودند یعنی با دوستی بامن به اون خانوم خیانت کردن ک البته من اصلا از این موضوع اطلاعی نداشتم. اون خانم متوجه میشن و ایشونو ترک میکنن اما من بدلیل علاقه ی زیادی ک با این آقا دارم و علی رغم دروغایی ک بهم گفتن کنارشون موندم و ترکشون نکردم البته خودشون ازم خواستن ک باشم و آرومشون کنم و ازم معذرت خواهی کردن اما بعد از اون قضیه رفتارشون باهام سرد شده و در طول روز فقط چند جمله ی کوتاه با من حرف میزنن و دلیلش رو که پرسیدم گفتن ک عذاب وجدان و مشغله کاری دارن و حال روحی خوبی ندارن گویا به اون خانوم علاقه مندبودن و الان سعی در فراموشیشون دارن اما این موضوع منو خیلی اذیت میکنه و من نمیخوام به هیچ وجه ایشونو از دست بدم و واقعا دوسش دارم و از اشتباهش گذشتم لطفا بهم بگین چیکار کنم
سلام دوست گرامی
بهتر هست مدتی به ایشان زمان بدهید و این مدت ایشان با خودشان به نتیجه برسند و تصمیم بگیرند
اگر بعد از این بازه زمانی بازهم سرد و مردد بودن رابطه را تمام کنید
ببخشید میشه لطف کنید بگید که من باید چیکار کنم ک حال ایشون بهتر شه چون همش احساس عذاب وجدان داره و ناراحته و دلیل سرد بودناشم بهمین علته و من نمیخوام ایشونو تو این وضعیت ببینم و دوست دارم کمکش کنم تا از این حالت در بیاد و به زندگی عادیش برگرده و بتونه فراموش کنه
سلام من دوست پسرم ۲ روزه که بهم پی ام نمیده و سرده…وقتی این موضوع ازش پرسیدم گفتم اوضاع کارش خرابه و درگیر اون مسائله…
من خیلی ذهنم درگیر شده
نظرتون چیکار کنم؟
سلام دوست گرامی
وقتی علت رفتارهایش را بیان کرده است، حتما شما با او همدلی کنید و دلیل پیام ندادن او را به معنی سرد شدن با خودتان یا مشکل از جانب خودتان، ارزیابی نکنید.
ابتدا از خود بپرید ذهنتان درگیر چه مسألهای شده است؟ تصور خاصی از این پیام ندادنها دارید؟
آیا از چندروز قبل باهم دعوا یا بحث خاصی داشتهاید؟
بررسی این عوامل باعث میشود شما متوجه شوید که آیا ایشان واقعاً دلخور هستند و یا درگیر کارشان هستند.
سلام وقتتون بخیر،مدت ۵ساله با پسری دوستم که در سال اول آشنایی بنا به دلایلی ایشون به من خیانت کردند و بعداز این ما مدت دوسال ازهم دور بودیم تا اینکه پارسال برگشتند و عذرخواهی کردند و از انجا که بنده به این شخص علاقه دارم ایشون رو بخشیدم و کم کم دوباره رابطه ما شکل گرفت چیزی که خیلی جالبه اینه که این اقا میگن طبق اتفاقات زندگیشون عشق رو باور ندارن و این حرفا الکیه و معمولا جوری رفتار میکنن که بنده اصلا نفهمم منو دوست داره یا ن
ضمن اینکه در مواردی که رابطه تا مرز کات شدن رفته ایشون سعی در برگشتن دوباره من کرده و من حس میکنم نمیخان منو از دست بدن
مورد بعدی سرد و گرم شدن های مدوام این آقاست ایشون گاهی اینقد گرم برخورد میکنن که حتی ناخوداگاه یسری کلمات عاشقانه هم قاطی حرفاشون میشه در مقابل گاهی هم اونقد سرد میشن که حس میکنم غریبه ام
البته شاید من زیاد حساسم اما ممنون میشم کمکم کنید
من باید چیکار کنم؟
بنظرتون کار درستیه که در مورد علت سرد شدنشون باهاش حرف بزنم؟
سلام دوست گرامی
در شرایط فعلی بهترین و درست ترین کار صحبت با خود ایشان هست تا دلیل تغییرات رفتاری ایشان را متوجه شوید
شاید غیر از رابطه شما، مشکل دیگری هم وجود دارد که شما از ان بی اطلاع هستید
سلام روزتون خوش
من حدود ۵ ماه با اقایی اشنا شدم اولش علاقه ی زیادی نسبت به من از خودشون نشون دادن و من علاقه ای بهشون نداشتم اینقدر مهربونی کردن که منم علاقه مند شدم ابراز کردم علاقمو ولی الان چند وقتی هست که ایشون سرد شدن واگن قهری باشه فقط میگه دلیلی برای توضیح نمیبینم میخوام بدونم مشکل از کجاست چون نمیتونم درک کنم این تغییر رفتار رو؟؟
سلام دوست گرامی
شاید بی توجهی و سرد بودن شما در ابتدای رابطه، باعث سردی ایشان شده
بهتر هست با ایشان منطقی صحبت کنید و دلایل ایشان رو متوجه بشید
سلام ممنونم از پیج خوبتون و مطالب مفیدی که به اشتراک میگذارید. من ۲۹ سالم هست و مدت ۷ ماهی است که با آقایی که ۳۵ ساله در ارتباط هستم و قصد ما ازدواج است. مشکلی که در رابطه احساس میکنم این هست که ایشون آدم سردی هستند و ابراز احساسات نمیکنند و میگویند که باید منو همینجوری قبول کنی و من اهل تغییر نیستم و نکته ی دیگری که هست اینه که ایشون با اینکه قصدشون ازدواج هست میگند که برای ازدواج شور و شوقشون کم هست. آیا ماندن در چنین رابطه ای منطقی هست؟
دوست عزیز
سلام
قطعا هیچ رابطهای ایدهآل نمیشه و شما نمیتونید کسی رو پیدا کنید که از همه نظر همونطوری باشه که شما میخواید؛ اما اگه این مساله خیلی اذیتتون میکنه و براتون اولویته، بهتره براش کاری انجام بدید. البته بهتره همون اول به فکر کات کردن نیافتید، کمی سعیتون رو بکنید شاید اوضاع بهتر شد. اصول ارتباطی و مخصوصا هنر زن بودن تو این جا بسیار کمک کنندست. شما میتونید با قدرت زنانه خودتون، کاری کنید که اون فرد راحتتر بتونه به شما ابراز علاقه کنه.
