متاسفانه امروزه شاهد روابطی هستیم که چهارچوبهایشان از حالت سالم و نرمالی که پذیرفته شده باشد خارج شده است. بارها تاکید کردهایم که تعهد، شیشه عمر یک رابطه امن و سالم است و هیچ توجیهی برای شکستن آن وجود ندارد. اما اگر در یک رابطه سه نفره باشید که بخواهید آن را ترمیم کنید و از نو شروعش کنید چطور باید قدم بردارید؟ نفر سوم را چطور باید از رابطه خارج کنید و آیا حذف نفر سوم برای امن کردن رابطه کافی است؟ مقاله را بخوانید تا جواب سوالاتتان را بگیرید.
منظورمان از نفر سوم کیست؟
وقتی دو نفر با یکدیگر در رابطه عاطفی هستند و قرار است نسبت به یکدیگر متعهد باشند، رابطه با هر فرد دیگری، چه به صورت عاطفی، چه به صورت مجازی و چه به صورت جنسی خیانت به حساب میآید. هر کدام از این دو نفر با فرد دیگری باشند، آن فرد نفر سوم رابطه به شمار میآید. فرقی ندارد این فرد از رابطه شما و شریک عاطفیتان باخبر باشد یا نه، به هر حال شریک عاطفیتان مرتکب خیانت شده است و فرد دیگری را وارد حریم عاطفی یا جنسی خودش کرده است در صورتی که به شما متعهد بود این کار را نکند.
آیا نفر سوم مقصر بی تعهدی شریک عاطفیتان است؟
به هیچ وجه! حتما این جملات را درباره نفر سوم زیاد شنیدهاید “خیلی کارش رو خوب بلده”، “واقعا جادوگره، جادو جمبل کرده”، “کارش همینه” و … . فرقی ندارد نفر سوم جادوگر باشد یا یک فرد عادی! این شریک عاطفی شماست که پایش لغزیده است و این موضوع باید بررسی شود نه مهارت نفر سوم در وارد شدن به یک رابطه! برای حذف نفر سوم از رابطهتان نیز دقیقا باید روی رابطه خودتان و شریک عاطفیتان کار کنید.
باید دلمان برای نفر سوم بسوزد؟
در چنین شرایطی باید بلدانید شما نه ناجی هستید، نه ظالم نه مظلوم! شما فردی هستید که در یک رابطه عاطفی بودید و حالا شریک عاطفیتان به شما خیانت کرده است. این خیانت همانطور که گفتیم به نفر سوم ربطی ندارد و شما و شریک عاطفیتانت باید این موضوع را حل کنید. تا روشن نشدن ابعاد ماجرا، و تا زمانی که نسبت به این مضووع هیجانی رفتار میکنید و هنوز قدرت مدیریت افکار و احساساتتان را ندارید در هیچ نقشی فرو نروید، به خصوص نقش قربانی. نه برای خودتان باید دلسوزی کنید نه شریک عاطفی نه نفر سوم. حل این ماجرا نیاز به منطق و درایت دارد نه رفتارهای هیجانی مانند دلسوزی یا انتقام.
چطور نفر سوم را از رابطه حذف کنیم؟
قبل از هرچیز مطمئن شوید خودتان نفر سوم نیستید!
متاسفانه در خیلی از موارد شاهد آن هستیم که فرد با آگاهی وارد یک زندگی یا یک رابطه دو نفره شده است و آن را حق خود میداند! ورود به زندگی یک فرد متاهل با این بهانه که خودشان زندگی خوبی ندارند، با زنش مشکل دارند، شوهرش معتاد است و … این حق را به شما نمیدهد که صاحب یک رابطه شوید! اگر شما نفر سوم رابطه هستید، باید بدانید که مثل هر انسان دیگری حق دارید یک رابطه امن و سالم داشته باشید، دوست داشته شوید و مورد احترام واقع شوید. چنین رابطهای را با فردی که به شریک عاطفیاش خیانت کرده است معمولا به دست نمیآورید زیرا باید ریسه خیانت این فرد بررسی شود! آیا او گرفتار تله و طرحواره خاصی است؟ آیا قابل اعتماد خواهد بود؟ آیا در رابطه با شما متعهد میماند؟ اما قبل از رسیدن به جحواب این سوالها باید روی خودتان کار کنید! شما چرا یک چنین رابطه مثلثی را حق خود میدانید؟ قبل از هر اقدامی حتما این موضوع را در خودتان ریشه یابی کنید.
