چی کار کنم دنبالم بیاد

چیکار کنم خودش بیاد دنبالم

تاریخ آخرین بروزرسانی :

اشتراک گذاری

فیسبوک
تلگرام
توییتر
واتساپ

در کدام زمینه می‌تونیم کمکتون کنیم؟

رزرو نوبت مشاوره

مشاوره روانشناسی برای

ایرانیان خارج از کشور

مشاوره

02122024728
رزرو نوبت

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید

عضویت در خبرنامه

چیکار کنم خودش بیاد دنبالم

اولین قدم برای بازگرداندن


اولین قدم برای برگرداندن عشق اینه که اعتماد به نفس داشته باشین و سعی کنین شاد باشین. باید روی خودتون کار کنین و اعتماد به نفستون رو تقویت کنین. این چند راه، به شما کمک میکنه تا شادتر و با اعتماد به نفس تر باشین. مطمئن باشین که با این کارها، جذاب تر میشین و خودش دلش براتون تنگ میشه و التماس میکنه که برگرده.

زمانی رو به ناراحت بودن اختصاص بدین

بعد از تموم کردن رابطه، حتما احساس ناراحتی و غم می کنین، برای خودتون افسوس می خورین و شاید اشتها نداشته باشین چیزی بخورین، شاید بیشتر از حد معمول بخوابین یا برعکس، نتونین بخوابین. این‌ها طبیعی هستن اما سعی کنین در طول روز کاری کنین که نسبت به خودتون احساس خوبی داشته باشین.

یادداشت کنین

یادداشت کردن عواطف و احساسات، به شما کمک میکنه که بتونین با احساساتتون کنار بیاین. یادداشت کردن، یه روش درمانی است و کمک میکنه که خودتون رو از نو بسازین. با این کار، احساساتتون را روی کاغذ میارین تا از عذاب نگه داشتن اونها در خودتون، راحت بشین.

با دوستانتون بیرون برین

با کسانی که دوستشون دارین، بیرون برین و لحظات خوشی را بگذرونین. دوستان و خانواده تون، کسانی هستن که همیشه در کنارتون هستن و به شما عشق می ورزن.

مدیتیشن کنین

خودتون رو رها کنین. به خودتون افتخار کنین و بدونین که چقدر باارزش هستین. نیازمند بودن از عدم اطمینان به خود میاد. پس خودتون رو همینطور که هستین قبول کنین و با اعتماد به نفس باشین. باور داشته باشین که هیچ چیزی نمیتونه از ارزش شما کم کنه. اگه با انجام دادن کارهای مورد علاقه تون به خودتون آرامش بدنین، کمتر ناراحت خواهید شد.

  حذف نفر سوم از رابطه

خودتون رو قایم و زندانی نکنین

طبیعیه که ناراحت و غمگین باشین و بخواین بیشتر خونه باشین تا با احساساتتون کنار بیاین اما اشتباهه که تمام روز خودتون رو زندانی کنین. حتی با فرض اینکه، عشق قبلیتون بخواد برگرده، اصلا نمیتونه با آدمی باشه که با هر چیزی زود ناراحت و افسرده میشه.

روی خودتون کار کنین

فقط آرایش کردن، کافی نیست. مهارت های جدید یاد بگیرین، ورزش کنین و کارهایی که دوست دارین انجام بدین تا از روال خسته کننده‌ی قبلی، بیرون بیاین. وقتی پیشرفت کنین، برای عشق قبلی تون جذابتر خواهید شد و به زودی او از شما برای دادن شانسی دیگر، خواهش خواهد کرد.

به بهترین شکل ممکن، زندگی کنین

از زندگیتون لذت ببرین. کارهایی رو انجام بدین که دوست دارین. نذارین عشق تون احساس کنه که بدون او، زندگی تون مختل شده. همیشه کاری برای انجام دادن، در نظر بگیرین. این کار هم نشون میده که خودتون هم به تنهایی میتونین زندگی کنین و نیازمند او نیستین و هم شما رو خوشحال میکنه و باعث میشه از دوری او خیلی ناراحت نشین و احساس ارزشمند بودن داشته باشین.