البته باید در نظر داشته باشید که بعضی از تیپهای شخصیتی، ممکنه نسبت به دیگران کمی سردتر به نظر بیان یا اونطوری که شما دوست دارید، نتونند ابراز علاقه کنند. با توجه به اینکه قصدتون ازدواجه، پیشنهاد میکنم حتما برای مشاوره پیش از ازدواج برید تا علاوه بر بررسی کلی رابطه، این موضوع به طور اخصص مورد بررسی قرار بگیره؛ در صورت لزوم، ایشون آموزشهایی ببینند یا شما یاد بگیرید که چطور عمل کنید تا این رابطه بهتر بشه. اگر هم صلاح به قطع ارتباط بود (که آخرین گزینست)، زیر نظر روانشناس انجام بگیره، قطعا آسیب و پشیمونی کمتری داره.
سلام من و دوست پسرم خیلی بهم وابسته ایم اینو بهم ثابت کرده با کاراش ولی ما سنمون کمه جفتمون ۱۶ ساله ایم ولیاون فکر بالغی داره و حتی کار هممیکنه خیلی رابطه خوبی داریم ولی دوست پسرم توی بچگی از طرف خانواده خیلی ضربه خورده خودشم گفته بهم سر این مسائل بعضی اوقات تو خودش میره ولی من نباید کاری کنم چون ۱.۲ روزه حل میشه الان ۲ روزه تو خودشه و خیلی کمابراز احساسات میکنه من نمیتونم ناراحتیش و ببینم میشه راه حل بدید
سلام دوست گرامی
شریک عاطفی شما برای حل مشکلات و تاثیر انها در رفتار و شخصیتش نیاز به مشاوره دارد
ترغیبش کنید که به مشاور مراجعه کند
سلام.بنده 1سال و 2 ماهه که با پسری اشنا شدم.اخلاقمون خیلی باهم جوره.من خیلی باهش راحتم وبهم احترام میزاریم.اما ایشون یکبار نامزده جدا شده.و مدت 3سال هم هست که به کسی متعهده ینی اونجوری که میگه توش گیر کرده.به اجبار خونوادش بوده.و الان نه میتونه دختره رو ول کنه و نا باهش نامزد میکنه.بمن میگه تورو دوست دارم.اما از تعهد میترسم.توی تجربه اولش برای مهریه خیلی آسیب دیده و الان ادم سختی شده.الان با اون دختری که خونوادش انتخاب کرده هم سرده ولی دختره دوستش داره.از طرفی بمن خیلی ابراز علاقه میکنه.ولی مدام بمن میگه مراقب قلبت باش.اگه جدا شدیم اسیب نبینی.و از طرفی باهم هستیم خیلی ابراز علاقه میکنه و گاهی اوقات فاصله میگیره.و بعد دوباره میگه دوستم دارم.و میگه نمیتونم بهت قول ازدواج بدم.چون تکایف خودم مشخص نیست اما دوستت دارم و حسم میگه ما بهم میرسیم.من الان گیجم نمیدونم چکار کنم.و از طرفی بخاطر اخلاقش و رفتاراش خیلی دوستش دارم.لطفا راهنماییم کنید.
سلام خیلی حالم بده خیلی…خلاصه وار بگم من و عشقم باهم حرف میزدیم اولش اون منو معرفی کرد بعد چن ماه من.چن روز پیش مادرش اومد خواستگاری بااینکه من در کل همه میگن معقولم اما منو نپسندید.عشقم گفت صبرکنیم.منم چون خیلی ناراحت بودم ازش گلایه های تند کردم و ازش خواستم خدافظی کنیم و بلاکم کنه.اونم تو یه پیام بهم گفت انتظار داشته تو روزای سخت پشتش باشم.ازم خیلی ناراحت بود خیلی.بعدشم نذاش من جواب بدم و همه جا منو بلاک کرد.الان هیچ راه تماسی باهاش ندارم.کار هرشبم و روزم گریه اس.مادوتا خیلی همو دوسداشتیم همیشه باهم در ارتباط بودیم.ولی الان رفته.چن روز پیش فقط بهم گفت همه چی تموم شده و دیگه بهش زنگ نزنم.خیلی حالم خرابه خیلی …نمیدونم چه خاکی سرم بریزم از بغض زیاد حتی صدامم درنمیاد
سلام دوست گرامی
شما عجله کردید و به جای صبوری و درک در شرایط ،با گلایه شرایط را خراب کردید .اگر دوست مشترکی دارید از او بخواهید با شریک عاطفیتان صحبت کنبد یا با شماره دیری تماس بگیرید و با اعلام پشیمان بابت رفتارتان ایشان را مجاب به فرصت مجدد کنید
سلام.من هم این حالت رو تجربه کردم.دقیقا همین حالت رو .الان 2سال میگذره و من تا 8 ماه گریه میکردم.من تندی کردم ولی فقط یک بار.ایا کسی که جواب یکبار رفتار تند رو اینطوری میده میتونه همراه خوبی برات باشه؟؟؟؟هرگززز.پیش روانشناسای مختلف رفتم و نهایت به این نتیجه رسیدم خوب شد که رفت.ادمای بیمعرفت خودشون برن بهتره..کسیکه که یک اشتباه رو انقدر بزرگ میکنه و میره باید بره.الان ایشون ازدواج کرده و من مجردم و خدارو شکر میکنم که خدا نجاتم داد.
