اگر خواستگاری دارید که قبلا یک ازدواج ناموفق داشته و شما نیز قصد دارید که با او ازدواج کنید، باید نکاتی را قبل از ازدواج در نظر بگیرید.
خواستگار شما گذشتهای دارد که آن را به زندگی آینده خود با شما خواهد آورد. درست مانند خودتان. ممکن است وقتی که درباره طلاق صحبت میکنید، او همسر سابق خود را تصور کند، و با اینکه زمان زیادی است که از طلاقشان میگذرد اما هنوز از این قضیه ناراحت باشد یا حتی ممکن است از ازدواج قبلی خود فرزندانی هم داشته باشد. این به خودی خود چیز بدی نیست. بعضی از کسانی که از همسر خود جدا شدهاند به پختگی و بلوغی میرسند که ناشی از تجربیاتشان است. آنها با این پختگی وارد رابطه میشوند و ممکن است دیدشان نسبت به دنیا با شما متفاوت باشد. باز نگه داشتن ذهن و داشتن درک بالا کلید داشتن یک رابطه موفق با این افراد است.
اگر خواستگاری دارید که قبلا یک ازدواج ناموفق را تجربه کرده باید بدانید که با تصمیمی پر چالش روبرو هستید. قبل از گرفتن تصمیم نهایی باید از مسائل زیادی مانند علت طلاق او اطمینان حاصل کنید. باید مسائل مبهم درباره گذشته او، همسر قبلی و فرزندانش را در نظر بگیرید و بعد عاقلانه، بهترین تصمیم را بگیرید. گروه مشاورین ما به شما کمک خواهند کرد به بهترین نحو این مسیر را طی کنید.
مشاورین ما پس از صحبت دقیق و کارشناسانه با شما و خواستگارتان و بررسی اخلاق و روحیاتتان برای گرفتن بهترین تصمیم برای ادامه رابطه یا تمام کردن آن به شما کمک می کنند. البته مهمترین قدم بعد از مطمئن شدن از صحیح بودن انتخابتان راضی کردن خانواده است چرا که ازدواج یک دختر جوان با یک مرد مطلقه هنوز برای بسیاری ازخانوادههای ایران مسالهای دور از ذهن است و به هیچ وجه حاضر به قبول آن نیستند. مشاورین ما راهکارهای عملی و تخصصی خاصی نیز در این مورد به شما ارائه خواهند کرد .
از خواستگار مطلقه چه بپرسیم؟
برای این که بیشتر با خواستگار مطلقهتان آشنا شوید بهتر است درباره مسائل زیر از او بپرسید:
چه مدت از طلاقتان میگذرد؟
بعد از طلاق مدتی طول میکشد تا حال افراد بهبود یابد، خواه این جدایی به انتخاب خودشان بوده باشد خواه بر خلاف میلشان تن به این کار داده باشند. برخی میگویند که این دوره بهبودی دست کم یک سال طول میکشد، اما نظر برخی دیگر این است که این دوره ممکن است تا چند سال ادامه داشته باشد. طبیعی است که این مدت زمان به شرایط افراد بستگی دارد و اینکه بعد از طلاق چه کارهایی را برای بهبودی خود انجام دادهاند.
ازدواج عجولانه بعد از طلاق نشان میدهد که مرد سعی دارد جای خالیای را که بعد از طلاق در زندگیاش به وجود آمده پر کند. او ممکن است تصور کند که پیدا کردن یک فرد خاص بلافاصله بعد از جدایی میتواند زندگیاش را به سرعت به حالت عادی برگرداند. اما مثل هر شکستی، باید سعی کند تا از غم و غصه عبور کند و روند بهبودی خود را به طور کامل طی کند تا بتواند برای ازدواج مجدد آماده شود.
برای بهبودی بعد از طلاق چه کارهایی انجام دادهاید؟
نه تنها برای بهبودی بعد از طلاق باید مدت زمان خاصی سپری شود تا بتوان برای ازدواج مجدد آماده شد، بلکه این دوره بهبودی باید هدفمند نیز باشد. شرکت در جلسات مشاوره حرفهای نشاندهنده تواضع، بلوغ و قدرت مدیریت آن مرد است. او اهمیت طلاق را درک کرده و برای بهبودی و رشد ذهنی و عاطفی خود تلاش میکند.
اگرچه مردی که از همسرش جدا شده باید قبل از ازدواج مجدد این مراحل را سپری کند، اما درواقع او خود به این بهبودی نیاز دارد و فقط برای بدست آوردن رضایت همسر آیندهاش نیست.
به چه دلیل از همسرتان جدا شدید؟
ذکر کردن یک دلیل مشخص برای طلاق کار دشواری است. اما همچنان پرسیدن این سوال بسیار مهم و ضروری تلقی میشود. با توجه به برداشتتان از کتاب مقدس، تجربیات شخصی و اعتقاداتتان، ممکن است دلایل او برای طلاق برایتان قابل قبول نباشد. همچنین میتوانید زمانی که او درباره طلاقش صحبت میکند، حرکات دست و بدن و تن صدای او را زیر نظر بگیرید. پاسخ این سوال میتواند به شما دیدگاه باارزشی از نگرش آن مرد به ازدواج، نحوه کنترل و حل مشکلات، و برنامه او برای رابطه آینده یا ازدواج به شما بدهد.
سوال کردن درباره طلاق از خواستگارتان ممکن است گستاخانه به نظر برسد، اما پرسیدن آن در اولین فرصت بعد از اولین ملاقات با فردی جدید، کار عاقلانهای است. طلاق مسئلهای نسیت که بتوان ساده از کنار آن گذشت. یک فرد قدرتمند باید بتواند از روی میل و رغبت این اطلاعات را درباره طلاقش به شما بدهد.
رسما جدا شده یا قصد طلاق دارد؟
فهمیدن اینکه خواستگارتان قصد طلاق دارد یا رسما طلاق گرفته کار آسانی است. کسی که در حال طی کردن پروسه طلاق است، همچنان متاهل است و اگر زنی دلباخته مردی در این شرایط باشد، ممکن است که آن مرد توجه کافی به او نداشته باشد یا نسبت به ادامه رابطه متعهد نباشد و بدتر از آن، ممکن است به زندگی با همسرش بازگردد. پس با مردی که هنوز طلاق نگرفته وارد رابطه نشوید.
قبل از ازدواج با مردی که قبلا یک ازدواج ناموفق داشته باید حتما موارد زیر را بررسی کنید و درباره شرایطی که در آینده خواهید داشت بیشتر بدانید. برای مثال باید از مسائل زیر مطمئن شوید:
- رسما طلاق گرفته یا در آستانه جدایی است؟
- چه مدت از طلاقش گذشته است؟
- برای التیام بخشیدن شکستش چه کرده است؟
- دیدگاهش درباره ازدواج و طلاق چیست؟
نکات مهمی که باید درباره خواستگار مطلقه در نظر بگیریم
همه ما اشتباه میکنیم و حتی وقتی خواستگارتان از ازدواج سابقش تجربه کسب کرده و رشد کرده باشد، باز هم مسائلی وجود دارد که میتواند زندگی آینده شما با آن مرد را تحت تاثیر قرار دهد. پس بیان کردن این احتمالات بسیار مهم است، در باره آن به راحتی صحبت کنید و سعی کنید مسائل را با هم برطرف کنید.
