مخالفت-خانواده-پسر-و-دختر-با-ازدواج

مخالفت خانواده پسر و دختر با ازدواج و نحوه راضی کردن آن ها

تاریخ آخرین بروزرسانی :

اشتراک گذاری

فیسبوک
تلگرام
توییتر
واتساپ

در کدام زمینه می‌تونیم کمکتون کنیم؟

رزرو نوبت مشاوره

مشاوره روانشناسی برای

ایرانیان خارج از کشور

مشاوره

02122024728
رزرو نوبت

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید

عضویت در خبرنامه

مخالفت خانواده پسر و دختر با ازدواج و نحوه راضی کردن آن ها

در فرهنگ ما نقش خانواده‌ها در تصمیم گیری برای ازدواج بسیار پررنگ است چراکه پدر و مادر شان و منزلت ویژه‌ای دارند و رعایت احترام و رضایت آن‌ها یکی از شرط‌های اساسی برای ازدواج است. در واقع در ایران ازدواج تنها پیوند دو نفر نیست، بلکه پیوند دو خانواده نیز هست. اما مشکل مخالفت خانواده‌ها با ازدواج امری است که قدمتی به طول تاریخ دارد. بسیاری از والدین با فرزندانشان در انتخاب فرد مناسب برای ازدواج توافق نظر ندارند. این مخالفت در هر فرهنگ و خانواده‌ای با توجه به ارزش‌ها و شرایط، دلایل متفاوتی می‌تواند داشته باشد. همچنین از آنجایی که در فرهنگ ما، تداوم ازدواج موفق بدون رضایت خانواده‌ها تقریبا ناممکن است هرگونه اقدام فکر نشده یا جانب دارانه، می‌تواند آینده زندگی مشترک شما را مستقیما تحت تاثیر قرار دهد.

طبیعتا وقتی شما فردی را برای ازدواج انتخاب می‌کنید ترجیح می‌دهید این فرد موردپسند و تحسین والدینتان نیز باشد. همچنین تایید و پذیرش شما توسط خانواده نامزدتان باعث خشنودی شما خواهد شد. ممکن است شما دلایل زیادی برای این انتخاب داشته باشید اما در مقابل شاید آنها نتوانند از سنت‌ها، ارزش‌ها یا تعصبات خود چشم پوشی کنند. در این شرایط حفظ احترام والدین ضمن منصرف نشدن از تصمیم ازدواج، دشوار و پیچیده به نظر می‌رسد. اگر برای ازدواج با فرد مورد علاقه تان با مخالفت والدین مواجه شده‌اید و فکرمی‌کنید نیاز به راهنمایی برای جلب رضایت آن‌ها دارید، می‎توانید سوالات خود را در قسمت “سوالات و تجربیات خود را با ما در میان بگذارید” مطرح کنید.

دلایل نارضایتی خانواده‌ها با ازدواج


اصلی ترین دلایل مخالفت والدین با انتخاب فرزندشان برای ازدواج موارد زیر را شامل می‌شود:

  • شخصیت فرد مورد تاییدشان نیست.
  • عقبه خانوادگی فرد را دوست ندارند
  • از محل و چگونگی آشنایی‌تان خوششان نمی‌آید
  • از سرعت پیشروی رابطه‌تان خوششان نمی‌آید
  • سن ازدواج دختر و پسر
  • ذهنیت منفی والدین نسبت به تصمیمات و رفتارهای گذشته فرزندشان
  • وجود برادر یا خواهر بزرگتر در خانه که ازدواج نکرده است
  • نظر به هم کفو نبودن ظاهری، سطح اقتصادی یا مدرک تحصیلات
  • در نظر داشتن شخص مناسب دیگر و اصرار بر انتخاب او به عنوان همسر فرزندشان
  • این دلایل می‌توانند معقول یا نامعقول باشند.چراکه پدر و مادرها نیز مانند فرزندان عاری از اشتباه و خطا نیستند. ویژگی‌های فرهنگی یا روحی فرد را دوست ندارند
  ثابت کردن عشق به زن (زنم باور نمیکنه دوستش دارم)

گاهی اوقات، افراد صرفا می‌خواهند حرفی برای گفتن داشته باشند (و حق دارند این گونه احساس کنند) یا حداقل می‌خواهند وقتی به چنین تصمیم مهم زندگی‌شان می‌رسند، شنیده شوند. بیشتر زندگی‌تان وابسته به کمک آن‌ها (و حمایتشان) در تصمیم‌گیری‌های مهم زندگی‌تان است. تحصیل شما، ایمان شما، عادت‌های احساسی‌تان…و آن‌ها در بسیاری از این زمینه‌ها از شما حمایت کرده‌اند، زمینه‌هایی که حتی به اندازه نصف ازدواجتان هم مهم نیستند. بی ادبی است اگر به نظرات آن‌ها در چنین زمینه مهمی بها ندهید.

مشکلات ازدواج بدون رضایت خانواده


مطالعات نشان می‌دهد در ایران، ازدواج بدون رضایت والدین احتمال طلاق را چند برابر افزایش می‌دهد. اصلی ترین پیامد ازدواج خودگزین این است که  زوج از از حمایت والدین ناراضی، چه در شروع و چه در ادامه زندگی مشترک برخوردار نخواهند بود. بدیهی است در این صورت معاشرت‌ها و رفت و آمدها بعد از ازدواج همواره با تنش و اختلاف مواجه خواهد شد.  همچنین ممکن است با وجود پذیرش ازدواج آن‌ها، حس منفی والدین نسبت به عروس یا دامادشان ادامه یابد. و این موضوع بر کیفیت زندگی و روابط زن و شوهر در زندگی مشترکشان نیز تاثیر خواهد گذاشت. چراکه در صورت بروز اختلافات میان دونفر، ممکن است نظر منفی خانواده‌ها به مشکلات بیشتر دامن بزند.

البته که افرادی وجود دارند که بر خلاف خواست والدینشان با فردی ازدواج کرده‌اند و در اصل شادند و گاهی حتی والدینشان نظرشان تغییر کرده. به یاد داشته باشید والدینتان همواره در زندگی‌تان خواهند بود و پدربزرگ و مادربزرگ بچه‌هایتان خواهند بود بنابراین از خود بپرسید آیا واقعا شایسته است بدون دعای آن‌ها ازدواج کنید. سرانجام، موفقیت یک ازدواج وابسته به هر دو طرف در ازدواج است در هر حال اساس ازدواج نیز مشابه موفقیت بسته به هر دو طرف است.

 

راهکارهای جلب رضایت والدین برای ازدواج


به حرف هایشان با دقت توجه کنید

صرفا چون والدین مهارت‌های ارتباطی ندارند و ناشیانه صحبت می‌کنند، بدین معنا نیست که آن‌ها آگاهی ندارند. گاهی تقریبا باید فرد سخن‌گو را نادیده بگیرید و به گفته‌هایش توجه کنید. ناگفته نماند در خصوص ازدواج شما باید همیشه به آن چه که والدینتان می‌گویند عمل کنید. در نهایت همه این‌ها شما بالغید.

  ازدواج با دوست همسر سابق

فرد مورد علاقه تان را به درستی و در موقعیت مناسب معرفی کنید

نکته کلیدی در معرفی فرد مورد علاقه تان این است که در نظر داشته باشید چه ویژگی‌هایی از نظر خانواده شما برای همسر ارزشمند و حیاتی است. و به آن ها ثابت کنید این ویژگی‌ها در نامزد شما نیز وجود دارد. فاکتورهای احساسی شما نیز مهم هستند اما سعی کنید بیشتر دلایل منطقی خود را برای انتخاب بیان کنید. در نظر گرفتن این موضوع در معرفی او باعث می‌شود والدینتان از همه جانبه بودن و عاقلانه بودن تصمیم شما اطمینان یابند و رضایت آن‌ها راحت‌تر جلب شود. معرفی فرد پیشنهادی در موقعیت مناسب نیز می‌تواند عامل مثبتی به جهت جلب رضایت آن‌ها باشد.

انتقاد را با انتقاد پاسخ ندهید

ارزش‌ها، سنت‌ها و احساسات والدینتان به شما کمک می‌کند تا بفهمید که هستید. آن‌ها چراغ راهنمایی برای شاید نسل‌ها و مرکز هویت خانواده‌تان هستند. بی‌اعتنایی به گذشته خانوادگی کار درستی نیست و کمکی نمی‌کند.

دلسوز و مهربان باشید

نسل‌های گذشته به گرایش‌ها و افکارشان وفادار بودند چون کمک می‌کرد تا در دنیای در حال تغییر احساس امنیت کنند. احتمالا نیت‌هایشان خوب است. راهی پیدا کنید تا به خانواده‌تان اطمینان بخشید که قدر گذشته را می‌دانید و به آن احترام می‌گذارید در حالی که دارید بخشی از یک جامعه جهانی که شامل افرادی دیگر در زندگی‌تان است می‌شوید.

با مشاجره و موضع گرفتن با نارضایتی والدینتان برخورد نکنید

موضع گرفتن بدین معناست که چیزی برای دفاع کردن وجود دارد. مشاجره نیز بدین معناست که می‌توانید خارج از آن مورد مشاجره واقع شوید. به وضوح و با احترام به نگرانی‌های آنان پاسخ دهید. قبول کنید که ازدواج فرهنگ‌های متضاد با هم سخت خواهد بود. ناراحتی‌تان را ابراز کنید تا متوجه شوند. عشقتان و احترامی را که برای افکارشان قائل هستید به طور قطع بیان کنید اما روشن کنید که تصمیمتان را گرفته‌اید. مطمئنا سکوت بسیار موثرتر از کلمات خشمگینانه است.

ارتباطتان را مخفی نگه ندارید

مخفی نگه داشتن ارتباطتان بدین معناست که از انتخابتان خجالت می‌کشید. ناچارا کسی متوجه خواهد شد و در این صورت دیگر اعضای خانواده عصبانی و ناراحت می‌شوند.

  شناخت خواستگار (چطوری خواستگارمو بیشتر بشناسم؟)

هردویتان مطمئن شوید که سازش دارید

این کار را برای با هم بودن انجام دهید. هیچ هدفی در روبرو کردن والدینتان با چیزی که ادامه نخواهد یافت، وجود ندارد.

نامزدتان را تشویق به جبهه گیری در مقابل والدین نکنید

از نامزدتان  عمدا استفاده نکنید تا جلوی والدینتان جبهه بگیرد یا طرف شما را بگیرد. منصفانه نیست که از کسی که عاشق شماست به عنوان یک گرو برای دعواهایتان با والدین بر سر چیزهایی مثل مذهب، نژاد یا شان و مقام استفاده کنید. احساس خوبی دارد که یک حمایتگر حین دعوا داشته باشید اما “ما در مقابل آن‌ها” برای اساس یک رابطه طولانی‌مدت کافی نیست.

طرف یک نفر را نگیرید

طرف معشوق یا مادرتان را نگیرید. این یک برد یا باخت نیست. این در حقیقت احیای افکار همه اعضای خانواده است.

نهایت تلاشتان را برای گفتگو بکنید

سازش کنید، بفهمید یا حداقل با احترام مخالفت کنید. زمانی که باید تقاضاها یا درخواست‌های فرد را نادیده بگیرید، واضح است که این بدان معنا نیست که عاشقشان نیستید. بلکه بدین معناست که به نوع خانواده‌ای که می‌خواهید تشکیل دهید نمی‌خورد.


برای جلب رضایت والدین از این مهارت‌ها استفاده کنید:

  • خوب گوش کردن
  • معرفی نامزد به درستی و در شرایط مناسب
  • درک کردن والدین
  • اطمینان از تصمیم گیری
  • مذاکره در عین احترام

و  سعی کنید این سیاست‌ها را در پیش نگیرید:

  • لجبازی و انتقاد
  • ادامه مخفیانه رابطه عاطفی
  • جبهه گیری و طرف بینی

اکثر والدین در صورتی که اطمینان یابند تصمیم فرزندشان منجر به خوشبختی او خواهد شد به ازدواج رضایت میدهند. اگر در موقعیتی قرار دارید که پدر و مادر شما یا نامزدتان به هر دلیل با ازدواج شما مخالفند، بهتر است اولین تلاش شما در جهت حفظ احترام و جلب رضایت آن‌ها باشد. اما اگر تصمیم شما برای ازدواج بدون رضایت خانواده‌ها جدی است حتما جوانب مختلف موضوع را بسنجید و مسئولیت کامل تصمیم خود را به عهده بگیرید. چراکه اگر آمادگی لازم برای پذیرش نتایج و عواقب این ازدواج نداشته باشید علاوه بر خودتان آینده زندگی مشترک و نامزدتان را نیز در خطر بزرگی قرار میدهید. در چنین مواردی مشورت با یک متخصص می‌تواند کمک کند تصمیم درستی بگیرید.

