رابطه عروس و مادرشوهر یکی از پیچیدهترین روابط انسانی است. از گذشته تا کنون حساسیت زیادی در رابطه عروس با مادرشوهرش وجود داشته است. اگرچه مادرشوهر میتواند برای پسر و عروسش یک حمایتکننده بزرگ باشد اما گاهی دخالتهای مادرشوهر در زندگی زوجهای جوان، برای آنها مشکل ساز میشود. در این مقاله بررسی میکنیم غالبا مادرشوهر و عروس در چه زمینههایی دچار مشکل میشوند. و در ادامه راهکارهای موثر برای بهبود رابطه عروس و مادرشوهر ارائه میدهیم.
غالبا مادرشوهر و عروس در چه زمینههایی دچار مشکل میشوند؟
بعضی از خانمها معتقدند مادرشوهرشان پرتوقع، پررو، حسود و حق به جانب است، برخی میگویند مادرشوهرشان نسبت به آنها بی مهر و بی تفاوت است و برخی هم از کنترل گری و دخالتگری مادرشوهرشان شکایت دارند.
مشکلات عروس و مادر شوهر از جایی آغاز میشود که آنها دربارهی یک مرد دو دیدگاه کاملاً متفاوت داشته باشند. یکی از این زنان مرد مورد توجه را اولین مرد زندگیاش میداند، حال آن که دیگری همواره او را فرزند خود محسوب میکند. مادرشوهر میگوید در طول تمام این سالها مراقبش بودم، عروس دهن به دهن مادرشوهر میگذرد که الان این من هستم که هر روز از او مراقبت میکنم. مادرشوهر مالکانه مدعی میشود، از زمانی که یک کودک خردسال بود تا الان که یک جوان برومند شده است، مانند چشمهایم از او مراقبت کردهام و عروس گارد میگیرد، الان که بزرگ شده است، نیازهایش چندبرابر شده و الان این من هستم که باید نیازهایش را تامین کنم.
اگر شما نیز چنین اختلافهایی با مادرشوهرتان دارید، از خودتان بپرسید که این مادر مهربان چرا اینطور با شما رفتار میکند. درک علت این رفتارها نه تنها آنها را توجیه میکند، بلکه اگر بدانید چرا مادرشوهرتان چنین رفتارهای جبههگیرانهای دارد، بهتر میتوانید با دخالتهای او مقابله کنید.
شاید صمیمیت با مادرشوهر که رفتار مناسبی با شما ندارد و فکر میکنید بدجنس است سخت باشد. اما اگر به جنبه مثبت قضیه توجه داشته باشید، دلیل اصلی دخالتها و حسادت او این است که همسرتان برای او اهمیت زیادی دارد و نگران زندگی شماست. قسمت زیادی از رفتارها و خلقیات آزاردهنده نیز ممکن است به سبب سن بالای افراد و تفاوت نسل باشد، پس سعی کنید با احترام، صبر و عطوفت با او برخورد کنید.
اگر مادر شوهر شما در تصمیم گیریها و امورات زندگیتان دخالت میکند، به نحوه خانه داری شما و تربیت فرزندانتان اعتراض دارد و از نظر شما توقعات و انتظارات او بیجا و غیرمنطقی است، میتوانید برای جلوگیری از دخالتهای او و مواجه شدن با این مشکل راهکارهای زیر را در پیش بگیرید:
دخالت مادرشوهر در تصمیم گیری و امورات زندگی
ممکن است مادرشوهر شما نظرات متعددی برای زندگیتان داشته باشد و توقع داشته باشد شما و همسرتان آن را حتما اجرا کنید. یا شاید او دوست داشته باشد در تصمیمات مهم زندگی شما، مانند زمان بچه دار شدن، شاغل بودن یا نبودن شما و … دخالت کند.
راهکار
ساکت ننشینید، به زبان بیایید و روی حد و مرزهایتان پافشاری کنید. خط قرمزتان را مشخص کنید و به هیچ وجه از آن خط عقبنشینی نکنید. البته منظورمان این نیست که جنگ و دعوا راه بیاندازید، اما باید روی مواضع خود پافشاری کنید. به جای آن که احساسی و هیجانی رفتار کنید و تدافعی برخورد کنید، صرفاً از حق خودتان دفاع کنید. قاطعانه بگویید: “مشخص است که نظر و احساس قوی و محکمی درباره این موضوع دارید، اما من نظر متفاوتی دارم.” یا “خوشحالم که شما در گذشته به این روش نتیجه گرفتهاید، اما من ترجیح میدهم این راه را امتحان کنم.” همچنین بدون هیچ ترس و خجالتی به مادرشوهرتان بگویید که نیاز دارم مدتی با شوهرم تنها باشم.
