مریم یکی از مراجعین ما بود که یکسال بعد از زندگی مشترک با همسرش متوجه شد که او درباره سلامت جسمیاش دروغ گفته است. همسر مریم مبتلا به ام اس است؛ ولی هنگام خواستگاری، او و خانوادهاش هیچ حرفی درباره این موضوع نزده بودند. مریم بعد از اینکه متوجه این موضوع شد، تمام کارش گریه و زیرو رو کردن سایت های اینترنتی برای پیدا کردن راههای درمان و عوارض این بیماری بود. اکنون او بر سر دوراهی بزرگ ماندن یا جدا شدن قرار گرفته است. شاید خیلیهای دیگر نیز با مشکلی شبیه به مشکل مریم دست و پنجه نرم میکنند. دختران یا پسرانی که در جلسه خواستگاری موضوعات بسیار مهمی را از ترس شنیدن جواب منفی کتمان میکنند؛ دختری که درباره باکرگیاش دروغ میگوید، یا پسری که مبتلا بودنش به یک بیماری صعب العلاج یا گرفتار شدنش در هر نوع اعتیاد را مخفی میکند. بهترین واکنش هنگام قرار گرفتن در چنین موقعیتی چه میتواند باشد؟
در این مقاله ما مصادیق فریب در ازدواج و راهکارهای برخورد با آن را مطرح میکنیم.
دلایل فریبکاری افراد در ازدواج
شاید اولین بار که واژه فریب در ازدواج به گوشتان بخورد، تصور کنید، که بیشتر پسرها دست به چنین اقدامی میزنند؛ اما به همان اندازه دختران نیز میتوانند در ازدواج دروغ بگویند و طرف مقابلشان را اغفال کنند؛ شاید اصلی ترین عواملی که باعث انجام چنین کاری میشوند ترس از دست دادن دختر یا پسر مورد علاقه، ترس تا ابد مجرد ماندن، ترس طرد شدن، و احتمالا نگاه منفی جامعه به افرادی است که مشکل خاصی مانند اعتیاد، بیماری و … دارند.
اما اگر کمی واقع بینانه به این موضوع نگاه کنیم؛ متوجه میشویم که شاید در ابتدا کسی به دروغ شما پی نبرد و همه چیز آرام پیش برود؛ اما خورشید پشت ابر نمیماند و با روشن شدن این موضوع اعتماد همسر یا نامزدتان کاملا نسبت به شما سلب شده و احتمالا مرزها از بین میروند. به یاد داشته باشید؛ این طبیعیترین حق هر انسان است که بداند همسر آیندهاش چطور شخصی است و چه ویژگیهای شخصیتی و حتی جسمی و جنسی دارد.
مصادیق فریب در ازدواج در زن و مرد
همانطور که گفته شد دختران و پسران به یک میزان میتوانند در ازدواجشان به طرف مقابل دروغ بگویند. فریب کاری و کتمان میتواند درباره مسائل شخصی و خانوادگی باشد. در ادامه به مصادیق فریب و اغفال در ازدواج اشاره میشود:
• نداشتن تحصیلات دانشگاهی
• نداشتن شغل
• رابطه جنسی قبل از ازدواج یا هر اتفاقی که باعث از بین رفتن باکرگی دختر شده است
• عدم سلامت روان
• ابتلا به بیماریهای جسمی صعب العلاج، مزمن و ژنتیکی (مانند ام اس، صرع، بیماریهای قلبی، سرطان و …، ابتلا به بیماریها واختلالات جنسی (مانند، عفونتهای دستگاه تناسلی، زگیل تناسلی و…، بی میلی جنسی، اختلال نعوظ، دیرانزالی، زود انزالی (در آقایان)، هرگونه مشکلی که برقراری رابطه جنسی را دشوار و با مشکل روبرو کند (در دختران و پسران))
• اعتیاد
• سابقه بیماری روانی در خانواده
• سن
• ازدواج قبلی
• داشتن فرزند
• سابقه کیفری
چگونه دروغ در ازدواج را تشخیص دهیم
شناسایی شخصی که به شما دروغ میگوید تقریبا کار دشواری نیست؛ اما کاملا به توانایی طرف مقابل در دروغ گویی بستگی دارد؛ ضمن اینکه تشخیص برخی از این موارد مانند باکرگی دختر و مبتلا نبودن به بیماریهای جنسی کار دشواری است. موارد زیر به شما کمک میکند که تا حد امکان بتوانید به شناخت خوبی از طرف مقابل دست پیدا کنید.