اشتراک گذاری مقاله

فیسبوک
تلگرام
توییتر
واتساپ

در کدام زمینه می‌تونیم کمکتون کنیم؟

رزرو نوبت مشاوره

مشاوره روانشناسی برای

ایرانیان خارج از کشور

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید

عضویت در خبرنامه

پرسش و پاسخ کوتاه

برای پرسش و پاسخ کوتاه سوال خود را از طریق فرم زیر مطرح کنید. پاسخ، زیر این مقاله در سایت منتشر می شود و به ایمیلتان هم ارسال خواهد شد. برای گرفتن نوبت و مشاهده شرایط مشاوره و گفتگوی آنلاین یا تلفنی با مشاورین روانشناس رادیو عشق اینجا کلیک کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

  • دوست عزیز درباره این موضوع حتما با مشاور صحبت کنید تا با در نظر گرفتن جزئیاتی مثل سن، تحصیلات، شغل و فرهنگ دو خانواده بتونه بهتر راهنماییتون کنه

  • مرجان عزیز سلام
    بله شما می توانید رابطه عاطفی سالم داشته باشد و این حق مسلم شماست. اما برای راضی کردن خانواده ایشان باید جزئیات زیادی در مورد شما، رابطه تان و خانواده ایشان بدانیم. لطفا با یک مشاور صحبت کنید تا با بررسی این جزئیات بهترین روش را به شما توصیه کند.

  • دوست عزیز سلام
    راضی کردن خانواده‌ها برای ازدواج به عهده خود دختر و پسر است که هر فردی با توجه به شناخت خانواده‌ اش و ویژگی‌های خلق و خوی آن‌ها بهترین راه را انتخاب می‌کند، اما موضوع دیگر این است که مخالفت آن‌ها چقدر منطقی است؟ آیا دلایل معقولی برای این مخالفت دارند؟ لطفا با یک مشاور صحبت کنید تا با دانستن جزئیات زندگی شما بهتر راهنمایی تان بکند

  • محمد رضای عزیز سلام. برای پاسخ به سوال شما به جزئیات بیشتری نیاز داریم. قبل از هرچیز رابطه قبلی شما باید بررسی شود، نحوه شروع شدنش و دلایل تمام شدن آن رابطه باید بررسی شود و اگر مساله ریشه ای در آن وجود دارد توسط روانشناس شناسایی و رفع شود. بعد از آن علت علاقه شما و خواهر نامزد قبلی تان باید مشخص شود. شما و ایشان چه ایده آل هایی دارید؟ چه اهداف مشترکی دارید و چقدر تصمیم به ازدواجتان اصولی و منطقی است. در این زمینه حتما از یک مشاوره پیش از ازدواج کمک بگیرید. بعد از گذراندن این مراحل باید علت مخالفت خانواده را دقیقا مشخص کنید و بررسی کنید این مخالفت ها چقدر منطقی هستند، اگر این مخالفت ها منطقی باشند باید بتوانید آن را برطرف کنید و اگر غیر منطقی باشد باید مهارت لازم برای متقاعد کردن خانواده ایشان را بیاموزید.

  • سارای عزیز سلام. من علت مخالفت خانواده شما رو نمی دونم که درباره منطقی بودنش صحبت کنم عزیزم. اگه علت مخالفت تفاوت در تحصیلات و زندگی در شهر دیگه هست باید ازشون پرسید دقیقا از چه چیزی در این باره نگران هستند. تا علت نگرانی رو دقیقا ندونیم نمی تونیم براش راه حلی پیدا کنیم دوست عزیز. پیشنهاد میکنم با یک مشاور موضوع رو مطرح کنید و اگر مادرتون تمایل دارند ایشون هم در جلسه حضور داشته باشند و این موضوع را با جزئیات بیشتری بررسی کنید.

  • دوست عزیز اگر درست نوشته باشید شما یک خانم 22 ساله و ایشون یک نوجوان 16 ساله هستند. قطعا ایشون در این سن آمادگی عاطفی و منطقی لازم رو برای ازدواج ندارند. قبل از هر اقدامی با یک روانشناس صحبت کنید تا ریشه این علاقه رو کشف کنه و بتونه شما رو راهنمایی کنه.

  • سلام خسته نباشید
    من ۲۴سالمه و آقایی که باهاشون درارتباطم ۲۳ سالشونه ،هم رشته
    هستیم و تحصیلات برابری داریم،و بلحاظ موقعیت اقتصادی جایگاه اجتماعی و فرهنگ و… شباهت های خانوادگی و اصولی زیادی داریم ،ایشون پسری کاملا مستقل و با درامد خوبی هستن و تو تصمیم های زندگیشون خیلی مستقل و قوی عمل کردن همیشه، ایشون حالا به خونوادشون مطرح کردن که کم کم رابطرو جدی کنیم و جلو بیان،ضمن موافقت مادرشون چه با من چه با قضیه ی جدی کردن اما پدرشون بدون شناخت من یا مخالفت با شخص من،با پسرشون مخالفت کردن و گفتن من پشتت نیستم و توهم کاری نمیتونی بکنی،و یجورایی پشتش رو خالی کردن
    و حالا ایشون از من خواستن که رابطمون رو تموم کنیم!
    ما واقعا عمیقا بهم علاقه مندیم و تفاهم داریم و رابطه ی منطقی ای داریم، اما با صحبتهای پدرشون یجورایی انگار ترسیده و من نمیدونم این وسط چاره کار چیه؟
    ایا باید ازش بخوام بیشتر تلاش کنه و شاید پدرش صرفا اول راه مخالفت کرده،یا مثلا بخوام فعلا دست نگه داره از اصرار و موقعیت بهتری بعدا باز بگن
    یااینکه نباید هیچ کاری داشته باشم و من هم جدایی رو بپذیرم،تا ببینم نهایتا چه اتفاقی میفته؟

  • سلام
    من ۱۷ سالمه و عشقم ۲۰ سالشه سه ساله که باهم در ارتباطیم ینی ی جورایی میشه گف باهم بزرگ شدیم و من دوهفته ایی هست که خانوادمو در جریان گذاشتم واقعا همو میخاییمم خانواده عشقم کاملا راضین و منم مادرم تا چند روز پیش راضی بود حالا بهانه های مختلف میاره مادر عشقمم اومد و صحبت کردن الان که فهمیدن واقعا همو میخاییم با سن دوتامون مخالفت میکنن و اینکه شغل عشقم آزاده ولی این اطمینانو دارم ک خوشبختم میکنه میشه راهنماییم کنید چطور خانوادمو راضی کنم

    • دوست عزیزم سلام
      با توجه به اینکه خانواده ها رضایت داشته اند و بعدا نظرشان عوض شده است بهتر است به صورت منطقی و بدون ایجاد کوچکترین تنشی، هر کدام جدا با خانواده خود صحبت کنید تا علت های مخالفت را دریابید و بتوانید درباره حل مشکلات پیش رو آن ها را قانع کنید.

  • منم یک روز با یک دختر آشنا شدم اول زیاد از همدیگه خوشمان نمی آمد ولی بعد چند روز عشق تو قلب مان پدیدار شد اینقدر عشق تو قلبم قوی بود که بخاطرش هر کاری
    میتونستمم بکنم اونم به من حسی خوبی داشت تا یک روز که دختر ابراز عشق کرد بهم گفت من تو رو دوست دارم منم بهش گفتم منم همیچن احساسی دارم ولی بعد از مدتی باهام بودن پدر مادر دختره متوجه میشن که با هم حرف می‌زنیم همان روز بود که پدرش بهم پیام داد و هر چی تو دلش بود بهم گفت فقط همینجوری بهم فحش میداد من فقط داشتم با احترام باهاش حرف میزدم ولی او همچنان بهم فحش بدی میداد من بهش توضیح دادم بخدا من قصدم خیره هست ولی اون باور نمی کرد می‌گفت تو کی هستی منم خودمو کامل بهش معرفی کردم ولی اون پدر بازه اومد بهم گفت دیگه مزاحم دختر من نشو دیگه پیام نده بهش و بلک ام کرد چرا ما
    اینجوری هستیم دختره عاشق پسره میشه خانوادش میگن چرا پسره اینجوری چرا پاهاش کچه چرا چشماش قهویی نیست چرا پوستش اینجوری چرا حقوقش ماه 30 میلیون نیست چرا خونه اش تو فرمانیه نیست چرا پولدرا نیست اخه مادر عزیزش آخه پدر عزیزش وقتی خودش آمد خواستگاری شما این ها را داشت چرا علاقه خاصی برای از بین بردن علاقه یک دختر پسر دارین تو همین حالت شما حساست بین اونها را دارین می کشید😔😔 اونا عاشقن پول ملاک عشق نیست این بدونید کاش یک روز بشه دنیا رو یک جوری دیگه ببینید

  • سلام منو یه پسری خیلی همدیگرو دوس داریم چندبارم اومده خاستگاری ولی خانوادم به شدت مخالفن بخاطراینکه بچه طلاقه پدرش به مادرش خیانت کرده الان یکم مادرشم درگیرفساد شده ولی خودش پسره خوبیه درامد خوبیم هم داره ولی مدرکشم زیردیپلمه ومن لیسانس عمران دارم خانواده ام فرهنگی بودن حالا نمیدونم اینهمه دوست داشتنوچکارکنم چجوری خانوادمو راضی کنم ؟

    • سارای عزیز سلام
      ما نیاز به جزئیات بیشتری داریم که بتونیم کمکتون کنیم. جزئیاتی مثل سن و سال هر دوتون، میزان درآمد و … . قطعا این مسائلی که گفتی می تونه چالش هایی رو برای رابطه شما داشته باشه. باید بررسی بشه ببینیم آیا شما و طرف مقابل مهارت لازم رو برای مقابله با این چالش ها دارید؟ حتما با یک مشاور صحبت کن تا بتونه این موضوع رو با جزئیات بیشتری بررسی کنه.

  • سلام خوبی من ایه هستم و ۱۷ سالمه در روستا زندگی میکنم ک عقیده و تقالیدشون دختر رو ۱۲ .۱۳ ازدواج کنند و از خودت پسرای روستایی باشند من در دوره ۱۴ ساگی با پسری اشنا شدم ک خارج از این روستا هستش و اصلش هم افغانستانیه ولی همه خانوادش و خودش متولد اینجاست ایران خیلی عاشق همیم الان چهار ساله باهمیم از روزی ک ب مادرم گفتم بشدت مخالفت کرد و گفت این راه ت نیس چون از خود روستاییت نیست و اینکه کسی جز مادرم و خواهرام نمیدونن و الان مادرم گفتش که اگ ولش نکنی همه امکانات رو قط میکنم گوشی و کلاس هایی ک میری حتا از مدرسه درت میارم میگه ک از روستات برای خودت پیدا کن برو بیرون و بیا تا عاشقت بشن ولی اون فرصت دیدار هم برای اونی ک خواستم نکرد حتا ندید اخلاقش چجوره😔😔😔

    • آیه عزیزم سلام
      احساسات شما رو درک می کنیم. آیه جان دلیل اصلی مخالفت مادر شما چیه؟ آیا فقط با اینکه از روستای شما نیست مشکل داره یا با اینکه اصالتا ایرانی هم نیستن مشکل داره؟ خواهر شما نظرش در این باره چیه؟ خواهرتون می تونه روی مادرتون اثر بگذاره؟ آیا در روستای شما کسی وجود داره که با غریبه ازدواج کرده باشه؟ لطفا اینارو بهمون بگو تا بتونم راحت تر راهنماییت کنم

  • سلام خسته نباشین
    من ۲۰ سالمه . با یک اقايی ۲۸ ساله حدود ۱سالو نیمه که دوستم من دانشجوی حقوق هستم و ایشون دیپلم ناقص هستن ولی درامد خوبی دارن
    من پس از یک مدت متوجه شدم ایشون همون فردی هستش که من میخوام .و ایشون هم به من پیشنهاد ازدواج دادند و من هم چون خوشم میومد از ایشون و باهم خیلی تفاهم داریم قبول کردم ولی ایشون سیگاری بودن نه‌به مقدار زیاد ولی خب بودن ،من بهش گفتم باید سیگارشو ترک کنه الان سیگارشو ترک کرده.و گفتم همینطور که میدونی من پدرم به هیچ عنوان نباید متوجه بشه که ما باهم دوست بودیم البته مادرم در جریان رابطمون هست با این که اول‌مخالف بود ولی بعد چیزی نگفت و الان مخالفتی ندارن
    خانواده ایشون هم مخالفتی ندارن به گفته خودش
    و الان میخواد بیاد خواستگاری ولی من میدونم پدرم مخالفت میکنه چون ایشون اصالتا نیشابوری هستن(جسارت نباشه به بقیه طرز فکر پدرم هست ) و با این شهرستان مشکل داره و میدونم مخالفت میکنه و حتی نمیزاره که خودش واسه جلسه دوم خواستگاری بیاد و ببینتش میشه لطفا کمکم کنین واقعا خسته شدم من پدرم با بیشتر شهرستان ها مشکل داره

    • مهدیه عزیز سلام
      قبل از اقدام خواستگاری از طرف این آقا بهتره با مادرتون صحبت کنید و از ایشون بخواید در اینباره با پدر صحبت کنند. تا زمانی که پدر موافقت نکردند خواستگاری را انجام ندهید چون خانواده طرف مقابل نیز وارد این جریان خواهند شد و بهتر است زمانی این اتفاق بیفتد که تکلیف شخص شما و خانواده تان مشخص است. اگر پدرتان حاضر به مشاوره گرفتن بود حتما کمک اختصاصی بگیرید که مساله طرز فکر ایشان روی شهرستان ها را بررسی و حل کنند.

