شما مشکلات رابطه، زندگی، کار، تحصیلات و امور روزانهتان را چطور حل و فصل میکنید؟ اولین تصمیمی که به ذهنتان میرسد به اجرا میگذارید یا دربارهاش فکر میکنید؟ دیگران چقدر روی تصمیمی برای حل مشکلاتتان دخیل هستند؟ چقدر از تجربیات گذشتهتان استفاده میکنید؟ هیجان قدرت بیشتری در تصمیمات شما دارد یا منطق؟ شاید تا به حال به این سوالات فکر نکرده باشید شاید هم فکر کردید و تصمیم گرفتید در مواجه با مشکلات زندگی منطقی عمل کنید اما باز زور احساسات و هیجانات بیشتر بوده و باعث شده تصمیماتی بگیرید که بعدا از انجامش پشیمان شدهاید. با یاد گرفتن اصول حل مساله و تعارض قدرت منطق شما بالاتر میرود و تصمیمات درستتری برای مواجه با مشکلات میگیرید. این مقاله قصد دارد مهارت حل مساله را به مشا آموزش دهد.
حل مساله چیست؟
مهارت حل مساله به زبان ساده یعنی فرآیندی که به شما کمک کند تصمیماتتان را طوری بگیرید که سازگار با خودتان، محیط و شرایط شما باشد تا بتوانید مسیری را انتخاب کنید که بیشترین سود را برای شما دارد و از شما و منافعتان بدون آسیب رساندن به دیگران حمایت کند. به زبان روانشناسی، حل مساله فرآیندی است که شما آگاهانه انتخاب میکنید تا با یک مسیر منطقی به هدفتان برسید و چالشها را با پیشبینی آینده آن حل کنید.
آیا در مهارت حل مساله باید هیجاناتمان را کنار بگذاریم؟
البته که خیر! انسانی بدون هیجان و احساس وجود ندارد. وقتی میگوییم فرآیند حل مساله منطقی است منظورمان این نیست که برای پیدا کردن راه درست باید احساسات و هیجاناتتان را سرکوب کنید! به هیچ وجه، اتفاقا مهارت حل مساله به شما کمک میکند بتوانید هیجاناتتان را مدیریت کنید و از راه صحیح آن را ابراز کنید و در عین حال مسیری که به صلاحتان هست را انتخاب کنید تا در زمان کمتر و با صرف هزینه روانی کمتر از موانعتان بگذرید.
مراحل مهارت حل مساله
همان طور که گفتیم حل مساله یک فرآیند است و باید مراحل آن را طی کنید. در مواجه با هر مشکل این مراحل باید انجام شود:
مرحله 1: خود مساله را بفهمید! صورت مساله خیلی مهم است
تا زمانی که نتوانید مساله را خوب متوجه شوید نمیتوانید حلش کنید، شاید تصور کنید این راحتترین مرحله است اما برعکس، این اساسیترین مرحله مهارت حل مساله است زیرا ما مشکلات را از دید خودمان میبینیم به همین دلیل خیلی اوقات متوجه اصل مشکل نمیشویم. به عنوان مثال وقتی یک مرد، مشکلش غرغرو بودن زنش است شاید برای حل مشکل تصور کند صورت مساله این است:” یک زن غرغرو دارم، چه باید بکنم؟” اما مساله اصلی شاید این باشد که همسرش از بی توجهی او گله دارد پس مساله به این عبارت تغییر پیدا میکند:” چرا نمیتوانم به زنم توجه لازم را نشان دهد؟” میبینید که درست متوجه نشدن مساله مسیر حل آن را به طور کلی تغییر میدهد. برای اینکه بتوانید مساله را درست متوجه شوید نکات زیر را در نظر بگیرید:
- فقط به دیدگاه خودتان اکتفا نکنید و سعی کنید با چند فرد امین مشورت کنید
- خود را جای بقیه اعضایی که درگیر این مساله هستند بگذارید و سعی کنید مساله را از دید آنها ببینید
- تعصب و سوگیری نداشته باشید
- اگر مساله پیچیده است آن را به قسمتهای کوچکتر تقسیم کنید و یک مساله بزرگ را به چند مساله کوچک خرد کنید تا هر کدام را جداگانه حل کنید
- به دانش و دانستههای خود اعتماد بیش از اندازه نداشته باشید
مرحله 2: جمع آوری اطلاعات و راهحلها
در این مرحله باید هرچه راه حل به ذهنتان میرسد را در نظر بگیرید و روی یک برگه بنویسید. جلوی ذهنتان را نگیرید، اجازه دهید هر راه حلی هرچقدر خنده دار و نشدنی هم که به ذهنتان میآید در نظر بگیرید، به این مرحله بارش فکری هم میگویند، شما نمیتوانید جلوی قطرههای باران را بگیرید و به بعضی از آنها اجازه ورود ندهید، پس جلوی قطرات راه حلهایی که به ذهنتان میرسد را نیز نگیرید! سعی کنید حداقل 10 راه حل بنویسید، عجله نداشته باشید، فکر کنید به ذهنتان اجازه دهید هرچقدر دلش میخواد فکر کند.