به مادرشوهرتان اعلام کنید که تصمیمهای شما بهترین نتیجه را برای خانوادهتان رقم میزند. اگر مادرشوهرتان همچنان به دخالتهایش ادامه داد و با سرزنشهای بیموردش کاری کرد که احساس بدی درباره تصمیم خود پیدا کنید، وقت آن است که همسرتان را در جریان بگذارید، از او بخواهید وارد میدان عمل شود و به مادرشوهرتان بگوید که زن و شوهر به اتفاق این انتخاب را کردهاید، چون میدانید که این تصمیم برایتان مناسب است.
دخالت مادر شوهر در برگزاری مراسم
امروز تولد شوهرتان است و شما از مدتها پیش برای یک جشن دونفره عاشقانه برنامه ریزی کرده و تدارک دیدهاید. اینجاست که مادرشوهرتان تلفن میزند و میگوید برای روز تولد پسرش توقع دارد شما همه افراد خانواده شوهری را برای شام به خانه تان دعوت کنید! چطور باید به این توقع مادرشوهر در امورات زندگیتان پاسخ بگوید؟
راهکار
به مصالحه فکر کنید. مادرشوهرتان احتمالاً فهرست بلندبالایی از اسم افرادی دارد که دوست دارد آنها را به مهمانی جشن تولد شوهرتان دعوت کند، اما واقعیت این است که شما فضای کافی برای دعوت کردن این همه مهمان را ندارید یا از دعوت کردن تعداد زیادی مهمان معذب و ناراحت میشوید. به مادرشوهرتان توضیح بدهید که این مهمانی فقط یک دورهمی کوچک است.
به او پیشنهاد کنید که این مهمانی را به روز دیگری موکول خواهید کرد، به یاد داشته باشید نیت او از چنین درخواستی این است که فرزندانش را دور هم جمع کند و شادیها را در کنار هم بگذرانید. پس شما با قبول کردن درخواست او ولی موکول کردن آن به زمان دیگر، به راحتی میتوانید بدون بهم زدن برنامه شخصیتان رضایت او را هم جلب کنید.
دخالت مادرشوهر در نحوه خانه داری
ماشین ظرفشویی پر ظرفهای تمیز است و ظرفهای کثیف صبحانه روی پیشخوان آشپزخانه روی هم تلنبار شده است. کپهی لباسهای شسته شده روی مبل پخش است. درست وقتی که فکر میکنید، دیگر بدتر از این نمیشود، مادرشوهرتان زنگ در را میزند، شتابان وارد خانه میشود و شما را به باد انتقاد میگیرد که چرا خانهتان تمیز و مرتب نیست.
راهکار
تقریبا غیرممکن است که خانه و زندگی شما همیشه کاملا مرتب باشد، مخصوصا اگر فرزند کوچکی هم در خانه داشته باشید. مودبانه از مادرشوهرتان بخواهید که چند ساعت بعد به شما سر بزند، چون الان زمان مناسبی نیست و آمادگی ندارید. یا این که موضوع را به شوخی برگزار کنید، انگار که اصلاً از این انتقادها ناراحت نشدهاید و با خنده بگویید: “هر چقدر هم که خانه را مرتب میکنم، فایده ندارد. شما که پسر و نوههای خودتان را میشناسید.” تصمیم با خودتان است که چند ساعت از روز و چه زمانهایی را به کارهای خانه اختصاص دهید؛ شاید بخواهید خانهداری را به آخر شب موکول کنید تا بتوانید در طول روز کنار فرزندتان باشید. ظرفهای کثیف میتوانند صبر کنند؛ اما بچههایتان صبر نمیکنند تا هر وقت سرتان خلوت شد، بزرگ شوند.
