مرگ چه ناگهانی باشد، چه قابل پیشبینی، همواره ناعادلانه است. مرگ نه برای کسی که از این دنیا رفته، عادلانه است و نه برای عزیزانی که در این دنیا به جا گذاشته است. اگر شما نیز به تازگی عشقتان را از دست داده باشید، حتماً در حال گذراندن یکی از سختترین تجربههای زندگیتان هستید.
ممکن است مدام با خود بگویید حالا که عشقم فوت کرده چجوری نبودنشو تحمل کنم و با مرگ عشقم کنار بیام؟ وقتی دیگه پیشم نیست، چطوری خودمو آروم کنم؟
درست است که همواره دلتان برای معشوقی که دیگر در کنارتان نیست، تنگ خواهد شد، اما راههایی وجود دارد که با این غم کنار بیایید و به زندگیتان ادامه بدهید تا هم به خاطرهی عزیز از دست رفتهتان احترام گذاشته باشید و هم حضور فعال و موثری درجهان زندهها داشته باشید.
راههای کنار آمدن با مرگ معشوق
پشت سر گذاشتن دوران سوگواری
به خودتان بگویید که غم و اندوه طبیعی است
سوگواری کردن در غم عشق از دست رفته بسیار دردناک است. بااین حال باید این دوران دردناک را پشت سر بگذارید تا زخمهایتان بعد از آن التیام پیدا کند و بتوانید این غم کمرشکن را پشت سر بگذارید. در برابر میل شدید برای بیتوجهی به این درد، سرکوب کردن احساسات و وانمود کردن به این که عشقتان نمرده است، مقاومت کنید. انکار نکنید که اتفاق بدی در زندگیتان رخ داده است و غم و اندوه تا عمق جانتان نفوذ کرده است. سوگواری کردن کاملاً طبیعی و نشانهی روحی سالم است؛ گریستن در غم عشق نشانهی ضعف نیست.
خود را برای تجربه کردن پنج مرحلهی سوگواری آماده کنید
هرچند همه به یک شکل سوگواری نمیکنند، اما سوگواری کردن اکثر افراد دارای مراحل مشترکی است. اگر با این مراحل آشنا باشید، میتوانید خودتان را برای احساسات قوی و شدیدی که طی این مراحل برانگیخته میشوید، آماده کنید. اگر مراحل سوگواری را پیشاپیش بدانید، این آگاهی درد و رنجتان را از بین نمیبرد، اما برای روبرو شدن با درد مجهزترتان میکند.
البته ممکن است تمام این مراحل را به ترتیب ذکر شدهی معمول آن نگذرانید. برخی افراد سوگوار مراحل را تکرار میکنند، مدتها در یک مرحله باقی میمانند، چند مرحله را به یکباره تجربه میکنند یا مراحل را به ترتیب کاملاً متفاوتی پشت سر میگذارند. داغدیدگان گاهی به سرعت و بدون گذراندن تمام این مراحل به زندگی عادی خود برمیگردند. به خاطر داشته باشید که شیوهی سوگواری تمام افراد یکسان نیست. درهر حال شناختن مراحل سوگواری کمک میکند که این تجربهی دردناک را بهتر بفهمید. پنج مرحلهی معمول سوگواری عبارت است از:
- خود را برای انکار یا ناباوری آماده کنید.
- منتظر احساس خشم باشید.
- منتظر احساس گناه و عذاب وجدان باشید.
- خود را برای ناراحتی و افسردگی آماده کنید.
- در مرحلهی پایانی یاد میگیرید که مرگ عزیزتان را بپذیرید.
برای سوگواری کردن محدودهی زمانی تعین نکنید
بخش اعظم فرایند سوگواری میتواند ظرف یک سال تقویمی رخ دهد. بااین حال ممکن است غم و اندوهتان تا سالهای متوالی بعد از مرگ عشقتان در لحظاتی مانند تعطیلات، سالگردها یا حتی در یک روز ناراحت کننده ناگهان به سراغتان بیاید. به خاطر داشته باشید که برای تمام کردن غم و اندوهتان نمیتوانید یک برنامهی زمانی تعیین کنید. افراد مختلف دوران سوگواری را به شیوههای گوناگونی طی میکنند و ممکن است سوگواری تا پایان عمرتان ادامه داشته باشد.