1- نحوه آشنایی
یکی از مواردی که در شناخت بهتر شخص موردنظر به شما کمک میکند؛ نحوهی آشنایی شما و خانوادههایتان با یکدیگر است. هر چقدر که ارتباط شما و خانوادههایتان از قبل با هم بیشتر بوده باشد احتمالا راحتتر بتوانید خصوصیات اخلاقی او را بشناسید و به درستی صحبتهایش پی ببرید. اگر واسطه آشنایی شما با یکدیگر شخص سومی است که او را نمیشناسید حتما درباره این مسئله بیشتر پیگیر شوید تا متوجه شوید که چه کسی شما را به این خانواده معرفی کرده است.
2- مدت زمان آشنایی
از اولین روزی که با هم آشنا شدید، چندبار با هم خصوصی صحبت کردهاید؟ به یاد داشته باشید که علاوه بر شما کسی که قصد ازدواج با او را دارید نیز باید نسبت به ملاکها و اهدافش از ازدواج آگاه باشد. شنونده صرف بودن نشانه خوبی نیست. اگر احساس کردید که بعد از گذشت چند جلسه فقط شما صحبت کردید و طرف مقابل بی چون و چرا هر چه را گفتید؛ پذیرفت باید بیشتر حواستان را جمع کنید.
3- تحقیق را جدی بگیرید
تحقیق درباره پیشینه و زندگی حال حاضر خانواده و شخصی که قصد ازدواج با او را دارید یکی دیگر از راههای شما برای رسیدن به شناخت بیشتر است. پیشنهاد میکنیم که حتی اگر خانواده این شخص را میشناختید باز هم تحقیق را جدی بگیرید. به محل تحصیل او سر بزنید، محل کارش را ببینید، با مدیر و همکارانش گفت و گو کنید. شاید پیش خود فکر کنید که ممکن است همکارانش به شما دروغ بگویند؛ اما به هرحال شما از صحت گفته هایش درباره درس و شغلش مطمئن شده اید.
4- به رفتارهای غیر کلامی اش توجه کنید
زمانهایی که با یکدیگر سپری میکنید؛ یکی از بهترین موقعیتها برای پی بردن به صحت گفتههایش از طریق توجه به رفتارهای غیرکلامی او است. آیا علائم و نشانههای خاصی را در رفتارش مشاهده میکنید؟ چککردنهای بیش از اندازه، سوال و جوابهای نامربوط، احساس ضعف و خستگی مداوم، تمایل افراطی به دور بودن از جمعهای شلوغ، نداشتن آراستگی ظاهری در اغلب مواقع، تحریک پذیری و زود از کوره دررفتن، کلافگی مداوم و بیقراری، پرسیدن سوالات زیاد در زمینه روابط جنسی یا بیاهمیتی کامل درباره آن، تناسب سن ظاهری و سنی تقویمی (آیا از لحاظ سنی جوانتر یا پیرتر از آن چیزی به نظر میرسد که به شما گفته است) و … مثالهایی هستند که میتوانید به عنوان زنگ خطر در آشنایی قبل ازدواج به آنها توجه کنید.