اگر شما یک خواستگار مطلقه دارید باید که حتما نکات زیر را قبل از تصمیم گیری نهایی تان درباره ازدواج با یک مرد مطلقه رعایت کنید تا بتوانید درست ترین تصمیم را برای انتخاب همسر داشته باشید:
آهسته پیش بروید
مثل هر رابطه دیگری، قبل از اینکه تصمیم بزرگی بگیرید باید طرف مقابلتان را خوب بشناسید. وقتی میخواهید با مردی که قبلا از همسرش جدا شده آشنا شوید، باید تا آنجا که میتوانید درباره مشکلاتی که در رابطه قبلیاش داشته بدانید. چرا جدا شدند؟ اما اگر هنوز امادگی ندارد او را در معرض لحظات سخت و دردناک قرار ندهید. دانستن گذشته او میتواند به شما کمک کند که مطمئن شوید این اتفاق برای شما نیز تکرار نمیشود. همچنین باید بدانید که او در حال بهبودی است یا سعی دارد از یک موقعیت دردناک فاصله بگیرد.
اگر در حال جنگیدن با یا برای همسر سابقش است ارتباطتان را با او قطع کنید
مردی که همچنان در حال جنگیدن با همسر سابقش است جای خالی در ذهنش برای مدیریت یک رابطه جدید وجود ندارد. عصبانیت و اضطرابی که از زندگی پرتنش سابقش با خود حمل میکند، میتواند به رابطهای که ممکن است باهم داشته باشید منتقل شود و قطعا به یکی از موضوعهای بحث شما تبدیل خواهد شد. ” در این شرایط که او در حال گذر از پروسه طلاق است، احساسات و عواطف شما به راحتی میتواند تبدیل به یک کیسه بوکس بشود. مردی که برای همسرش در حال مبارزه است، ارتباطش با شما قطعا نوعی واکنش مقاومتی در برابر مشکلاتش است و تا زمانی که نفهمد که چه خواستهای دارد بین شما و همسرش مردد میماند.”
ممکن است در برابر برقراری ارتباط با شما مقاومت کند
این امکان وجود دارد که مردی در ازدواج قبلیاش گرفتار حقه و فریب شده باشد (به خصوص در پروسه طلاق و جدایی) که اعتماد کردن را برای او دشوار کرده است. “زمانی که او حد و مرزی افراطی بین خودش و شما ایجاد میکند احتیاط کنید و فکر نکنید این مسئله مربوط به شخص شماست.” با او راحت و صادقانه صحبت کنید، نقش بازی کردن فقط این دیوار را بین شما بلندتر میکند.
انتظاراتتان را از رابطهای که دارید مشخص و مدیریت کنید
اگر با مردی وارد رابطه شدهاید که از همسرش جدا شده است، باید در مورد انتظاراتی که از رابطهتان دارید با او به طور واضح و شفاف صحبت کنید، همچنین مهم است بدانید که او از این رابطه چه میخواهد. “شما باید درک کنید که دارید در یک دوره انتقال قدم میگذارید که زمان بسیار حساسی است.” او از یک زندگی متاهلی خارج شده و به دوران مجردی قدم گذاشته است، پس تعجب نکنید اگر ازدواج کردن از اولویتهای او نباشد. اگر ازدواج کردن برای شما در اولویت قرار دارد، حتما به زودی در این رابطه گفتوگو کنید. تصمیمگیری درباره اینکه از این رابطه چه میخواهید با شماست، پس تصمیمی بگیرید که بعدا پشیمان نشوید.
سعی نکنید که او را سروسامان بدهد
اگر او به تازگی جدا شده است، ممکن است تمایل داشته باشد که در لحظه زندگی کند. “بسیاری از کسانی که از همسرشان جا شدهاند تا زمانی که دلشان نخواهد وارد رابطهای بشنود تمایلی به ازدواج دوباره ندارند.” اغلب، احساسات این افراد در ازدواج سابقشان گیر کرده و میخواهند بعضی از آزادیهایشان را دوباره بدست آورند. گاهی اوقات این اتفاق با کنارهگیری عاطفی محقق میشود. به عبارت دیگر، سعی نکنید تا این مردها را به سمت ازدواج هل دهید. اگر این رابطه برایتان باارزش است با این موضوع به آرامی برخورد کنید و بپذیرید که هیچگاه او را مجبور به ازدواج نکنید اگر این نوع رفتار با برنامههای زندگی شما سازگار نیست، این رابطه را ترک کنید.
برخورد با همسر سابق
ممکن است ازدواج سابق نامزدتان تمام شده باشد، اما بیشتر زنانی که از همسرشان جدا شدهاند، بعد از طلاق به شکلهای مختلفی با همسر سابقشان ارتباط دارند. اگر نامزدتان از همسر سابقش فرزندانی هم داشته باشد، به خصوص اگر سرپرستی فرزندان بین آن دو تقسیم شده باشد، آنها دائما حضوری یا تلفنی با هم ارتباط خواهند داشت تا درباره جزئیات مسائل با هم صحبت کنند. این بدین معناست که شما باید با همسر سابق نامزدتان نیز روبهرو شوید. حتی اگر تا سالها بعد همچین اتفاقی برایتان نیفتد، باز هم تحمل این احساس سخت خواهد بود و کشمکشهای قدرتمندی بین همسرتان و همسر سابقش و حتی شما رخ دهد، زیرا همسر سابق شوهر شما ممکن است فکر کند که شما به جای او آمدهاید یا فرزندانش را از او گرفتهاید.
شما با همسر سابق او فرق میکنید، پس مثل او رفتار نکنید
ممکن است همسر شما از طلاقش ناراحت و دلشکسته باشد، اما شما میتوانید برای او مثل تنفس هوای تازه باشید. سعی کنید کارهای متفاوت با همسر سابقش انجام دهید، برای مثال میتوانید سرگرمیهایتان را با او به اشتراک بگذارید. اگر او به شما میگوید که همسر سابقش هیچگاه به حرفهایش گوش نمیداده، مطمئن شوید که شما این کار را انجام میدهید. ممکن است همسرتان احساس ناامنی کند، پس به او اطمینان بدهید که به خاطر اوست که شما آنجا هستید. تا زمانی که شما از نیازها و خواستههایتان مراقبت میکنید، خوب است که از پیچیدگیهای عاطفی که با ازدواج با چنین مردی وارد زندگیتان میشود آگاه باشید.
در صورتی که او فرزندانی هم داشته باشد
به خاطر داشته باشید که فرزندان همسر شما همیشه و همیشه در اولویت هستند. آنها از گوشت و پوست همسرتان هستند، و این کودکان به والدین خود نیاز دارند. اگر همسر شما سرپرستی کامل یا نیمه وقت فرزندانش را به عهده داشته باشد، یا حتی اگر به کلی سرپرستی آنها به عهده او نباشد باز هم او موظف است که برای فرزندانش زمان بگذارد و از آنها مراقبت کند. شما باید با این فاصلهای که ممکن است بین شما و همسرتان به وجود بیاید کنار بیایید. همچنین ممکن است فرزندان او در ابتدا و گاهی تا ابد شما را نپذیرند. اگر آنها به شما اعتماد نکنند و یا به تندی با شما رفتار کنند چه واکنشی خواهید داشت؟ آیا این موضوع در رابطه شما با همسرتان تاثیر خواهد گذاشت؟ اینها موضوعات اساسی هستند که باید راجع به آنها با همسر آیندهتان صحبت کنید.