اشتراک گذاری مقاله

فیسبوک
تلگرام
توییتر
واتساپ

در کدام زمینه می‌تونیم کمکتون کنیم؟

رزرو نوبت مشاوره

مشاوره روانشناسی برای

ایرانیان خارج از کشور

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید

عضویت در خبرنامه

پرسش و پاسخ کوتاه

برای پرسش و پاسخ کوتاه سوال خود را از طریق فرم زیر مطرح کنید. پاسخ، زیر این مقاله در سایت منتشر می شود و به ایمیلتان هم ارسال خواهد شد. برای گرفتن نوبت و مشاهده شرایط مشاوره و گفتگوی آنلاین یا تلفنی با مشاورین روانشناس رادیو عشق اینجا کلیک کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

  • آیدای عزیز سلام
    سوال شما خیلی کلی هست عزیز دل، اینکه شما چند سالتونه، ایشون چند سالشه، کار و تحصیلاتتون چیه و منظورتون از اینکه کاری کرد وابسته بشید چیه در جواب دادن به شما اهمیت داره. لطفا سوالتان را با جزئیات بیشتری برای ما ارسال کنید

  • مهسای عزیز سلام
    تا زمانی که شما ریشه مشکلات را پیدا و برطرف نکنید نمی‌توانید چیزی را تغییر دهید. با توجه به توضیحاتتان تصور نمی‌کنم شوهرتان راضی شود برای پیدا کردن این ریشه به شما کمک کند، پس توصیه می‌کنم کار را روی خودتان شروع کنید! باید کشف کنید این وابستگی ناسالم و باج دهی عاطفی از کجا امده است و آن را رفع کنید، تا زمانی که چنین وابستگی با شماست رابطه سالمی نخواهید داشت. پس حتما از مشاور کمک بگیرید.

  • مهسای عزیزم سلام
    تا زمانی که شما ریشه مشکلات را پیدا و برطرف نکنید نمی‌توانید چیزی را تغییر دهید. با توجه به توضیحاتتان تصور نمی‌کنم شوهرتان راضی شود برای پیدا کردن این ریشه به شما کمک کند، پس توصیه می‌کنم کار را روی خودتان شروع کنید! باید کشف کنید این وابستگی ناسالم و باج دهی عاطفی از کجا امده است و آن را رفع کنید، تا زمانی که چنین وابستگی با شماست رابطه سالمی نخواهید داشت. پس حتما از مشاور کمک بگیرید.

  • سلام سه سال که باهاشون دوستم کلا سه مرتبطه قهر کردیم بعد چند روز اشتی کردیم همیشه این اقا میاد پیش قدم میشه چون‌مقصر.الان شیش روز نیامده خیلی نگرانم تحمل ۲۱ روز دوره ممنوع تماس ندارم میترسم برنگرده جون همیشه چند روز میشه میاد سمتم

  • سلام من سه سال با پسری ام که پارسال گفت من تو دوستیم فقط و من میتونم با هرکسی بخوام وارد رابطه شم.
    منم ازش جدا شدم.کلی منت کشی کرد بلیط کنسرت گرفت و اشتی کردیم.
    بعد یکسال دوباره این حرف چند روز پیش زد من ازش جدا شدم
    .دوره جذب عشق با موبایل ازتون گرفتم.دوره بازگرداندن عشق گرفتم.
    الان هیچ خبری ازش نیست همیشه بعدچند روز برمیگشت..ما اصلا بای ندادیم فقط من قهرم الان

    • سلام دوست گرامی
      وقتی او برگشت، آیا رفتارش تغییری کرده بود که مجدد رابطه را ادامه دادید؟
      در کنار دوره‌های تهیه شده بهتر است با مشاور نیز نوبت مشاوره داشته باشید تا علت اصلی ماندن شما در این رابطه مشخص شود. بتوانید مهارت یاد بگیرید؛ شاید این فرد، شخص مناسبی برای جذب کردن و یا بازگشت نباشد.