5- با یک متخصص مشورت کنید
اگر هریک از مواردی که در بالا مطرح شد را به صورت افراطی در شخص مورد نظر مشاهده کردید؛ حتما با یک فرد متخصص درباره آن صحبت کنید؛ زیرا این علائم میتوانند نشاندهنده ابتلا به بیماریهای جسمی و روحی باشند. انجام کامل آزمایشهای قبل از ازدواج شامل، آزمایش اعتیاد و آزمایش خون میتوانند درباره سلامت جسمی شخص مورد نظر، و مراجعه به یک روانشناس و انجام تستهای شخصیتی درباره سلامت روان او میتواند خیال شما را آسوده کند.
بعد از روشن شدن فریب در ازدواج چه کنید
هیجانات خود را مدیریت کنید
خشم، نفرت، احساس شکست خوردگی، غم و ناراحتی، طبیعیترین هیجاناتی هستند که احتمالا شما بعد از روشن شدن دروغ نامردتان آنها را تجربه میکنید. ما هم به شما حق میدهیم و سعی میکنیم شرایط شما را درک کنیم. اما به خاطر داشته باشید که در این رابطه فقط شما نیستید که این هیجانات را تجربه میکنید؛ نامزد شما نیز خجالتزده، ناراحت، مضطرب و احتمالا شرمنده است. سعی کنید تا جایی که امکان دارد آرامش خود را حفظ کنید. شاید در این زمان اولین واکنشی که شما نشان میدهید؛ پرسیدن علت کار او است اما پیشنهاد میکنیم زمانیکه متوجه دروغ او شدید چند ساعت یا حتی چند روزی را با خود خلوت کنید تا کمی از شدت هیجانات شما کم شود.
هر چقدر که شما در این وضعیت بدنبال بدست آوردن اطلاعات از نامزدتان باشید هم خودتان را آزارده میکنید و هم او را. پس آرام باشید و این کار را به زمانی موکول کنید که مطمئن شدید میتوانید تصمیم درستی بگیرید.
اهمیتی دروغی که گفته است در زندگی شما چقدر است
همسر شما در چه زمینهای شما را فریب داده است؟ آیا مسئله خانوادگی را کتمان کرده است یا موضوعی شخصی را؟ باتوجه به اینکه او درمورد چه موضوعاتی به شما دروغ گفته است، نوع واکنش شما میتواند متفاوت باشد. فریبکاری درباره موضوعاتی مانند تحصیلات، شغل، درآمد و سن نسبت به موضوعاتی مانند ابتلا به بیماریهای جسمی مزمن و صعب العلاج، بیماری روانی، اختلالات جنسی، سابقه ازدواج قبلی و داشتن فرزند، سابقه بیماری روانی در خانواده و اعتیاد، در درجه دوم اولویت و اهمیت قرار میگیرند؛ هرچند که این موضوع شخصی است و نظرات افراد درباره آن میتواند متفاوت باشد.
اما آنجایی که صحت 4 مورد اول را با کمی تحقیق می توان بدست آورد ما آن را در اولویت های بعدی قرار میدهیم.
علت را جویا شوید
از نامزد یا همسر خود بخواهید تا کاملا شفاف و روشن برای شما توضیح دهد که علت کار او چه بوده است. او برای تمام گفتههایش باید دلیل قانع کنندهای داشته باشد. زمانیکه احساس کردید جواب سوالات خود را گرفتید، گفت و گو را خاتمه دهید زیرا با طولانیتر شدن صحبتها احتمال اینکه بحث به دعوا و جدل بکشد بسیار زیاد است. شما حق دارید هرچقدر که میخواهید احساسات خود را پیش همسرتان برون ریزی کنید.
اگر گریه کردن به آرام شدن شما کمک میکند حتما اینکار را بکنید و از دلخوریهای خود برای او بگویید؛ اما تا جایی که ممکن است نباید او را سرزنش کنید، چون با این کار هیچ مشکلی از شما حل نخواهد شد.
