ازدواج یکی از پیچیدهترین تصمیماتی است که شما باید در زندگی خود بگیرید؛ زیرا علاوه بر اینکه باید شناخت درست و کاملی روی شخصیت، نیازها، علایق و … خودتان داشته باشید، باید تمامی این جوانب را هم در مورد فرد مقابلتان بسنجید تا بتوانید بهتر برای زندگی خود تصمیم بگیرید. یکی از مسائل خیلی مهمی که در خصوص ازدواج وجود دارد، مساله شغلی است. در بسیاری از مواقع، نوع شغل و شرایط محیط کاری میتواند بسیاری از جنبههای زندگی افراد را تحت تاثیر قرار دهد؛ مخصوصا شغلهایی مانند پزشکی. ممکن است قصد داشته باشید با یک خانم پزشک (یا کسی که جز کادر پزشکی باشد، مانند پرستاران) ازدواج کنید. در اینجا ممکن است سوالات متفاوتی در ذهنتان ایجاد شود، مثلا: “برای ازدواج با دختری که پزشکی میخواند باید به چه نکاتی توجه کنم؟”، “آیا ازدواج با خانم دکتر تصمیم درستی است؟”، “چه مشکلاتی بر سر راه ازدواج با یک خانم پزشک وجود دارد؟” و … . در این مقاله قصد داریم نکات مهمی در خصوص ازدواج با دختری که پزشک یا دانشجوی پزشکی (یا جز کادر پزشکی) است، به شما بگوییم. شما میتوانید با کمک این نکات، بهترین تصمیم را بگیرید.
ذکر این نکته واجب است که همیشه باید بدانید هیچ کس شبیه فرد دیگری نیست و هر شخصی، ویژگیهای منحصر به فردی دارد که تحت تاثیر ژنتیک، خانواده، نوع تربیت، فرهنگ، ویژگیهای شخصیتی و … است و شغل (و تحصیلات) تنها یکی از این عوامل است. به همین دلیل، شما باید باقی موارد را در نظر بگیرید و تنها به خاطر نکاتی که در زیر اعلام شده، تصمیم به ازدواج یا عدم ازدواج نگیرید.
اگر شما خودتان پزشک یا جز کادر پزشکی نیستید
یک نکته مهمی که در خصوص ازدواج با یک پزشک خانم وجود دارد این است که آیا شما خودتان پزشک یا جز کادر پزشکی هستید یا نه؟ ازدواج پزشک با غیرپزشک هم دارای نکات مثبت است و هم نکات منفی. این که شما جنبههای مثبت قضیه را نگاه کنید یا جنبههای منفی به خودتان و رابطهتان بستگی دارد. در ادامه میخواهیم مواردی که ممکن است روی ازدواج شما تاثیر بگذارد را بررسی کنیم؛ یادتان باشد، مثبت یا منفی بودن این موارد بسیار به خود شما بستگی دارد.
طولانی بودن دوره تحصیلات و کاریابی
تحصیل در رشتهی پزشکی و کاریابی بعد از فارغالتحصیلی اینطور نیست که چهار سال درس بخوانید و بعد یک شغل عالی و پردرآمد پیدا کنید. پزشکی برخلاف بیشتر رشتهها یک فرایند مستمر آموزشی است؛ بنابراین ممکن است برنامهریزیای که شما در زندگی داشتید و زمانبندیتان برای رسیدن به آن با ایشان تا حدودی متفاوت باشد؛ به عنوان مثال او ترجیح دهد که بچهدار شدن را تا پایان تحصیلاتش و رسیدن به وضعیت شغلی نسبتا پایدار به تعویق بیاندازد و یا اگر هم بچهدار شدید شاید زمانهایی برسد که او مراقبت از فرزندتان را ساعتها به شما محول کند تا خودش بتواند یک فصل از کتاب را تمام کند. در نظر داشته باشید که این بچه همیشه یک فرشتهی خندان نیست، بلکه در بسیاری از موارد هم باید با بچهی گریانی سر و کله بزنید که خودش را کثیف میکند و بالا میآورد.