  • سلام من دخترم تازگی عاشق پسری شدم ک 6سال از من کوچیکتر من 22سالمه ایشون 16
    ازتون میخوام بگین ازدواج با این اقا خوبه یا نه
    واینکه ایشون تمام امکانات برای ازدواج دارن
    من فقط بخاطر اختلاف سنی میترسم اگ میشه راهنمایی کنید

  • سلام.دوساله ازشوهر اولم جداشدم و این بار برای اولین بار عاشق مردی شدم ک ۲۶سال ازمن بزرگتره منم ۲۱سالمه اما اگه بهش نرسم و نتونم ازدواج کنم خودمم میکشم..متاسفانه این آقا متاهل هستن وخانواده ی منم ب شدت مخالف با این ازدواج….اما حرف اول و اخر عقل و قلب من فقط ازدواجم باهاشه…اونم به شدت دوسم داره.چیکار کنم راهنمایی میخام

    • سلام دوست عزیز
      احساسات شما رو درک می کنیم. اما چند مساله مهم در شرایط شما وجود داره که معمولا برای دست و پنجه نرم کردن با اون ها به یک سری مهارت ها نیاز دارید و اگر بی گدار به آب بزنید ممکنه که آسیب های دیگه ای بخورید و از اون جایی که یک بار قبلا تجربه جدایی رو داشتید لازمه با احتیاط بیشتری پیش برید تا مجدد در این مسیر گرفتار نشید. اختلاف سنی 26 ساله شما و متاهل بودن این آقا موضوع بسیار مهمی هست که حتما باید با جزئیات عمیق تری به حلش پرداخت. بهتون پیشنهاد می کنم حتما از مشاور کمک بگیرید تا با بررسی شرایط شما بتونه بهتر راهنماییتون کنه. برای رزرو وقت مشاوره می تونید از طریق این لینک با ما در ارتباط باشید.

  • سلام من پسر ام متولد سال ۸۴ و عاشق یه دختر خانم با ایمان و خوش اخلاق و با حیا و… شدم که متولد سال ۸۲ هست ما یک سال هست با هم هستیم همسایه هست خانواده ها فهمیدن دوبار و فکر کردن ما از روی احساس و شهوت باهم هستیم اما الان متوجه شدن جدی هستیم خانواده طرف دختر گفته اگر خانواده من جدی بیان جلو اونا هم مخالفت نمیکنن میشه بگید چیکار کنم تا خانواده ام قبول کنن مخصوصا پدرم میخوام فقط در حدی موافقت کنه که بگه مثلا تو سن ۲۰ سالگی ازدواج کنید

    • سلام دوست عزیز
      از اونجایی که خانواده هر دوی شما در جریان این ماجرا هستند و با توجه به شرایط سنی شما که احتمالا باعث شده شرایط اولیه ازدواج براتون مهیا نباشه پیشنهاد می کنیم حتما یک مشاوره پیش از ازدواج بگیرید تا مشاور بتونه با بررسی ویزگی های شخصیتی شما، ویزگی های روانی تون و شرایط خانوادگی هر دوی شما و صحبت با اعضای خانواده با جزئیات بیشتری راهنماییتون کنه. برای رزرو وقت مشاوره می تونید از طریق این لینک با ما در ارتباط باشید.

      • پدرشون میخواد باهام صحبت کنه امروز فکر کنم شماره منو از دخترشون گرفته و گفته که علی پسر عالی هست اما هنوز هیچی مشخص نیست نه پیام بدین نه همو ببینید و زمانی که پدر من موافقت کرد و جلو بیاد اون موقع فکر میکنه درباره اش
        فقط میخوام بدونم درباره چه موضوعی با پدر عشقم صحبت کنم تا حداقل کمی بیشتر دلش راه بیاد باهامون

        • اجازه بدید خود پدر ایشون مکالمه رو پیش بررند و شما سعی کنید کاملا در پاسخ هاتون صادق و منطقی باشید.

          • ببخشید من هی مزاحم شما میشم
            یه لطفی در حق ما بکنی بگین که به نظرتون فایده داره با بابام صحبت کنم یا نه بذارم چند سال دیگه اگر فایده داره چجوری مطرح کنم چی بگم
            پدر من تصورات غلط ذهنی داره درباره عشقم

  • سلام😭من14 سالمه و پسر هستم و عاشق یه دختر 18 ساله شدم ولی نمیدونه که عاشقشم.اون داره با یه مرد 23 ساله ازدواج میکنه. من میخوام مانع شم تا دختر خالم،عشقم با اون ازدواج نکنه.من تهران هستم و عشقم یا دختر خالم تو آذر بایجان شرقی. 4 روز بعد عروسیه😭😭😭😭😭😭😭. لطفاً لطفاً لطفاً لطفاً لطفاً لطفاً لطفاً لطفاً اگه میدونید چجوری نذارم عشقم از دستم بره بگید بخدا این یه شوخی نیست واقعیه.ترو بخدا اگه راه حلشو میدونید بگید ترو بخدا😭😭😭😭

    • سلام دوست گرامی
      به نظر می‌رسد دچار هیجان بالایی شدید و نتوانستید به صورت منطقی اتفاقی که افتاده است را تحلیل کنید.
      سن شما برای رابطه عاطفی و ازدواج به هیچ وجه مناسب نیست و علاقه شما صرفاً مربوط به دوره سنی نوجوانی بوجود آمده است.
      در ضمن اگر کمی با آرامش بیشتری به این داستان نگاه کنید، او در حال ازدواج است و تصمیمش را گرفته واقدامات شما نمی‌تواند مانع تصمیم او و خانواده‌اش شود.
      اختلاف سنی شما نیز مشهود است و بهتر است دیگر به ایشان به چشم یک معشوق نگاه نکنید.

  • سلام
    راستش خودم دچار تردید شدم ولی خیلی دوسش دارم و شبا واسش گریه میکنم و‌خیلی دلم براش تنگ شده
    😢😢ایشون توی شهرک‌شهید رجایی زندگی میکن (خراسان رضوی )مشهد)
    میگن اونجا منطقه خیلی بدیه
    این اقا که میگم هم رشته ای من هستن وتوی یک دانشگاه هستیم ایشون‌درکنار این گارگر هستن یعنی کشاورزی میکنه خانوادشون خونع دارن بع من گفتن اگه ازدواج کنیم میریم اونجا زندگی میکنیم
    الن چیکار کنم

  • سلام. دختری ۲۴ساله هستم . با ینفر تو دانشگاه سال گذشته آشنا شدیم و از همون ابتدا با نیت ازدواج بوده خانواده پسر کاملا موافقن . من ب مادرم گفتم مامانم گفت چون بابات ادم تعصبیه نباید بگیم تو دانشگاه آشنا شدیم . میگم ک اجی اقا پسر هم اتاقی تو ،تو خوابگاه بوده. ب بابام گفته بابام ب شدت مخالفه میگه نمیشناسم اصلا غریبن راهشون دوره وازین حرفا.چکار کنم من واقعا عاشقشم اونم عاشق منه . همو میخوایم سه روزه کارم شده گریه . از ی طرفی هم بابام متعصبه نمیشه باهاش درین مورد مستقیم حرف زد مخصوصا من ک دخترم . میگه حرمت نگه نداشتی. چکار کنم بخدا کمک میخوام ازتون کمکم کنید . من نمیتونم ازش جدا شم .

    • سلام دوست گرامی
      از مادر آقا پسر و یا از پدر ایشان بخواهید ابتدا به صورت تلفنی و سپس به صورت حضوری با پدر شما صحبت کنند تا شناخت اولیه اتفاق بیفتد.
      پدر شما ددیگاه منطقی درباره دوری راه دارند، چون این مساله می‌تواند در زندگی شما خلل ایجاد کند؛ اما در اینکه پیشاپیش درباره خانواده او قضاوت می‌کنند، اقدام صحیحی نیست.

  • سلام‌وقت بخیر من حدودا ازمرداد امسال با یک اقاپسری دوست بودم این اقا خیلی منو دوست داره وعاشقمه
    من الن ۲۲سالمه ایشونم ۲۲سالشونه
    اوایل فکر میکردم حس زودگذر از بین میره ولی هرچی میگذره بیشتر وابستش میشم و الان فهمیدم ک عاشقشم دوست دارم باهاش ازدواج کنم واونم دوست داره ولی پدرومادر من مخالفن میگن پول نداره و توی پایین خیابون زندگی میکنن
    اصلا در شان ما نیست
    ازتون میخوام منو راهنمایی کنید
    واقعا نمیتونم بدون اون اقا

    • سلام دوست گرامی
      تناسب وضعیت اجتماعی در ازدواج یکی از نکات بسیار مهم و قابل توجه است که نمی‌شود از آن غافل شد.
      اگر صرفا دلیل مخالفت خانواده شما وضعیت اقتصادی نامطلوب طرف مقابل است؛ بهتر است در مرحله اول، فرصت دهید تا خود طرف مقابل خودش را اثبات کند؛ یعنی تلاش کند که وضعیت بهتری از نظر اقتصادی برای خودش و زندگی مشترک فراهم کند. سپس به مشاوره پیش از ازدواج مراجعه کنید.

      • والبته یکی دیگه از دلایل مخالف خانواده من اینکه ایشون رفیق بازه و متاسفانه مشروب میخوره و‌قلیون میکشه
        اینم بگم که خانواده خودمونم مخصوصا خانواده پدریم میخورن بنظرتون چیکار کنم الان تاخانواده راضی بشن
        مننونم از پاسخگویتون

        • سلام دوست گرامی
          ویژگی‌ها و رفتارهایی که از ایشان ذکر کردید، علائم خطر در رابطه و زندگی مشترک هستند.
          خانواده شما به صورت کاملاً منطقی او را رد کردند، بنابراین شما نیز بهتر است منطقی به این ماجرا نگاه کنید و اصرار هیجانی و از روی احساس نداشته باشید.

          • مرسی از راهنماییتون متشکرم واقعن نیاز داشتم که با یکی حرف بزنم
            فقط یک سوال اطرافیان میگن اگع دوست داشته باشه این رفتاراش میذاره کنار این حرف درست ؟!

    • سلام خوبی من ایه هستم و ۱۷ سالمه در روستا زندگی میکنم ک عقیده دارن دختر ۱۲ .۱۳ سالگی ازدواج کنند و از خود پسرای روستایی باشند من در دوره ۱۴ سالگی با پسری اشنا شدم ک خارج از این روستا هستش و اصلش هم افغانستانیه ولی همه خانوادش و خودش متولد اینجاست ایران. خیلی عاشق همیم الان چهار ساله باهمیم از روزی ک ب مادرم گفتم بشدت مخالفت کرد و گفت این راه ت نیس چون از خود روستات نیست و اینکه کسی جز مادرم و خواهرام نمیدونن و الان مادرم گفتش که اگ ولش نکنی همه امکانات رو قطع میکنم گوشی و کلاس هایی ک میری حتا از مدرسه درت میارم میگه که از روستات برای خودت پیدا کن برو بیرون و بیا تا عاشقت بشن ولی اون فرصت دیدار هم برای اونی ک خواستم نکرد حتا ندید اخلاقش چجوره😔😔😔

      • آیه عزیزم سلام
        احساسات شما رو درک می کنیم. آیه جان دلیل اصلی مخالفت مادر شما چیه؟ آیا فقط با اینکه از روستای شما نیست مشکل داره یا با اینکه اصالتا ایرانی هم نیستن مشکل داره؟ خواهر شما نظرش در این باره چیه؟ خواهرتون می تونه روی مادرتون اثر بگذاره؟ آیا در روستای شما کسی وجود داره که با غریبه ازدواج کرده باشه؟ لطفا اینارو بهمون بگو تا بتونم راحت تر راهنماییت کنم

  • سلام وقت بخیر، ما دو ساله دوست شدیم اول همو تو یه جایی دیدیم و چون ایشون خواننده هستند تو این دو سال نتونستیم نه صدای همو زیاد بشنویم نه همو زیاد ببینیم رابطمون مجازی هست و اینکه خانواده ایشون مخالفن چون میگن مجازیه و نمیشه منو قبول ندارن میشه راهنمایی کنید؟
    و اینم بگم ایشون 30 سالشه و من 16 ولی حسمون خیلی قویه، راه حلی برای مفافق بودن خانواده ایشون در نظر دارین

    • سلام دوست گرامی
      مخالفت خانواده به دلیل نوع آشنایی شماست و این نکته‌ای است که قابل تغییر نیست. در ضمن شناخت شما از یکدیگر بسیار کم است، چون همدیگر را در موقعیت‌های مختلف ندیدید.
      آیا طرف مقابل تلاشی برای رفع مخالفت خانواده‌اش انجام داده است؟
      سن شما و ایشان برای ازدواج باهم متناسب نیست و اختلاف سنی مشهودی دارید.

  • سلام .من دختری ۳۲ ساله هستم که با یک آقایی که ۳۳ ساله هستند حدود ۳ساله در رابطه هستم و قصد ازدواج داریم. ولی پدر ایشان شدیدا مخالف هستن بدلیل اینکه این خانواده شدیدا پدر سالار هستن و پدر خانواده برای ازدواج فرزندان تصمیم میگیره.۲سال قبل بدلیل همین مخالفت تلاش به جدایی از ایشان کردم ولی با اصرار ایشان و خواست خودم دوباره رابطه ادامه پیدا کرد ولی بعد از گذشت ۲سال این آقا هنوز نتونسته پدرش رو راضی کنه و کاری از پیش ببره. دوباره تصمیم به جدایی گرفتم ولی از طرفی وابستگی شدیدی وجود داره و این آقا تصمیم به ادامه رابطه داره و امیدواره. من شدیدا بر سر دو راهی قرار گرفتم و نمیدونم چیکار باید بکنم. در ضمن پدر ایشان خیلی بی منطق هستند و به حرف کسی توجهی ندارند

    • سلام دوست گرامی
      مدت طولانی‌ای هست که در رابطه هستید، در حالیکه پدر ایشان کاملاً مخالف هستند.
      اینکه تصمیم به جدایی گرفتید، تصمیم منطقی است. چون طرف مقابل شما تا به حال باید توانسته باشند پدر خودشان را راضی کنند. در ضمن، مخالفت خانواده به میزان زیادی روی رابطه شما اثرگذار است.
      بنابراین شما یک بازه زمانی مشخص کنید که تا آن موقع به نتیجه برسید. توصیه می‌کنیم به مشاور پیش از ازدواج مراجعه کنید.