سلام. وقت بخیر. سایت شما واقعا عالیه ولی هیچ کدوم ازمطالبتون به طور واضح نمیگه طرز برخورد با پسری که اولش خیلی تلاش میکنه بدستت بیاره ولی بعد اینکه به دستت اورد سرد میشه هی میره دوباره چندماه دیگ برمیگرده چیه؟
دوست عزیز
سلام
در تمام اتفاقات زندگی ما، یک نکته بسیار مهم وجود داره و اون “انتخاب” هست. ما نمیتونیم آدمها و رفتارشون رو با خودمون تغییر بدیم؛ اما میتونیم خودمون انتخاب کنیم که در موقعیتهای مختلف چه کار انجام بدیم.
منظور از انتخاب توی این موضوعی که شما گفتید اینه:
پسری که شما دوستش دارید، کلی تلاش میکنه که به دستتون بیاره، به محض اینکه بهش علاقهمند میشید میره، حالا رفتنش هزار دلیل میتونه داشته باشه، از ناامنیهای خودش گرفته تا مشکلات ارتباطیای که بینتون پیش میاد.
حالا شما باید انتخاب کنید که:
1. توی رابطه همینطوری بمونید و منتظر ایشون بشید شاید یه روزی بیاد که البته ممکنه باز هم بره!
یا 2. برید از یک روانشناس کمک تخصصی بگیرید، یعنی شرایط رابطه رو توضیح بدید و ببینید که آیا شما میتونید کاری بکنید که ارتباط بهتر بشه یا نه! اگه میشه، چه راهکارهایی وجود داره یا اگه نمیشه، چطور خودتون رو از رابطه بیرون بکشید (با کمترین آسیب)
و … .
حالا شما باید از بین این دو راه (و البته یک عالمه راه دیگه که اگه فکر کنید قطعا پیدا میکنید)، یکیش رو انتخاب کنید. البته متاسفانه این راهکارها در قالب یک یا حتی دو تا پست جا نمیشن، چون هم شما و هم شریک عاطفی باید به طور کامل بررسی بشین، بعد بر اساس شرایطتون روانشناس به شما راهحل بده.
عشقم به خاطر کنکور باهم کمتر حرف میزنیم خیلی کم حتی یه روز هم ممکنه باهم حرف نزنیم بهش گفتم بیا فقط شب ها انلاین شیم بحرفیم اون گفت چشم ولی به قولش عمل نکرد می اومد شب ها ولی سر اون ساعت نه ساعت ده میگفتم یازده میومد الان حتی در روز یک کلمه حرف هم باهم نداریم
سلام دوست گرامی
با ایشان صحبت کنید و دلیل این تاخیر در صحبت کردن را بپرسید شاید مشکلاتی وجود دارد و شما در جریان نیستید
سلام من دانشجوی مامایی هستم مدتیه که با یه پسر ک دانشجوی سال اخر پزشکیه دوست شدم،،،اوایل زیاد دوستش نداشتم اما الان حس میکنم ک عاشقش شدم..تا چند وقت پیش اون بود که همیشه خبرمو میگرفت اما الان دو هفتس که خیلی کم خبرمو میگیره و حس میکنم باهام سرد شده.. همش خودمو قانع میکنم که اون بخاطر مریضی زخم معدش ک یک ماهه گرفته ییاد بامن حرف نمیزنه… اخرین باری ک همو دییدم ده روز پیش بود ک باهم خوب بودیم و رفتیم بیرون…اما وقتی تعطیلات شروع شدو من رفتم خونه ارتباطمون خیلی کم شده و پیام نمیده یا اگ بده خیلی سرده باهام…من خیلی دارم اذیت میشم دوست ندارم رابطمون اینجوری باشه.. ازخودشم پرسیدم و گفت حالم زیاد خوب نیس.. اون انلاینه ولی بمن پیام نمیده و این منو روانی میکنه… من نمیدونم چه واکنشی نشون بدم البته همیشه سعی میکنم که بهش پیله نشم اما در عوض خودمو اذیت میکنم…لطفا کمکم کنین ک جیکار کنم
دوست عزیز
سلام
روزی نیست که دخترها این سوال رو برای ما ارسال نکنند. اکثر شکایتها در روابط عاطفی همینه: “اوایلش خیلی برای ارتباط تلاش میکرد، ولی الان خیلی کم توجه شده”. راستش رو بخواید سناریوهای متعددی در این حوزه وجود داره که تنها یکیش این هست که اون آدم دیگه دلش نمیخواد با شما ارتباط داشته باشه. بزارید چندتا از محتملترینهاش رو براتون بگم.