دنبال راه حل باشید
با خود کمی فکر کنید؛ آیا دروغی که همسرتان به شما گفته است را میتوانید بپذیرید؟ اگر آنچه را که کتمان کرده است اعتیاد، داشتن فرزند و ابتلا به بیماریهای جسمی و روحی و… است؛ سود و زیان ماندن در رابطه را بررسی کنید؛ یعنی اگر با وجود شرایط موجود زندگی خود را با همسرتان ادامه دهید چه چیزهایی را بدست می آورید و چه چیزهایی را از دست میدهید. نامزدتان در این راه چقدر به شما کمک خواهد کرد؟ آیا از کاری که کرده شرمنده است و به شما قول جبران میدهد یا اینکه اصلا هیچ نشانهای از شرم و پشیمانی در او نمیبینید؟
اگر قول جبران میدهد؛ چه برنامهای برای آن دارد؟ به هرحال تصمیم گیرنده در این رابطه شما هستید و قانون هم حق را به شما خواهد داد. پس عجله نکنید و بعد از بررسی همه جانبه شرایط، بهترین تصمیمی را که کمترین ضرر را به حال شما دارد را بگیرید.
با یک روانشناس مشورت کنید
حتما قبل از نهایی کردن تصمیم خود و مطرح کردن آن با خانوادهها، با یک مشاور نیز درباره این موضوع صحبت کنید. زوج درمانگران جلساتی را با شما و همسرتان به صورت جداگانه و دو نفری برگزار میکنند و از طریق بررسی همهجانبه مشکل، پیامدهای ماندن در رابطه و رها کردن آن را برای شما شرح میدهند و به شما کمک میکنند تا بهترین و کم ضررترین تصمیم را اتخاذ کنید.
مسئله را با خانوادهها در میان بگذارید
بعد از اینکه تصمیم خود را برای ادامه زندگی با همسرتان گرفتید، موضوع را با خانوادههایتان درمیان بگذارید. پذیرش این مسئله توسط خانوادهها در فرهنگهای مختلف متفاوت است به همین خاطر، شما باید شواهد و مدارک قانع کنندهای برای صحبتهای خود داشته باشید تا بتوانید خانواده خود را توجیه کنید.
فریب و کتمان کاری در ازدواج، پیامدها و تاثیرات منفی بسیاری بر زندگی مشترک و روحیه شخصی دارد که فریب خورده است. افراد به دلایل مختلفی سعی در اغفال شخص مورد نظر خود در ازدواج دارند. آنها بیماریهای صعبالعلاج و مزمن جسمی، جنسی، و روحی، اعتیاد، باکره نبودن، مطلقه بودن، داشتن فرزند و… را از همسر یا نامزد خود پنهان میکنند. اما عواملی که میتوانند به شما در پیشگیری از فریب کاری در ازدواج کمک کنند عبارت اند از: بررسی نحوه آشنایی، مدت زمان آشنایی، تحقیق درباره پیشینه و زندگی حال حاضر شخص مورد نظر، توجه به رفتارهای غیرکلامی و مشورت با یک متخصص. اما زمانیکه با وجود تمام تلاشهایی که کردید با ورود به زندگی مشترک متوجه فریبکاری او شدید به شما پیشنهاد میکنیم که حتما هیجانات خود را مدیریت کنید، اهمیت دروغی که شنیدهاید را در زندگی خود بررسی کنید، علت را از همسر یا نامزدتان جویا شوید، بدنبال پیدا کردن راه حل باشید، با یک روانشناس مشورت کنید و موضوع را با خانوادههایتان در میان بگذارید.