  • سلام من دختری ۲۳ ساله‌ام
    ۱ سال در رابطه بودم فرد مورد نظرم مورد تایید من هست اما خانواده مخالفن با کارش که آرایشگره و محل زندگیش که من تهرانم اون هشتگرده و خونه خودشم اونجاست و میگن به هم نمیخورید حتی نمیذارن بیاد خواستگاری تا ببیننش چیکار کنم

    • سلام دوست گرامی
      دلیل مخالفت خانواده شما با او محل زندگی و شغل ایشان است که هردو مقوله بسیار مهمی در زندگی مشترک است.
      نظر خانواده در ازدواج بسیار مهم است و متاسفانه زوجینی که بدون توجه به نظر خانواده ازدواج کردند، به نتیجه خوبی نرسیدند.
      شما و طرف مقابل چه تلاشی برای جلب رضایت خانواده انجام دادید؟
      ایا از واسطه استفاده کردید تا با خانواده صحبت کند؟
      مشاوره پیش از ازدواج نیز توصیه می‌شود.

  • سلام دختری 19 ساله هستم و 2 سال است با پسر 22 ساله ای در ارتباط هستم ما خیلی عاشق همیم و خانواده ها هم درجریانن اما مادر عشقم مخالفه و میگه راهتون دوره و نمیتونید،،اون کرجه و من بندرعباس یه مدت هم تموم کردیم اما باز برگشتیم ایندفعه پدر من هم دیگه راضی نمیشه،،چیکارکنم؟؟؟

    • سلام دوست گرامی
      دوری راه شما دونفر، تفاوت فرهنگ خانواده و همچنین مخالفت خانواده شما، کار این ارتباط را مختل خواهد کرد.
      بنابراین باید منطقی‌تر به این ارتباط نگاه کنید. شما می‌توانید به مشاور پیش از ازدواج مراجعه کنید.

  • سلام وقتتون بخیر بنده به دلیل آزار و اذیت های خانواده مجبور به فرار شدم اما فرد مورد علاقم ب من حسابی کمک کرد و من رو برگردوند به خونه ، ایشون تمام خطاها و اشتباهات من رو نادیده گرفت و باهم توی رابطه موندیم و همدیگه رو شناختیم و حسابی عاشق هم شدیم و میخایم ازدواج کنیم اما خانوادم بدون شناخت از ایشون، مخالفت میکنند و درصورتی ک ما هم عاشق همیم هم شناخت کافی داریم و به رشد عقلی و عاطفی رسیدیم فقط منتظر رضایت خانوادم هستیم درضمن من ۱۸ سالم هست و اونم ۲۲ سالش .کمک کنید ک چجوری راضی کنم خانواده رو

    • سلام دوست گرامی
      چون وضعیت شما به صورت کاملاً مختصر توضیح داده شده است، نمی‌توان قضاوت صحیحی از این وضعیت داشت؛ اما نکته مهم اینجاست که شما از خانواده به خاطر شخصی گذشتید؛ این مساله بعدها در آینده می‌تواند شما را دچار چالش زیادی کند.
      دلیل مخالفت خانواده باید بررسی شود.

      • سلام
        قبل از آشنایی با این آقاهم من مشکلاتم با پدرومادرم پابرجا بود اصلا مشکلات خانوادگیم ربطی به ایشون نداره. اما خب خانوادم فکر میکنن دوستی و آشنایی کار ناپسندیه و اعتقاد زیادی به ازدواج مدرن ندارن برای اذیت من هم ک شده مخالفت الکی میکنند

  • سلام ببخشید ما یک ساله باهمیم اما خانواده پسره مخالفم و میگن که ما دختری با فرهنگ دیگه نمیخاییم پسره هم میگه من اگر ده سالم باهاش حرف بزنم بابام مخالفت میکنه ما واقعا عاشق همیم نمیدونم چیکار کنم پدرش راضی بشه راهنماییم کنید

    • سلام دوست گرامی
      اختلاف در فرهنگ یکی از موثرترین ویژگی‌هایی است که در مشاوره پیش از ازدواج درباره آن مفصل توضیح داده می‌شود.
      به سن خودتان و او اشاره نکردید.
      شما می‌توانید از یک واسطه امین و مورد اعتماد برای رضایت پدر او استفاده کنید، همچنین مراجعه به مشاور پیش از ازدواج را توصیه می‌کنیم.

  • سلام دختری 22 ساله هستم دانشجوی تربیت معلم دو سال و نیم هستم با اقایی در ارتباطم 26 ساله شغل ازاد دارن مغازه دار هستن به گفته ی خودشون چون از اول قصدشون ورود به بازار کار بوده تا دیپلم بیشتر ادامه ندادن و بعد از سربازی مستقیم وارد بازار کار شدن الان خانواده من با این موضوع مخالف هستن حتی اجازه نمیدن برای اشنایی هم خانوادشون بیان من چکار کنم؟

    • سلام دوست گرامی
      نوع شغل شما و تحصیلات‌تان باهم متفاوت است و احتمالاً علت مخالفت خانواده‌تان این است.
      اما پیش از اینکه خانواده بخواهند نظر بدهند، شما خودتان ارزیابی کنید که با این تفاوت می‌توانید کنار بیایید یا خیر؟
      در طی این دوسال و نیم آیا خانواده در جریان ارتباط شما بودند؟
      در این شرایط ابتدا به مشاوره پیش از ازدواج مراجعه کنید و سپس علت مخالفت خانواده را به صورت منطقی‌تر بررسی کنید.

  • من و عشقم واقعا همو میخواییم و تفاهم داریم و خانواده پسر کاملا راضی هستند
    اما خانواده من به شدت مخالفت میکنن و میگن اگه بمیری هم نمی‌زاریم چیکار کنم خسته شدم از دوری

    • سلام دوست گرامی
      علت مخالفت خانواده‌تان را مطرح نکردید و اینکه چه مدت است در رابطه هستید و چندسال‌تان است.
      اما به صورت کلی، در مشاوره پیش از ازدواج این مخالفت‌ها به صورت کامل بررسی می‌شود و اگر مساله غیرمنطقی باشد، حتماً باید حل شود.
      اما اگر علت مخالفت منطقی باشد، تلاش می‌شود تا دختر و پسر به این بینش و آگاهی برسند.

  • سلام من ۲۲ سالمه حدود دوسال پیش با یه اقایی همسن خودم تو دانشگاه اشنا شدم تو این دو سال هم شناخت کافی از هم پیدا کردیم و هم اینکه همدیگه رو واقعا دوس داریم همون موقع ک اشنا شدیم خانواده هامون رو درجریان گذاشتیم هردو رضایت دادن اما بعد از چند ماه خانواده ایشون بدون هیچ شناختی از من مخالفت میکنن و هر روز یه دلیل و بهونه میارن یکبار میگن پسر ما شرایط ازدواج رو نداره یکبار میگن عروس ما باید چادری باشه مذهبی باشه الانم میگن یکی از دخترای فامیلو میخوایم بگیریم براش ما از لحاظ وضع مالی تقریبا هم سطحیم ولی طرز فکر مادرش یکم فرق میکنه حتی راضی نمیشه به حرفای پسرشم گوش کنه یا پیش مشاوره بره و مخالفت قطعی خودشو اعلام کرده لطفا راهنمایی کنید ما چجوری راضیشون کنیم

    • سلام دوست گرامی
      اگر ابتدا موافق بودند و به مرور مخالفت کردند، باید دلایل این مخالفت کاملاً بررسی شود که در طی این دو سال چه اتفاقاتی افتاده است.
      به مشاور پیش از ازدواج مراجعه کنید تا دلایل را بررسی کرده و از مادر بخواهد به جلسه بیاید.

  • باسلام من دختری 20 ساله هستم که با پسری 23 ساله که از قبل در مسابقات ورزش با هم روبرو شدیم نزدیک به یک سال هست که از طریق فضای مجازی که به من پیام دادند آشنا شدم و واقعا هم تحت تاثیر شخصیتش و طرز فکرش قرار گرفتم. ایشون در کشور ارمنستان هستند و من، ایران. ما همدیگررو بخاطر بیماری کرونا ندیدیم، اوایل چون سرباز بودن و بعد هم به خاطر
    قرنطینه.ولی با تماس تصویری و تماس های زیاد سعی می‌کنیم بهتر همدیگر رو بشناسیم. اوایل به خاطر آشنایی پیام داده بودند ولی با گذشت زمان میگه که واقعا قصدش جدی هستش و برای وقت گذرانی نیست ارتباطمون. هردو طرف گفتیم که تا همدیگر رو، از نزدیک نبینیم نمیتونیم به صورت 100 درصد بگیم نظرمون رو، ولی تا اینجا واقعا شخصیت هامون و عواطفمون شبیه به هم و با هم جور هستش، خیلی خیلی زیاد. ولی از اونجایی که چند ماه قبل پدر و مادر من درباره این موضوع فهمیدند، بدون اینکه بشناسنش، و بخاطر اشتباهاتی که در گذشته داشته ام و انتخاب های غلطم، به شدت مخالفت کردند به دلیل دور بودن، به دلیل داشت اهدافی که میخواد سو استفاده کنه، به دلیل اینکه فرهنگشون با ما فرق داره، به دلیل اینکه نمیشناسیم، مثل پسر های اینجا نیست، خیانت میکنند مردم اونجا، اهل مشروبات الکلی هستند، خیلی مسافت دوره، طرف مقابل میخواد که تو رو گول بزنه و صورتش به زیبایی من نیست و اینجور حرفها. ولی واقعا با همچین شخصیتی نیست و هنوز ندیده درباره اش نظر دادند. خواهرم هم که از من کوچک تر هستش خیلی خیلی مخالفت میکنه به دلیل اینکه، تو لیاقتت این آدم نیست و خوشبخت نمیشی با این آدم. ما دین هامون یکی هستش، زبانمون یکی هستش، فقط در جای تولد و کمی هم در لهجه و فرهنگ، ها متفاوت هستیم که با دونستن اینها با هم هستیم. باید بگم که ایشون مادرشون هم که سن کمی داشتند و 3 تا بچه بودند به خاطر جدایی از خانواده نداشتند و با مادربزرگ و پدرشون بزرگ شدند با کمک عمه ها. ولی خیلی خیلی تا به اینجا تربیت عالی داشتندکه من دیدم از رفتارشون. نمیدونم چطور باید پدر و مادرم رو راضی کنم که اینقدر شدید مخالف نباشند، خیلی هم زمان بدی هستش برای آشنایی چون اصلا نمیتونه که بیاد اینجا. لطفا کمکم کنید.

    • سلام دوست گرامی
      همانطور که اشاره کردید تا زمانی که شما دونفر همدیگر را به صورت حضوری ندیدید، امکان شناخت وجود نخواهد داشت.؛ بنابراین ابتدا باید این شناخت صورت پذیرد، سپس برای قدم‌های بعدی و مخالفت‌ها به دنبال راه‌حل باشید.
      درباره مخالفت خانواده و بررسی دلایل آنها، مراجعه به مشاور پیش از ازدواج به شما کمک خواهد کرد.

  • من دختر28ساله هستم و دکترای عمومی دارم، با اقایی اشنا شدم که 29 سالشه و ارشد یکی از رشته های پیراپزشکیه و هیئت علمی دانشگاهمون هست و اونجا باهم اشنا شدیم.
    خانواده من مخالفن چون معتقد هستن اختلاف فرهنگی و طبقاتی وجود داره.
    پدر من پزشکه و پدر ایشون کشاورز.
    ما ترکیم و اونا کرد.
    اما پسر خودش شرایط خوبی داره از نظر فکری به هم نزدیکیم و از نظرمالی هم خوبه
    خونه داره هم ماشین هم شغل خوب.
    خونواده ی من مخالفن و میگن میخای به بقیه بگی پدرشوهرت کشاورزه، شوهرت لیسانسه؟ ممنون میشم نظرتون رو بدونم

    • سلام دوست گرامی
      اختلاف بین شما از نظر طبقه فرهنگی، اجتماعی و تحصیلی واضح و روشن است.
      اما نکته مهم اینجاست که خود طرف مقابل‌تان توانسته است که رشد کند و این مساله بسیار مهم و مثبتی است.
      بهترین اقدام برای شما مراجعه به مشاور پیش از ازدواج است تا بتوانید با مصاحبه صحیح میزان تطبیق در زندگی مشترک را متوجه شوید.