درکارهای خانه زیاد ماهر نیستند
از این گذشته تحصیل در دانشکده پزشکی، تصمیمی نیست که یک شبه گرفته شده باشد، مثلاً همسرتان ناگهان به این نتیجه نرسیده که: “خب، میخوام دکتر بشم و برم دانشکده پزشکی”؛ این تصمیم یک سابقهی هجده ساله دارد و او برای رسیدن به این موقعیت سالها درس خوانده است. به احتمال زیاد مادر همسر آیندهتان در این سالهای سخت و فشردهی درس خواندن، از دخترش نخواسته است که آشپزی کند، خانه را تمیز کند یا از مهمانان پذیرایی کند؛ خانم دکتر آینده اکثر اوقات در اتاقش یا در دانشگاه در حال درس خواندن بوده است. به همین دلیل دانشجویان پزشکی عموماً نمیدانند که چطور قرمهسبزی یا آبگوشت بپزند! البته چنین دختر باهوشی اگر بخواهد که مدت بیشتری را در خانه کنار مادرش بماند، حتماً میتواند آشپزی یاد بگیرد، البته اگر بخواهد. بنابراین انتظار نداشته باشید که همسر پزشکتان یک آشپز فوقالعاده باشد؛ البته احتمالاً همسرتان روزهای تعطیل به شما نشان خواهد داد که از هر انگشتش هنر میبارد و غذایی برایتان میپزد که انگشتانتان را هم با آن بخورید.
به هر حال، نکتهای که در مورد این قشر واضح است، این است که اولویت اول این افراد تحصیل کردن است؛ به همین دلیل بسیاری از کارهای خانهداری و یا کارهایی که ممکن است خانمهای دیگر بلد باشند را یادنگرفته باشند.
تفریح کردن محدود
همانطور که گفته شد، بیشترین اولویت دخترانی که پزشکی میخوانند درسشان است؛ به همین دلیل حتی اگر اهل تفریح و مهمانی هم که باشند، باز هم خیلی فرصت این کارها را ندارند. شما ممکن است مجبور شوید سفرها و مهمانیهای زیادی را لغو کنید و یا تنهایی بروید.
ساعت کاری غیرمتداول
پزشکان ساعت کاری مشخصی ندارند؛ گاهی اوقات برنامهی کاریشان کاملاً منظم است، گاهی اوقات زنگ تلفن همسرتان شما را نیمه شب از خواب بیدار میکند تا او را به بالین بیمار فرابخواند و گاهی اوقات او حتی 36 ساعت نمیتواند به خانه بیاید. از این گذشته وقتی همسر پزشکتان بعد از یک روز معمولی به خانه برمیگردد، به اندازهی شما خسته است و نمیتوانید انتظار داشته باشید که همسر شاد و خندانی را در خانه بیابید که برای شما و فرزندانتان غذا درست کند.
بهعلاوه، این نامنظم بودن شیفتهای کاری باعث میشود که شما حداقل در اوایل دوره کاریشان (چون هنوز در شغلشان تثبیت نشدند یا اینکه ساعتهای کاریشان خیلی دست خودشان نیست)، مجبور شوید بسیاری از برنامههای زندگی را لغو کنید یا مسئولیت انجام آن را خودتان به عهده بگیرید؛ بهعنوان مثال، فرض کنید قرار است افراد فامیل را برای یک مهمانی دعوت کنید، این که از طرف بیمارستان به صورت اورژانسی با همسر شما تماس گرفته شود، بسیار وجود دارد. به همین دلیل، گاهی در این موارد شما خودتان باید به تنهایی تدارکات مربوط به مهمانی را ببینید.
استقلال زیاد در تصمیمگیری
پزشکان دربارهی مرگ و زندگی بیماران تصمیم میگیرند، بنابراین احتمالاً قدرت تصمیمگیری همسر دکترتان از شما بیشتر است. او ممکن است گاهی از شما کمک بخواهد و گاهی خودش تصمیم مهمی را به تنهایی بگیرد. این استقلال در تصمیمگیری هرگز نباید غرور مردانهتان را خدشهدار کند و برای حفظ رابطهتان هم که شده بهتر است استقلال همسرتان را با روی باز بپذیرید.
اگر شما از آن دست مردهایی هستید که ترجیح میدهید با همفکری همسرتان کارها را انجام دهید یا فکر میکنید بسیاری از تصمیمات مردانه است، بهتر است قبل از جدی شدن رابطه این موضوع را بررسی کنید؛ چون شاید اوایل برای شما پذیرفته شده باشد، اما قطعا در آینده تاثیر خودش را میگذارد. البته به خاطر داشته باشید این مساله خیلی به ویژگیهای شخصیتی هم مرتبط است، بهعلاوه، ممکن است دختر به شما بگوید که از اینکه مجبور است دائم در محل کار تصمیم بگیرد خسته شده است و ترجیح میدهد که شما تصمیمات بزرگ و مهم را در زندگی بگیرید.