روی خودتان و شریک عاطفیتان متمرکز باشید
همانطور که پیشتر توضیح دادیم نفر سوم هرکه باشد و هرچه باشد این رابطه شما و شریک عاطفیتان است که نیاز به ترمیم و بهبود و ریشهیابی مشکلات دارد. این مشکلات شخصی شما و شریک عاطفیتان است که رابطهتان را به این مرحله رسانده است. بنابراین کنجکاوی درباره نفر سوم، یا سعی در صحبت کردن با او یا تهدید کردنش یک رفتار هیجانی است که اصل مشکل شما را حل نمیکند. مثلا اگر شریک عاطفی شما مشکل تنوع طلبی داسته باشد بود و نبود نفر سوم دردی از شما دوا نمیکند چون با حذفش بعد از مدتی بازهم شریک عاطفی شما فیلش یاد هندوستان میکند! متاسفانه برخی افراد همه تمرکزشان را روی نفر سوم میگذارند در حالی که مشکل از جای دیگری آب میخورد. درک میکنیم که ممکن است نسبت به او کنجکاو باشید اما این کنجکاوی تنها باعث بروز هیجانات و احساسات منفی در شما میشود و شروع تفکر منطقی و تصمیم منطقی و اصولی را عقب میاندازد.
چرا این رابطه را میخواهید؟
برخی افراد وقتی درگیر چنین ماجرایی میشوند بدون لحظهای مکث شروع به جنگیدن با نفر سوم میکنند و حس میکنند باید در این چنگ پیروز شوند. یک لحظه دست نگه دارید. آیا شما واقعا این رابطه را میخواهید؟ یا فقط به دنبال پیروزی هستید؟ آیا این رابطه برای شما مفید است یا فقط میخواهید از شکست فرار کنید؟ آیا مصلحتی مانند وجود فرزندان و … برای ماندن در این رابطه سمی دارید یا تنها به دنبال از پا درآوردن حریف هستید؟ متاسفانه مراجعانی داریم که حتی قبل از فهمیدن ماجرا، خودشان قصد تمام کردن رابطه را داشتند اما به محض اینکه متوجه خیانت شریک عاطفیشان میشوند نسبت به حفظ این رابطه حریص میشوند! قبل از هر اقدامی مطمئن شوید خود را گرفتار چنین بازی نمیکنید.
امید به تغییر شرایط بدون تلاش برای تغییر
میخواهیم شما را با چند شعار بسیار سمی آشنا کنیم: “کسی که رفته اگه مال تو باشه برمیگرده”، “خودش پشیمون میشه برمیگرده”، “اینطوری قدرت رو بیشتر میدونه”، “اون رابطه عشق توش نیست هوسه، هوسش بخوابه برمیگرده” و … وجه اشتراک این جملات تاکید روی برگشتن طرف مقابل است در صورتی که موضوع فقط برگشتن او نیست! اگر این ماجرا را ریشه یابی نکنید این برگشتن احتمالا بار هم با رفتن و خیانت همراه میشود. شما یک رابطه رفت و برگشتی نمیخواهید یک رابطه امن میخواهید که بتوانید به آن اعتماد کنید! پس امیدوار به برگشت او نباشید، امیدوار باشید که بتوانید این موضوع را ریشه یابی کنید، سهمتان را از مشکل دریابید و رفع کنید و در نهایت از روی درایت و منطق تصمیم بگیرید که رابطه را میخواهید یا خیر نه ضعف و وابستگی.