  • سلام من با دختری اشنا شدم وخیلی دوسشم دارم اونم منو دوس داره بعد چند وقت که با هم بودیم قرار شد همو یه روز قرار گذاشتیم رفتیم همو دیدیدم بعدپدرش که قبلا بهش شک کرده بود بعد تعقیب کرده بود مارو سر قرار با هم دید الان من هرچی میرم خواستگاری مادرش راضی نمیشه میگه میخواد ابرومونو ببره

  • سلام خسته نباشید
    من ۲۱ سالمه و با اقای حدودا یک سال باهم در ارتباط
    هستیم البته از ابتدای آشنای قصد ازدواج داشتیم
    و البته از همان ابتدا خانواده ی او با خبر بودن
    و من بعد از اطمینان به خانواده ی خودم اطلاع دادم
    متاسفانه خانواده ی او مخالفت کردن و گفتن که ما مناسب هم نیستیم یا که ممکن است به مشکل بر بخوریم بدون اینکه بشینن و با من صحبتی کنن تصمیم گرفتن و خب هم برای من هم برای اون راضی بودن خانواده ها مهمه چجوری نظر خانواده ی اونا رو
    نسبتت به من عوض کنم خانواده ی من مخالفت نکردن و ولی قراره با مادرش صحبتی کنم که نمیدونم چجوری باید صحبت کنم که نظرش راجب من تغییر کنه

    • سلام دوست گرامی
      ابتدا باید شرح دهید که علت مخالفت خانواده ایشان چیست؟ و منظورتان از اینکه باید نظر خانواده‌اش را نسبت به خودتان عوض کنید، چیست؟
      تلاش کنید آگاهی و اطلاعات بیشتری درباره ویژگی‌های فردی و خانوادگی ایشان از طرف مقابل بپرسید. سپس اگر مخالفت‌ها ادامه داشت و دلایل این مخالفت غیرمنطقی بود، از مشاور خانواده بخواهید تا با خانواده ایشان صحبت کنند تا مخالفت‌ها بررسی دقیقی شود.

  • سلام وقت بخیرمن ی دختر24ساله هستم که با ی آقایی همسن خودم آشناشدم ولی پدربزرگ پسره وداییاوعموهاش بامن مخالفن بااینکه منو ندیدن ونمیشناسن ومن ازنظرسطح فرهنگی وتحصیلات ازپسره وخونوادش بالاترم وپدربزرگه میگن که خودشون باید برا پسره زن انتخاب کنه ومادروپدرپسرهیچ حرفی ازخودشون ندارن وهمه تابع نظرپدربزرگن وپسره میگه من نمیتونم بدون اونازندگی کنم چون میدونم اگه بزور باتو ازدواج کنم دیگ کلا منوازطایفه حساب نمیکنن. واز ی طرفم منو دوست داره منم خیلی دوسش دارم لطفاراه حل بدین

    • سلام دوست گرامی
      علت مخالفت پدربزرگ و خانواده او را نگفتید؟ اگر او باید با نظر خانواده و انتخاب آنها ازدواج کند، یعنی هنوز استقلال روانی کسب نکرده است.
      در فرهنگ ایشان، برای ازدواج سنت‌های خاصی وجود دارد که اگر آنها را رعایت نکند، امتیازاتش را از دست خواهد داد.
      و نکته مهمتر، پذیرش شما در خانواده اوست. این مساله ساده‌ای نیست که صرفاً با انتخاب کردن شما به نتیجه برسد.
      اگر واسطه امین و مورد اعتماد در خانواده دارند که با شما مخالف نیست، او با پدربزرگ صحبت کند.
      در غیر این صورت، این ازدواج به صلاح هردوی شما نیست.

  • سلام
    من پسری ۲۸ ساله که با دختر خانومی که ۱سال از خودم‌کوچیک تره ۵سال دوست بودم و تواین مدت خیلی قهر وجدایی بینمون اتفاق افتاد که از طرف من بود و حالا بعد از یک مدت دوری مجدد باهم اکی شدیم ولی اینبار گفتم میخوام باهات ازدواج کنم چون من دوسش دارم اونم خیلی بیشتر از من منو دوست داره و قضیرو باخانوادم هماهنگ کردم و از اونجایی که خانوادم سنتی هستن هضم این جور ازدواجایی سخته براشون و اومدن گفتن فرهنگشون نمیخوره بهمون و چیزیی نیست که بهت بیاد
    حالا خانوادم مخالفن و خانواده اون اکی هستن و خانوادم میگن اگه اینو میخوای باید قید مارو بزنی چیکار باید انجام بدم راهنمایی کنید لطفا

    • سلام دوست گرامی
      به نظر می‌رسد رابطه شما پر از فراز و نشیب بوده است.
      ابتدا باید علت آن قهر و جدایی‌های متوالی مشخص شود. سپس به مشاور پیش از ازدواج مراجعه کنید. مشاور علت مخالفت خانواده را بررسی می‌کند و اگر این مخالفت‌ها منطقی نباشد از آنها دعوت می‌کنند تا نگرانی‌های خود را بیان کنند.

  • سلام من ۱۸ ساله هستم و با آقای ۲۲ ساله ای حدود یکساله اشنا شدم.مادر من از همون روز اول از این آقا خوشش نمیومد و مدام بینمون دعوا میندازه میگه من باهاش خوشبخت نمیشم به دلایل مختلف و الکی
    حتی مادرم و اون اقا فحاشی هم کردند با اینکه میدونم بیشتر مقصر مامانم هستش و نباید روشو با اون باز میکرد الان هم باز مامانم بخاطر قرار هامون باعث دعوا و جدایی ما شده اون اقا پا پیش گذاشتن برای عذرخواهی ولی باز مادرم با بد اخلاقی باعث دعوا شدن من باید چیکار کنم؟

    • سلام دوست گرامی
      دلایل مخالفت مادرتان را نگفتید. ابتدا باید دلایل ایشان را بدانیم و برایش راه‌حل داشته باشیم.
      سن هردوی شما کم است و ممکن یکی از دلایل مخالفت مادرتان این مساله باشد.

  • سلام وقتتون بخیر من ۲۳ سالمه و دوست پسرم ۲۷ سالشه و خانواده ی اونا تماما ازدواج سنتی اعتقاد دارن و با اینکه من و خودش رو مطرح کرد جهبه ی شدیدی گرفتن به دوستی ما ایراد گرفتن و بعد از اصرار های متوالی ایشون اخرش گفتن ابرو ریزی میشه تو فامیل نمیتونیم سرمونو بلند کنیم چی میگن ابرومون میره بفهمن دوست بودی زن گرفتی پدرش و برادرش جوابشون نه هست و گفتن اگر میخوای بری بگیری ما دیگه همچین پسری نداریم.
    بخدا حتی یکبارم ندیدن منو
    یک بارم نیومدن ما نمیتونیم بدون همدیگه چیکار کنم؟ من مامانم میدونه و راضیه

    • سلام دوست گرامی
      در مور مخالفت خانواده‌ ایشان که دلیل کاملا غیرمنطقی آورده‌اند، بهتر است که طرف مقابل شما همراه با خانواده‌اش به مشاور خانواده مراجعه کند تا متوجه این طرز فکر اشتباه بشوند.
      در صورتی که امکانش نیست، خودتان به مشاور پیش از ازدواج مراجعه کنید، مشاور با خانواده ایشان صحبت می‌کند.

  • با سلام من 24 ساله هستم و با پسری 26 ساله که همکلاسی من هستنش دوست هستم.
    ایشون در این مقطع شرایط ازدواج رو ندارن و سه سال از من زمان خواستن تا شرایط مناسبتری رو فراهم کنن.
    منتهی خانواده من از این موضوع مطلع شدن و مخالفت قطعی خودشون رو اعلام کردن دلیل مخالفت هم اختلاف طبقاتی زیادی هست که داریم و هم اینکه متاسفانه ذهنیت بدی نسبت ایشون پیدا کردن .
    واقعا نمیدونم باید چیکار کنم . از بحث و دعوا کردن خسته شدم

    • سلام دوست گرامی
      مخالفت‌هایی که والدین دارند، می‌تواند منطقی یا غیرمنطقی باشد. اختلاف طبقاتی شما اگر فاحش باشد، در آینده شما را دچار چالش بزرگی می‌کند. چون در دوفضای متفاوت رشد کردید.
      توضیه می‌کنیم از مشاوره پیش از ازدواج بهره‌مند شوید. مشاور به شما کمک می‌کند تا ابتدا به صورت کاملا واقع‌بینانه به این تفاوت نگاه کنید و سپس اگر مخالفت خانواده بی‌اساس باشد، با آنها صحبت می‌کند.

  • سلام وقتتون بخير من دختري 22 ساله هستم حدودا 2 ماه پيش خواستگاري برام اومد که همسن خودم هست با اجازه مادرم باهم يک ماه ارتباط داشتيم و من تو اين مدت خيلي از ايشون خوشم اومد يعني الان هردومون واقعا همديگرو دوست داريم پدر و مادرم از هم جدا شدند و بخاطر همين موضوع مادرم و فاميلم خيلي سخت گيري ميکنند و ميگن که اين آقا شرايط خوبي براي ازدواج نداره بايد کاري با درآمد بالاي5 ميليون داشته باشه و حتما خونه بخره و ميگن که سنش هم خيلي پايينه و من اين موضوع رو به خودش گفتم گفت که نهايتا تا 2 سال ديگه همه شرايطي رو که خانوادم گذاشتن مهيا ميکنه ولي خانوادم گفتن تا اون زمان ما نبايد باهم ارتباطي داشته باشيم در واقع مشکل من اين
    هستش که خانواده من اين آقا رو جدي نگرفتن و فکر ميکنن نميتونه از پس شروطشون بربياد و ميگن که من نبايد عجله کنم و حتما گزينه هاي بهتري براي من هست ما دو نفر واقعا همديگرو دوست داريم خواهش ميکنم راهنماييم کنيد من بايد چيکار کنم تا خانوادم کمتر سخت
    گيري کنند متاسفانه خانواده من خوشبختي رو در پول زياد ميبينن و عشق براشون اهميتي نداره

    • سلام دوست گرامی
      به نظر می‌رسد خانواده شما نگرانی‌هایی خاصی دارند و نمی‌خواهند شما دچار سختی بشوید.
      اگر طرف مقابل برای فراهم کردن شروط خانواده شما نیاز به زمان دارد، بهتر است به او فرصت دهید و برنامه‌ها و اهدافش را بپرسید.
      به خانواده پیشنهاد دهید که در طی این مدت آشنایی زیرنطر خودشان، از مشاوره پیش از ازدواج استفاده می‌کنید. این اتفاق چند مزیت برای شما دارد:
      شناخت بهتر یکدیگر، یادگیری مهارت حل مساله برای اتفاقات احتمالی آینده، جدی گرفتن طرف مقابل توسط خانواده.

      • بله دقيقا درست گفتيد به دليل سختي هايي که بخاطر جدايي پدر و مادرم داشتم نگرانيشون زياد هست و ميخوان من اون سختي هارو نداشته باشم با طرفم هم درباره برنامه هاش صحبت کردم گفت مشکلي با شروط نداره و با اينکه باهم ارتباطم نداشته باشيم هم مشکل نداره و توي اين فرصت شروط رو برآورده ميکنه درباره
        مشاوره هم متاسفانه رضايت ندادند ولي وقتي ديدند که طرف مقابلم در هر شرايطي روي تصميمش هست کمي ايشون رو جديتر گرفتند

  • سلام من دختری20ساله ام 3سال بایکی از فامیلهای نزدیکم رابطه دارم عاشق همدیگه هستیم خانوادش منو پسندیدن ازنظر فرهنگ واوضاع مالی هم سطح هستیم اما پدر پسره میگه اگه این ازدواج صورت بگیره بعدش حرفهایی میزنن وبخاطر همین مخالفت میکنه من نمیدونم منظورش ازحرف چیه ولی درکل بامن مشکل ندارن لطفا راهنمایی کنید من باید چیکارکنم

    • سلام دوست گرامی
      بهتر است یا خود طرف مقابل‌تان و یا یک واسطه امین و قابل اعتماد علت این مخالفت را جویا شوند. شاید مساله‌ای سوءتفاهم ایجاد کرده و نیاز به راه‌حل منطقی داشته باشد.

  • سلام دختری هستم 20 ساله با آقایی 32 ساله در ارتباط بودم ایشون دوبار برای خواستگاری اقدام کردن ولی مادر من هردفعه مخالفت کردن ما همو خیلی دوست داریم سازش هم باهم داریم دیگه نمیدونم چجوری باید با مادرم صحبت کنم ایشون میگن تفاوت سنی زیاده اصلا ازدواج خوبی نمیشه لطفا کمکم کنید

    • سلام دوست گرامی
      12 سال تفاوت سنی دارید و مادرتان با این مساله مخالفت دارند. تناسب سنی در ازدواج از جمله مسائل مهمی است که باید پیش از اقدام جدی برای ازدواج، به صورت دقیق مورد بررسی قرار بگیرد.
      مساله سن در ازدواج به خودی خود باعث بروز مشکلات نمی‌شود. زمانیکه اختلافات بین شما و طرف مقابل، در حال و آینده ختم به مساله تفاوت سنی شود، در این حالت به مشکل برمی‌خورید.
      نمونه‌هایی از مشکلاتی که اختلاف سن در بروز آنها دخیل است:
      اختلاف بر سر تفریح و وقت‌گذرانی
      تفاوت نقش زن و شوهر و تبدیل شدن به نقش پدر و دختر
      تحمل نکردن ناپختگی‌های رفتاری همسر کوچک‌تر
      بهترین اقدام برای شما، مراجعه به مشاوره پیش از ازدواج است.