برای دیدن فرزندان همسرتان، اصرار نکنید
ممکن است دلتان بخواهد به همسرتان نشان دهید که چقدر به فرزندانش احساس خوب و مادرانهای دارید، اما در نظر داشته باشید که این مسئله بسیار حساسی است. زمان و چگونگی دیدار شما با فرزندان همسرتان را خود بچهها و پدرشان تعیین میکنند. تلاش زیاد شما برای معرفی خودتان به آنها این تصور را در ذهن ایجاد میکند که بسیار بیفکر و سهلانگارانه رفتار میکنید. تنها کاری که اکنون میتوانید انجام دهید این است که با آغوش باز پذیرای همسرتان و فرزندانش باشید.
ممکن است انتظارتتان برآورده نشود
وقتی که بزرگ میشوید ممکن است تصور و انتظارتان از روز عروسی و ماه عسل یکجور باشد، اما اگر با مردی که قبلا یک بار ازدواج کرده و فرزندانی هم دارد ازدواج کنید ممکن است تمام این تصورات بهم بریزد. ممکن است جشن عروسی تجملات و زرق و برق کمتری داشته باشد، همچنین ممکن است با توجه، مهمان، هدایا، و هیجان کمتری روبهرو شوید. علاوه بر این باید انتظار ماه عسل کوتاهتری را نیز داشته باشید ، البته اگر ماه عسلی در کار باشد. البته این امکان وجود دارد که این جشن برای هردوی شما بسیار خاص و زیبا باشد اما انتظار این را داشته باشید که همه چیز طبق تصورات شما اتفاق نیفتد. هرچقدر درباره این مسائل بیشتر با نامزدتان صحبت کنید بهتر است.
برای مواجه شدن با والدینی سختگیر آماده باشید
هنگام ملاقات با خانواده و پدر و مادر نامزدتان، برای پاسخ دادن به سوالهای سختگیرانه آماده باشید. آنها زمانی شما را قبول خواهند کرد که هرکاری بکنند تا مطمئن شوند شما نیز مانند همسر سابق فرزندشان نیستید. آنها شاهد شکست فرزندشان در زندگی بودهاند و اکنون امیدوارند شما آن کسی باشید که میتواند شادی را به زندگی پسرشان بازگرداند.
نکات مثبت ازدواج با مردان مطلقه
اگر شما تصمیمتان را برای ازدواج با یک مرد مطلقه گرفتهاید بهتر است بدانید که این مردها ویژگیهای منحصر بفردی دارند که آنها را از مردان مجرد بالاتر قرار میدهد.
بسیار باملاحظه هستند
بسیاری از زنانی که با مردی ازدواج کردهاند که از خودشان بزرگتر است و قبلا نیز تجربه زندگی مشترک را داشته، عقیده دارند که بودن در یک رابطه طولانیمدت با این مردان باعث میشود که آنها رفتاری متفاوت در روابطشان داشته باشند. به نظر میرسد این مردان نسبت به نیازهای همسرشان توجه بیشتری دارند و با آنها بسیار محترمانه رفتار میکنند. مردی که قبلا ازدواج کرده تلاش میکند به لباس و مدل موهای شما توجه ویژهای نشان دهد و حتی سعی میکند از آنها تعریف و تمجید کند. این توجه نه تنها ظاهری نیست بلکه حتی از جانب این مردان بسیار جدی و بااهمیت تلقی میشود. ملاقات با مردی که میداند چطور رفتار کند تا یک زن را راضی و خوشحال نگه دارد بسیار لذتبخش خواهد بود. بنابراین زمانی که با یک مرد مجرد قرار ملاقات دارید ممکن است او در مدت زمانی که منتظر شماست با تبلت خود بازی کند، در صورتی که مردی که یک بار ازدواج کرده و تجربه بیشتری دارد قبلا در رستوران میز رزرو کرده و حتی بیشتر، از قبل بلیط پارکینگ را برای ماشین شما تهیه کرده است.
از مردان مجرد بالغتر و پختهتر هستند
داشتن تجربه یک رابطه طولانیمدت باعث میشود که فرد از لحاظ فکری و عاطفی پختهتر عمل کند. این برتری بزرگی است که مردانی که یک بار ازدواج کرده و از همسر خود جدا شدهاند نسبت به مردان جوانتر دارند. مردان مجرد و جوان به صحبت کردن شما با دیگر مردان حسادت میکنند و هرازگاهی بسیار ضعیف و شکننده میشوند. مردانی که تجربه شکست در زندگی مشترکشان دارند و بالغتر شدهاند کمتر تحت تاثیر نگرانیهای کوچک و جزئی قرار میگیرند. تجربه طولانیمدت آنها باعث شده که نسبت به مسائل مهم زندگی دید عمیقتر و وسیعتری داشته باشند و این یک عامل مهم در هر رابطه موفقی خواهد بود.
بسیار اهل کار کردن در خانه هستند
یکی از بزرگترین نکات مثبتی که یک مرد مطلقه دارد این است که میداند چطور در خانه، به خصوص در آشپزخانه، کار کند. از آنجایی که مدتی را تنها زندگی کرده و خودش کارهایش را انجام میداده، بنابراین دنبال کسی که نیست که لباسهایش را بشورد یا صبحانه را روی تختخوابش سرو کند. برعکس، حتی میتوان ازاو انتظار داشت زمانی که شما از کار زیاد خسته هستید یا حوصله ندارید ناهار را آماده کند، یا وقتی سرما خوردید برایتان سوپ درست کند.
بسیار مراقب مردانی باشید که زمان کوتاهی از طلاقشان میگذرد و تصمیم به ازدواج مجدد گرفتهاند، یا اینکه با مادر یا عمه/خاله زندگی میکنند تا در کارهای خانه از آنها کمک بگیرند. این نشان میدهد که این مردان عجله دارند تا جایگزینی برای همسرشان پیدا کنند. همسری که تمام مسئولیتها و وظایف خانه به دوشش بوده و احتمالا دلیل طلاقشان هم همین بوده است.
به استقلال مالی رسیده
مردانی که قبلا ازدواج کردهاند و سنشان بیشتر است نسبت مردانی که سن کمتری دارند هستند و در زمینه کاری و روابط عاطفی در حال کسب تجربه هستند، هم از نظر عاطفی و هم از نظر حرفهای به ثبات رسیدهاند. از آنجایی که این مردان مسئولیت بیشتری از جمله حمایت مالی فرزندان و خرجی خانه را به عهده دارند، لذا باید به اندازه کافی درآمد داشته باشند تا بتوانند خانواده جدیدشان را نیز تامین کنند. همچنین مردی که در حرفه خود جا افتاده و موقعیت و جایگاه شغلی خود را دارد، نسبت به مرد جوانی که در حال تلاش برای کسب موقعیت شغلی مناسبی است، میتواند بیشتر با شما و خانواده باشد. در واقع در بیشتر طلاقهایی که در زندگی مشترک اول اتفاق میافتد، پای مشکلات مالی در میان است. زیرا پدر و مادر نمیتوانند دخل و خرج خانواده را به تعادل برسانند یا اینکه بر سر اولویتهای مالی به تفاهم نمیرسند. اما در زندگی مشترک دوم، اهداف مالی و زندگی مرد واضح و شفاف است و به دنبال زنی میگردد که از این نظر نیز با او تفاهم داشته باشد.