دخالت مادرشوهر در بچه داری و تربیت فرزند
احتمالاً مادرشوهرتان تا الان به وضوح اعلام کرده است که از نحوهی تربیت نوههایش راضی نیست. به احتمال زیاد مادرشوهرتان روشی را که شما برای تربیت، آموزش یا حتی شانه کردن موهای فرزندتان انتخاب کردهاید، نمیپسندد. هیچ چیز به اندازهی زیر سوال بردن تربیت فرزندان باعث عصبانیت و برآشفته شدن مادران نمیشود.
راهکار
از طرح اصلی خود عقبنشینی نکنید و اجازه ندهید که قدرت و اختیارتان در خانهی خودتان زیر سوال برود. اگر به فرزندتان گفتید که کاری را باید انجام دهد، نظارت کنید که حتماً آن کار به روش دلخواهتان انجام شود. مادرشوهرتان را کنار بکشید و به او بگویید که برای تعیین این قوانین دلیل دارید و فرزندانتان با قوانینی که برای خانهتان وضع کردهاید، به خوبی آشنایی دارند. لازم نیست که مادرشوهرتان با شیوهی تربیتی شما موافق باشد، اما باید به نظراتتان احترام بگذارد.
مانع ادامه بحث بشوید. به مادرشوهرتان بگویید که در طرز تربیت بچههایتان جایی برای بحث و گفتگو وجود ندارد. انتخابهای شما و همسرتان درباره شیوهی تربیت فرزندانتان موضوعی است که فقط به خودتان مربوط میشود و در این زمینه اجازهی دخالت را به هیچ کس نمیدهید.
راهکارهای کلی برای بهبود رابطه عروس و مادرشوهر
درادامه به بیان راهکارهای کلی بهبود رابطه عروس و مادرشوهر میپردازیم:
اجازه دهید که مادرشوهرتان مدتی با همسرتان تنها باشد
مادران همواره از این میترسند که مبادا فرزندانشان را بعد از ازدواج کردن از دست بدهند. بسیاری از مادرشوهرها آنقدر که عروسها فکر میکنند، پرتوقع و حسود نیستند. یک بازدید یا تماس تلفنی در هفته کمک موثری به برطرف شدن این ترس میکند. لازم نیست همیشه همسرتان را در این بازدیدهای هفتگی همراهی کنید؛ فقط به همسرتان اختیار بدهید که به مادرش سر بزند و مدتی با او تنها باشد. خودتان میتوانید ماهی یکبار با مادرشوهرتان دیداری تازه کنید تا مادرشوهرتان نیز در این رابطهی جدید احساس امنیت کند.
تلاش خودتان را برای بهبود رابطه انجام دهید
هر رابطه در واقع یک جادهی دوطرفه است. از هر دست بدهیم، از همان دست میگیریم. شاید این جملات کلیشهای به نظرتان بیاید، اما حقیقتی در آنها نهفته است. بنابراین اگر میخواهید رابطهی بهتری با مادرشوهرتان داشته باشید، رفتارتان را تغییر بدهید.
برای مثال اگر نمیخواهید مادرشوهرتان از این که شما دائماً در کنار پسرش هستید، به شما حسودی کند، وقتی مادر و پسر با هم خلوت میکنند، نترسید و برآشفته نشوید. با شروع کردن یک گفتگوی دوستانه دست دوستی را به طرف مادرشوهرتان دراز کنید. برای مثال بگویید: “متوجه شدم که بافتنی را دوست دارید، من دارم اولین شالگردنم را میبافم، شما چه طرحی را پیشنهاد میکنید؟” یا این که درباره کتابی که به تازگی خواندهاید یا فیلمی که دیدهاید، صحبت کنید. به خاطر داشته باشید که مادرها دائماً در حال مراقبت از دیگران هستند و همیشه به دیگران توجه میکنند، بدون آن که کسی به خودشان توجه کند. بنابراین وقتی یک نفر، آن هم عروسشان به آنها توجه میکند، احساس خوبی پیدا میکنند.