مهمترینش به تفاوتهای خانمها و آقایون برمیگرده. آقایون بیشتر از خانمها، رسیدن به هدف براشون مهمه. پس اگه تصمیم گرفتن با شما آشنا بشن، برای رسیدن به این هدفشون قطعا تلاش میکنن؛ برای همین هست که اوایل رابطه دائم پیگیرتون هستن، همش میخوان از حالتون با خبر بشن و … . حالا وقتی شما رو به دست آوردن دیگه خیالشون راحت میشه و میتونن برگردن به زندگی عادیشون. این پروسه خیلی طبیعیه و لزوما معنیش این نیست که علاقشون رو به شما از دست دادن.
دومین تفاوت خانمها و آقایون هم همین مساله ارتباط داشتنه. اکثر آقایون وقتی سرشون شلوغه، رابطه عاطفی براشون یه بار محسوب میشه تا تسهیل کننده (برعکس خانمها). خانمها اکثرا وقتی سرشون شلوغه یا وقتی براشون مشکلی پیش میاد، بیشتر نیاز به وجود یک همراه رو احساس میکنن، ولی آقایون ترجیح میدن تنهایی موضوع رو حل و فصل کنند.
دلایل خیلی دیگهای هم وجود داره؛ یکیش همین که خودتون گفتید، ایشون درگیر یک بیماری هستند که ازشون انرژی میگیره و خیلی دلایل دیگه.
یه نکتهای یادتون باشه، تا زمانی که کل زندگیتون رو وابسته به روابط عاطفیتون میکنید، این احساسات کاملا براتون طبیعی خواهد بود. قطعا شما از اینکه یک روز بهتون زنگ نزنه یا … احساس نا امنی خواهید کرد. برای همین بهتون پیشنهاد میکنم که به جای اینکه دغدغتون رو بزارید روی این رابطه، برای خودتون منابع لذت دیگهای فراهم کنید؛ مثلا با دوستاتون برید بیرون یا کارهایی انجام بدید که سرتون گرم بشه.
البته کاملا قابل درکه که شما دوست داشته باشید بیشتر با کسی که بهش علاقه دارید ارتباط برقرار کنید؛ برای اینکار شما دو تا راهکار دارید، اول اینکه این شرایط رو بپذیرید و فقط به ایشون بازخورد بدید که دوست دارید باهاشون بیشتر در ارتباط باشید و … ؛ یا اینکه اگه میبینید تحمل این رابطه براتون سخته، رابطه رو ترک کنید. یادتون باشه داشتن یک رابطه مطابق میل هر دو، بسیار لذتبخشه، اما خیلی ایدهآله. بنابراین، هیچوقت و در هیچ رابطهای، هیچچیزی کامل نیست، فقط باید آیا با همه خوبیها و بدیها میتونید رابطه رو بپذیرید یا نه!
سلام من با ی آقایی آشنا شدم کلی خاهش کرد تا دوستیشو قبول کردم یه چند ماهم کشید تا رفتم سرقرار و بگم که من متارکه کردم و وقتی باهم بودیم خیلی خوب بود توی سکس و ایناش ولی ما چون توی دوتا شهریم هفته ای ی روز باهم بودیم اون ی روز خوبه ولی وقتی تموم میشه دیگ خیلی پیگیر نیست در حد دو سه تا پیام در طول روز صبح بخیر و شب بخیر حالا کم و زیاد من دوست دارم زنگ بزنه چت کنه ولی اون میگه کار دارم گرفتارم منم دو هفته بیشتر نیس وارد رابطه جدی شدم باهاش میخام تا وابسته نشدم کات کنم چون از نظر عاطفی و روحی تامین نمیشم به نظرتون اشتباه میکنم اینم بگم من اندامم و قیافم عالیه و خودشم چن بار گفته حتی سکسم هم همینطور ولی چرا بی تفاوته به من
دوست عزیز
سلام
اول از همه از خودتون بپرسید هدفتون از این رابطه چی هست؟ به نظرتون به کجا میره؟ آیا میخواید بدون هدف ادامه بدید و ببینید چی میشه؟
جواب دادن به این سوالات کمکتون میکنه که برای ارتباطتون یک عنوان پیدا کنید؛ حالا هر چیزی که باشه. زمانی که شما برای رابطتون هدف و عنوان داشته باشید، میتونید در مورد مسائل مختلف با هم گفت و گو داشته باشید و نیازهاتون رو بگید. شما میتونید در این مورد با ایشون صحبت کنید و نظر خودتون رو بگید. توضیح بدید که شما چنین نیازی دارید و اگه تامین نشه، حالتون خوب نخواهد بود.
البته به خاطر داشته باشید که بین مدلهای مختلف شخصیتی و همچنین خانم و آقا بودن تفاوتهایی وجود داره، ولی اگه واقعا این مساله انقدر براتون مهمه، باید حتما راجع بهش صحبت کنید.