مرحله 3: ارزیابی راهحلها و حذف راهحلهای ناکارآمد
در این مرحله باید راهحلهایی که در مرحله قبل به ذهنتان رسیده ارزیابی کنید و آنهایی که نشدنی هستند را حذف کنید. به همین دلیل بود که در مرحله پیش تاکید داشتیم جلوی افکارتان را نگیرید و اجازه دهید ذهنتان خلاق باشد. سعی کنید گزینهها را به صورت منطقی حذف کنید و مطمئن شوید راه به جایی نمیبرد آن را به دلیل سختی حذف نکنید. سپس راهحلهای باقی مانده را الویت بندی و شماره گذاری کنید. میتوانید از آسانترین و شدنی ترین راه شروع کنید و به آن شماره 1 را بدهید و بعدیها به همین ترتیب شماره میگیرند. مهم نیست 2 راهحل داشته باشید یا 20 راهحل قرار است از شماره 1 شروع کنید و به اجرا درآوریدش تا به نتیجه برسید، اگر راه حل 1 نشد سراغ راه حل بعدی میروید. در ادامه چگونگیاش را شرح دادهایم.
مرحله 3: بررسی امکانات و تجهیزات
در این مرحله، باید تمام مواردی که لازم است تا گزینههای بالا را عملی کنید بنویسید. چه چیزهایی لازم است داشته باشید، چه مدت زمانی لازم است صبر کنید؟ به چه کسانی باید ارتباط برقرار کنید؟ چه مدت زمانی را برای اجرای این راخه حل پیشبینی میکنید و … شاید در این مرحله متوجه شوید الویت بندی راهحلهایتان را باید تغییر دهید، هیچ اشکالی ندارد، در هر مرحله از مهارت حل مساله ممکن است بخواهید راهحلهای انتخابی را جابجا یا حتی حذف کنید، از هیچ خلاقیتی دریغ نکنید. بعد از بررسی ملزومات کا و آماده سازیش به مرحله بعد بروید. توجه اشته باشید این مراحل ممکن است در یک ساعت اتفاق بیفتد یا چندین روز! گاهی ملزومات یک راه حل زمان است! باید صبر کنید تا عملی شود پس عجلهای نداشته باشید!
مرحله 4: وقت عمل!
هم راهحلها را در دست دارید هم امکاناتی که لازم است را مهیا کردید. حالا وقت عمل کردن است، قدم شروع را مشخص کردید و باید برش دارید وگرنه تمام مراحل بالا بیفایده خواهد بود! اگر یک راهحل را تا انتها رفتید و نتیجه نداشت فراموش نکنید که شما یک لیست راه حل دارید، سراغ بعدی بروید! متوقف نشوید.
چرا برخی افراد در حل مساله شکست میخورند
عجله دارند!
برخی افراد میدانند راه درست چیست اما چون برای اقدام عجله دارند راه دیگری برمیگزینند! برخی دیگر دنبال راهحلهای یک شبه و سریع هستند و نمیتوانند با درایت مدیریت شرایط را بر عهده بگیرند! برخی افراد سودهای زود به دست آمده کوتاه را به سودهای بزرگ اما دور از دسترس تر ترجیح میدهند. مانند دانش آموزی که تاب ندارد تلاش کند تا یک سال بعد در کنکور نتیجه درخشان بگیرد در عوض پاداش یک مهمانی یا دورهمی با دوستان را که در عرض چند ساعت در دسترسش است ترجیح میدهد.