بسیار مسئولیتپذیرتر هستند
به طور کلی داشتن یک شغل طولانیمدت و موفق نشان میدهد که یک مرد لایق و در کارش مسئولیتپذیر است. بنابراین میتوانید از او این انتظار را داشته باشید که در روابط شخصی خود نیز نسبت به کارها و وظایفش با همین حس مسئولیتپذیری برخورد کند. این مرد با مرد قبلی که برای گرفتن یک وام بانکی مورد اعتماد نبود و فراموش میکرد که پسرتان را از کلاس پیانو به خانه بیاورد بسیار متفاوت است. بنابراین اگر میخواهید که بچهدار شوید و تشکیل خانواده دهید بهتر است که بجای انتخاب مرد جوانی که برای ازدواج نکردن و فرار از پذیرش مسئولیت بهانه میآورد، با مردی ازدواج کنید که قبلا یک بار ازدواج کرده و تمایل دارد که دوباره تشکیل خانواده بدهد. همچنین اگر مردی که میخواهید با ازدواج کنید فرزند دارد ناراحت نشوید، زیرا داشتن همسری که بلد باشد پوشاک بچه را عوض کند یا از بالا آوردن بچه رو لباسش ناراحت نشود، در مقایسه با کسی که هیچ تجربهای از بچهداری ندارد نعمت بزرگی است.
مردان مطلقه به شرط آنکه از نظر فکری و اعتقادی تایید شده باشند ویژگیهای مثبتی دارند از جمله:
- مستقل بودن از لحاظ فکری و مالی
- پخته بودن افکار
- قدرشناس و متعهد بودن به زندگی
تجربیات ما، چه خوب چه بد، از ما افراد قویتر و باهوشتری میسازد. اگر میخواید با یک مرد مطلقه ازدواج کنید درباره گذشته او و برنامهای که برای آینده دارد فکر کنید، زیرا این کار به شناخت شما از او و تاثیری که تجربیاتش روی رفتار او با شما خواهد داشت کمک خواهد کرد .
ازآنجا که ادامه دادن یک رابطه باعث وابستگی میشود بهتر است قبل از آنکه صرفا به علت وابستگی به طرف مقابل جواب مثبت دهید با کمک مشاور بهترین تصمیم را بگیرید.
پرسش و پاسخ کوتاه
زهرای عزیز برای پاسخ به سوال شما به جزئیات بیشتری نیاز داریم. توصیه می کنم با یک مشاور صحبت کنید تا دلایل مخالفت پدر شما را با آگاهی بیشتری بررسی نماید
سلام دوست عزیز بفرمایید
نیلوفر عزیز سلام. موضوع بچه بسیار مهم هست. باید مشخص بشه آیا قرار هست با شما زندگی بکنه یا خیر، اگه قرار هست یا احتمال داره با شما زندگی بکنه آیا شما چنین آمادگی در خودتون می بینید؟ و اگر قرار هست با شما زندگی نکنه آیا پسردایی شما و خود شما در زندگی مشترک قادر به مدیریت اوضاع هستید؟ بهتره با اما و اگر پیش نرید و حتما از تصمیم برای حضانت بچه مطمئن بشید. از اونجایی که این موضوع بسیار مهم است و حساسیت های خودش رو داره حتما قبلش با یک مشاور مشورت کنید.
سلام.من ۲۲ سالمه وهیچ وقت ازدواج نکردم حدود ۹ ماه ک از طرف خانواده ی هردو طرف با یه مرد مطلقه۳۲ساله اشنا شدم و تحقیقات زیادی کردم وفهمیدم ک هرچه ایشون درمورد گذشته گفته درست بود و علت جدایی اش خیانت و بدر رفتاری همسرشون بود.و اینکه خانواده ی من و خانواده ی ایشون هم خیلی راضی به این ازدواج هستن و ایشون از ازدواج قبلیشون هم دارای یه فرزند ۱۰ ساله هستن.و فرزندشون هم از جریان ماهم خبر داره و هر روز خودش تنهایی میاد دیدن من و از الان منو ماما صدا میزنه و واقعا منو دوست داره منم خیلی دوسش دارم.فقط نکته ی منفی ک داریم اینکه من خودمم بچه ی طلاقم و حدود ۱۰ ساله ک پدرو مادرم از هم جداشن منم دیگه پدرمو ندیدم وبا مادرم زندگی میکنیم و دوست منم ک قبلا خیانت و بد رفتاری دیده خیلی ترسیده یعنی بعد ۹ ماه تازه کم کم اعتماد میکنه و توی این ماه ها من خیلی فشارو تحمل کردم.فقط ترسم از اینکه بعضی وقتا اون زود شکاک میشه منم زود عصبی میشم و دعوامون میشه بعد اخر دعوا دوباره اشتی میکنیم.واقعا خیلی همو دوست داریم و به هم احترام هم میزاریم فقط اینکه ایشون ترسشون از بد رفتاری دوباره تو زندگیشون تازه میشه منم از اینکه همش درگیر گذشتش هستش ناراحت میشم ایشون ۷ سال ک جدا شده وبچشونم از جدایی تا الان مادرشو دیگه ندیده .همسر قبلیشونم همون اول ازدواج کردو رفت.و اون هم منو مقصر میدونه ک ترس بد رفتاری رو تودلش زنده میکنم.بنظرتون من چیکار کنم مشکل از کدوممونه من چطوری باید رفتار کنم و چه انتظاری رو نباید داشته باشم از ایشون.من ایشون ندیدم چون خارج هستن فقط خانواده و فرزندشو دیدم.من فقط میخوام بدونم ک رفتارم باید چگونه باشه ایا خودم هم دچار اسیب دیدگی هستم؟یعنی مشکل از منم هست؟؟و ما قرار ازدواج هم مشخص کردیم .فقط میخوام بیشتر خطرات زندگیمون بدونم و به اینکه کجاها باید احتیاط کنم و چیکار هارو نکنم و….
خیلی ممنون
دوست عزیزم سلام
در مواقعی که فردی در زندگی عاطفی به دلیل خیانت شکست می خوره لازمه حتما برای حل کردن این موضوع در خودش مشاوره بگیره تا آسیب های ناشی از اون رو به روابط بعدیش تعمیم نده. برای اینکه بفهمید خودتون هم دچار آسیب هستید یا خیر حتما با روانشناس صحبت کنید تا اینت موضوع رو در شما بررسی کنه. همچنین از اونجایی که همدیگه رو ندیدید توصیه می کنم حتما یک مشاوره پیش از ازدواج داشته باشید تا در شناخت هر دوی شما به یکدیگر بتونه راهنماییتون کنه.