روابط کاری
باید بدانید که همسرتان در محیط کارش مرتباً با مردان دیگر، مثلاً پرستار، مشاور، رزیدنت و بیمار مرد سر و کار دارد. همکاران او ممکن است در هر ساعتی از روز با او تماس بگیرند یا به او پیام بدهند. پیوندی که میان همکاران پزشک شکل میگیرد، مانند یک پیوند خانوادگی است، چرا که زندگی در بیمارستان کاملاً با زندگی عادی متفاوت است و افراد شاغل در بیمارستان مجبورند، صرف نظر از جنسیت، نژاد یا عقاید همکارشان به او تکیه کنند، در غیر این صورت زندگی در بیمارستان غیرممکن خواهد شد. بنابراین خودتان را برای پذیرش روابط شغلی همسرتان آماده کنید و چنین شرایطی را بدون تعصب و حسادت بیجا بپذیرید. همسر پزشکتان باید در هر شرایطی با همکاران مردش در ارتباط باشد.
کار کردن در شرایط سخت و تاثیر روی خلقیات
هر روز سر و کار داشتن با مرگ و زندگی، سر و کله زدن با بیماران بداخلاق و رنج دیده، گوش دادن به سخنرانیهای پرخاشگرانهی مشاوران، شیفتهای طولانی، بیماران اورژانسی و … بر خلقیات همسرتان تاثیر میگذارد. به طور کلی، خستگی ناشی از بودن در این شرایط کاری سخت، بسیار میتواند روی افراد تاثیر بگذارد، آستانه تحمل فشار را پایین بیاورد و تحریک پذیرترشان کند. به همین دلیل همسر پزشکتان دمدمی مزاجتر و تحریکپذیرتر از یک دختر معمولی خواهد بود.
روحیه حمایتکننده
همسر پزشکتان شما را بیشتر از هر فرد دیگری دوست خواهد داشت، چرا که او درد از دست دادن عزیزان را از نزدیک لمس کرده است، به همین دلیل او قدر تکتک لحظاتی را که در کنارتان است، میداند و سعی میکند لحظات شاد کوچک را تا حد ممکن زیبا و به یادماندنی کند، چرا که بیشتر از هر کس دیگری میداند که زندگی چقدر ناپایدار و آسیبپذیر است. بنابراین او از شما و فرزندانتان به خوبی مراقبت میکند، چرا که سالها است مشغول یادگیری مراقبت از دیگران است. او هرگز وجودتان را مسلم فرض نمیکند، لطفهای کوچکتان را نادیده نمیگیرد و از تکتک محبتهای کوچکی که به او میکنید، قدردانی میکند. او شما را به خاطر خودتان و شخصیتتان دوست دارد، نه به خاطر پول و جایگاه اجتماعی، چرا که خودش به تنهایی میتواند به ثروت و جایگاه اجتماعی بالایی برسد.
جایگاه اجتماعی
در بسیاری از جوامع، به خصوص جامعه ایران، موقعیت و جایگاه شغلی بسیار با اهمیت است و افرادی که در مراتب بالا قرار دارند، روی تناسب شغلی و جایگاه اجتماعی حساستر هستند. به همین دلیل، یک دختر پزشک به احتمال بیشتری از شما نیز این توقع را دارد که جایگاهی مشابه او داشته باشید یا از او بالاتر باشید.
اگر شما خودتان هم پزشک یا جز کادر پزشکی بودید:
اگر خودتان هم پزشک باشید یا در حوزهی درمان فعالیت داشته باشید، ازدواج کردن با یک پزشک فکر بسیار خوبی خواهد بود. اگر شما هم پزشک باشید یا دستکم با پزشکان در ارتباط باشید، احتمالاً خیلی بهتر میتوانید شرایط کاری یکدیگر را درک کنید.
نکته مهم در اینجا قدرت مدیریت و درک شرایط برای هر دو نفر است. اول اینکه این شغل برای هر دو نفر، یعنی خانم و آقا سخت است و هر دو شرایط یکسانی را تجربه میکنند، به همین دلیل اگر مثلا آقا انتظار داشته باشد که وقتی به خانه میرسند همه چیز آماده باشد و خودش هم هیچ نقشی در انجام کارهای روزانه نداشته باشد، قطعا به مشکل بر میخورند. مسئولیت کارهای خانه زمانی به عهده خانم است که او خانهدار باشد یا ساعتهای کمتری کار کند، زمانی که هر دو شغل یکسان و ساعتهای کاری یکسانی دارند، این توقع زیاده از حد است و قطعا ازدواج با مشکل رو به رو میشود.