پرسش و پاسخ کوتاه
سلام وقت بخیر ممنون میشم اگه منو راهنمایی کنید
واقعیتش از شما راهنمایی میخوام که از شوهرم جدا بشم یا نه؟
(داستان از این قراره که این آقا وقتی اومد خواستگاری من بهم گفت خونه دارم در آمدم فلانو … منم با سبک سنگین کردن همه مسائل گفتم بله ازدواج کردیم ۸ ماه نامزد بودیم بعدش هم عروسی کردیم تو عروسی یکی از فک و فامیلهای همسرم به مامانم گفته همه چیو دروغ گفتن پسره قبلا نامزد داشته خونه و… هم نداره همه چی مال پدر و مادرشه وقتی مامانم اینو گفت یه مدت بحث و کش مکش شد من زیاد به موضوع نامزد بودنش اهمیت ندادم چون خودم هم یه بار نامزد کردم تو یه طلاق گرفتیم تموم شد رفت اما رو موضوع خونه بحث و بگو مگو اخر سر پدر شوهرم اومد خونه مامانم (پدر من فوت شده) گفت اجازه بدین تا برج ۹ یعنی همین آذر ماه سند خونه رو براتون میارم که خونه برای پسرمه و… منم گفتم باشه صبر میکنیم الان ما مرداد ازدواج کرده بودیم از اون موقع هم مامانم میگفت اونا بهمون دروغ گفتن با کلک اومد جلو من میگفتم مامان اونا اونجوری نیستن برج نه میارن سند منم به شوهرم میگفتم چقدر بدهکاری به صاحب خونه میگفت ۱۰۰ تومن ۱۰۰ تومن شد ۱۷۰ ، ۱۷۰ شد ۲۷۰ یعنی هر دفعه یه چیز میگفت منم میگفتم خب بیا طلا های منو بفروشیم بدیم به دامادتون (آخه صاحب خونه ما دامادشونه) فعلا خونه رو به اسم تو کنه بعدا بقیه پولشو هم میدیم دیگه نهایتش اینکه ماشین هم بفروشیم اون هم قبول نکرد گفت تو کاریت نباشه
تا این که آذر ماه رسید مامانم گفت سند کو پس منم این حرفو به شوهرم گفتم از قضا اون شب هم خونه پدر شوهرم بودیم بهش گفتم سند پس چی شد گفت من خونه ندارم من هیچی ندارم ولم کنید و… منم گفتم باشه آروم الان میگن دارن دعوا میکنن پشتمو کردم خوابیدم ،
فرداش صبح زود از خواب بیدار شده رفته به پدر مادرش گفته منم میشنیدم تو پذیرایی سر و صداست اما خودمو زدم به خواب بعد اومده محکم درو وا کرده پاشو بابا میخواد باهات حرف بزنه پدر شوهرم بهم برگشت گفت این پسر من خونه و… نداره پول اون خونه رو من ریختم الان هم صاحبخونه اون خونه میگه پول من به زمان الان شده ۷۰۰میلیون من قرار باشه پول اونو بریزم فعلا که ندارم اما اگه بریزم بع اسم خودم میزنم خونه رو چون پسرم هیچ حقی اونجا نداره تو هم برو بشین اونجا از جات تکون نخور کسی نمیتونه تورو از اونجا بیرون کنه اختلاف سنی منو شوهرم هم ۱۷ ساله با مخالفت های مامانم باز من باهاش ازدواج کردم الان کلا موندم تو دوراهیم از یه طرف میگم باهاش بمونم چطور بمونم با این همه دروغ و توهین از یه طرف میگم طلاق بگیرم چون یه بار نامزد کردمو برگشتم مردم میخوان چی بگن خیلی اعصابم خرده حتی به مادر و خواهرم هم این حرفارو نزدم میخوام یه بار تصمیم قطعی بگیرم بعد بهشون بگم
سلام دوست گرامی
پرسشتان را خلاصه ارسال بفرمایید.