سلام.من ۲۲ سالمه حدود ۹ ماه ک از طرف خانواده ی هردو طرف با یه مرد مطلقه۳۲ساله اشنا شدم و تحقیقات زیادی کردم وفهمیدم ک هرچه ایشون درمورد گذشته گفته درست بود و علت جدایی اش خیانت همسر بود.و اینکه خانواده ی من و خانواده ی ایشون هم خیلی راضی به این ازدواج هستن و ایشون از ازدواج قبلیشون هم دارای یه فرزند ۱۰ ساله هستن.و فرزندشون هم از جریان ماهم خبر داره و هر روز خودش تنهایی میاد دیدن من و از الان منو ماما صدا میزنه و واقعا منو دوست داره منم خیلی دوسش دارم.فقط نکته ی منفی ک داریم اینکه من خودم بچه ی طلاقم و دوست منم ک قبلا خیانت و بد رفتاری دیده خیلی ترسیده یعنی بعد ۹ ماه تازه کم کم اعتماد میکنه و توی این ماه ها من خیلی فشارو تحمل کردم.فقط ترسم از اینکه بعضی وقتا اون زود شکاک میشه منم زود عصبی میشم و دعوامون میشه بعد اخر دعوا دوباره اشتی میکنیم.واقعا خیلی همو دوست داریم و به هم احترام هم میزاریم فقط اینکه ایشون ترسشون از بد رفتاری دوباره تو زندگیشون تازه میشه منم از اینکه همش درگیر گذشتش هستش ناراحت میشم.و اون هم منو مقصر میدونه.بنظرتون من چیکار کنم مشکل از کدوممونه من چطوری باید رفتار کنم و چه انتظاری رو نباید داشته باشم از ایشون.من ایشون ندیدم چون خارج هستن فقط خانواده و فرزندشو دیدم.من فقط میخوام بدونم ک رفتارم باید چگونه باشه ایا خودم هم دچار اسیب دیدگی هستم؟یعنی مشکل از منم هست؟؟
دوست عزیزم سلام
در مواقعی که فردی در زندگی عاطفی به دلیل خیانت شکست می خوره لازمه حتما برای حل کردن این موضوع در خودش مشاوره بگیره تا آسیب های ناشی از اون رو به روابط بعدیش تعمیم نده. برای اینکه بفهمید خودتون هم دچار آسیب هستید یا خیر حتما با روانشناس صحبت کنید تا اینت موضوع رو در شما بررسی کنه. همچنین از اونجایی که همدیگه رو ندیدید توصیه می کنم حتما یک مشاوره پیش از ازدواج داشته باشید تا در شناخت هر دوی شما به یکدیگر بتونه راهنماییتون کنه.
با سلام من 33 هستم و با آقایی که یکسال از من بزرگتر هستن وارد یه رابطه ای شدم. ابتدا هیچ تصمیمی برای دوست شدن با هم نداشتیم ولی بعد از مدتی که با هم در ارتباط بودیم پیش امد. ایشون در حال حاضر متاهل هستن و یک فرزند پسر دارن ولی از زمانی که با هم در ارتباط بودیم و ایشون حرف از زندگیشون میزدند همیشه میگفتن برای فرار از اون زندگی مهاجرت کردن و هیچ گونه وابستگی به اونا ندارن ولی از طرفی هم به دلیل ترس از ابروی خانواده شون نمیخواستن جدا بشن. ولی اخیرا دارن مشاوره میرن و قصد دارن که جدا بشن و با خودشون کنار امدن که دیگه هیچ وقت خانواده شون رو نبینن. اول اینکه وارد همچین رابطه ای شدن اشتباه هست که طرف در حال جدا شدن باشه؟ حرفای ایشون نشون میده که وابستگی ندارن ولی چجوری میشه فهمید واقعا بعدا مشکلی پیش میاد یا خیر؟ ما رابطه خوبی با هم داریم و خیلی از مواردی که انتظار داریم از طرف مقابلمون رو تو هم پیدا کردیم ولی فکر من همیشه درگیر هست که وارد شدن به این رابطه از اول اشتباه بوده.
مریم جان سلام
با توجه به پیچیدگی های ارتباطی که در اون هستید و وجود یک رابطه دیگه که آقا در اون هستند لازمه شرایطتتون با جزئیات دقیق بررسی بشه و با چند خط توضیح ساده نمیشه در مورد این رابطه تصمیم گرفت. توصیه می کنم حتما با مشاور صحبت کنی عزیزم تا بتونی بهترین تصمیم رو بگیری
دختر ۲۲ ساله هستم
کارشناسی حسابداری خدمات تولیدات میخونم
یک خواستگار دارم یک بار ازدواج کرده و علت طلاقش خیانت همسرش بوده ۲۸ ساله سن دارد
الان نمیدونم قبول کنم یا نه میشه منو راهنمایی کنید
سلام دوست گرامی
ابتدا باید بررسی کنیم به چه دلیل میخواهید با کسی که قبلاً سابقه ازدواج داشته است، ازدواج کنید؟
در مرحله بعد، در صورتی او کیس مناسبی برای شما خواهد بود که پرونده زندگی مشترکک سابقش را بسته باشد و نسبت به خیانت دیدگی، حساسیت و ترسهایش را برطرف کرده باشد.
و حتما توصیه میکنیم مشاوره پیش از ازدواج را تجربه کنید.
سلام وقت بخیر
دختر ۲۱ ساله ای هستم ک ۶سال پیش جدا شدم توی عقد ک همسرم ۱۵سال بزرگتر بودن و شکاک و البته دوست بودیم
الان خواستگاری دارم ک۳۵ساله هستن و ۱۰سال زندگی کردن و دارای ی فرزند پسر هستن ک با همسر سابقشان هست حضانت کامل وعلت جدایی خیانت خانوم بوده
و خب از لحاظ خانوادگی و اخلاقی و مالی کاملا تایید شده هستن ولی بدلیل اختلاف سن و فرزند داشتن نمیتونم تصمیم بگیرم ممنون میشم راهنمایی کنید
ک آیا این ازدواج ممکنه خوب باشه
و نگرانی دیگرم اینکه میترسم بعدا پشیمون بشم و موقعیت بهتر پیش بیاد و از طرفی هم تو ذهنم میاد ک شاید موقعیت بهتر پیش نیاد ممنون میشم راهنمایی کنید سپاس
سلام دوست گرامی
زمانی که پیوند ازدواج برای بار دوم قرار است بسته شود، چند نکته بسیار حائز اهمیت است:
بررسی دقیق علت جدایی طرفین. به دلیل اینکه باید آسیبهای ناشی از زندگی قبل تا حد زیادی حل شده باشد و روی زندگی فعلی شما اثرگذار نباشد.
وضعیت فرزند پس از ازدواج والدین چگونه خواهدبود؟ با توجه به اینکه حضانت فرزند با مادرش است؛ درباره میزان رفت و آمد با پدر و همچنین هزینهها آیا به توافقی رسیدهاند یا خیر؟
تخمین میزان بازگشت به زندگی قبل اگر همسر سابق درخواست کند، چه میزان است.
بهترین توصیه برای شما مراجعه به مشاور پیش از ازدواج است تا این عوامل بررسی شود.
سلام
من خانمی 34 ساله هستم. حدودا در سن 29 سالگی با یکی از مراجعینم که مشاوره طلاق میخواست آشنا شدم. ایشون رسما و از طریق خانواده پس از جدایی از من تقاضای ازدواج کردند که به دلایل مختلف از جمله عدم توجه خودم به ازدواج و داشتن یک پسر ایشون که با مادرش زندگی میکنه بشدت مخالفت کردم. اصرار ایشون همچنان بعد 4 سال ادامه داره و البته چون میدونند من از ارتباطات شخصی خوشم نمیاد پیوسته از طریق خانواده اصرار میکنند. من توجهی تاالان به ازدواج نداشتم ولی احساس میکنم ممکنه اصرارهای ایشون من رو متاثر کنه. بنظر شما اساسا چنین ازدواجی میتونه نتیجه مطلوب داشته باشه؟
سلام دوست گرامی
سوالی مطرح است که ایشان به چه دلیل مراجع شما بودند؟ در واقع شما مشاور و یا وکیل هستید؟ شما نیز سابقه ازدواج دارید؟
اگر خط قرمز شما برای ازدواج؛ نداشتن ازدواج قبلی و فرزند در طرف مقابل است، این کیس برای شما مطلوب نخواهد بود. اما اگر صرفاً یک نگرانی بابت ازدواج دارید، به ایشان فرصت دهید تا خودش را اثبات کند.