سلام
من دوس پسرم به من ميگفت دوست دارم
و عاشقتم ولي بعد از يه مدت ديدم سرد شده
گفتم دليلش چيه گفت هنوز قبليو فراموش نكردم
منم كه به شدت عصبي شدم گفتم برو هر وقت با خودت كنار اومدي بيا حرف بزنيم
بنظرتون كارم اشتباه بوده؟
دوست عزیز
سلام
اینکه شما از این موضوع ناراحت شدید، کاملا قابل درکه. به هر حال هیچ کس خوشش نمیاد که در رابطه عاطفی چنین حرفهایی رو بشنوه. چیزی که مهمه نوع واکنشی هست که شما به این اتفاق داشتید. ما باید یاد بگیریم در درجه اول چطور هیجانات خودمون رو مدیریت کنیم و بعد براساس اون واکنش درست و مناسبی به اتفاقات بدیم.
قطعا تو این شرایط احساس ناخوشایندی داشتید که عصبانی شدید، اما اگه یاد بگیرید که از این به بعد چطور هیجاناتتون رو مدیریت کنید، قطعا نتیجه بهتری میگیرید. یادتون باشه، عصبانیت، خشم و سایر احساسات منفی، بیش از همه خود ما رو آزار میده تا فرد مقابل رو؛ پس به خاطر خودتون هم که شده، سعی کنید شیوه درست مدیریت احساسات رو یاد بگیرید.
شما در اینجا اول از همه بهتر بود که موقعیت رو ترک کنید یا اگه به صورت مسیج بود، بگید بعدا جواب میدید. در این زمان، کمی بزارید هیجانات منفیتون کاهش پیدا کنه. بعد زمانی که کمی احساس کردید آرومتری، براش توضیح بدید که این موضوع شما رو خیلی ناراحت کرده، بهتون برخورده یا …. (خیلی صادقانه و کوتاه توضیح بدید که حرفاش روی شما چه اثری گذاشته). اجازه بدید که اون فرد هم به این مسائل فکر کنه! شاید حتی چند روز نیاز داشته باشه که بتونه شرایط شما رو بفهمه!
سلام من چن ماهه ک با دوس پسرم در ارتباطم تو این چن ماه هم هیچ اتفاقی بینمون نیوفته یعنی هیچوقت نخواست همه چی بینمون خوب بود خیلی خوب تقریبا ۳هفتس رابطمون خیلی سرد شده میخواسیم تموم کنیم تا خدافظی پیش رفتیم ولی دوباره باهم دوس شدیم چون همو دوس داریم ولی دلیل سرد بودنشو نمیفهمم خیلی این موضوع اذیتم میکنه سربازه همش اخر هفته ها میاد یه هفته خوبه ی هفته اصلا توجه نمیکنه یجاهایی من مقصر بودم که این رفتارش اینطوری شده به بعضی حرفاش گوش نکردم اوایل خیلی میومد سمتم یا نازمو میکشید بهم توجه میکرد ولی الان اصلا تقریبا ۳هفتس صداشو نمیشنوم یا نمیبینمش
بحثمون از جایی شروع شد که بعد یماه همو دیدیم با دوسش بود پیش دوسش احساس شیرین بودن بهش دست داد هرچی میخواس بهم میگفت چیزی نمیگفتم تا اینکه اومدم خونه بهش زنگ زدم باهاش حرف زدم کلی عذرخواهی کرد گف شوخی میکردم درکل الان نمیدونم رابطمون اسمش چیه یا باید چیکار کنم ازادش گذاشتم بهش میگم برم میگه نه کجا بری نمیدونم باید چیکار کنم خیلی اذیت میشم لطفا ی کمکی کنین یه امیدواری بدین من ازین حالت در بیام
سلام دوست گرامی
بهترین کار این هست که قبل از هر گونه قضاوت و اقدامی با ایشان دوستانه و قاطعانه صحبت کنید و دلیل این تغییر رفتاری و اخلاقی را متوجه بشید .شاید دچار مشکلی شدن که نیاز به همراهی و درک شما دارند.اگر تحت فشار هستند اجازه بدید به ارامش برسند و خیلی پیگیر ایشان نباشید
سلام. دختری ۲۱ ساله و دانشجو هستم. مدتی با یکی از همکلاسیام از طریق پیام در ارتباط بودیم و الان ۳ ماهه که با هم دوست شدیم… مشکل من اینه که مدتیه که رفتارش عوض شده، در طول روز هیچوقت برام توضیح نمیده که چیکار میکنه و هربار که ازش میپرسم میگه داشتم یه کاری میکردم و تموم شد و یا اینکه شبا تا ۳و۴ صبح آنلاینه و وقتی ازش میپرسم میگه با پسر خالم که خارجه حرف میزنم یا با دوستم و هربار یه چیزی اما من نمیتونم باور کنم. در حالی که اون اوایل که هنوز رابطه ی ما شکل نگرفته بود ساعتها با من درباره خودش حرف میزد و حرفای احساسی ولی الان حس میکنم چون فکر میکنه منو به دست اورده رفتارش عوض شده و من دیگه هیچی نمیدونم ازش . لطفا کمکم کنین. من اوایل واکنشی به این رفتارا نشون نمیدادم و با خودم میگفتم شاید تغییر کنه به مرور زمان، ولی به مرور زمان داره بدتر میشه و منم واکنش نشون میدم و ازش سوال میپرسم و حس میکنم این مورد هم داره اونو روز به روز سرد تر میکنه. بهش میگم حس میکنم تو داری منو دور نگه میداری از زندگیت اما اون اصرار داره که اینطور نیست و میگه من تو رو برای سرگرمی نمیخوام واشتباه فکر میکنی. در ضمن اینکه حرف از ازدواج در آینده میزنه اما همونم بعید میدونم که راست بگه
از طرفی این آقا ظاهر خوبی داره و منم معمولی و خوبم و شاگرد اول کلاس هستم تو رشته ی داروسازی و از وقتی با ایشون بودم مکررا به من به قول خودش به شوخی گفته که “۲۰ گرفتن که نمیتونه همه عیبای آدمو بپوشونه” و حس میکنم خودشو از من بالاتر میبینه و یه بار سر همین شوخیها خواستم رابطه رو تموم کنم ولی ۲ روز نگذشت برگشت و عذرخواهی کرد و گفت پشیمونه و دیگه ازین حرفا نمیزنه. البته ازون روز واقعا هم دیگه ازین حرفا نزده
به طور کلی حس میکنم منو به عنوان یه گزینه نگه داشته و هرموقع که حس میکنه داره از دستم میده میاد سمتم و با عذرخواهی و چرب زبونی نگهم میداره و دوباره فاصله میگیره. حس میکنم یه جور اختلال شخصیتی داره. از طرفی پیش مشاور دانشگاه هم میره اما من نمیدونم چرا و به خاطر چه مشکلی.