با او بیشتر صحبت کنید
مجبور نیستید، عاشق مادرشوهرتان بشوید؛ اما به خاطر شادی همسرتان و حفظ ازدواجتان هم که شده باید سعی کنید، رابطهی متمدنانهای را با مادرشوهرتان برقرار کنید. اگر جو بین شما و مادرشوهرتان متشنج است، از طریق گفتگو و برقراری رابطه میتوانید، جو را آرام کنید. به مادرشوهرتان بگویید: “دوست دارم رابطهی بهتری با شما داشته باشم. فقط به من بگویید که چه کاری میتوانم انجام دهم تا شما با من راحتتر باشید.” با زیر پا گذاشتن غرورتان و پرسیدن چنین سوالی در واقع پرچم سفید صلح را به مادرشوهرتان نشان دادهاید و میتوانید امیدوار باشید که او نیز متقابلاً همین کار را بکند. سعی کنید گوش شنوایی برای شنیدن داستان مادرشوهرتان داشته باشید. وقتی بیطرفانه و بدون قضاوت کردن با مادرشوهرتان صحبت کنید، متوجه میشوید که چه سوءتفاهمهایی بین شما وجود داشته است.
بعد از آن که رابطهی دوستانهای بین شما و مادرشوهرتان شکل گرفت، نگرانیهایتان را به تدریج و به آرامی با او در میان بگذارید. به جای آن که مادرشوهرتان را علیه خودتان بشورانید، سعی کنید او را با خودتان متحد کنید و از دخالتهای مادرشوهرتان به نفع خودتان بهرهبرداری کنید.
احترام و ادب را حفظ کنید
لازم است که گفتگویی صادقانه و شفاف با مادرشوهرتان داشته باشید. اما مراقب لغاتی که انتخاب میکنید و طرز حرف زدنتان باشید. اختلافتان هر چقدر هم که عمیق باشد، نباید از یاد ببرید که این زن شوهرتان را بزرگ کرده است، از شما بزرگتر است و احترام او واجب است.
مادر شوهرتان هر حرفی که زد یا هر کاری که انجام داد، هیچ وقت با مادرشوهرتان بددهنی نکنید یا مثل بچهها با او حرف نزنید. اگر مراقب خودتان باشید و موقرانه رفتار کنید، هیچ کس نمیتواند شما را به زانو دربیاورد. وقتی مادرشوهرتان برای هزارمین بار شما را در جمع تحقیر کرد، این جمله را به خودتان یادآوری کنید. درست است که هرگز نمیتوانید نگرش و طرز فکر دیگران را کنترل کنید، اما مسلماً میتوانید رفتار و طرز فکر خودتان را کنترل کنید.
برای بهبود رابطه مادرشوهر، در زمانهایی به او فرصت دهید با فرزندش خلوت کند، برای بهبود رابطه تلاش کنید و پیش قدم شوید، سعی کنید بیشتر با او صحبت کنید و در صحبتهایتان همیشه احترام و ادب را حفظ کنید.
اگر مادر شوهر شما در زندگیتان دخالت میکند، سعی کنید مرزهای زندگی مشترکتان را قاطعانه مشخص کنید. در عین حال اگر در مواردی امکان مصالحه و سازش وجود دارد، تا حدی که برایتان مقدور است انتظارات و توقعات او را در نظر داشته باشید و رضایتش را جلب کنید. درصورت لزوم از همسرتان بخواهید که برای ارتباط بهتر با مادرشوهر و تعیین مرزهای زندگی مشترک جهت جلوگیری از دخالتهای او به شما کمک کند.
پرسش و پاسخ کوتاه
حدیث جان سلام
این سوال که جای مادر شوهر کجاست به هیچ عنوان جواب مشخصی نداره، در هر خانواده و هر فرهنگی حد و مرزها متفاوت هست، به قول خودتون ممکنه دیگری با این موضوع مشکل نداشته باشه و شخص دیگه براش مساله باشه. مهم اینه که شما و همسرتون حد و مرز و فرهنگ خانوادگی همدیگه رو بشناسید و از هم بخواید این موارد رو توضیح بدید تا در برخوردهاتون دچار مشکل نشید. نکته بعدی اینه که فراموش نکنید همسرتون و شما در برخورد با خانواده هاتون در یک تیم هستید، و نباید به خاطر اعضای خانواده مقابل یکدیگر قرار بگیرید. می تونید حالا که در دوران نامزدی هستید بدون اشاره مستقیم به شخص خاصی مثل مادر شوهرتون، با همسرتون صحبت کنید و تصمیم بگیرید در زندگی مشترک حد و مرزتون در برخود با خانواده چی، در حین این صحبت هم می تونید با احترام احساسات و نظراتتون رو بیان کنید هم نظرات همسرتون رو در این مورد بشنوید و باهم به توافق برسید.