خود را منطقی میدانند
منطق یک امر نسبی است! این که یک فرد میتواند هیجاناتش را کنترل کند و با منطق تصمیم بگیرد دلیل بر صحیح بودن صد در صدی آن تصمیم نیست. یک تصمیم زمانی منطقی است که منجر به یک نتیجه هدفمهند، سازگار و هنجار باشد که تا جای ممکن به خودتان و دیگران آسیبی نرساند. زمانی که تصمیم خودتان را منطقی میدانید چشمتان روی خیلی از ابعاد ماجرا میبندید، این موضوع به خصوص در زندگی مشترک بسیار اهمیت دارد چرا که همیشه منطق دو نفر و افکار و خواستههایشان یکی نیست!
طرف مقابل را در نظر نمیگیرند
شما ممکن است برای خودتان تمام مراحل حل مساله را بدون نقص پیش ببرید و وقتی به مرحله اجرا برسید شخص یا اشخاصی که در مساله شما دخیل هستند آن را نپذیرند و برای شما تبدیل به یک مانع جدید شوند! تا زمانی که مساله شما با دیگران مشترک است ناچارید او و منافع او را نیز در نظر بگیرید. این موضوع به خصوص در رابطه عاطفی اهمیتی دو چندانی دارد زیرا هر یک از شما مسئول مراقبت از عواطف و احساسات یکدیگر هستید. بنابراین در نظر گرفتن شرایط دیگران در حل مساله یکی از نکات بسیار مهمی است که متاسفانه خیلی از افراد آن را رعایت نمیکنند و در حل مساله شکست میخورند.
از تجربیات گذشته خود و دیگران درس نمیگیرند
انسان آمیخته تجربیات خودش و دیگران است. اگر تجربه ما و. اطرافیانمان در حافظه ما ثبت نمیشد هر روز صبح که از خواب بیدار میشدیم مانند یک نوزاد تازه متولد شده بودیم که هیچ از جهان نمیداند! نباید این تجربیات را محدود به دانستههای کلیتان بکنید. امروزه دانش آنقدر پیشرفت کرده است که ناچار نباشید به وسیله آزمون و خطا تصمیمات مهم زندگیتان را پیش ببرید! دانش خود را در اموری که با آن درگیر هستید بالا ببرید، میتوانید مشورت بگیرید البته نه با افرادی که دانششان هم سطح شماست، در دنیای امروز برای هر امری متخصصی وجود دارد که به راحتی میتوانید از اطلاعاتش استفاده کنید. همچنین از تجربیات گذشته خود عبرت بگیرید! اگر یک راه را بارها و بارها امتحان کردهاید و نتیجهای نداشته است امتحان کردن دوبارهاش منطقی نیست!
اصرار بر راه حل اول
یکی از مهمترین دلایل شکست در مهارت حل مساله این است که وقتی فرد راه حلی به ذهنش میرسد روی آن اصرار دارد و ذهنش را میبندد! به هیچ عنوان به راه حل اولیه اکتفا نکنید، حتی اگر این راه حل یک راه حل ممکن و شدنی باشد، ممکن است راههای آسانتر دیگری نیز وجود داشته باشد که شما را به همین نتیجه برساند! پس عجلهای نداشته باشید، راه اول مال شماست و به قول معروف از دستتان فرار نمیکند! پس ذهنتان را باز بگذارید و اجازه دهید همان طور که توضیح دادیم بارش فکری کار خودش را بکند.
شروع حل مساله در زمان و مکان نامناسب
حل مساله یک مهارت است که باید در زمان و مکان کناسب و با آمادگی روحی و ذهنی شما انجام گیرد. نمیتوانید وقتی عصبانی هستید یا وسط یک جلسه مهم به مشکلتان فکر کنید! وقتی حالت هیجانی دارید مطمئن باشید راهحلهایی که به ذهنتان میرسد نیز از درصد منطق پایینی برخوردار است! حتی اگر درگیر هیجان مثبت باشید. حتما تا به حال شنیدهاید که میگویند:” فلانی جو گیر شد و یه چیزی گفت”. این عبارت یعنی فردی در اوج هیجان تصمیم گیری کرده است! اجازه دهید برای حل مشکلتان در یک محیط آرام قرار داشته باشید، حالتان خوب بشد، خواب کافی داشته باشید و مطمئن شوید هیجاناتتان تحت مدیرتتان است!
پرسش و پاسخ کوتاه