بهعلاوه، شیفتهای طولانی، ساعات کاری متغیر و …، نیاز به برنامهریزی دقیق و درست را برای هر دو نفر بیشتر و بیشتر از سایر زوجها میکند. زن و شوهر باید برای تک تک اتفاقات زندگیشان برنامه داشته باشند تا بتوانند راحتتر شرایط را مدیریت کنند؛ بهعنوان مثال برنامهریزی برای مهمانیها، تفریحات، سفرها، وضعیت رسیدگی به کارهای خانه، تکالیف بچهها و … . با توجه به آنچه گفته شد، اگر قصد ازدواج با همکار پزشکتان را دارید، بهتر است با در نظر گرفتن این شرایط، تصمیم بگیرید.
آمار طلاق در میان پزشکان
یکی از محققین دانشکده پزشکی هاروارد مطالعهای را بر روی نرخ طلاق در میان پزشکان ایالات متحده انجام داده است. این مطالعه با این هدف انجام شده است تا مشخص شود که آیا سبک زندگی پراسترس و غیرقابل پیشبینی پزشکان باعث بالاتر رفتن نرخ طلاق و جدایی نسبت به دیگر مشاغل حوزهی درمان میشود یا خیر.
نتایج این مطالعه بسیار جالب است. مشخص شد که پزشکان پایینترین نرخ طلاق را نسبت به پرستاران، وکلا و مدیران حوزهی سلامت دارند. همچنین در این مطالعه مشخص شد که احتمال طلاق گرفتن پزشکان خانم بالاتر از پزشکان مرد است؛ مسئولیت مضاعفی که پزشکان خانم برای تربیت فرزندان و مدیریت امور خانه دارند، میتواند موجب افزایش این احتمال شده باشد.
مشاوره قبل از ازدواج
همانطور که گفته شد، عوامل بسیار زیادی هستند که میتوانند بر روی ازدواج تاثیر بگذارند که یکی از آنها شغل و حرفه فرد مقابل است. به همین دلیل، اگر میخواهید ازدواج خوب و مناسبی داشته باشید، حتما باید قبل از ازدواج با یک روانشناس متخصص، مشورت کنید. مشاوره پیش از ازدواج به شما کمک میکند تا علاوه بر اینکه نسبت به خودتان به شناخت درستی برسید، بتوانید بر اساس آن بهترین تصمیم را برای انتخاب همسر آینده بگیرید.
مسائل و موارد خیلی زیادی هستند که میتوانند بر روی ازدواج تاثیر بگذارند، یکی از آنها شغل و تحصیلات فرد مقابل است؛ به خصوص در مورد رشتههایی مثل پزشکی که درگیریها و دغدغههای بیشتری نسبت به سایر رشتهها دارد. اگر شما میخواهید با خانمی ازدواج کنید که پزشک هستند ولی شما نه، بهتر است به این موارد توجه داشته باشید: 1. طولانی بودن دوره تحصیلات و رسیدن به شغل ثابت زمانبر است و نیاز هست بسیاری از برنامههای زندگیتان را به تعویق بیاندازید، 2. به دلیل مشغولیتهای زیاد، برنامههای تفریحی شما شاید بسیار محدودتر از سایرین باشد، 3. باید خودتان را برای شیفتهای غیرمعمول و زیاد آماده کنید، 4. توجه داشته باشید که این افراد اکثرا استقلال زیادی در تصمیمگیری دارند و ممکن است تصمیات مهمی را بدون مشورت با شما بگیرند، 5. بهعلاوه، روابط صمیمی در محیط کار ممکن است برای شما عجیب باشد، 6. همچنین ممکن است شرایط سخت کاری، روی خلقیاتشان نیز اثر بگذارد. البته باید در نظر داشته باشید که به خاطر شرایط کاریشان، این افراد اکثرا بسیار حمایتکننده و همراه هستند. اگر شما هر دو پزشک هستید، باید بیشتر شرایط یکدیگر را درک کنید و بدانید که راز یک زندگی خوب این است که برنامهریزی دقیقی برای کارهای زندگیتان داشته باشید.