حدیث عزیز سلام
این سوال که جای مادر شوهر کجاست به هیچ عنوان جواب مشخصی نداره، در هر خانواده و هر فرهنگی حد و مرزها متفاوت هست، به قول خودتون ممکنه دیگری با این موضوع مشکل نداشته باشه و شخص دیگه براش مساله باشه. مهم اینه که شما و همسرتون حد و مرز و فرهنگ خانوادگی همدیگه رو بشناسید و از هم بخواید این موارد رو توضیح بدید تا در برخوردهاتون دچار مشکل نشید. نکته بعدی اینه که فراموش نکنید همسرتون و شما در برخورد با خانواده هاتون در یک تیم هستید، و نباید به خاطر اعضای خانواده مقابل یکدیگر قرار بگیرید. می تونید حالا که در دوران نامزدی هستید بدون اشاره مستقیم به شخص خاصی مثل مادر شوهرتون، با همسرتون صحبت کنید و تصمیم بگیرید در زندگی مشترک حد و مرزتون در برخود با خانواده چی، در حین این صحبت هم می تونید با احترام احساسات و نظراتتون رو بیان کنید هم نظرات همسرتون رو در این مورد بشنوید و باهم به توافق برسید.
سلام
مادرشوهرم با ما زندگی میکنه چطور بهش بفهمونم
با ما زندگی نکنه
به شوهرم گفتم میخوام مستقل زندگی کنم
گفت نمیتونه خونه مستقل بگیره
چکار کنم دگه خسته شدم
فاطمه عزیز سلام
در این مورد باید دوستانه با همسرتون صحبت کنید و شرایط رابطه تون رو بسنجید. اگر امکان زندگی مستقل دارید چه مقدماتی لازمه که باید اجرا کنید و اگر چنین شرایطی ندارید چه مشکلاتی در این رابطه وجود داره که باید حل کنید؟ اگر هیچ راهی برای جدا زندگی کردن وجود نداره بهتره همزمان با درک متقابل حد و مرزهایی هم با همکاری همسرتون مشخص کنید که بتونید با مصالحه در کنار هم زندگی کنید.
سلام. من تقریبا یک ماهه نامزد کردم و نامزدم تک پسره… مادرش خیلی زندگی پسرش تحت کنترلشه و نامزدم هم خیلی به حرفاش گوش میده و براش احترام قائله من هیچ مشکلی با این ندارم اتفاقا خیلیم خوبه احترام مادرشو داره ولی چند وقتیه میبینم رفتاراش داره اذیتم میکنه مثلا گیر داده بهم شیرینی نخور نوشابه نخور ضرر داره چرا لباس گرون میگیری من اصلا دیگه جرات ندارم دست کنم چیزی بردارم میترسم یهو دوباره یچیزی بگه یا اینکه تولدش ۲۰روز زودتر از تولد منه میگه باید برا من و عروسم باهم تولد بگیرین اخه من تازه نامزد کردم شاید نامزدم بخواد منو سوپرایز کنه یا یه تولد خفن برام بگیره دوست دارم از همین اول بدونم چجوری رفتار کنم ک چند مدت دیگه کارمون به دعوا نکشه و من اصلا تاحالا بی احترامی نکردم بهشون و همیشه فقط با خنده جوابشونو دادم لطفا کمکم کنید چیکار کنم حتی نامزدم خونمون هم میخواد بیاد قبلش ب مامانش میگه
دوست عزیزم سلام
پیشنهاد می کنم مقالات جلوگیری از دخالت مادرشوهر در زندگی (رابطه عروس با مادرشوهر) و شوهر بچه ننه و وابسته به مادر ( با مرد لوس و مامانی چه کنم؟) رو بخونی و اگر باز سوالی داشتی بپرسی.
سلام دوست گرامی
روایت تلخی را بیان کردید و مطمئناً شرایط خوبی ندارید.
به چند نکته مهم اشاره کردید: نیاز همه اطرافیان به تایید مادرشوهرتان که به معنی وابستگی بیش از حد آنها است و هنوز استقلال و بلوغ فکری پیدا نکردهاند.