عزت نفس خود را حفظ کنید
متاسفانه خیلی از افراد بعد از خیانت دیدن عزت نفس خود را نشانه میروند و تصور میکنند نقص از خودشان است که گرفتار چنین شرایطی شدهاند. بیایید موضوع را طور دیگر نگاه کنید. اگر واقعا در خود نقص میبینید و احساس میکنید نقاط ضعفی دارید که منجر به این اوضاع شده است چرا ابتدا آن نقاط ضعف را برطرف نمیکنید؟ مثلا اگر تصور میکنید شریک عاطفیتان به خاطر پرخاشگری یا وسواستان از شما دور شده است چرا به جای به دست گرفتن کاسه چه کنم چه کنم ابتدا نقطه ضعفتان را برطرف نمیکنید؟ این توصیه به هیچ عنوان به این علت نیست که طرف مقابل حق دارد به خاطر نقاط ضعفتان به شما خیانت کند، به هیچ وجه! خیانت چنین توجیهی ندارد. توصیه و تاکید ما روی برطرف کردن نقاط ضعفتان به این دلیل است که اولا در جهت رشد خودتان است دوما خیلی اوقات با برطرف شدن نقاط ضعفتان مانند وابستگی، چسبندگی و … خودتان دیگر یک رابطه سمی را نمیخواهید! از طرف دیگر هرچقدر بیشتر روی شخصیتتان کار کنید و عزت نفستان بالاتر رود انتخابهای بیشتری برای داشتن یک رابطه امن و سالم خواهید داشت.
رفتار هیجانی ممنوع!
مطمئن باشید هیچ کس به اندازه یک روانشناس رفتارهای هیجانی شما را درک نمیکند و هرگز بابت این رفتارها نه سرزنشتان میکند نه قضاوت و حالا همین روانشناس دارد به شما میگوید رفتارها و عکسالعملهای هیجانی برای شما سم است! اگر امیدی به بهبود رابطهتان باشد رفتارهای هیجانی میتواند پلهای پشت سر رابطهتان را خراب کند. پس دست نگه دارید، برای اقدام دیر نمیشود! این اتفاق یک شبه نیفتاده است که در یک لحظه و با یک رفتار بخواهید درستش کنید. پست اجازه دهید همه راهها و سود و زیانش را بررسی کنید.
ایجاد حس ترحم، تهدید و زور چه دردی از شما دوا میکند؟
برخی افراد بعد از اینکه متوجه میشوند نفر سومی در رابطهشان است برای برگرداندن شریک عاطفیشان شروع به ایجاد حس ترحم در او میکنند. جملاتی مانند “من 3 ساله به پای تو نشستم”، ” من با خوب و بدت ساختم” ” خیلی بی معرفتی” و … را شریک عاطفیتان وقتی خیانت میکرد نیز میدانست و یادآوری شما چیزی را برنمیگرداند تنها به صورت موقت ممکن است او را شرمنده کند! تهدید و زور هم همینطور. تهدید و زوری چیزی را که به شما برمیگرداند همانی نیست که میخواهید! شما برای داشتن شریک عاطفیتان نیاز به حل مساله بینتان دارید وگرنه هرکسی را با دست و پای بسته میتوان نزد شما آورد!
از هیچ نفر سومی به جزء مشاور کمک نگیرید
این موضوع بین شما و شریک عاطفیتان است و اگر بخواهید به او بازگردید لزومی ندارد هیچ کس از جزئیات رابطهتان باخبر باشد. به خصوص اگر او همسرتان است یادتان باشد پدر یا مادر فرزندتان است! حفظ آبروی او حفظ آبروی خانواده شماست! پس لزومی ندارد موضوع را جار بزنید و اگر کمک میخواهید اجازه دهید این کم را فردی به شما دهد که ابعاد این ماجرا را میشناسد، از علم استفاده میکند نه تجربیات شخصیاش و از همه مهمتر امانت دار راز شماست.
پرسش و پاسخ کوتاه