دارم دیوونه میشم
شاید بدترین خبری که ممکنه بشنوید اینکه عشقتون بعد از جدایی، با فرد دیگه‌ای وارد رابطه شده. حس اون لحظه‌‌تون واقعا قابل توصیف نیست وقتی هنوز شما به یاد اون هستید و امید دارید یه روز دوباره برگرده سمت‌تون ولی اون با یه نفر دیگه آشنا شده. سخته ولی باید به خودتون مسلط باشین و افکار منفی رو از خودتون دور کنید.
الزاما فرد جدید از شما بهتر نیست
اعتماد به نفس‌تون رو از دست ندین و خودتون رو با اون شخص جدید مقایسه نکنید. لزوما اون فرد جدید از شما زیباتر، جذاب‌تر یا باهوش‌تر نیست. اینکه رابطه شما به نتیجه نرسیده به این دلیل نیست که شما به تنهایی مقصر بودین یا کم و کاستی داشتین. جدایی عمدتا بدلیل مشکلات حل نشده رابطه‌ست که دو طرف هردو در اون سهم دارن.
الزما رابطه‌شون رابطه پایداری نیست
خیلی‌ها بخصوص مردها بلافاصله بعد از جدایی برای فرار از غم و ناراحتی وارد رابطه جدید میشن اما این روابط عمدتا سحطی و ناپایدار هستن. در صورتی که احساس می کنید رابطه‌تون ارزش برگردوندن داره ناامید نشید و تلاش‌تون رو بکیند. دوره بازگرداندن عشق و ازدواج در این مسیر بخوبی میتونه کمکتون کنه. برای تهیه دوره میتونید در دایرکت پیام بدین.
خاطراتتون رو فراموش نکرده
هیچ کسی قابل جایگزینی نیست هر کسی ویژگی‌های منحصر به فرد خودش رو داره، عشق سابق‌تون نمی‌تونه چیزهایی که با شما تجربه کرده رو با فرد جدید زندگیش تجربه کنه. ورود یک فرد جدید به زندگیش به این معنی نیست که اون تونسته تمام خاطرات خوب و بدی که با شما داشته رو فراموش کنه.
اون برنده نشده
اینکه عشق سابق‌تون تونسته زودتر از شما با جدایی کنار بیاد و وارد یک رابطه جدید بشه به این معنی نیست که اون برنده هست و شما بازنده. اینکه چقدر زود تونستید یه رابطه جدید رو شروع کنید مقیاسی برای برد و باخت نیست چون اصلا رقابتی در کار نیست.
باهاشون تماس نگیرید
سعی نکنید با عشق‌سابق‌تون یا اون فرد جدید تماس بگیرید، اگر کنترل کردن احساسا‌تتون سخته سعی کنید گوشی‌تون رو از خودتون دور کنید چون این کار شما رو به شدت در موضع ضعف قرار میده و نه تنها آروم‌تون نمیکنه بلکه خشم و عصبانی‌تون رو چندین برابر میکنه. حتی از طریق شبکه‌های اجتماعی هم پیگیری‌شون نکنید.
هنوزم به شما اهمیت میده
اگر بعد از جدایی رابطه دوستانه‌ای باهم برقرار کردین آشنا شدن اون با فرد جدید به این معنی نیست که دیگه به شما اهمیت نمیده. ممکنه رابطه‌تون کمی تغییر کنه اما اون همیشه به شما اهمیت میده چون یه زمانی شما دو نفر عاشق هم بودین و یه سری پیوندها هیچ وقت از بین نمیرن.
مقابله به مثل نکنید
به هیچ وجه سعی نکنید برای تلافی کردن شما هم یک فرد جدید رو وارد زندگی‌تون کنید. چون تا زمانیکه سطح هیجانات‌تون پایین نیومده و نتونستید ماجرای جدایی‌تون رو برای خودتون حل کنید و باهاش کنار بیایید، شروع رابطه جدید و یا حتی تلاش برای بازگرداندن رابطه قبلی‌تون اوضاع رو بحرانی‌تر میکنه.
پرسش و پاسخ کوتاه
سلام ببخشید من و عشقم یک سالی هست که باهم بودیم و خیلی همو دوست داشتیم از همه رفتاراش میشد فهمید که عاشقمه من هیچ چیزی براش کم نزاشتم و همه کار براش کردم همیشه باهاش مهربون بودم
ولی تو یکی دوماه اخر یهو تغییر کرد اصلا اون دختری نبود که عاشقم بود
کم کم فهمیدم که با یکی دیگه اشنا شده حتی قرار گذاشتن و همدیگرو دیدن ولی تو کارایی که پسره توی قرارشون انجام داده به نوعی معلومه که هوس داره ولی عشقم این موضوع رو قبول نمیکنه دوماهی باهم دوست معمولی بودیم تو این دوماهم باهاش مهربون بودم همیشه دعا میکردم برگرده
الان از هم جدا شدیم موقع جداشدنمون هیچ تلاشی برای اینکه من بمونم نکرد و من الان دارم دیوونه میشم نمیدونم
چیکار کنم لطفا کمکم کنین فقط میخوام برگرده
این چند ماه طوری با من رفتار میکرد که بود و نبودم اصلا براش فرقی نداره اصلا بهم اهمیت نمیداد کمکم کنین چیکار کنم
سلام دوست گرامی
به سن خودتان و طرف مقابل اشاره نکردید.
چند نکته مهم که تناقض زیادی باهم دارد در نوشته‌تان وجود دارد:
اشاره کردید خیلی همدیگر را دوست داشتید و عاشق بودید اما او با شخص دیگری وارد رابطه شد.