جدیدا هم حس کردم میخواد یه مدت تنها باشه و وقتی بهش گفتم گفت اره همینو میخوام
لطفا کمکم کنین من دارم اشتباه فکر میکنم و زیادی حساسم؟ یا اینکه درست فکر میکنم و باید قبل از بیشتر شدن وابستگیم رابطه رو تموم کنم؟
سلام دوست گرامی
همونطور که خودتان بیان کردید با شما مانند گزینه ای رزرو نگاه میکنند و هنوز مردد و بلاتکلیف هستند با خودشان.شما نباید به ایشان اجازه بدید اینگونه رفتار بشود.الان شما قاطعانه از ایشان بخواهید که تکلیف رابطه را مشخص کنند تا از بلاتکلیفی نجات پیدا کنید
پارتنرم تقریبا ۵ سال بود که همه جوره به من پیشنهاد رابطه میداد و کاملا پیگیرم بود و این شد ک من بعد از این همه مدت باهاشون ارتباط رو برقرار کردم والان حدود یکسالی میشه که توو رابطه هستیم اوایل رابطه اخلاقشون خیلی عالی بود و پیگیرم بودن و رابطه ی خوبی داشتیم و به شدت هم قصد ازدواج دارن ولی ۳ماهی میشه به طور عجیبی اخلاقش عوض شده و الان چند هفته ای میشه جز سلام و شب بخیر هیچ پیام و تماسی بینی ما رد بدل نمیشه و اگر دلیلش رو میپرسم میگه من حوصله ی گوشی و پیگیری و ندارم واقعا گیج شدم نمیدونم اون همه پیگیری چی شد پس دلیل تغییر رفتارش چی میتونه باشه ایا رابطه بامن اونی نبوده که توو ذهنش پرورش داده یا واقعا مشکل رفتاری دارن و باید به اینده ی این رابطه شک کرد؟
دوست عزیز
سلام
این سوال شما رو خیلیها مطرح میکنن که اوایل رابطه خیلی خوب بودیم ولی الان نسبت به من سردتر شده و … . این مساله دلایل خیلی زیادی داره، یکی از اونها بحث دوپامینه که در مقالات مختلف مفصل در موردش صحبت کردیم. همونطوری که گفتیم در اوایل عاشقی مادهای در مغز ترشح میشه به اسم دوپامین که عشق طوفانی یا آتشین رو با خودش به همراه داره. این ماده بسیار شادی آور و انرژیزاست؛ مثلا یه آدم عاشق میتونه چند روز با خواب خیلی کم سر کنه و اصلا احساس خستگی نکنه، ساعتها با کسی که دوست داره تلفنی حرف بزنه، حتی گاهی ممکنه اصلا احساس گرسنگی هم نکنه. به طور کلی، تبدیل بشه به یه آدم فعال و با انرژی. اما بزارید براتون بگم، اگه این ماده همینطوری تو مغز این خانم یا آقای عاشق باقی بمونه، طرف از پا در میاد! پس قطعا اوایل رابطه با یکی دو سال بعدش خیلی فرق داره.
قضیه دوم، به تفاوت مغز زنانه و مغز مردانه ارتباط داره. خانمها معمولا خیلی بیشتر به این چیزها تو رابطه اهمیت میدن و آقایون کمتر و لزوما به این معنا نیست که ایشون کمتر به شما اهمیت میدن یا چیزی مشابه این.
علاوه بر اینها دلایل دیگهای هم هست که شاید خیلی اختصاصیتر باشه و به همین دلیل خیلی تو اینجا بهش نمیپردازیم. اما، چیزی که میخوام بگم اینه که شما همیشه تو رابطه میتونید نظر و درخواستتون رو بگید. میتونید خیلی کوتاه بهش بگید که این مساله شما رو نگران کرده. اینجا لازم نیست ازش بپرسید چرا این کار رو میکنی، بلکه بهش فیدبک بدید که این رفتار باعث میشه احساس خوبی نداشته باشید.