هرچند قدری غم و اندوه تا سالها بعد از فوت معشوقتان طبیعی است، اما این احساس ناراحتی نباید مانع از آن شود که بتوانید به زندگی عادیتان ادامه دهید. اگر عملکردتان به دلیل غم و ناراحتی، حتی سالها بعد از مرگ عشقتان مختل شده است، بهتر است به مشاور مراجعه کنید. این احساسات غمانگیز شاید به یار جدانشدنی زندگیتان تبدیل شود، اما نباید نیروی غالب در زندگیتان باشد.
با دیگر سوگواران ارتباط برقرار کنید تا از حمایت آنان برخوردار شوید
در بسیاری از مراحل سوگواری ترغیب میشوید تا از جهان دل ببرید و به تنهایی در گوشهی انزوا روزگار بگذرانید. درست است که بخش اعظم فرایند سوگواری را در تنهایی میگذرانید، اما در همنشینی با عزاداران دیگری که آنها هم دلتنگ معشوقتان هستند، مطمئناً تسلی خاطر خواهید یافت. احساسات دردناک و خاطرات شادی را که با محبوبتان داشتهاید، با شبکهی حمایتیتان در میان بگذارید. هیچ کس مانند آنها نمیتواند درد و ناراحتیتان را درک کند. این درد را با یکدیگر به اشتراک بگذارید تا همگی بتوانید از این غم کمر راست کنید و به زندگی عادی برگردید.
از افرادی که عزادار نیستند، کمک بگیرید
با گفت و گو و همنشینی با بقیهی داغدیدگان میتوانید دردتان را با آنها شریک شوید. اما افراد دیگری که در شبکهی حمایتیتان حضور دارند و مانند شما سوگوار نیستند، میتوانند به شما کمک کنند که دوباره به زندگی عادیتان برگردید. برای ارتباط برقرار کردن با این حامیان مطمئن تردید نکنید.
- منظور خودتان و کمکی را که میخواهید، به راحتی و صادقانه بیان کنید. مطمئن باشید از تعداد زیاد افرادی که برای کمک به شما پیشقدم خواهند شد، تعجب خواهید کرد.
- از سوگواری کردن در غم عشقتان خجالت نکشید. شاید گاهی اوقات ناگهان و غیرمنتظره زیر گریه بزنید، یک داستان را بارها و بارها تعریف کنید یا خشمتان را در مقابل دیگران بروز دهید. از این رفتارها شرمنده نباشید؛ چنین رفتارهایی کاملاً طبیعی است و نزدیکانتان کاملاً شما را درک خواهند کرد.
از متخصصین کمک بگیرید
هرچند اکثر مردم میتوانند مراحل سوگواری را به تنهایی و با حمایت دوستان و خانوادهشان پشت سر بگذارند، حدود 20 ـ 15 درصد عزاداران به حمایت بیشتری نیاز دارند. اگر احساس تنهایی و انزوا میکنید، اگر دور از خانواده و دوستان زندگی میکنید یا عملکردتان مختل شده است، احتمالاً به کمک تخصصی نیاز خواهید داشت. مشاور سوگواری، گروههای حمایتی یا درمانگری را پیدا کنید که بتوانند در پشت سر گذاشتن دوران سوگواری به شما کمک کنند.
اگر فردی مذهبی یا معنوی هستید، از یک نهاد مذهبی یا فرد روحانی راهنمایی بگیرید. بسیاری از روحانیان در مشاوره به داغدیدگان تجربه دارند و عقل و درایت آنها مطمئناً مایهی تسلی خاطرتان خواهد شد. مراجعه به یک مشاور مجرب و چند جلسه صحبت کردن دربارهی احساساتتان کمک میکند تا زندگیتان را بهتر مدیریت کنید. اگر به مشاور دسترسی ندارید و مشاوره حضوری برایتان میسر نیست، میتوانید از خدمات مشاوره تلفنی و اینترنتی استفاده کنید.
خود را با زندگی کردن بدون عشقتان سازگار کنید
بعد از اینکه دوره سوگ را گذراندید و التهابات اندکی برطرف شد، میتوانید با انجام راهکارهایی زندگی جدیدی برای خود ایجاد کنید
از سلامتی و جسمتان مراقبت کنید
برنامهی معمول زندگیتان در هفتهها و روزهای بعد از فوت عشقتان کاملاً به هم میخورد. احتمالاً نمیتوانید به خوبی غذا بخورید، بخوابید و ورزش کنید. اما بعد از آن که مدتی گذشت، باید عادتهای سالمتان را دوباره از سر بگیرید تا زندگیتان به روال معمول برگردد.