  • سلام خانمی ۳۵ ساله هستم و دانشجوی دکتری می باشم حدود ۷ سال هستش توی شهر دیگه دور از خانوادم زندگی میکنم و قصد این رو دارم که واسه ادامه تحصیلم و کارم در این شهر بمونم . مدتی هستش که با یه آقایی اشنا شدم که حدود ۵ سال از خودم کوچیکتر هستش و ایشون هم دانشجوی دکتری هستن و توی این مدت به هم دلبسته شدیم و از هم خوشمون اومده ولی نمیدونیم چیکار کنیم حتی خواستیم این رابطه رو تموم کنیم ولی نتونستیم . دو تا مشکل داریم یکی اختلاف سنی من و ایشون و دومی دور بودن خانواده ام. لطفا راهنمایی کنین چیکار کنیم.هر دوتامون تحت فشار روحی هستیم و میدونیم از طرف خانواده ایشون مخالفت میشه.

    • سلام دوست گرامی
      اختلاف سن به خودی خود باعث بروز مشکلی نمی‌شود.
      اگر دعوا و بحث‌های شما در آینده به مساله سن برگردد و یا طرف مقابل شما نتواند در برابر مخالفت‌های احتمالی خانواده‌ها و قضاوت اطرافیان ایستادگی و برخورد مناسب داشته باشد، در این صورت به مشکل برمی‌خورید.
      بهترین پیشنهاد برای بررسی شرایط هردوی شما و ارائه راهکار مناسب، مراجعه به مشاور پیش از ازدواج است .

  • سلام شب بخیر من 5 ساله با پسری آشنا شدم
    منتها مادرم اصلا رضایت نمیده به ازدواج ما و میگه ک دخترم کوچیک هست
    بنظرتون من چکار کنم؟

  • سلام من 22سالمه
    و دوسال پیش با دختر خانومی آشنا شدم که همو عاشقانه دوست داشتیم و طی این رابطه اتفاقی افتاد که خانواده ایشون از رابطه من با خبر شدن و اومدن در خونه ما و بعد گفتگو مختصر با خانواده من قرار شد من دیگ دخترشونو فراموش کنم و همو نبینیم ولی فردا همون روز دختره با مادرش که به اصرار خودش اومده بود که بگه من پسر شمارو دوست دارم با مخالفت شدید مادرم روبرو شدن و این باعث شد که ما از هم دور شیم من سعی کردم این رابطه رو مخفیانه جلو ببرم ولی به خاطر ترس از دعوا و اتفاق های دیگ این رابطه رو تموم کردم ولی هنوزه که از این رابطه 6ماهه گذشته من عاشقونه اونو دوست دارم اونم منو دوست داره ولی به خاطر خانواده من و ایشون ترس شدیدی دارم از یک طرف دوتامون خیلی دوست داریم این رابطه دوباره برقرار شه از یک طرفم مخالفت خانواده و مشکلاتی که قراره آینده باعث مشکلات بشه منو میترسونه موندم رابطه رو کلا تموم کنم یا دوباره تشکیلش بدم و از یک طرفم خانوادم مخالف سرسختن
    کمکم کنید ممنون میشم.

    • سلام دوست گرامی
      به سن طرف مقابل اشاره نکردید و اینکه علت مخالفت خانواده‌ها چه بوده است؟
      معمولاً مخالفت‌ها یا منطقی است و یا غیرمنطقی.تشخیص منطقی بودن و یا نبودن مخالفت‌ها به شما کمک می‌کند که برای برطرف این مخالفت‌ها راه‌حل‌های درستی را انجام دهید.
      می‌توانید در این مسیر از مشاوران رادیوعشق، نوبت مشاوره دریافت کنید.

  • سلام من ۲۰ سالمه ۹ ماهه با آقایی اشنا شدم ک ۳ سال بزرگ تره مادر ایشون بدون اینکه منو ببینن مخالفن و اینکه باهام پیامکی صحبت کردن و خیلی بی احترامی کردن چتای ایشون با پسرشون رو هم خوندم هرچی دلش خواسته ب من گفته بدونه اینک من رو بشناسن بهم گفتن خیابونی و.. فحشا و نفرین های دیگ درصورتی که من هیچ کاری نکردمو اصلا منو نمیشناسن ی جور رفتار میکنن ک انگار سطح شون خیلی از من بالاتره درصورتی ک اصلااینجور نیست من از نظر مالی ظاهری فرهنگی و خانوادگی بالاترم و خواستگارای بهتر هم داشتم ب نظرتون چیکار کنم این رابطه رو تموم کنم یا نه من نمیخوام باکسی ازدواج کنم ک ب زور خانوادش راضی بشه یا ن و همیشه باهاشون حاشیه داشته باشم کمکم کنید…

    • سلام دوست گرامی
      احتمالا مادر ایشان از شیوه آشنایی شما باهم خشنود نیستند.
      ازخودتان بپرسید که به چه دلیلی وقتی از هر نظر از ایشان بالاتر هستید، مادرش توهین کرده و.. می‌خواهید با او باشید؟
      مخالفت شدید مادر ایشان در زندگی مشترک شما اثرگذار خواهد بود.
      بهتر است که واقع‌بینانه به این ماجرا نگاه کنید و سن کمی دارید و فرصت برای ازدواج مناسب‌تر که خانواده طرف مقابل نیز هم سطح شما باشند و مخالفتی نداشته باشند فراهم است.

  • سلام من با یک اقایی اشنا شدم
    قصد ازدواج داریم ولی به علت راه دور راضی نمیشن ما شیراز زندگی میکنیم او گیلان
    به هیچ راهی راضی نمیشند

    • سلام دوست گرامی
      به سن خودتان و ایشان، شیوه آشنایی و مدت زمان آن اشاره نکردید.
      یکی از مهمترین مسائلی که در مشاوره پیش از ازدواج به آن پرداخته می‌شود، تعیین محل سکونت زوجین است.
      زوجینی که این مساله را در دوره آشنایی باهم حل نکنند، معمولاً ازدواج‌های پایدار و یا زندگی باکیفیتی ندارند.
      بهترین گزینه پیش روی‌ شما، مراجعه به مشاوره پیش از ازدواج است.

  • سلام وقت بخیر
    من با پسری تو دانشگاه اشنا شدم که یک سال و نیم باهمیم. ایشون از چندین سال قبل پیگیر من بودن تا یک سال و نیم پیش باهم آشنا شدیم.
    ایشون همون ابتدا رابطه قصدشونو از آشنایی گفتن.
    من دوهفته با پسر خالم نامزد بودم ک به دلیل خیانت از ایشون جدا شدم.
    پدر این آقا هم به خاطر طلاق من مخالفت شدیدی میکنند و تحت هیچ شرایطی حتی حاضر به گوش کردن حرفهای پسرشون نیستن.
    خانواده منم بدون خانواده، ایشونو قبول نمیکنن.
    ما واقعا عاشق همیم و نمیتونیم از هم جدا بشیم.
    ممنون میشم اگر راهنمایی کنید

    • سلام دوست گرامی
      مخالفت خانواده‌ها می‌تواند برای زوجین تنش‌های فراوانی ایجاد کند.
      حتی به فرض رضایت آنها، خشم ناشی از این مخالفت در شما و پدر آقا باقی خواهد ماند. بنابراین نکته مهم این است که از طرف مقابل بخواهید تا از طریق یک واسطه امین و قابل اعتماد رضایت پدر را جلب کند.
      جدایی شما به معنی بی‌ارزش بودن شما نیست. بنابراین دلیل این مخالفت از سوی پدر ایشان، نباید عزت نفس شما را پایین بیاورد.
      اما به این نکته توجه کنید که پدر ایشان باید واقعاً رضایت بدهند نه اینکه به زور راضی شوند، چون ممکن است سر هر بحث و حرفی، به پسرشان بگویند ما که قبلاً گفتیم شما به درد هم نمی‌خورید.

      • سلام ممنون میشم اگه پاسخ بدید
        من هشت ماهه که تو یه رابطه خیلی جدی و عاشقونه ام منتهی شناخت کامل صورت نگرفته چون این رابطه به صورت اتفاقی و چت باهم آشنا شدیم الان تماس تصویری هم میگیرم و اینکه معیار هام رو داره
        اما مشکل اصلی و اساسی اینجاس که خانواده و کلا فامیلا و اطرافیانش فقط ازدواج درون قومی و منطقه رو قبول دارن یه جورایی نژادی ان و ما هم که حدود شیش ساعت با هم فاصله داریم و از لحاظ قومی متفاوتیم
        ما هنوز قضیه رو مطرح نکردیم البته یه نقشه داریم برای اینکه بگیم اشنایی به صورت چت نبوده ولی حالا یه جورایی دو تا مون ترسیدیم چون می دونیم هم جدایی خیلی سخته هم مقابله با خانواده ،من نمی خوام بدون رضایت خانوادش ازدواج کنم
        اینکه هم دیگه رو دوس داریم واسم ثابت شده حالا میگید چیکار کنیم قضیه رو مطرح کنیم و تلاش کنیم یا همین جوری تموم کنیم و به هیچ ببازیم

        • سلام دوست گرامی
          به سن خودتان و طرف مقابل اشاره نکردید.
          تناقض مهمی در صحبت شما وجود دارد: در رابطه جدی و عاشقانه هستید اما شناخت کامل صورت نگرفته است! یعنی هیجان رابطه بالاست و با احساسات درباره این رابطه تصمیم گرفته‌اید. پس راهنمایی به شما با این اطلاعات کم و شناخت پایین، کاملاً کلی خواهد بود.
          مخالفت خانواده ایشان که قطعا وجود خواهد داشت مگر اینکه بتوانید ابتدا شناخت خودتان را نسبت به هم بالاتر ببرید و نسبت به آداب و رسوم و فرهنگ هم اطلاعات کافی کسب کنید و سپس طرف مقابل‌‌تان شما را به خانواده‌اش معرفی کند.
          مطرح کردن این موضوع و علاقه به خانواده می2تواند از طریق یک واسطه امین و مورد اعتماد نیز اتفاق بیفتد

          • سلام وققتون بخیر
            من هفت ماه پیش با پیشنهاد یک آقایی برای ازدواج و آشنایی موافقت کردم زن داییش که همکارمه مارو بهم معرفی کرد از همون ابتدا مامان آقا و مامان من در جریان آشنایی قرار گرفتن من 25 سالمه و آقا 24 سالش ما طی این هفت ماه خیلی با احتیاط جلو اومدیم ولی در نهایت به هم علاقه مند شدیم پدر ایشون طی درخواستای پسرش واسه اقدام همش میگفت صبر کن یعنی اولش اصلا نگفتن نه مامان آقا راضیه ولی پدرشون بدون اینکه خانواده مارو ببینه یا برخوردی داشته باشه فقط صرفا بخاطر اینکه طایفه مارو میگه میشناسه موافق ازدواج ما نیست اینم بگم که من توی 16 سالگی بزور خانواده ام عقد کردم و جدا شدم و این مسئله رو همون ابتدای آشنایی عنوان کردم و مدارک پزشک قانونی هم نشون دادم که نه آقا مخالفه نه مامانش. باباش هرچی ازش میپرسن چرا مخالفی هیچ دلیل قانع کننده ای نمیاره فقط میگه اخلاقامون بهم نمیخوره بعد که میپرسن چه اخلاقی میگه من میشناسم اخلاقامون به هم نمیخوره در صورتی اصلا با خانواده ام برخورد نداشتن

          • سلام دوست گرامی
            در واقع خانواده طرف مقابل شما دچار این قضاوت ذهنی شدند که بخاطر فرهنگ غالب در طایفه شما قدم برای خواستگاری و اقدام جدی انجام ندهند.
            به این موضوع فکر کنید که اگر این روال رفتاری حتی پس از ازدواج شما وجود داشته باشد، چگونه می‌خواهید این مساله را مدیریت کنید؟
            برای مخالفت خانواده راهکار شما مراجعه به مشاور پیش ازدواج است.

  • سلام
    من عاشق یک دختری شدم که نژاد اون ها با ما فرق داره به طوری که ما ایرانی هستیم و اونها افغانستانی(ولی پناهنده ایران هستن و مادر و پدر اون در ایران بدنیا اومده و شناسنامه هم دارند و فقط اصلیت افغانستانی دارند)
    پدر من از افغانستانی ها بدش میاد و میدونم که بهش بگم مخالفت قطعی میکنه ولی ما واقعا عاشق هم هستیم و میدونیم که میتونیم باهم زندگی کنیم جز پدر من کسی مخالفت نداره
    به نظر شما احتمال قبول کردن ازدواج از سمت پدر من امکان داره یا اگر نداره باید چیکار کنم؟
    متشکر

    • سلام دوست گرامی
      به سن خودتان و طرف مقابل و شیوه اشنایی‌تان اشاره نکردید.
      ازدواج با فردی که نژاد متفاوتی دارد، به خودی خود مشکلی ایجاد نمی‌کند. اما اگر بلوغ عاطفی به میزان کافی نباشد، جزیی ترین مسائل نیز می‌تواند بین شما مشکل ایجاد کند.
      مشکلات فرهنگی، آداب و رسوم، نگاه اطرافیان و… در صورتی که شما نتوانتید مرز و حریم زندگی خودتان را حفظ کنید، برای شما دردسرساز خواهد بود.
      آنطور که اشاره کردید هنوز به خانواده نگفتید و اتفاقات احتمالی آینده شما را ناراحت و نگران کرده است. ابتدا خودتان به نتیجه قطعی برای ازدواج برسید و نظر خانواده طرف مقابل‌تان را بسنجید. سپس با پدرتان صحبت کنید.
      نیاز است تا پیش از هرگونه اقدام جدی حتما به مشاوره پیش از ازدواج مراجعه کنید.