  • باسلام، حدود ۲ماه به خاطر سوتفاهم هایی پیش پا افتاده نامزدی ۳سالو ۴ماهه رو نامزدم بهم زد سر یک بحث کوچیک درمورد بیرون رفتن تو قرنطینه که نگرانش بودم ،به خاطر فامیل بودن خانوادم باهاش صحبت کردن و من رو مقصر نشون داد و گفت غرور بیجا دارم در صورتی که تو اخرین تماس ازش معذرت خواهی کردم و خواستم نامزدیمونو بهم نزنه، میخواستم لطف کنین و بگین الان باید چیکار کنم همه جا بلاکم کرده و به خانواده ها هم گفت قضیه واسش تموم شده من کارشناسی ارشد دارم و ایشون کاردانی و اینکه طولانی شدن نامزدیمون به خاطر مشکلات مالی بود که ایشون داشتن لطفا راهنمایی کنین که باید این جدایی رو بپذیرم و یا اقدامی کنم
    ممنونم از راهنمایی هاتون

    • سلام دوست گرامی
      رابطه نامزدی طولانی مدت به خودی خود رابطه شما را دچار تنش کرده است. اینکه در حال حاضر او شما را بلاک کرده و همه جا اعلام کرده است که رابطه تمام شده است، به نظر می‌رسد که تصمیم خودش را گرفته است.
      باید بررسی شود که طی این مدت آیا ایشان تلاشی برای حل مساله و بازسازی رابطه انجام داده‌اند یا خیر؟ و شما چه تلاش‌هایی برای بازگشت ایشان انجام داده‌اید؟
      دلیل و انگیزه شما برای بازگشت چیست؟
      و ایا قبلا هم پیش امده بود که از هم جدا بمانید؟
      تمام این مسائل در چلسه مشاوره قابل بررسی است تا به شما در تصمیم‌گیری درست کمک شود. بنابریان شما می‌توانید از مشاوران رادیوعشق نوبت مشاوره دریافت کنید.

  • سلام
    کسی ک باهاش هستم مدتی بلاکم کرده بود اما الان از بلاک خارجم کرد و بهم اس ام اس داد یه سوال در مورد واریز وجهی پرسید به نظرتون جواب بدم یا نه؟

    • سلام دوست گرامی
      جزییات بسیار اندکی درباره رابطه ‌تان گفتید. دلیل این بلاک کردن چه بوده است؟ چد مدت بود که بلاک شده بودید؟
      ممکن است این پیام بهانه‌ای برای شروع مجدد رابطه باشد. اما باید تصمیم بگیرید که آیا مجددا این رابطه را می‌خواهید یا خیر.