مرتب ورزش کنید
ورزش کردن به خوبی میتواند حواستان را از غم و اندوه منحرف کند. وقتی روی بدنتان متمرکز میشوید، ذهنتان میتواند استراحتی را که به شدت به آن نیاز دارد، انجام دهد، حتی اگر این استراحت فقط چند دقیقه باشد. به علاوه ورزش خلق و خویتان را بهتر میکند، به خصوص اگر در یک روز آفتابی در فضای باز ورزش کنید.
الگوهای جدید را در زندگیتان ایجاد کنید
اگر عادتهای قدیمیتان برگشتن به روند عادی زندگی را براتان مشکل کرده است، باید برای مدتی الگوهای جدیدی پیدا کنید. این کار به معنای رها کردن عشقتان نیست، بلکه به معنای برنامهریزی کردن برای آینده است.
- اگر با عبور از یک مسیر خاطرات عشق مرحومتان برایتان زنده میشود، مسیر دیگری را پیدا کنید.
- به خاطر داشته باشید که بعد از فروکش کردن غم و اندوهتان میتوانید به فعالیتهای قدیمی برگردید. قرار نیست عشق درگذشتهتان را فراموش کنید، فقط میخواهید به زندگی خودتان ادامه دهید. به این ترتیب خاطرات عشقتان به جای آن که شما را در دریای غم غرق کند و زندگیتان را از شدت اندوه فلج کند، شادی را برایتان به ارمغان میآورد.
فعالیتهای محبوبتان را از سر بگیرید
بعد از پشت سر گذاشتن درد و غم اولیه سعی کنید تا عادتهای محبوب و برنامهی روزمرهتان را دوباره از سربگیرید. وقتی کارهایی را که دوست دارید، انجام بدهید، حواستان قدری از این غم جانکاه منحرف میشود و میتوانید یک زندگی جدید معمولی را در پیش بگیرید. فعالیتهایی که منبع دوستی و معاشرتهای سالم هستند، بسیار مهماند.
به محل کار یا تحصیل بازگردید
شاید بعد از آن که مدتی گذشت، بخواهید به سر کار برگردید. شاید چون عاشق کارتان هستید، دوست دارید کار را دوباره شروع کنید یا شاید به دلایل مالی مجبورید که در محل کار حاضر شوید. درست است که روزهای اول برگشت به سر کار سخت است، اما شروع مجدد کار باعث میشود که به جای گذشته به آینده فکر کنید.
- اگر امکان دارد، برنامهی کاری سبکتری در روزهای اول داشته باشید. شاید این امکان وجود داشته باشد که تمام وظایفتان را بلافاصله بعد از برگشت شروع نکنید. شاید بتوانید مدتی نیمه وقت کار کنید یا مسئولیتهای کمتری را قبول کنید. با کارفرمایتان دربارهی شرایط خاصی که میتواند برایتان در نظر بگیرد، صحبت کنید.
- نیازهای خاص خود را با همکارانتان در میان بگذارید. اگر نمیخواهید درباره عشق مرحومتان در محل کار صحبت کنید، میتوانید از همکارانتان بخواهید که در این باره صحبت نکنند. بالعکس اگر دوست دارید در محل کارتان در این باره حرف بزنید، مشاور میتواند روشهای مناسب گفتگو درباره این موضوع حساس را به همکارانتان یاد بدهد.
تصمیمهای مهم و دائمی زندگیتان را به بعد موکول کنید
قبل از گرفتن هر تصمیم مهمی که تغییراتی دائمی را در زندگیتان ایجاد کند، ابتدا به عواقب آن تصمیم فکر کنید. مشورت کردن با مشاور درباره این تصمیمها نیز فکر خوبی است.
از تجربههای جدید استقبال کنید
اگر همیشه دوست داشتهاید که از یک مکان خاص بازدید کنید یا فعالیتی هست که همیشه میخواستهاید آن را امتحان کنید، اکنون زمان ایدهآلی برای تجربههای جدید است. این تجربههای جدید دردتان را از بین نمیبرد، اما فرصت آشنایی با افراد جدید را برایتان فراهم میکند و مسیرهای جدید خوشبختی در مقابلتان قرار میدهد. همچنین میتوانید فعالیتهای جدید را با افراد دیگری که داغدار از دست دادن عزیزشان هستند، امتحان کنید تا به این ترتیب سوگواری را در کنار یکدیگر پشت سر بگذارید و به زندگی عادی برگردید.