  • سلام وقت بخیر
    من تو مطالبتون خوندم که اگه خانواده به شدت مخالف ازدواج باشن ممکنه که کار به جدایی بکشه…اگه خانواده (به خاطر فرزندشون مجبور بشن) که با ازدواج موافقت کنن هم ممکنه مشکلی پیش بیاد؟؟؟

    • سلام دوست گرامی
      پژوهشها نشان می‌دهد که هرچقدر مخالفت خانواده بیشتر باشد، امکان رخ دادن جدایی هم بیشتر است. حال اگر خانواده‌ای بزور وادار به موافقت با ازدواج شود، احتمال جدایی بیشتر و علاوه برآن خشم ناشی از اجبار هم به این مخالفت اضافه می‌شود.

  • سلام من و عشقم خیلی همدیگرو می خوایم پدر آقا مخالفن حتی راضی نشدن با من ملاقات کنن یا اصلا در مورد خانواده من تحقیق کنند میشه بگید ما چکار کنیم ۳ ساله باهمیم.

    • سلام دوست گرامی
      ابتدا باید دلیل مخالفت خانواده بخصوص پدر ایشان مشخص شود. به جزییاتی اشاره نکردید که مشخص شود کیفیت رابطه شما در این 3 سال چگونه بوده است؟ سن شما دونفر چقدر است و آیا از ابتدا پدر ایشان مخالف بوده اند یا خیر؟ اگر در خانواده ایشان بزرگتری که حرف او برای پدر طرف مقابلتان اهمیت دارد، حضور دارند، بهتر است واسطه شوند تا ایشان اجازه رفت و آمد خانواده برای شناخت بیشتر را بدهند.

  • من و عشقم خیلی همدیگر میخوایم عاشق همیم
    خانواده آقا مخالف ازدواج هستن حتی راضی نشدن با من ملاقات داشته باشند
    میشه کمکمون کنید

    • سلام دوست گرامی
      به سن خودتان و طرف مقابل اشاره نکردید.
      علت مخالفت خانواده ایشان باید دقیقا بررسی شود.
      ممکن است علت مخالفت یک خانواده منطقی باشد و یا غیرمنطقی
      بنابراین نیاز است که اطلاعات بیشتری را ارائه کنید تا بتوانیم راهنمایی بهتری انجام دهیم.
      برای بررسی دقیق‌تر رابطه‌تان از مشاوران همیار عشق نوبت مشاوره دریافت کنید.

  • سلام 22 سالم بود که با پسری اشنا شدم الان 32 سالمه همه خانواده هامون فهمیدن که باهمیم ولی بابای اون رضایت نمیده بخاطر باباش این همه مدت صبر کردیم که راضی شه ولی نمیشه از طرفی هم خانواده من اونو بدون خانوادش قبول نمیکنن نمیدونیم چکار کنیم که راضی شن باباش کسی دیگه در نظر گرفته بود براش

    • سلام دوست گرامی
      ازدواج نیازمند به بلوغ های مختلفی مثل بلوغ فکری، عاطفی، معنوی، مالی، فرهنگی و… است. فردی که تصمیم به ازدواج دارد باید بتواند مقدمات رسیدن به این بلوغ ها را کسب کند. 10 سال برای طرف مقابل صبر کردید اما طی این مدت ایشان نتوانسته مستقلانه برای زندگی خودش تصمیم بگیر؟ علت مخالفت پدر دقیقا چیست؟آیا واسطه امینی حضور نداشته طی این 10 سال با خانواده او صحبت کند؟ مخالفت یک فرد در خانواده مقابل در آینده موجب خشم زیادی می شود، این نکته را به خاطر داشته باشید. پیشنهاد می شود حتماً از مشاوره تلفنی یا آنلاین همیار عشق در زمینه مشاوره پیش از ازدواج استفاده کنید.

  • سلام دختری۲۰ساله هستم ک تقریبا باپسرعموم ی ساله رابطه عاطفی دارم اون ی بارم برای خواستگاری اومده ولی خانوادم گفتن ن چون بامادرش مشکل دارن ولی خودش خیلی پسرخوبیه کمکم کنید من خیلی دوسشدارم وبهش وابستم باید چیکارکنم؟

    • سلام دوست گرامی
      ازدواج با وجود مخالفت های خانواده ممکن است در آینده به رابطه شما آسیب بزند. بهتر است در ابتدا دلایلی که خانواده شما با مادر ایشان مشکل دارند دقیق مشخص شود. اگر دلیل قانع کننده باشد، ازدواج شما با خطر همراه خواهد بود. این نکته را هم به خاطر داشته باشید که مخالفت خانواده با ازدواج، در صورتی که ازدواج صورت بگیرد، یک خشم در فرد مخالف و مخالفت شده ایجاد می شود که ممکن است سرمنشا دعواهای شما باشد. برای بررسی بیشتر جزییات این رابطه لطفا از مشاوران همیار عشق وقت مشاوره آنلاین یا تلفنی دریافت کنید.

  • سلام
    اگر دو نفر همدیگرو بخوان ولی خانواده دختر بخاطر مسائل فرهنگی(بحث اصالت و نژاد و دقیق بخوام بگم رنگ پوست اقوام پسر نه خود پسر و خانوادش)مخالفت کنند راهی برای گرفتن رضایتشون هست؟البته دختر و پسر خیلی همدیگرو میخوان.

    • سلام.
      وجود تفاوت‌های فرهنگی در ازدواج موضوع مهمیه و باید بهش توجه بشه. اینطور نیست که ازدواج‌های با تفاوت فرهنگی موفق نباشن ولی حتما نیاز به مدیریت، انعطاف‌پذیری و مهارت‌آموزی برای دختر و پسر و حتی خانواده‌ها وجود داره. اما مخالفت به دلیل رنگ پوست کمی غیرمنطقی به نظر می‌رسه و حتما باید بیشتر بررسی بشه. وقتی خانواده‌ها به دلایل غیرمنطقی با ازدواج فرزندشون مخالفت می‌کنن معمولا راضی کردنشون سخت‌تر خواهد بود. لطفا با سیستم مشاوره تلفنی تماس بگیرید تا با بررسی ویژگی‌های این خانواده و اقداماتی که تا اینجا صورت گرفته، دقیق‌تر راهنمایی بشید.

  • سلام اگر یک پسر مجرد کسیرو واقعا دوست داشته باشه اما به اصرار خانوادش مجبور به ازدواج با کس دیگری بشه میتونه با اون فرد زندگی کنه و دوستش داشته باشه….؟

    • سلام. این‌طور مسائل پاسخ قطعی ندارن و روابط و ایجاد یا حفظ عشق پیچیده‌تر از این حرف‌هاست که بشه چنین پیش‌بینی‌هایی رو بدون دلشتن اطلاعات انجام داد. اما میشه به چندتا موضوع توجه کرد. اول اینکه فردی که برای موضوع مهمی مثل ازدواج به میل افراد دیگه ولو خانواده‌اش عمل می‌کنه، چقدر واقعا فرد پخته‌ای هست و چقدر میشه روی واقعی و سالم بودن علاقه‌اش حساب کرد. اصلا مخالفت خانواده درچه حد و به چه دلیلی بوده و ایشون چه تلاش‌هایی برای جلب موافقت‌شون انجام داده؟ شاید هم واقعا قانع شده که خانواده حق دارن و نظرش به دلایل منطقی تغییر کرده. در مورد اینکه زندگیش بعد از ازدواج چطور میشه هم خیلی بستگی به شرایط اون رابطه و طرف مقابلش داره و همچنین ظرفیت خودش در برقراری روابط سالم‌.

    • سلام وقت بخیر پسری ۲۴ ساله هستم و دو ساله با دختری هم سن خودم دوست هستم شدیدا” همو دوست داریم و تا حالا هیچ اختلاف جدی با هم نداشتیم بنا بر احساس صمیمیتی که نامزدم با مادرش داشت همان اوایل ارتباطمان رو فهمید و از همان ابتدا شروع به مخالفت کرد و محدودکردن فقط و فقط به خاطر هم سن بودن بعد مدتی از ایشان در درخواست کردم به بنده اجازه بدهند خودم رو معرفی کنم خودم را بشناسونم لاکن گفتن هر موقع بحث جدی شد و همچنان مخالفت ها ادامه داشت تا الان که میگن تو این دو سال هیچ کاری برای دختر ما نکردی و شرایط ازدواج نداری و دختر ما پاسوز شده و دختر را دارند مجبور به ازدواج میکنند با فامیل با جنگ و دعوا این را هم بگویم بنده هم کار خوب داشتم و علاقه به ادامه تحصیلات ولی برای تعجیل در رسیدن به شرایط ایده ال قید هر دو را زدم و الان سرباز هستم ایا باید قید عشق و علاقه رو به خاطر مخالفت های بی منطق بزنم؟!

      • سلام دوست گرامی
        به نظر می‌رسد معیارهایی که خانواده طرف مقابل شما درباره ازدواج در نظر دارند، با معیارهای ذهنی شما همخوانی ندارد.
        سن شما برای ازدواج کمی کم است، اما در تلاش بودید که وضعیت و شرایط را برای ازدواج مهیا کنید.
        مخالفت خانواده‌ها در مشاوره پیش از ازدواج بررسی می‌شود و می‌توانید این اقدام را انجام دهید.
        شما در حال حاضر، در کنار سربازی اگر شرایطش را دارید، کار به صورت پاره وقت انجام دهید.

  • سلام خسته نباشید..بنده بایه شخصی ۲سال باهم هستیم‌مادرش به شدت‌مخالف بود یه‌ماهه که رآضی شد بیادخواستگاری دوباره به بهانه های الکی مخالفت کرده وادم لجبازی هست هرکارمیکنه راضی نمیشه دیگه‌ راهی نموند طی نکردیم چاره چیه همزمان الان یه خواستگار دارم‌که‌منتظر جوابن خیلی حیرونم

    • سلام دوست عزیز
      وقتی خانواده فردی، حاضر به پذیرش شخص جدید نیستند و شریک عاطفی شما قادر به مدیریت این مخالفت نیست، یعنی به بلوغ اجتماعی و فکری نرسیده
      برای ادامه این ارتباط، باید صبور باشید و امیدوار هم نباشبد
      برای اینکه تکلیفتان مشخص شود در ابتدا از خواستگارتان یک بازه دو هفته ای زمان بگیرید و این دو هفته را هم به شریک عاطفیتان زمان بدید
      در صورت عدم اقدام، رابطه را تمام کنید و با خواستگارتان دوران شناخت را سپری کنید

  • سلام. خسته نباشین. وقتتون بخیر. یه سوالی داشتم. من الان ۴ماهه بایکی در رابطم دوستیمون جدی شد قرار شد خانوادش بیان خواستگاری که اومدن ولی خانوادم جواب منفی بهشون دادن راضی نیستن. الانم پسره ولم نمیکنه میگه خودم حلش میکنم بنظر شما رابطه من بااین شخص درسته یانه؟

    • دوست عزیز
      سلام

      در فرهنگ ایرانی، موافقت خانواده‌ها برای ازدواج بسیار مهمه؛ بنابراین بهتره که اگر فکر می‌کنید ایشون فرد مناسبی برای شما هستند، سعی کنید رضایت خانواده‌ها رو جلب کنید. اما چطوری؟

      اول بررسی کنید و ببینید علت (یا علت‌های) اصلی مخالفت خانواده شما با این ازدواج و ایشون چه مواردی هستند؟ بهتره با یکی از اعضای خانواده (پدر یا مادر) که بیشتر احساس صمیمیت می‌کنید، گفت و گویی داشته باشید و علت مخالفتشون رو بپرسید. بعد از اینکه دلایلشون رو شنیدید، اونوقت می‌تونید ببینید که آیا می‌تونید برای رفعش تلاش کنید یا نه. گاهی اوقات، خانواده‌ها مطمئن نیستند که شما برای هم مناسب هستید، به همین دلیل مخالفت می‌کنند؛ در این زمان بهترین راه حل این هست که از روان‌شناس متخصص کمک بگیرید و به جلسات مشاوره پیش از ازدواج برید. در این جلسات اولا شما دید بهتری نسبت به ازدواج و همدیگه پیدا می‌کنید و دوما می‌تونید با مطرح کردن علت‌ها مخالفت خانواده با ازدواج، از روان‌شناستون راهنمایی بگیرید. مشاوره با روان‌شناس به خصوص برای شما که مدت کمی هست همدیگه رو می‌شناسید (4 ماه)، بسیار لازم و مفید هست.
      حالا برسیم سر موردی که گفته بودید ایشون گفتند: “خودم حلش می‌کنم!”. اگر علت مخالفت خانواده شما چیزی هست که ایشون بتونند به تنهایی حلش کنند که اونوقت تصمیم با شماست که منتظر بمونید یا نه ولی اگر فکر می‌کنید از دست ایشون کار بر نمیاد و موضوع عمیق‌تر هست، بهتره از همون روش مشاوره پیش از ازدواج جلو برید.
      در مورد ادامه ارتباطتون هم با ایشون باز همان مسائلی که گفتم مطرح هست؛ شما بهتره با توجه به موضوعاتی که در بالا گفته شد و در نظر گرفتن بحث فرهنگی خانوادتون، تصمیم بگیرید.