سلام اگه میشه لطفا راهنمایم کنید من دختر ۲۲ ساله هستم
قبلا پدرم منو به یکی از پسر های فامیلش نامزد کرده بود بعد که پسره اومد المان من ازش خوشم نیومد یکم دعوا کردیم
منم خاستگار های زیادی داشتم اما قصد ازدواج نداشتم تا یه روز دوباره فهمیدم بابام منو به یک مردی داده
اومدن خاستگاری خیلی مخالفت کردم ولی گوش ندادن گفتن ابرو مون درمیونه
دو ماه نامزد بودیم بعد دوماه عروسی کردیم که الان شوهرم میشه
به فامیلم گفته بود ۲۴ ساله هست اما ۳۴ سالش بود
بعد گفته بود مجرد هست اما قبلا ازدواج کرده و از ازدواج اولش سه تا بچه داره بچه اولش هم ۱۱ساله هست که اول عروسی به من گفته بود این بچهی برادرش هست برادرش مرده دیگه زنده نیست و بچها هم با مادرشون زندگی میکنه فقط تعطیلات میان خونه شوهرم
بعد فهمیدم شوهرم موهم نداره کلاکیس میزاره و قبلا هم یک سال زندان بوده
۵ماه از عروسی مون میشه ۳ماه شوهرم با من بود الان دوماه هست که زندان رفته
من نمیدونم چی کار باید بکنم مامانم میکه باید جداشم یعنی طلاق بگیرم
خودم تو دوراهی موندم لطفا خواهش میکنم کمکم کنید باید چی کار کنم
سلام دوست گرامی
سرگذشت تلخی داشتید و نیاز به تصمیمگیری صحیح درباره زندگیتان دارید. دروغهای متعددی از جانب همسر شنیدید و ازدواجتان نیز به اختیار نبوده است.
اگر خانواده برای طلاق گرفتن از شما حمایت میکنند؛ به مشاوره پیش از طلاق مراجعه کنید تا این تصمیم بررسی شود.
سلام،پسری ۲۰ ساله هستم که به دختری ۲۳ ساله علاقه مند شدم بهش درخواست آشنایی از طریق موبایل دادم اون بعد از چند روز فکر گفت که من قبلا نامزد کرده بودم و بهم خورده و بهم گفت به خاطر اختلاف سنی مون نمی تونم پاسخ مثبت بدم الان ۲ ماه از اون ماجرا گذشته و من اقدامی نکردم چطور می تونم نظرش رو عوض کنم که وارد رابطه آشنایی به من بشه؟
سلام وقتتون بخیر
من دختری کاملا اجتماعی هستم شغل خوبی دارم از لحاظ زیبایی هم متناسبم و از لحاظ خانوادگی هم هیچ مشکلی نداریم فقط یه چیزی هست که همیشه منو میترسونه و اعتمادبنفسمو کم میکنه میدونم گفتنش درست نیست ولی خب حسی که دارمو گفتم..
پدر من از لحاظ جسمانی کمرشون مشکل داره (قوز دارن) و من زمانی که با فردی آشنا میشم نمیدونم چطوری باید مطرح کنم اصلا لازم هست قبل از قرار خانوادگی بگم یا نه بزارم خودشون هروقت اومدن خونمون… واقعا نمیدونم چیکار کنم و توی این مورد احساس ضعف میکنم
دوست عزیز
سلام
قبل از هر چیز تو ذهنتون این سوال رو جواب بدید که چرا اصلا این مساله براتون مهمه و اصلا دغدغه شده؟
درسته که در ازدواج خانواده دو طرف بسیار مهم هستند؛ اما این مساله در مورد شخصیت خانواده و فرهنگشون هست، نه موضوعی که شما مطرح کردید. شما در ازدواج و رابطه عاطفی باید در مورد چیزهایی صحبت کنید که در زندگی مشترکتون تاثیر میگذاره و خب مشکل کمر پدر شما، چه تاثیری ممکنه توی رابطه عاطفی شما داشته باشه؟
اگر پسری نمیتونه این مساله رو بپذیره که شما را پسندیده و قراره با شما زندگی کنه و نه پدرتون، این خودش نشونه خوبی هست برای اینکه بدونید خیلی به پختگی نرسیدند (چون این مساله به هیچ وجه در زندگی شما تاثیرگذار نیست.)
البته اگه خیلی احساس ترس میکنید، میتونید در بین صحبتهاتون، به این موضوع اشاره گذرایی داشته باشید و یا یکبار به بهانهای چند عکس خانوادگی نشون بدید.