به این نکته توجه کنید که غم و اندوه کاملاً ناپدید نمیشود. حتی پس از برگشت به زندگی عادی نیز ممکن است غم و اندوه در لحظههای خاصی غافلگیرتان کند. به غم از دست دادن محبوب مانند موجی فکر کنید که گاهی فروکش میکند وگاهی با قوت دوباره برمیگردد. هر بار که این احساسات دردناک بروز یافتند، آنها را بپذیرید و در مواقع نیاز برای کمک و تسلی خاطر به دوستانتان تکیه کنید.
گرامی داشتن خاطرهی عشق مرحوم
در مراسم و آئینهای عزاداری عمومی شرکت کنید
مراسم عزاداری علاوه بر آن که برای گرامیداشت فرد درگذشته است، به بازماندگانش هم کمک میکند تا این فقدان جانسوز را قبول کنند. بسیاری از آیینهای عزاداری در دوران خاکسپاری و مراسم بعد از دفن انجام میشود. برای مثال لباس سیاه پوشیدن یا دعا و نماز خواندن برای شادی روح درگذشته به گروه عزاداران کمک میکند تا در کنار هم عزاداری کنند. آئینهای عزاداری فارغ از فرهنگ خودتان یا فرهنگ عشق مرحومتان میتواند کمک موثری برای شروع فرایند بهبود و التیام بعد از عزاداری باشد.
آیین و مراسم عزاداری خصوصی برای خودتان برقرار کنید
مطالعات نشان میدهد که ادامه دادن رفتارهای آیینی به عزادار کمک میکند تا به زندگی عادی برگردد، به خصوص اگر این مراسم و آئینها بعد از خاکسپاری ادامه داشته باشد. نوع این مراسم غالباً خاص خود عزادار و فرد درگذشته است، اما در هر حال روش مهمی برای گرامی داشتن یاد مرحوم است و در عین حال در تسکین رنج و درد به بازماندگانش کمک میکند. شما نیز میتوانید آئینهایی خصوصی خودتان را مانند موارد زیر داشته باشید:
- هر زمان که احساس ناراحتی میکنید، یکی از وسایل عشقتان را لمس کنید.
- هفتهای یک بار روی نیمکت پارک مورد علاقهی عشقتان بنشینید.
- هنگام آشپزی به آلبومهای محبوب عشقتان گوش بدهید.
- هر شب قبل از خواب به عشقتان شب بخیر بگویید.
خاطرات عشق مرحومتان را حفظ کنید
همانطور که مراحل سوگواری را پشت سر میگذارید و به زندگی عادی برمیگردید، ممکن است متوجه شوید که میتوانید بدون غم و اندوه به عشقتان فکر کنید و حتی با فکر کردن به او به جای درد یا ناراحتی، شادی شیرینی را احساس کنید. از این احساس شادی و لذت استقبال کنید و به تمام هدایایی فکر کنید که عشقتان به شما تقدیم کرده است. برای آن که یادآوری خاطرات روزهای گذشته به جای غم، شادی را مهمان قلبتان کند، راههایی را برای حفظ و زنده نگه داشتن خاطرات عشق مرحومتان پیدا کنید. سپس میتوانید این خاطرات را زنده کنید و با دیگران در میان بگذارید.
مرگ معشوقه مصیبت بزرگی است که تحمل و یا فراموش کردن آن نیاز به زمان و کارهای زیادی دارد. اگر عشقتان فوت کرده و اصلا در شرایط خوبی نیستید بهتر است شروع به انجام کارهایی کنید که شما را کم کم آرام میکند. ابتدا بدانید که پروسه ناراحتی باید طی شود و غصه دار بودن کاملا طبیعی است و احتمالا شامل 5 مرحله انکار، خشم، عذاب وجدان، افسردگی و در آخر پذیرش مرگ میباشد. خود را محدود به بازه خاصی برای فراموشی و بهبودی نکنید. با دیگر عزاداران رفت و آمد کنید. با دوستانتان معاشرت کنید. از یک مشاور کمک بگیرید. در گام بعدی باید زندگی خود را بدون عشقتان تعریف کنید. مراقب سلامت جسمی خود باشید. الگوهای جدیدی در زندگی تان ایجاد کنید. به کارهای مورد علاقه و تجربیات جدید روی آورید. به محل کار و تحصیل خود بازگردید. در گام آخر خاطره عشقتان را با شرکت در مراسم عزاداری او و داشتن عادات عزاداری شخصی زنده نگه دارید. در این میان نقش یک مشاور با تجربه و دلسوز از همه چیز مهمتر است و میتواند بسیار برای شما مفید باشد. در کنار اقدامات ذکر شده حتما با فرد متخصصی در ارتباط باشید.