  • سلام.۲۹سالمه وارشد مدیریت.. .خواستگارم بچگی تو تصادف از ناحیه یه دست دچار معلولیت شده …یه پاشدن هم یه خرده مشکل داره…به واسطه تصادف از تحصیل باز مونده…پسر خیلی خوبی،کاری،با اخلاق و ایمان و…مادرم فقط به خاطر ظاهرش میگه نه😔باید چیکار کنم؟؟همدیگرو خیلی دوست داریم…نمیخوام هم گناه کنم…

    • سلام ۳۲ سالم هست قبلا ازدواج کردم ب خاطر خیانت جداشدم و ی پسری ازمن خوشش میومد ازم خواستگاری کرد من اصلا خوشم نمیومد ب مرور عاشقش شدم و خانواده خیلی مذهبی داره امدن خواستگاری با اینکه خانواده ی من از هر لحاظ اوکی هستن و خودم هم فوق لیسانس اما مادرش ب خاطر ازدواج قبلی من مخالفت کرد ناگفته نماند اقا پسر هم عقد کرده بوده جدا شده الان من پسر عاشق هم هستیم بدون هم ی لحظه نمیتونیم ولی خانواده اش ب هیچ عنوان راضی نمیشن چکار باید کرد

  • سلام وقتتان بخیر
    یه سوال داشتم
    من یه خواستگاری دارم که خیلی از هر نظری خوبه و باهم موافقیم مشکل ما اینه ک ایشون از فامیلای شوهر خواهرمه و شوهر خواهرم مرد بسیارررر داغونیه از هر نظر،خانوادم میگن نه چون رگ و ریششون خرابه،از کجا معلوم مث شوهر خواهرم نباشه،همش دنبال عیب از این اقا هستن،نظر شما چیه؟من با این وضعیت باید چیکار کنم؟

    • دوست عزیز
      سلام

      قبل از هر چیز باید بگم بهتره یه تعریف مشخصی برای خودتون از واژه “داغون” بیارید. خیلی وقت‌ها ما هر کسی که مثل ما باشه رو جز طبقه خوب‌ها و هر کس مثل ما نباشه رو جز طبقه بدها تقسیم بندی می‌کنیم.
      از این که بگذریم، می‌رسیم سراغ باقی فاکتورهایی که گفتید؛ درسته، بسیار از ویژگی‌ها خانوادگیه و البته در بحث ازدواج بسیار مهم! اما آیا خانواده شما با خانواده خالتون مشابهن؟ اصلا خود شما ویژگی‌های مشابه خواهرتون دارید؟ درسته که باید خانواده فرد مقابل رو در نظر بگیرید و اصلا این مساله جز مهم‌ترین ویژگی‌هاست، اما به هر حال این مساله در اولویت‌های بعدیه؛ اصل خود فرد و بعد خانواده درجه یکش هستن.
      به هر حال، چون ازدواج مساله خیلی مهمیه و نباید ریسک کرد، بهتره که حتما چند جلسه مشاوره پیش از ازدواج برید؛ یادتون باشه، جبران یک ازدواج بد، بسیار سخته!

  • سلام وقتتون بخیر. من خیلی نیست که سایت شما رو و دنبال کردم. اما واقعا از مطالبی که میذارید لذت بردم. من ۳۲ سالمه و ادمی بودم که کل زندگیم خانواده ام به جام تصمیم گرفتن. هر کی وارد زندگیم شد چون ازش خوششون نیومد ردش کردنو و با بی احترامی طرفو از من دور کردن. بعدم هر بار بحثش شد گفتن اگه میخواستت نمیرفت. و دوست دارن من با کسی ازدواج کنم که خودشون قبولش دارن و نظر من هیچ اهمیتی براشون نداره. و از نظر اونا همیشه منم که اشتباه انتخاب میکنه. واقعا خسته شدم از این مسئله. میخواستم کمکم کنید و یه راه حلی جلو پام بزارید ممنون میشم.

    • دوست عزیز
      سلام
      متاسفانه این مساله تو برخی خانواده‌ها وجود داره و بعضی از والدین فکر می‌کنند که بهتره خودشون به جای فرزندشون تصمیم بگیرن. البته قطعا این رفتار از روی علاقه و محبتی هست که به شما دارن، اما خب ما خیلی وقت‌ها آدم‌ها محبت کردن رو با کنترل کردن زندگی دیگران اشتباه می‌گیرند. چرا موارد مهمه؟ چون می‌خوام قبل از هر چیزی به این مساله توجه کنید که اون‌ها با توجه به دانششون، سعیشون رو می‌کنن تا از شما محافظت کنند. به عبارت دیگه، از نظر اون‌ها این یه جور زبان عشقه؛ اما خب زبان عشقی که گاهی آسیب‌زا هست. حالا باید از خودتون سوال کنید که تو این شرایط چی کار می‌شه کرد؟ آیا باید خونوادتون رو تغییر بدید؟ جواب من به این سوالات یه کلمست: نه.
      شما نه خانوادتون و نه هیچ کس دیگه‌ای رو نمی‌تونید تغییر بدید، جز خودتون! درسته که تو شرایط سختی بودید و این احساسات شما بسیار قابل درکه، اما همیشه می‌تونستید راهی رو پیدا کنید که این شرایط رو بهتر مدیریت کنید. مثل همین الان که پیام دادید و دنبال راه چاره بودید. پس اولین قدم برای شما اینه که تعریفتون رو از مشکلتون عوض کنید و مسئولیت تغییر رو خودتون به عهده بگیرید. این تعریف جدید خیلی خیلی کمکتون می‌کنه، چرا که باعث می‌شه شما کمتر نسبت به خانوادتون خشم داشته باشید. زمانی که ما دائما از دست دیگران ناراحت و خشمگین باشیم و اون‌ها رو مسبب بدبختی‌هامون بدونیم، هیچ چیزی درست نمی‌شه. یه بار برای همیشه به خودتون بگید، این زندگی منه و منم که باید مسئولیت تمام اتفاقات رو به عهده بگیرم.
      حالا برسیم به گام دوم، بعد از اینکه تونستید کمی روی هیجاناتتون مسلط بشید، وقتش می‌رسه که گام بعدی رو شروع کنید. اما گام بعدی چیه؟ تلاش برای مستقل شدن. خیلی وقت‌ها دیگران به خصوص خانواده به این دلیل سخت‌گیری بیشتری روی ما دارند چون فکر می‌کنند بلد نیستیم که از عهده کارهامون بربیایم، ضعیفیم یا … . شما تو این مرحله، بهتره بهشون نشون بدید که به اندازه کافی قوی و مستقل هستید که خودتون بتونید زندگی خودتون رو مدیریت کنید. برای اینکار لازم نیست با حرف دائم بهشون گوش‌زد کنید که مستقلید، چون حرف زدن هیچ فایده‌ای نداره، بلکه باید با عمل نشون بدید. یکی از راه‌های مهم، پیدا کردن شغل هست تا نسبتا به استقلال مالی برسید. این مساله خیلی مهمه، چون معمولا وقتی فردی از نظر مالی ما رو حمایت می‌کنه، به خودش حق می‌ده که در مورد خرج کردنش هم تصمیم بگیره و این کنترل کم کم روی مسائل دیگه هم تاثیر می‌زاره. پس اگه براتون امکانش هست، حتما روی این مساله خیلی فکر کنید.
      دومین کاری که می‌تونید انجام بدید، محکم و قاطع ایستادن روی نظراتتون هست. البته منظور این نیست که دگم باشید و هیچ نظری رو نپذیرید، بلکه منظورم اینه که اگه از چیزی مطمئن شدید، اون رو مطرح کنید. خیلی وقت‌ها، وقتی خودمون هم مطمئن نیستیم، به دیگران اجازه می‌دیم که اون‌ها تصمیم نهایی رو بگیرند. پس، سعی کنید شک و تردیدها رو تو خودتون حل کنید و خیلی جدی و محکم سر حرفتون وایسید.
      این اقدامات، احتمالا به شما کمک می‌کنه که مستقل‌تر از خانواده باشید، ولی به طور کلی یادتون باشه بعضی والدین به ذات بسیار کنترل‌گرند و همراه شدن با شما تو این مسیر بسیار براشون سخته. از طرف دیگه، شما 32 سال هست که این روش رو دارید ادامه می‌دید، پس ممکنه تغییر کند باشه، ولی نا امید نباشید. همین که شروع کردید برای تغییر خیلی خوبه، کم‌کم حس خواهید کرد که اوضاع و شرایط بهبود پیدا می‌کنه.

    • سلام.دوساله ازشوهر اولم جداشدم واین بار برای اولین بار عاشق مردی شدم ک ۲۶سال ازمن بزرگتره منم ۲۱سالمه اما اگه بهش نرسم و نتونم ازدواج کنم خودمم میکشم..متاسفانه این آقا متاهل هستن وخانواده ی منم ب شدت مخالف با این ازدواج….اما حرف اول و اخر عقل و قلب من فقط ازدواجم باهاشه…اونم به شدت دوسم داره.چیکار کنم راهنمایی میخام

      • سلام دوست عزیز
        احساسات شما رو درک می کنیم. اما چند مساله مهم در شرایط شما وجود داره که معمولا برای دست و پنجه نرم کردن با اون ها به یک سری مهارت ها نیاز دارید و اگر بی گدار به آب بزنید ممکنه که آسیب های دیگه ای بخورید و از اون جایی که یک بار قبلا تجربه جدایی رو داشتید لازمه با احتیاط بیشتری پیش برید تا مجدد در این مسیر گرفتار نشید. اختلاف سنی 26 ساله شما و متاهل بودن این آقا موضوع بسیار مهمی هست که حتما باید با جزئیات عمیق تری به حلش پرداخت. بهتون پیشنهاد می کنم حتما از مشاور کمک بگیرید تا با بررسی شرایط شما بتونه بهتر راهنماییتون کنه. برای رزرو وقت مشاوره می تونید از طریق این لینک با ما در ارتباط باشید.

  • سلام خسته نباشید ممنون میشم جواب منو بدید ،من یه دختر 38 ساله ام که خواستگاران خیلی زیادی داشتم که اکثرا با مخالفت مادرهاشون مواجه شدم چون از من کوچیکتر بودن، با پسران زیادی هم آشنا شدم به هدف ازدواج که هرکی یه مشکل جدی داشت مثل دروغگو بودن یا خیانت یا عصبی بودن و…الان در حال حاضر با آقایی در مشهد آشنا شدم که اخلاق و شعور وشخصیتش رو میپسندم، ولی باز با مخالفت مادر روبرو شدم چون ایشون 7 سال کوچیکتر هستن ،و اینکه من تهران هستم و میگن دوره ، در موارد دیگه مثل تحصیلات و وضعیت مالی بالاترم
    حالا با توجه به سنم و اینکه دیگه واقعا خسته شدم شما میفرمایید چکار کنم ؟ آیا رابطه رو تموم کنم وباز در انتظار یکی باشم که اینجوری اخلاقش خوب باشه که شاید اصلا پیدا نشه و من با ده ها شکست عشقی روبرو بشم ،یا ادامه بدم و امیدوار باشم که خانوادشون راضی بشن؟ در ضمن من واین اقا همو دوست داریم و تفاهم داریم.

    • دوست عزیز
      سلام

      بزارید همین اول یک نکته در مورد انتظار کشیدن بهتون بگم؛ خیلی کم پیش میاد که چیزی رو بدون تلاش به دست بیاریم. حالا این چیز می‌تونه نمره خوب تو امتحانات باشه یا مثل موردی که شما گفتید، یک رابطه عاطفی خوب. پس، شما همیشه این انتخاب رو دارید که برای به دست آوردن چیزهایی که می‌خواید تلاش کنید. یکی از ساده‌ترین راه‌ها این هست که خودتون رو سرگرم و مشغول نگه دارید. اگه می‌تونید عضو گروه‌های مورد علاقتون بشید. مثلا یه کلاس طراحی یا موسیقی اسم بنویسید و وارد گروه‌هایی بشید که علاقه‌مندی‌های مشترک با شما دارند و … .

      اما در مورد ارتباطتتون با این آقا، من متوجه نشدم که نحوه آشنایی شما با ایشون چطور بوده. آیا از طریق فضای مجازی آشنا شدید؟ چند بار همدیگه رو دیدید؟ چقدر ایشون رو می‌شناسید؟
      پاسخ به این سوالات خیلی مهمه، چون اگه از طریق فضای مجازی آشنا شدید یا مدت زیادی همدیگه رو نمی‌شناسید یا ملاقات‌های حضوری کمی داشتید، چطور به این نتیجه رسیدیدی که اخلاق و شعور و شخصیتشون مناسبه؟

      به علاوه، هم موضوع اختلاف سنی و مساله خانواده هر کدوم به تنهایی سدهایی برای ازدواج هستند. البته منظورم این نیست که چون سنتون از ایشون بالاتره، لزوما ازدواج موفقی نخواهید داشت؛ ولی به طور کلی، این ازدواج خیلی توصیه نمی‌شه. شما باید بدونید که در جدول استرس‌ها (یک مقیاس جهانی برای میزان استرس اتفاقات) خود ازدواج، در بهترین شرایطش، استرس بالایی به افراد تحمیل می‌کنه. حالا فرض کنید که شما علاوه بر استرس‌های معمول ازدواج، قراره اختلاف سنی و مخالفت خانواده‌ها رو هم اضافه‌تر داشته باشید.

      پیشنهاد می‌کنم، اگه تصمیمتون خیلی جدیه، حتما حتما با یک روان‌شناس متخصص و خوب پیش ‌از ازدواج مشورت کنید.

      و در آخر، یادتون باشه، درسته که الان از اینکه کسی تو زندگیتون نیست خسته شدید، اما باید بدونید که یه ازدواج نامناسب، سختی‌هاش بسیار بسیار بسیار بدتر از این چیزی هست که الان تجربه می‌کنید.

مقالات مرتبط