مشاوره پیش از ازدواج به شما اکیدا توصیه میشود.
باسلام
من 32 ساله هستم و یک خواستگار 38 ساله دارم که یک تجربه ازدواج ناموفق داشته اند. ایشون یک سال پیش طلاق گرفته اند و فرزندی ندارند. از نظر خودشون این جدایی به خاطر تفاوت های زیاد خانوادگیه که با همسرشون داشتن، بوده و همچنان دارن مهریه پرداخت می کنند. هزینه این جدایی براشون سنگین بوده ولی از نظر مالی مشکلی ندارن. من نگران این مسئله ام که در رابطه با ایشون با همسر قبلی مقایسه بشم و چطور میتونم اطمینان پیدا کنم که واقعا رابطه قبلی پشت سر گذاشتن؟ تحقیق درباره ازدواج قبلیشون چطور باید انجام بشه چون به نظرم نگاه ادمای مختلف به مسائل متفاوته و ممکنه حرفای افرادی که فقط از دور ناظر جدایی دو نفر بودن من از حقیقت گمراه و دور بکنه. لطفا من راهنمایی بکنید.
باتشکر
سلام دوست گرامی
زمانی این اطمینان حاصل میشود که پرونده زندگی قبلی ایشان بسته شده باشد. بررسی این مساله نیز بر عهده مشاوره پیش از ازدواج است. پس بهترین پیشنهاد این است که حتما قبل از اقدام و یا تصمیمی، به مشاور پیش از ازدواج مراجعه کنید.
مشاور با پرسیدن سوالات مستقیم و غیرمستقیم از خواستگار شما علت اصلی جدایی از همسرش و همچنین چگونگی مدیریت زندگی جدید را به شما و ایشان آموزش میدهد.
میتوانید از مشاوران رادیوعشق وقت مشاوره تلفنی یا آنلاین دریافت کنید.
سلام من ۳۰ساله و مجرد خواستگارم ۳۱,ساله و مطلقه با دو تا بچه است.
من به درس خوندن خیلی اهمیت میدم و همینطور کارم.
به نظرتون میتونم با بچه هاش کنار بیام یا همه عمر و وقتمو میگیرن
مرده از هر لحاظ عالیه
سلام دوست گرامی
ابتدا باید از خود بپرسید به چه دلایلی با ایشان ازدواج کنید؟
در واقع باید مشخص کنید معیارهای خودتان چیست و طرف مقابل دقیقا چه تعداد از این معیارها را دارد.
سپس باید به این موضوع توجه کنید که حتما باید علت طلاق ایشان را دقیق مشخص کنید و حتی اگر میتوانید با همسر سابق او دیداری داشته باشید و روایت زندگیشان را از زاویه دید او نیز نگاه کنید.پذیرش فرزندان ایشان قطعاً مسئولیت بزرگی است و ممکن است زمان زیادی را از شما بگیرد اما فرزندان ایشان نیز باید بتوانند با شما ارتباط برقرار کنند.
پیش از هر گونه تصمیم، حتما به مشاور پیش از ازدواج مراجعه کنید.
سلام.من 22سالمه و یه خاستگار27ساله دارم ک قبلا یکبار ازدواج کرده ودلیل طلاقشان بیماری همسرش بوده ب گونه ای ک بیماری ک عقب ماندگی بوده بعد از ازدواجشان کم کم خودش را نشان داده و خانواده دخترازاو خواستند طلاق بگیرد و باز ازدواج کند.و آنها فقط عقد کرده بودند و هنوز ب خانه اشان نرفته بودند و رابطه صمیمی باهم نداشتند.از لحاظ اخلاق و وضعیت مالی خیلی مورد تایید بقیه است.از یه طرفم پدرم خیلی به حرف مردم اهمیت میدهد.من الان نمیدونم چ جوابی به این اقا بدم لطفا راهنماییم کنید…
سلام
با توجه به شرایطی که میگید به نظر نمیرسه فکر کردن جدی درباره ایشون مشکلی داشته باشه ولی حتما با تحقیق و بررسی بیشتر انتخاب کنید و درباره طلاق قبلیشون فقط به حرفهای خودش اکتفا نکنید. اگر با تحقیق کافی و کسب شناخت مناسب ازخود این فرد به این نتیجه برسید که فرد مناسبیه، دیگه نباید توجه زیادی به حرف مردم داشته باشید.
سلام.من 22سالمه و یه خاستگار27ساله دارم ک قبلا یکبار ازدواج کرده ودلیل طلاقشان بیماری همسرش بوده ب گونه ای ک بیماری ک عقب ماندگی بوده بعد از ازدواجشان کم کم خودش را نشان داده و خانواده دخترازاو خواستند طلاق بگیرد و باز ازدواج کند.و آنها فقط عقد کرده بودند و هنوز ب خانه اشان نرفته بودند و رابطه صمیمی باهم نداشتند.از لحاظ اخلاق و وضعیت مالی خیلی مورد تایید بقیه است.از یه طرفم پدرم خیلی به حرف مردم اهمیت میدهد.من الان نمیدونم چ جوابی به این اقا بدم لطفا راهنماییم کنید…
سلام دوست گرامی. اگر به این مساله مطمئن هستید که علت طلاق ایشان، ایراد طرف مقابل بوده، جای نگرانی نیست؛ اما برای بررسی بشتر حتما از مشاوره پیش از ازدواج استفاده کنید.می توانید از همیار عشق نوبت مشاوره تلفنی یا آنلاین بگیرید.
سلام وقتتون بخیر من با مردی اخیرا آشنا شدم ک 2 سال با فردی دیگر وارد رابطه شده بود (ازدواج سفید)داشتن
ایشون 26سالشونه من 20
5ماهه ک جدا شدن واقعا نمیتونم خیلی از کاراشو درک کنم یعنی میبینم میخواد با من وارد رابطه شه ولی یجاهایی دو دله میگه نمیخوام اذیت شی
من ب ایشون وقت دادم ک فکر کنن و تصمیم بگیرن ولی باز هم شک داشتنشو میتونم ببینم. ب من گفتن تو خونه ی من زندگی کن من قبول نکردم چون هنوز وسایل همسرشون اونجاست.چیکار کنم؟ وقت بیشتری بدم؟
سلام
طوری که مشخصه طرف مقابل شما هنوز نتونسته رابطه قبلیش رو کاملا برای خودش تموم کنه و شک و دودلیش هم به همین خاطره. این درگیری احساسی ایشون با رابطه قبلیش در رابطه با شما هم تاثیر منفی خواهد گذاشت. بنابراین بهتره فعلا رابطهای با ایشون شروع نکنید و ازشون بخواهید حتما با یک مشاور صحبت کنن.