  • سلام.من بیست سالمه و عشقم 25 ساله و دانشجو پزشکیه.
    رابطه ی ما عالی بود. درسته که من دانش اموزش بودم و اون مشاور درسی من بود. اما خودش همیشه تاکید میکرد و میگفت ک براش فرق دارم. و ب اش خاصم. حتی راز هاشو ب من میگفت و کنار من ارامش داشت همیشه.. حتی گفت ک بعد قبولی ام باید کنار خودش باشم حتماا..حتی بهم گفت دوستم داره و دلش برام تنگگ میشه همیشه… اما من خوب از روی خجالتی که داشتم روم نمیشد بهش بگم که منم دوستش دارم. چون من کلا کم حرفم اون بیشتر حرف میزد.راجب این چیزاا…بعدش حتی گفت ک قبول ک شدم میخاد سوپرازیم کنه و راجب ی مسئله مهمی باهام حرف بزنه.. گفتم چی.. گفت قبول ک شدی میگم الان وقتش نیست.. منم باز هیچی نگفتم وگفتم باشه…بعدش دیگ اینکه همش پیامک های متنی احساسی برام میفرستاد و منم ک نمیتونستم درست و حسابی بهش محبت کنم کلافه میشدم. چون من کنکوری بودم، خاستم وقتی ک رفتم دانشگاه دیگ رابطه مون رو خیلی جدی تر کنم و بهش بگم منم حسم بهش شبیه اونه… حتی ازش پرسیدم ک چرا از سرم دست بر نمیداری من درس دارم بخدا.. گفت شرمنده من نمیتونم حتی بهت فکرم نکنم و… منم گقتم میدونی من برام سخته الان. گفت چرا.. گفتم منم دوست دارم…بعدش بهم گفت ک دو روز دیگ کنکور داری و ب این چیزا فکر نکن.. منم خیلیی دوست دارم و وابسته ات شدمه.. اما عاشقت نیستم.. گفتم اما من دوست دارم. گفت تو فعلا بچه ای و تا وقتی ک نرفتی دانشگاه ب این چیزا فکر نکن…و اینی ک دارم مبگم مربگط ب پارساله.. خلاصه اینکه گفت من فکر نمیکردم ک دوستم داری.. گفت باورم نمیشه بخدا و هنوزم هنگم.. فکر نمیکردم عاشقم باشی.. و.. بعدش من چون حالم خیلیی بد بود کنکورم رو خراب کردم وب هدفم نرسیدم…
    پارسال خودش گفت ک میخاد بازم مشاورم بمونه. گفتم نه. وگفت نه خودم میخام باهات باشم فقط امسال احساساتت رو بزار کنار و درس بخون. گفتم یک سال؟ گفت فقط یک سال تحمل کن.. منم امید وار شدم.. حتی ی بار اونقدر دلم براش تنگ شده بود پشت تلفن زدم زیر گریه.گفت چرا گریه میکنی گفتم مهم نیتس برات پس نپرس.. .بعد گفت تو مهم ترین ادم زندگی ام هستی گریه نکن و گفت گریه میکنم ناراحت میشه و کاری کرد ک بخندم .
    خلاصه اینکه مشاورم ک شد فقط درس خوندم اما خوب اینکه سرد بود باهام کلافه شده بودم. خیلی کلافع. حتی کم باهام حرف می‌زد.. خیلی کم.. اما خوب وقتی منم سرد میشدم بخاطر کار هاش اون گرم میشد باهام… دللیش ازش پرسدم گفت من همینجوری ام و تو فقط باید درس بخونی.. حتی شب ولنتاین بهم زنگ زد و یهو گفت هدیه تولدت برات عروسک خاستم بگیرم یادته.. منم الکی گفتم نه یادم نیتس.. اما اون همس راجب هدیه و اینا حرف میزد.. منم نمیدونستم چی بگم..! و خودش گفت متاسفانه نشد بهت بدمش و اینا و صداش انگار ناراحت بود.. من همین عید امسال دیگ بااهاش تموم کردم. یعنی برنامه نمیداد بهم و منم گفتم خوب باشه نمیخام خداحافظ.. و اونم هیچی نگفت!
    تعجب کردم.. چند روز بعد فهمیدم مامان بزرگش فوت شد. خاستم برم بهش تسلیت بگم.. دوستام گفتن اگ بری خودتو کوچیک میکنی.. اخه فامیل دورمون هستش… خلااصه اینکه چهاررررر ماه من خون دل خوردم.. همش خوابش و دبدم.. کلا راونی شدم.. اگ امید عشق اون نبود الان زنده نبودم.. دیگ ب حرف دوستام گوس ندادم. همین تیر ماه بهش پیام دادم. سریع جواب داد.. اما خیلییی سرد.. و خشک.. حتی حالشو ک پرسیدم گفت حالش خیلیی خوبه.. منم تعجب کردم. و حتی حال منو نپرسید. اولین بار بود ک حتی حالمو نپرسید. ازش خاستم ک ببینمش.. گفت نه نمیشه و قرنطینع است و این حرفا.. گفت نمیشه. منم ی بار چون بعد ابنکه پسم زد و گفت عاشقم نیتس، رفته بودم پیشش و ازم خاهش میکرد نگاهش کنم رو ب روش اوردم.. گفتم تو ی بار خاهش کردی. حالا من خاهش میکنم ک بیای ببینمت.. گفت خاب دیدی انگار؟ من کاری نکردم و دیگ این حرفو نزن. منم نمیتونم بیام… بعد لحظاتی گفت نامزد دارم… میدونین.. من مردم و زنده شدم.. اما هیییچی نگفتم.. بعد ی ده روز باز بهش یپام دادم.. بازم گفتم چرا انیجوری میکنی خوب ماک خوب بودیم.. گفت من متوجه نمیشم.. بعدش همه خاطره هامون بهش گفتم. گفت من یادم نیست… اما وقتی ک وویس داد صداش میلرزید.. بعدشم گفت ک نامزد کرده.. اما من باور نمیکنم.. چون دروغ میگ..بعدش منم گفتم اکی خوش بخت شی. نامزدم میبنیم امسال.. بعدش بازم با همون صدای لرزونش گفت باشششه… منم دیگ هیچی نگفتم.. یهو بلاک م کرد.. هنگ کردم.. توی تلگرام بهش یپام دادم. بلاک نبودم اما جواب یم نداد.. فقط واتس اپ بلاکم..
    خوب تورو خ ا بگین من چیکار کنم؟؟
    من حس میکنم دوستم داره هنوز.. و داره لج میکنه.. اون خیلی لج بازه. من توی شرایط سختی ک داست و تازه مامانجونش از دست داده بود رهاش کردم.. میدونم کارم اشتبه بود.. اما من تحت تاثیر دوستام بودم.. و بخاطر درسممم گفتم درسم ک بخونم امسال تو دانشگاه میبنمش دیگ باهاش هم و جبران میکنم همهه چی رو.. تورو خدا کمکم کنین برگرده.. لطفا 😫😫😫