نکته بعد پس از این عاشقی، باهم دوست معمولی شدید تا به او ثابت کنید که شخص جدید آدم هوس‌بازی است.
و نکته آخر اینکه او هیچ تلاشی برای بازگشت و نگه داشتن شما انجام نداده است و شما مشتاق هستید که او برگردد.
این تناقاضات را با کمک مشاور خود برطرف کنید و درباره بازگشت طرف مقابل با او صحبت کنید.
اما باید از خودتان بپرسید که به چه دلیل به این سطح از رابطه رضایت داده‌اید؟ دلیل این وابستگی شما چیست؟
سلام من ۲۵ سالمه و به مدت یک ماه با یک دختر ۱۹ ساله دوست بودم دو روز پیش ما خونه یکی از دوستای صمیمی من برای یه دورهمی رفتیم ولی بلافاصله بعد از اون دورهمی ایشون به من گفتن ما به درد هم نمیخوریم و باید کات کنیم و همون موقع توی اینستاگرام به دوستم شروع کرد به پیام دادن و به اصطلاح مرتبا از اون موقع نخ دادن.
من از نظر تحصیلی اجتماعی و ظاهری شرایط خوبی دارم و به اون دختر وابسته نبودم و عاشقش هم نبودم اما این کارش به شدت من رو ناراحت کرده جوری که واقعا دو روزه ناراحتم و اعتماد به نفسم اومده پایین همش به این فکر میکنم که مگه من چی کم داشتم و خودخوری میکنم
لطفا نظرتون رو اعلام کنید و من راهنمایی کنین
سلام دوست گرامی
تکلیف طرف مقابل شما روشن است که در آن دورهمی احتمالا از دوست شما خوشش آمده باشد.
اما درباره کاهش اعتماد به نفس خودتان، این نکته را بخاطر داشته باشید که اولاً وقتی از جانب کسی طرد می‌شوید، طبیعی است که این واکنش را داشته باشید، اما او تکلیفش را روشن کرده است که شخص متعهدی نیست، بنابراین شما تصور نکنید که کافی و خوب نیستید. او در واقع در این رابطه حضور نداشته است.
سلام وقت بخیرم میخواستم بدونم وقتی عشقم با دختری ک میشناختم خیانت کردن برمیگرده؟
عشقم بمن زنگ میزنه جواب تلفنشو بدم وقتی شما میگین یه مدت ازش دور باشم ینی یمدت ارتباطمو باهاش قطع کنم
سلام
این موضوع حتما باید کاملا توسط کارشناسان دوره بازگرداندن عشق و ازدواج بررسی بشه و اون موقع است که مشخص میشه آیا باید رابطه‌تون رو قطع کنید یا نه
سلام.خسته نباشید
همسرم واکنش های عصبی خیلی بدی داره،خیلی زود و بد عصبی میشه و اصلا براش مهم نیست طرف مقابلش کیه.حالا میخواد زنش باشه،والدینش یا…
اصلا منطقی نیست،تا یه انتقاد کوچیک ازش بکنی داد و دعوا راه ميندازه،وقتي سر یه موضوع کوچیک داری خیلی آروم باهاش گفت و گو میکنی و نظر مخالفی داری واکنش های خیلی بدی نشون میده و ادعا میکنه هیچی از موضوع نمیدونی و به اصطلاح خودش ‘ نمیفهمی’ و خودش رو عقل کل میدونه.
اصلا به نظرات من اهمیت نمیده ولی وای به حال روزی که مطابق میلش عمل نکنم.واقعا حسرت می خورم که زوج های دور و برم چقدر به حرف همدیگه گوش میکنن و نظر همدیگه براشون مهمه،انگار من غریبه ام
ناسلامتی من همسرشم،اینکه ماهواره باشه یا نباشه تو خونه یه تصمیم جمعی یه،رنگ پرده یه تصمیم جمعي یه ولی اون اصلا منو آدم حساب نمی کنه.
بارها بهش گفتم چرا اینجوری میکنی،پس نظر من چی؟طفره ميره
خسته شدم،احساس میکنم فقط زن گرفته برای سکس و بچه
میترسم بچه ام هم مث پدرش و پدربزرگش بشه
خشک و عصبی و بداخلاق و زورگو
خسته شدم و پول مشاور هم نداره تو رو خدا کمکم کنید
سلام
توی یه رابطه هر کس یه سهمی داره و اگر یکی از طرفین سهم خودش رو ایفا نکنه کار زیادی از دست طرف مقابل برنمیاد. بهترین کاری که شما میتونید بکنید اینه که ایشون رو راضی کنید تا به مشاور مراجعه کنند. قبول داریم که سخته ولی غیرممکن نیست. بهتره اول خودتون با مشاور صحبت کنید تا با بررسی دقیق شرایط رابطه تون بتونه بهتون کمک کنه تا ایشون رو راضی به همکاری کنید. یک کار دیگه‌ای که احتمالا با توجه به خصوصیاتی که از همسرتون ذکر کردید میتونه کمک کننده باشه، این مسائل رو به شکل شکایت یا سرزنش بیان نکنید، مثلا نگید تو برای من ارزش قائل نیستی، حسرت رابطه بقیه رو می‌خورم و… بلکه به شکل درخواست بیان کنید، اون هم در یک شرایط مناسب نه موقع بحث و دعوا. مثلا بگید من خیلی دوست دارم یه وقتایی با هم بریم قدم بزنیم حرف بزنیم، اون دفعه که با هم بیرون رفته بودیم خیلی بهم خوش گذشت، هروقت حوصله‌اش داشتی بگو با هم بریم فلان جا.