من در حال آشنایی با یک آقایی هستم که در سال های اخیر تجربه طلاق داشتند و به گفته ایشون تا درصد خیلی بالایی شرایط طرف مقابل در ازدواج شون،سبب جدایی شده که از نظر قانونی این حق رو داد.من و ایشون تفاهم خیلی بالایی از نظر معیار و اهداف زندگی داریم.که سبب مشتاق شدن بنده تا مرحله اشنایی با ایشون شده..برخی سوالات ذهن من رو مشغول کرده..با تموم جنبه های مثبت این رابطه،ایا این همه تفاهم زیاد میتونه زندگی خوشبخت و موفقی برای هردومون رقم بزنه؟! میتونه شروع دوباره برای ایشون باشه؟ میتونه معیار کافی برای قبول کردن خانواده بنده باشه؟؟ من میدونم که حس خوشبختی رو به ایشون خواهم داد و زخم های ایشون برای همیشه خوب میشه ولی ایشون چطور..میتونند مصمم باشند یا من میتونم این انتظار رو داشته باشم؟!حفظ این رابطه برای ایشون مهم میتونه باشه؟ سن من 22 و ایشون 31 هست. از پاسختون بسیار ممنونم.
سلام
به چند نکته باید توجه کنید: اول اینکه باید شرایط رابطه قبلی ایشون دقیق تر بررسی بشه و فقط به گفتههای ایشون اکتفا نکنید که میگن بیشتر مشکلات از همسر سابقشون بوده. مورد دوم اینه که تفاهم خیلی زیاد همیشه نشونه خوبی نیست چون شاید یک نفر داره تظاهر به این تفاهم میکنه که همه چیز خوب به نظر برسه. مورد دیگه تفاوت سنی نسبتا زیاد شماست و اینکه ایشون قبلا یک تجربه تلخ داشتن. این دوتا عامل درکنار هم ممکنه باعث بشه شما شور و شوق مشابهی برای زندگی نداشته باشید خصوصا اگر تفاوتهای شخصیتی دارید. به همین خاطر حتما باید دورههای مشاوره پیش از ازدواج رو طی کنید تا این موارد بررسی بشه. اگر همه شرایط رو خوب بسنجید و یک متخصص هم تائید کنه که برای هم مناسب هستید، حتما میشه انتظار یک رابطه خوب رو داشت. تجربه طلاق درسته یک زنگ خطره، ولی اگر درست بررسی و حل بشه میتونه دقیقا همونطور که گفتین یک شروع دوباره برای یک زندگی موفق باشه.
همینطور ممنون میشم بگید این ارتباط هزینه داره یا نه.
سلام.خیلی ممنون
میشه لطف کنید ادرس ایمیل رو تا من با جزئیات سوال بپرسم.واقعیتش بدون گفتنش،من نمیتونم از کمک شما خیلی خوب بهرمند بشم.من واقعا نیاز دارم به مشاوره.ممنونم میشم(سوال هزینه ارتباط مربوط به این پست بود که ارسال کامل صورت نگرفت. )
من وکسی که دوسش دارم ده سال پیش در دانشگاه با هم آشنا شدیم ولی دوستی ما بعد از دانشگاه شدت گرفت . خیلی با هم تفاهم داشتیم اما من چون دختر معتقدی بودم نتونستم باهاش رابطه جنسی برقرار کنم و به خاطر همین بدون حتی یک بار بحث و دعوا رابطمون به هم خورد . طی این مدت با هم سالی یکی دو بار ارتباط تلفنی داشتیم تا اینکه بعد از 3 سال باهام قرار گذاشت و همدیگه رو دیدیم . بعد از دیدن من ابراز علاقه ش شروع شد و شدت پیدا کرد . طوری بهم ابراز علاقه میکرد که بیشتر از نیم ساعت نمیتونست صدامو نشنوه . هر روز میومد جلوی شرکت دنبالم و با هم میرفتیم پارک و بعدش شام میخوردیم . صبح های جمعه 6 صبح میومد دنبالم و برام آب پرتغال و آب هویج و شیرموز خودش درست میکرد میاورد . از صبح تا ساعت 10 شب بیرون بودیم ولی موقعی که منو میذاشت خونه گریه میکرد میگفت نرو! تا وقتی خوابش ببره تماس تصویری میگرفت.
بعد از چند مدت کم کم بهم گفت نامزد داره ، بعد گفت 2 – 3 ماه دیگه عروسیشه ، در نهایت بهم گفت ازدواج کرده و داره جدا میشه و همسرش چند ماهی هست که رفته و دوست من هیچ تمایلی برای برگردوندن و آشتی کردن نداشت . من خیلی اصرار کردم که ازش جدا بشم تا بتونه بره سراغ همسرش ولی نذاشت و گفت هیچ علاقه ای بهش نداره و با هم تفاهم ندارن ، در نهایت از هم جدا شدن .
رابطه ما ادامه پیدا کرد ولی دوست من دچار بحران بعد از جدایی شد و هم میخواست منو پیش خودش نگه داره و هم به اون شکلی که خودش میخواد . یعنی دیگه من نباید توقع اون عشق و صمیمیتی که بینمون بود رو ازش میداشتم . بهم میگفت چون دوست دارم میخوام ازت فاصله بگیرم ، چون نزدیکی خیلی چیزا رو خراب میکنه و من نمیخوام از دستت بدم ! کسی که طاقت نیم ساعت نشنیدن صدای من رو نداشت تصمیم گرفت که تلفن زدنامون کم بشه و همینطور دیدارمون . از طرفی من هم هر چقدر اصرار میکردم که مثل قبل بشو میگفت من نمیتونم آدم سابق باشم . وقتی هم که من میخواستم خداحافظی کنم نمیذاشت و میگفت این کارو نکن با من .
خلاصه بعد از مدتی تلاش من برای درست شدن رابطه و عدم توفیقم در نهایت باهاش خداحافظی کردم . بعد از یک ماه بی خبری برای تبریک عید بهم زنگ زد و با بغض ازم خواست که همدیگه رو ببینیم و بهم گفت تو چرا دیگه نمیخوای منو ببینی؟ بهم گفت بازم بهم زنگ بزن . ولی من چون حس میکردم تغییری تو رفتارش نداده باشه ، علی رغم میل باطنیم نه حاضر شدم ببینمش و نه بهش زنگ زدم . ایشون هم باهام تماس نگرفت تا اینکه بعد از نزدیک 6 ماه روز 30 شهریور تولدم تماس گرفت .
فقط از خوبیای من بهم گفت و اینکه تو زندگیم مثل تو ندیدم ، تو آرزوی هر مردی هستی و کجا پیدا میشه یه نفر این همه سال پای یکی بمونه ؟ بهم گفت بخاطر جدایی بهم حق بده محافظه کار باشم ، حق بده از رابطه بترسم . از اون موقع هفته ای یک بار داریم همدیگه رو میبینیم و دو سه روز یه بار با هم تلفنی حرف میزنیم و تقریبا یه شب در میون با هم چت میکنیم . میبینم که از خیلی مواضعش داره کوتاه میاد و میخواد طبق خواسته من رفتار کنه ولی نه صد در صد . یعنی بازم داره حساب شده عمل میکنه !
واقعا تکلیفم رو نمیدونم . من به قدری دوسش دارم که هیچ کسی رو جاش نمیتونم ببینم . اگه قرار بود فراموشش کنم تو این 10 سال فراموش کرده بوم . من حتی با این موضوع که ازدواج کرده و جدا شده هم کنار اومدم ولی نمیدونم چطوری مثل قبل مشتاقش کنم ؟ نمیدونم چطوری این فاصله ای که میگیره که البته خیلی نسبت به قبل کمتر شده رو کم کنم؟ نمیدونم چطوری این گاردی که نسبت به ازدواج داره رو از بین ببرم ؟
توضیحاتم خیلی طولانی شد ، ممنون میشم راهنماییم کنید .