  • اون فردی که من عاشقش هستم با کسی دیگه ایی نرفته یعنی با کسی ارتباطی نداره و زمین و زمان و خدا و پیغمبر قسم خورد که منو دوست نداره ولی قبل از اینکه این حرفا رو بزنه تقریبا ۲یا۳ هفته قبلش بهش پیام دادم باهام خوب بود آیا واقعا این راه برای من سخته؟آیا این جواب میده؟

    • سلام دوست گرامی
      اطلاعات دریافتی از شما کم است و با این مقدار اطلاعات نمی توانیم درباره رابطه عاطفی نظر بدهیم. تغییرات در طرف مقابل شما ممکن است علت های مختلفی داشته باشد و یا مسیر شما برای این ارتباط اشتباهات زیادی داشته است که طرف مقابل مجبور شده به شما بگوید که شما را دوست ندارد. پس بهتر است ابتدا کیفیت رابطه خود را همراه با راهنمایی مشاور بررسی کنید.

  • ﻣﻴﺨﻮاﻫﻢ ﺧﻮﺩﺵ ﺑﺮﮔﺮﺩﻩ ﺗﺎ ﺑﺎﻫﻢ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﺧﻮﺩ ﺭا ﺑﺎ ﻣﺤﺒﺖ ﻓﺮﺩﻭاﻥ ﺳﭙﺮﻱ ﻛﻨﻴﻢ ﻫﻨﻮﺯ ﻫﻢ ﺑﺎ ﻫﻢ اﺭﺗﺒﺎﻁ ﻧﺪاﺭﻳﻢ

مقالات مرتبط

«چرا عشقم ازم فاصله گرفته؟»

«چرا عشقم ازم فاصله گرفته؟» از احساسات خودش ترسیده یکی از مهم‌ترین دلیل اینکه مردتون ازتون فاصله گرفته، اینه که از احساساتش ترسیده. قبل از اینکه شما رو ملاقات کرده

مطالعه»