پرسش و پاسخ کوتاه
دوست عزیز تنها با دونستن شغل کسی نمی تونیم درباره موفقیت یا عدم موفقیت در ازدواجش نظری بدیم. این موضوع یناز به بررسی جزئیات بسیار زیادی داره. حتما از مشاوره پیش از ازدواج کمک بگیرید.
خیلی خوب
بنده پسری مجرد ۳۶ساله هستم دارای تحصیلات کارشناسی رشته مهندسی تکنولوژی ساخت و تولید گرایش ماشین ابزار شغل آزاد بنده دنبال دختر مجرد ۲۸ساله که َشغل دختر خانم دکتر باشه وخوش اخلاق با خانواده خوب برای ازدواج با خودم می گردم اگر کسی هست جواب بده
خیلی خوب
من دو تا از خواستگارام مستقیما به من گفتند همسر پزشک میخواستند و اون خانمهای پزشک چون قبول نکردند اومدند سراغ من. منم جواب منفی دادم.
امیدوارم بتونن با پزشک ازدواج کنند و در زندگی روی خوش نبینند.
سلام خسته نباشید
بنده دانشجوی عمران هستم و دختر خالم دانشجوی پزشکی.رابطمون فقط در حد چت چند وقت یکبار سلام و احوالپرسی هست. احساس میکنم بهش علاقه مند شدم واسه ازدواج اما چطور باید به طور غیر مستقیم بهش بگم که در صورت نظر منفی یه زمان ناراحت نشه؟
سلام
اگر بخواهید از نظرش درباره خودتون مطمئن بشید پس باید مستقیم بهش بگین. اما بهتره اول یه کم باهاش صمیمیتر بشین و ببینید اونم مایل هست که رابطهاش رو صمیمیتر کنه یانه. مثلا اگر همیشه همه پیامها از طرف شما باشه یا فقط شما باشید که بخواهید سر صحبت رو باز کنید، احتمالا به این خاطره که اون تمایلی به نزدیک شدن به شما نداره. از طرفی بین صحبتها میتونید نظرش رو درباره ازدواج فامیلی یا ایدهآلاش برای یه همسر بپرسید (البته بعد از صمیمیتر شدن و دوستانهتر شدن صحبتهاتون). اگر ایدهآلهاش برای همسر از شما دور باشه یا با ازدواج فامیلی مخالفت داشته باشه، پس احتمالا جوابش به خواستگاری شما مثبت نباشه. در نهایت اگر شک داشتین که نظرش درباره شما مثبته یا نه میتونید از از یک مشاور کمک بگیرید.
باسلام. نزديك به يك ساله یك با يكي از اقوام در رابطه هستم و هردو با هدف ازدواج دررابطه ايم برای شناخت بيشتر. من دانشجوي دندان پزشكي هستم و اون اقا دانشجو عمران. ازنظر اخلاق و فرهنگ و اعتقادات و خانواده ها خيلي بهم شبيهيم و تو اين مدت رابطه خوبي داشتيم و اون اقا از من فرصت خواستن تا شرايط ازدواج رو فراهم كنن. اطرافيانم خيلي وقتا ميگن چون خودت داري دكتر ميشي حتما همسرت هم بايد دكتر باشه تا ازنظردرامد و شرايط اجتماعي هم سطح باشين. ميخواسم بدونم اين موضوع خيلي اهميت داره؟ و ممكنه يه روزي بخاطر اينكه شغل همسرم مثل خودم نيست پشيمون بشم؟
دوست عزیز
سلام
اینکه آیا ممکنه پشیمون بشید یا نه خیلی به تفکرات زیربنایی خودتون بستگی داره. اگه جز دستهای باشید که به نظرتون ارزشمندی آدمها به مدرک تحصیلی، پول و … باشه، بله قطعا پشیمون میشید. اما اگه ملاکهایی دیگهای مثل انسانیت و اخلاق براتون مهم باشه، این مساله براتون پیش نمیاد.
شما باید با شناختی که نسبت به خودتون دارید تصمیم بگیرید. یک بررسی کلی روی ویژگیهایی که براتون در رابطه مهمه بندازید، ببینید چه ویژگیهایی از همه مهمتره، بعد بررسی کنید که این فرد کدوم یک از این ویژگیها رو داره و کدوم یک رو نداره. در نهایت تصمیم بگیرید که چقدر میتونه این مساله در روابط آتی شما تاثیرگذار باشه.