سلام خسته نباشید من یک سال و چهار ماهی هست ک با یک نفر توی رابطم به هم دیگ هم علاقه ی زیادی داریم و طرف مقابلم هم بارها بهم ثابت کرده ک علاقش واقعی هس و ایشون از من خواست ک پوشش مناسبت تری داشته باشم و از تمام کارها و برنامه روز مره ی خودم باهاش درمیون بزارم اما از نظر خودم و دیگران پوشش مناسبی داشتم اما با اینم ک تمام تلاشمو کردم ولی چون عوض کردن پوششم برام یکم سخت بود طبق عادت اونجوری ک ایشون خواسته بودم نبودم و الان ی مدته سرد شده و پیشنهاد داد ک ی مدت نباشه تا من درست شم ممنون میشم اگ کمک کنید ک چیکار کنم
سلام دوست گرامی
یک رابطه درست احترام به عقاید و فرهنگ هر دو نفر هست اما اگر هر دو نفر به دنبال تغییرات مثبت باشند و از تغییر استقبال کنند رابطه به خوبی پیش میرود.اینکه پارتنر شما از شما درخواست پوشش بهتر داشتند غیر منطقی نیست اما باید دید این نوع پوشش چگونه معنی میشود و شما علاقه ای دارید یا خیر؟
چون مطرح کرده اید که نتوانستید مطابق خواسته ایشان پیش بروید و ایشان گفتند مدتی دور از هم باسید این مشکلی را حل نمیکند.شما باید پذیرای این تغیبر باشید و این پذیرش در رفتار و حرکات شما نمایان باشد.اگر این شخص برای شما اهمیت دارد بهتر هست با خودتان کنار بیایید وبه خواسته ایشان احترام بگذارید
سلام من 6 ماه هست با پسری آشنا شدم ولی چون در دو شهر مختلف هستیم همین علت بهانه گیری های او شده الان حدودا 10 روز است خبری از ایشان نبود که من رفتم سراغش و گفتم با هم حضوری صحبت کنیم که گفتند هر وقت شرایط را کاملا درست کردین که در کنارم باشید رابطه را ادامه بدهیم سوالم اینه من باید انقدر منعطف باشم و برم همش بهش سر بزنم چطور بدون اینکه حس چسبندگی بهش دست بده رابطه را حفظ کنم؟ علت شکایتشونم اینه که اول تو یه شهر بودیم بعد به دلیل مسائل کاری من برگشتم و ایشون گفتند اگر من را دوست داشتی باید میموندی خواهشا جواب بدید درگیری ذهنی دارم
سلام دوست گرامی
رابطه یک ارتباط دو طرفه هست و هر دو نفر باید تلاش کنند و اینکه یکنفر توقع داشته باشد فقط طرف مفابل تلاش کند و خودش ثابت بماند کاملا نادرست هست.
پس سعی کنید در یک فضای منطقی و درست با ایشان صحبت کنبد و با هم راهی هم مشکلات را حل کنید
نزدیک به سه ماهه که با پسری اشنا شدم خیلی بهم علاقه داشتیم و به هم توجه زیادی میکردیم اما تقریبا یک ماه پیش موضوع رو خانوادم فهمیدن و ارتباطمون رو تقریبا قطع کردن اوایل هر دو ناراحت بودیم و گریه میکردیم اما بعد عادی تر شد تا اینکه الان دوباره شرایطم درست شده اما دیگه مثل اونموقع نیست باهام عاشقانه صحبت میکنه ولی اولویت اولش نیستم وقتی چت میکنیم مث قبل نیست که بعد ۴ ساعت حرفامون تموم بشه الان ۱ یا ۲ ساعت طول میکشه من بخاطر شرایط درسیمون فقط اخر شب انلاین میشم که اکثر اوقات ترجیح میده بخابه فکر میکنم اگه قبلا اونجوری بودیم الانم میتونیم ولی میخام بخاطر امتحانات فقط همدیگر رو گاهی حضوری ببینیم و چت نکنیم اما میترسم از اولویت دوم به دهم تبدیل بشم خیلی دوست دارم امتحانش کنم ولی فکر میکنم احمقانه هست وقتی که نیستم بخام امتحانش کنم واگه امتحانو خراب کنه من میمیرم 😔
حالا من موندم و سر درگمی البته قبول دارم کمی بی منطق هم هستم ولی من دوست دارم همیشه باشه و منو بخاد از طرفی حتی اگه همیشه باشه دیگه مثل قبل نمیتونیم صحبت کنیم
ترک این رابطه تقریبا برام غیر ممکنه ولی میترسم انقدر نرم که خودش ازم بخاد برم .کاش میفهمیدم من قبلی چجوری انقد جذاب بود و چرا حالا براش نیست البته این احساس من هست و اون هنوز مهربون تر و عاشق تر از منه بی احساس هست.(من ۱۷ ساله و اون۱۸ ساله است)
سلام دوست گرامی
رابطه ای که یکبار با مخالفت خانواده شما تمام شده و اکنون دوباره شروع شده ممکنه دچار شک شده باشد.منظور از شک ترس نبودن شما و اتمام رابطه هست بهترین و منطقی ترین راه حل الان صحبت با خود ایشان هست.شاید دچار نگرانی و دغدغه خاصی هستند که روی رابطه تاثیر گذاشته.ازشون بخواهند در صورتی که مشکلی در رابطه هست بیان کنند و سعی کنید مشکلات را حل کنید.برای جذب مجدد ایشان هم در سایت همیار عشق، بخش جذب عشق را دریافت کنید.بهتون در ابن زمینه کمک میکند