پرسش و پاسخ کوتاه
نازنین عزیزم خیلی متاسف شدم. ما رو در غم خودت شریک بدون. امیدوارم بتونی با آگاهی هیجانهای منفی ات رو مدیریت کنی و خاطره نامزدت برات همیشه انرژی بخش بمونه
سلام من هلما هستم به توصیه شما این متن هارو خوندم واقعا احساس عذاب وجدان دارم چون مرگ عشقم بخواطر روزی اتفاق افتاد بهش اصرار کردع بودم بریم بیرون اما اون زیاد نمی خواست وقتی راضی شد اومد تصادف کرد بعدشم که فت کرد همش به خودم میگم اگه من بهش نگفته بودم بیا الان زنده بود خواهرم بهم میگه اون به اتفاق بوده تقصیر تو نیست اگه من ناراحت باشم اونم ناراحت میشه اما بنظرم همش تقصیر منه
سلام راستش نمیخواستم هیچ وقت در موردش صحبت کنم ولی دیگه نمیتونم حدود ۱سال پیش دوست دختر م جلوی چشمم خودش رو انداخت پایین و مرد و من از اون روز مثل یه مرده هستم و هر روز میرم دم درشون مثل دیوونه ها آیا میتونم از یاد ببرمش
سلام دوست گرامی
شما اتفاق بسیار تلخی را تجربه کردید که کمرنگ کردن این اتفاقات نیاز به مراجعه به روانشناس دارد. شما سوگوار هستید و اشاره کردید نمیخواهید درباره آن حرف بزنید، در واقع شما در حال حاضر هنوز در مرحله انکار سوگ هستید. برای اینکه بتوانید به زندگی برگردید، به روانشناس مراجعه کنید.
میدونید الان۲ ساله از دست دادمش ولی هنوز باورم نمیشه خیلی از دوستام گفتن برو تو یه رابطه جدید ولی نمیتونم اون حرفهای آخرش که سرش رو پاهام بود و گفت مراقب خودت باش و سر قبر اشکاتو نبیم منو ناراحت نکن
سلام ببخشید من خب من راستش … دوست دختر من بخاطر کرونا مرده قست داشتم باهاش نامزد کنم دیگه از موقع مرگش زندگیم نابود شده دیگه واقعا روح ندارم چیکار کنم هیچ چیز برام خوشایند نیست و همش اونو توی خواب می بینم
بعد از تست کرونای خودم نتیجش این شد که من کرونا نداشتم فقط بعد مرگش ارزوم این بود که منم کرونا داشته باشم و بمیرم ولی حالا که جواب ازمایشم منفی از کار دراومده دیگه نمی دونم چیکار کنم زندگیم برام تلخ شده 3 سال بود می شناختمش دیگه راستش افسردم و غصه ی مرگشو می خورم چیکار کنم
سلام دوست گرامی
از اتفاقی که برای شما افتاده است متاسفیم
قطعا روزهای سختی را پشت سر میگذارید. مدت زمان زیادی کنار او بودید و در حال حاضر سوگوار او هستید.
شما نیاز دارید تا جای ممکن برای او سوگواری کنید و هیجانات خود را بروز دهید. در این دوره و برای کم شدن این غم نیز میتوانید با مشاور صحبت کنید.
دو سال و نیم قبل دوست دختر برادرم فوت کرد، برای برگرداندن برادرم به زندگی نرمال چه کاری میشه کرد؟
سلام دوست گرامی
برای اتفاقی که افتاده است متاسفیم.
گذراندن دوره سوگ برای هرفردی متفاوت است و به عوامل زیادی بستگی دارد. برای مثال کیفیت رابطه آنها چگونه بوده است؟ چند مدت در رابطه بودند؟ فوت ایشان به چه دلیل بوده است؟
این عوامل باید تک به تک بررسی شود، همچنین اشاره کردید که 2ونیم سال از فوت او میگذرد، آیا همچنان برادر شما سوگوار است؟ تابحال چه اقداماتی برای رفع این سوگ انجام داده اند؟
چون پاسخ این جزییات را نداریم، برای رفع سوگ ایشان، اول باید بررسی کنیم که برادر شما در کدام مرحله از سوگ گیر کرده است(مراحل سوگ: انکار، خشم، چانه زنی، اندوه ، افسردگی) سپس از او حمایت کنید تا بتواند دوره سوگ خود را بگذراند. در این حمایت از او نخواهید که رابطه جدیدی را شروع کند، چراکه همچنان سوگوار است.
اما اگر هنوز سوگ ایشان شدید است، باید از مشاور کمک بگیرند.