این مساله دقیقا برخلاف نیاز طبیعی هر فرد جدیدی است که وارد خانواده او میشود. یعنی شما نیاز به استقلال دارید اما همسرتان این نیاز را نمیپذیرد.
گفتید همسرتان قصد مهاجرت دارد، شما با این مساله موافق هستید؟ یا این یک تصمیم یک طرفه است؟
چه تلاشی برای بهبود این وضعیت کردهاید؟ تا به حال به زوجدرمانگر مراجعه کردهاید؟ این روایت از دید شماست و زوجدرمانگر روایت همسرتان را نیز میشنود تا به هردوی شما شیوه تعامل صحیح و با احترام با مادرشوهر را یاد بگیرید و در عین حال مستقل باشید.
با سلام.من مدت ۴۰ روزه که زایمان کردم . و متاسفانه مادر شوهرم انقدر تیکه و کنایه به من انداختن که فردای روز زایمان یه دعوای اساسی تو بیمارستان راه افتاد و همسرم طرف مادر شون رو گرفتن و اصلا از کنایه ها و رفتارای ز شت مادر ش با من در اون حال و وضع، ناراحت نبودن که هیچ تازه منو مقصر میدونستن.واین باعث شد من نتونم تحمل کنم و متاسفانه بچه رو گذا شتم تو بیمارستان و باخانوادم بر گشتم خونه. تا اونروز انقدر از مادر شوهرم متنفر نبودم چون علنا میدیدم که داره رابطه من و شوهرمو به هم میزنه وچون شوهرم علاقه خاصی به مادر ش داره و احترام بی ش از حد ش ،نمیتونه از من در مقابل ش دفاع کنه.الان ررابژمون خیلی افتضاحه چون دعوای خانواد گ ی اتفاق افتاده و حرفهای رکیکی به خانواده من زده شده. خیلی حالم بده و از اینکه عروس همچین خانواده ای شدم احساس حقارت و نا امنی میکنم و دائم به طلاق فکر میکنم.چون بهترین روزم ب کامم تلخ شد و شوهرم این اجازه رو به مادر ش داد. با یه بچه رو دستم نمیدونم چکار کنم؟ مادر شوهرم به بچه من به عنوان آتو نگاه میکنه و با اون منو تهدید میکنه
دوست گرامی سلام
شما اشاره ای به رابطه خودتان و همسرتان نکرده اید و اینکه یای غیر از دخالت های مادرشوهرتان با همسرتان مشکلی دارید؟
و با توجه به اینکه بچه دار شدید در چه سطح عاطفی و ارتباطی هستید و قبل از این مشکل چه برنامه ای برای آینده داشتید؟
بهرحال شما اکنون یک مادر هستید که جدا از نقش خودتان و همسر بودن باید به کودکتان هم فکر کنید.مطمئنا این دخالت مادر همسرتان دفعه اول نبوده که برای شما جدید و عجیب باشد و طبق صحبت های شما،قبلا هم این موارد بوده و همسرتان با توجه به علاقه به مادرشان ،نمیتوانند شکایتی کنند.
دوست خوبم بهتر است بدون فکر به طلاق فبه فکر بهبود و ترمیم رابطه خودتان با همسرتان باشید و اختلاف شما و مادر شوهرتان نباید باعث فاصله بین شما و شوهرتان و فرزندتان شود. تا جایی که به شما مربوط می شود، از هر رفتاری که این فاصله را ایجاد میکند پرهیز کنید.
به احساسات منفی اهمیت ندهید و حضور کودکتان را شروعی برای فراموشی رابطه و تجربه تلختان بگذارید .به زندگیتان برگردید و بدون جبهه گیری و صحبت از مشکلات و رابطه بدتان با همسرتان،سعی کنید مدیریت درست رابطه را در دست بگیرید.
اکنون که لحظه زیبا شذن مادر و پدر شدن است را با اختلافات و احساسات منفی نابود نکنید .همسر شما هم باید مدیریت زندگی مشترک را یاد بگیرند واین نیاز به زمان دارد. مطمئنا با پدر شدن،قدرت کنترل بهتری خواهند یافت .لازم نیست عاشق مادرشوهرتان شوید اما بخاطر همسر و فرزندتان ظاهرسازی کنید و صبور باشید .