سلام وقت بخیر، من شش ماهه با یه آقا اشنا شدم که نزدیک نه ماهه طلاق گرفته، اوایل میگفت یه اشنایی داشته باشیم و بعد فهمیدم با خیلیا حرف میزنه به قصد اشنایی و باهام کم کم سرد شد، سکوت کردم و بعد دو ماه همه چیرو به رخش کشیدم (حتی شغل و بعضی چیزارو هم دروغ گفته بود) و گفت جبران میکنه و رابطه مون کنی بهتر شد تا اینکه بعد عید باز بی محلی میکرد و بهش شک کردم و التماس کردم گوشیشو نشونم بده و نمیذاشت، بالاخره به خاطر احترام بهم توی دستش تلگرامشو نگاه کردم و دیدم با دو نفر چت عاشقانه داره و سه هفته است مریض شدم و اشفته ام چون خیلی دوستش دارم و اخلاقمون باهم جوره با اینکه مشکل مالی داره ، الان اونم کمی بهتر شده توی اواخر و هی سعی میکنه محبت کنه و میگه دوستت دارم و فرصت بده بهم ولی نمیدونم واقعیه یا نه، چون همش میترسم با یکی دیگه دوست بشه و یهو ولم کنه داغون بشم، اون 41 سالشه و من 32 سالمه و در این مدت تا حدودی باهم رابطه داشتیم، و اینکه قبل عید اون پیگیر بود درس بخونم و دکتری قبول بشم ولی نمیدونم فقط با منه یا دیگرانی هم هستن ؟ چون گاهی چند ساعت جواب نمیده و میگه سرم شلوغ بود و من باورم نمیشه، ممنون میشم راهنمایی کنین، الانم میگه فقط دوست بمونیم و اگه ازدواج کنیم مثل زن قبلی ام نمیتونی بی پولی تحمل کنی و طلاق میگیری
سلام دوست گرامی
ایشان تازه از یک رابطه خارج شدند و میبایست برای رسیدن به شرایط ثبات حداقل ۱سال زمان سپری کنند
مورد بعدی این هست که ایشان هنوز امادگی برای ورود به یگ رابطه متعهدانه ندارند و این تعدد اشنایی ها بیانگر این امر هست
بهتر است قبل از اینکه این رابطه طولانی تر بشه و وابستگی شما شدیدتر، جدی با ایشان صحبت کنید و برای اقدام رسمی بازه زمانی در نظر بگیرد و در صورت عدم اقدام رابطه را تمام کنید
سلام .من با آقایی آشنا شدم الان پنج ماه از این قضیه میگذره اولش ارتباطمون درسی بود کم کم ارتباطمون بیشتر شد تا اینکه یه روز تو پیام بهم گفت دوست دارم و این ابراز علاقه هر روز بیشتر شد یه بار بهم گفت ببینمت البته گفت هم رفع اشکال درسی باشه هم دیدنت رفتیم بعد از اینکه درس تموم شد بهم گفت اجازه بده بوست کنم من قبول نکردم به هر حال برگشتیم یه بار بهم گفت میخوام با هم بیشتر باشیم یه دوستی البته خوب و اینکه خوش باشیم اون موقع من قبول نکردم و بعد از مدتی علاقه من به ایشون زیاد شد تا اینکه بهش گفتم دوست دارم و از اون روز به بعد رفتارش با هام مثل احساس میکنم سرد تر شد البته هیچ بی احترامی نکرده تا حالا . چند بار تو پیام ها ازم ارتباط خواست .سر این موضوع حتی برای یکی دو ساعت بلاکم کرد ..ارتباط ادامه داشت و من هر روز بیشتر دوسش داشتم تا اینکه یه بار رفتیم بیرون و اون روز ارتباط گرفتیم.ولی الان جواب پیامم را خیلی دیر میده و سرد شده .اعصابم خورد شده که چرا اینکار را کردم و اینکه چرا اینطور شده و من با این بی محلی هاش چیکار کنم ،چطور باهاش برخورد کنم .لطفا کمکم کنید
سلام
علاقه و دوست داشتن هایی که برپایه یکسری هیجانات ایجاد می شود میتواند مخرب باشد.شما مطرح کرده اید که بعد از ارتباط برقرار کردن مثل قبل با شما رفتار نمیکنند؟ منظورتان از ارتباط رو من متوجه نشدم ایا رابطه جنسی داشتید ؟اینها در حل مشکل شما مهم هست. سردی ایشان الان به چه صورت هست؟ایا در پی تلافی رفتارهای قبلی هستند
.ایا این تغییر رفتار یکباره بوده است و یا به سبب رفتار و گفتاری از سمت شما بوده است؟
ایا به عمد تغییر رفتار داده اند و یا نه دچار مشکلاتی هستند که بر روی رابطه تاثیر دارد؟
با ایشان صحبت کنید و در مورد نگرانی هاتون سال کنید .دلیل سردی رفتار را جویا شوید .شاید به علت مشکلات شخصی این سردی رخ داده است که ی توانید همراهشان باشید و کمک کنید برای حل
این تغییر رفتار به سبب رفتارهای شما بوده است سعی کنید با دلایل منطقی ایشان را مجاب کنبد
اما اگر سردی به علت عدم تمایل برای ادامه هست دلایل ایشان را بشنوید، برای مواردی که قابل حل هست زمان بگدارید و در صورتی که کلا مشکلات و عدم تفاهم وجود دارد بهتر است رابطه را تمام کنید
برای جذب ایاشن هم میتوانید از تکنیک های جذب عشق که در سایت همیار عشق موجود هست استفاده کنید