سلام
طبق توضیحاتی که دادین شما مدت طولانی در یک رابطه پر کش و قوس بودید و طبیعیه که انقدر از نظر عاطفی درگیر بشید. اما باید حتما به یک سری مسائل توجه کنید. مهمترین چیزی که از نوشته شما و ماجرایی که تعریف کردین به آدم منتقل میشه اینه که طرف مقابل شما ثبات عاطفی نداره. طبق گفته خودتون ایشون بعد از یک مدت رابطه خوب، فقط به خاطر اینکه شما رابطه جنسی نخواستین ناگهان رابطه رو کاملا قطع کرده. بعد از یک مدت (که در زندگیش با همسرش به مشکل خورده اما بدون اینکه از اول صادقانه به شما بگه) برگشته و مثل یک عاشق تمام عیار و حتی از بیش از حد معمول رفتار کرده. رفتارهایی که کاملا هشدار دهنده و غیر سالم هستند و نشان از چسبندگی عاطفی شدید دارند. بعد ناگهان این رفتار چسبنده تبدیل میشه به فاصلهگیری شدید و بعد از قطع، دوباره برقراری ارتباط و… . به نظر میرسه ایشون نیاز به درمان دارند و شما هیچوقت نمیتونید انتظار یک رابطه سالم و با ثبات رو از ایشون داشته باشید. شاید این حرفها براتون خوشایند نباشه و قابل درک هم هست. شما ده سال با این آقا یا با یادش زندگی کردین و شما هم از نظر عاطفی تحت تاثیر بی ثباتی ایشون قرار گرفتین. برای همین نمیتونید فراموش کنید چون هر لحظه ممکنه برگرده و در واقع شما کنترل احساسات تون را دست ایشون دادید. طبیعیه که دلتون برای اون روزهای خوبِ نزدیکی تنگ بشه چون انقدر شما رو غرق محبت و توجه کرده که نمیتونید خاطرات رو فراموش کنید و دلتون میخواد باز هم چنین نزدیکی را تجربه کنید. اما باید بدونید رفتارهای ایشون در اون مدت رفتارهای سالمی نبوده و کاملا بیمارگون بوده (گریه کردن موقع خداحافظی، تحمل نکردن نیم ساعت دوری و بیخبری…). بله این رفتارها جذاب هستن ولی به هیچوجه سالم نیستن. شما نباید این رفتارها را با عشق سالم اشتباه بگیرید. پیشنهاد میکنم حتما از سیستم مشاوره تلفنی کمک بگیرید.
سلام..
روزتون بخیر..
من ۲۲ سالمه و با اقایی همدیگه رو دوست داریم که ۲۹ سالشون هست..
ایشون ۷سال پیش ازدواج کردن دوتا بچه دارن،ولی طلاق گرفتن..
با خانوادم که موضوع رو مطرح کنیم حتما مخالفت میکنن..
بنظر شما از چه راهی باید خانوادمو راضی کنم؟
آیا بخاطر تجربه ناموفق ایشون درگذشته،باید از همدیگه بگذریم؟
خانوادم اصرار دارن به خاستگارام فک کنم و جواب بدم ،از علاقه من به این آقا هم اطلاعی ندارن..
لطفا راهنمایی کنید خیلی ذهنم درگیره،
دوست عزیز
سلام
این که شما به هم علاقه دارید قابل درکه،
اما یادتون باشه که ازدواج همش عشق و عاطفه نیست …
احتمال اینکه خانواده شما مخالفت کنن، همونطوری که خودتونم حدس زدید زیاده، اما نه فقط به خاطر تجربه شکست ایشون، بلکه به خاطر مشکلات دیگهای که سر راه ازدواجتون خواهد بود. بگذارید براتون کمی توضیح بدم:
اول اینکه شما 22 سالتونه و این سن به خودی خود برای شروع یک زندگی مشترک کمی زوده، حالا فرض کنید شما دارید با کسی وارد رابطه میشید که تجربه داشته، اونم با شکست. دوم اینکه خود زندگی مشترک استرسهایی داره و شما علاوه بر استرسهای معمولش، درگیر رابطهای میشید که توش بچهها هم وجود دارند. حتی اگه دو تا فرزندان نخوان با شما زندگی کنن، قطعا حق دارن پدرشون رو ببینند، پس همین اول شما باید زندگیتون رو با دو نفر دیگه هم تقسیم کنید. به اضافه اینکه تجربه شکست، ایشون رو قطعا نسبت به زندگی حساستر میکنه.
اینها تازه گوشهای از مشکلاتی هست که ممکنه شما باهاش در ارتباط باشید،
و از اونجایی که خانوادهها دلشون میخواد آب تو دل دخترشون تکون نخوره، قطعا در اینجا مخالفت میکنن چون این سبک زندگی، اصلا راحت نیست.
بهترین راه برای شما اینه که چند جلسه مشاوره پیش از ازدواج برید و بعد تصمیم به ازدواج بگیرید. وقتی با نظارت یک روانشناس جلو برید، قطعا مسیر براتون هموارتر میشه.
سلام
من ۳۰سال دارم و با آقایی همسن خودم یک سال پیش آشناشدم که قبلا ازدواج کرده بود.که البته از همان ابتدا و بعد از شناخت ایشان.این موضوع را با برادر و خواهرم مطرح کردم.حالا به پدر گفته شده و ایشان مخالف ازدواج با مرد مطلقه هستند.چندروزی است که قبول کردند اما شرطشان صحبت با دختر و خانواده دختری که قبلا همسرش بوده است.
با خاستگارم که مطرح کردم این را توهین دانستند که پدرت یعنی به من و خانواده من اعتماد ندارند و این تحقیق از آن خانواده کار درستی نیست.
نمیدونم چه کنم.به پدرم چی بگم.یا آیا خاستگارم حق دارد؟
من زیاد فرصت ندارم.لطفا کمکم کنید.
سلام دوست گرامی
یکی از راههای تحقیق در مورد زندگی قبلی خواستگارتان ،صحبت با همسر قبلی ایشان هست که نمیشود گفت روش درست و با نتیجه می باشد.بهتر هست پدرتان و ایشان با هم بصورت خصوصی صحبت کنند و از طرفی مراجعه به مشاور برای شناخت خواستگارتان هست .
سلام
خواستگاری دارم که قبلا ازدواج ناموفق داشتند
هم دانشگاهی بودیم و ادعا دارن که چندسالیست عاشقم بودن
الانم برگشتن سمت من
نمیدونم چیکارکنم و حرفاشوچجوری باورکنم
اگرعاشق بوده چجوری تن به ازدواج داده
میترسم بخاطرتنهایی باشه که اومده
کمکم کنید
سلام دوست گرامی
در ابتدا لازم هست کاملا و طی زمان به شناخت دقیق برسید
عجله نکنید
به رفتارها و صحبت های ایشون دقت کنید
از هیجانات و احساسات زیاد دوری کنید
سعی کنید روند اشنایی را با نظر مشاور پیش ببرید
مطمئنا با رعایت موارد بالا شما از صحت گفته های ایشان مطمئن می شوید