این روزها مسائل و مشکلات اقتصادی یکی از دغدغههای افراد و خانوادهها است. این موضوع در رابطه بین همسران نیز نقش مهمی بازی میکند. حتما شنیدهاید که یکی از دلایل مهم طلاق و جدایی، مشکلات مالی است. اما آیا زوجها فقط به خاطر بیپولی از هم جدا میشوند؟ آیا طلاق راهکار مناسبی در مواجهه با مشکلات مالی است؟ آیا مشکلات مالی بعد از طلاق کمتر میشوند؟ در این مقاله قصد داریم ابعاد مختلف این موضوع را بررسی کنیم.
مسائل مالی چطور رابطه زناشویی را تحت تاثیر قرار می دهد؟
مسائل مالی به عنوان یکی از حوزههای مهم و اثرگذار بر زندگی مشترک، تاثیر زیادی روی رابطه همسران دارد. هر بار از مسائل مالی و مشکلات در زمینه پول صحبت میشود، ذهن افراد ناخودآگاه به سمت بیپولی یا درآمد پایین میرود، درصورتیکه بیپولی فقط یکی از اشکالی است که پول و مسائل مادی روی روابط زن و شوهرها اثر میگذارد. مشکلات در حوزههای مالی به چند شکل خودشان را در رابطه زن و شوهرها نشان میدهند:
عدم تفاهم در مدیریت مالی
خیلی اوقات زن و شوهرها در نحوه خرج کردن پول و درواقع شیوه مدیریت مالیشان با هم تفاهم و توافق ندارند و هرکدام از آنها شیوه و رویکرد خاص خودش را درباره مدیریت دارد. مثلا یکی از آنها معتقد است باید جلوی ولخرجیهای اضافه را گرفت و بخش زیادی از درآمد را پسانداز کرد، درصورتیکه دیگری معتقد است باید در لحظه زندگی کرد و از پول و درآمد لذت برد. از آنجایی که پول در بیشتر تعاملات روزمره همسران نقش دارد، باعث مشکلات روزمره کوچک و بزرگ میشود و اگر دو نفر نتوانند این مشکلات را بهدرستی مدیریت کنند، اصلا دور از ذهن نیست که مشکلات جدی در رابطهشان ایجاد کند و حتی منجر به طلاق شود. گاهی نیز مدیریت این موضوع اصلا راحت نیست، چون یکی از طرفین دیدگاه افراطی در این زمینه دارد. مثلا شوهر هم نقش تامینکننده و گرداننده زندگی را دارد و از طرفی به شدت خسیس است و معتقد است هرگونه هزینهای، ولخرجی است. در این صورت زندگی هم برای همسر و هم فرزندانش سخت یا حتی غیرقابل تحمل میشود.
جنگ قدرت بر سر پول
پول ارتباط نزدیکی با قدرت دارد و این ارتباط در زندگی زوجها هم دیده میشود، درواقع بسیاری از مشکلات همسران بر سر پول به نوعی جنگ قدرت تبدیل میشود. این حالت اغلب زمانی پیش میآید که یکی از زوجین درآمد دارد و دیگری ندارد یا تفات زیادی بین میزان درآمدشان وجود دارد. شاید خیلی از شما چنین جملاتی را شنیده و حتی گفته باشید! “من درآمدم بیشتره پس هرچی که من میگم، من دارم خرج خونه رو میدم پس اینجا خونه منه. من پول میارم پس من میگم چطور خرج بشه..”. چنین جملاتی برای فرد مقابل بسیار اذیتکننده است و عزتنفسش را تخریب میکند، در نتیجه او هم ساکت نمیماند و متقابلا شروع به تلافی میکند؛ درنتیجه زندگی و رابطه زناشویی تبدیل به صحنه نبرد میشود!
جدایی در مسائل مالی
زندگی زناشویی و رابطه صمیمانه زمانی موفق است که دو نفر در آن مثل یک تیم کنار هم کار کنند و منافع مشترکی دارند. زمانی که این کار تیمی از بین برود و هر کدام از همسران ساز خودشان را بزنند، شکاف بینشان بیشتر و بیشتر میشود و در نهایت به جدایی میرسد. یکی از حوزههایی که دو نفر باید مثل یک تیم با هم هماهنگ و همدل باشند، مسائل مالی است، درصورتیکه میبینیم بسیاری از زن و شوهرها اینطور نیستند. در این شرایط معمولا هرکس درآمد و زندگی مالی خودش را دارد، درباره میزان درآمدش صادق نیست و به نظرات طرف مقابلش در تصمیمات مالی توجه چندانی ندارد. خانم میگوید “درآمد من برای خودمه و هرجور بخوام خرجش میکنم. وظیفه تویه خرج زندگی رو بدی، مشکلات به من ربطی نداره”. آقا هم میگوید “تو کاری به درآمد من نداشته باش من خودم میدونم چطور زندگی رو مدیریت کنم. لازم نیست تو نظر بدی”. یا درباره زندگی مالیش مخفیکاری میکند. درواقع این حالت اصلا با یک رابطه عاطفی و نزدیک همخوانی ندارد و زوجین اصلا صمیمیت مالی با هم ندارند. گاهی حتی یکی از دو طرف تصمیماتی درباره مسائل مالی میگیرد که به شدت روی زندگی مشترکش تاثیر دارد، اما با اینحال با همسرش مشورت نمیکند؛ مثلا پول زیادی را به کسی قرض میدهد یا تمام پساندازش را روی یک کار نامطمئن سرمایهگذاری میکند.
درواقع در این حالت یا همسران در هیچ زمینهای صمیمیت و همراهی لازم را ندارند که در این صورت با مشکلات جدی در زندگی زناشویی روبهرو هستند، یا اینکه این جدایی فقط در حوزه مسائل مالی است که به زودی به سایر حوزهها هم میرسد؛ یعنی به خاطر مشکلاتی که در زمینه مسائلی مالی برایشان ایجاد شده، کمکم صمیمت عاطفیشان هم تحت تاثیر منفی قرار میگیرد، رابطهشان سرد شده، علاقهشان نسبت به هم کمرنگ میشود و در سرازیری جدایی میافتند.
بی پولی و نداشتن درآمد کافی
شاید بتوان گفت شایعترین جداییها به خاطر مسائل مالی زمانی است که زن و شوهر پول و درآمد کافی برای گذران زندگیشان ندارند. در این حالت زوجین با مشکلات واقعی زیادی در تهیه مسکن یا پرداخت اجاره خانه، خورد و خوراک، هزینههای درمانی و سلامتی و مخارج تحصیل فرزندان روبهرو هستند. با این اوضاع تفریح و لذت بردن از زندگی دیگر تبدیل به یک موضوع حاشیهای و حتی لوکس میشود. این همه فشارهای مختلف مالی تبدیل به یک منبع استرس جدی شده و نگرانی و اضطراب زیادی برای زوجین ایجاد میکند. همه افراد تحت استرس عملکرد ضعیفتری دارند. به بیان سادهتر اعصابشان ضعیف میشود و کوچکترین موضوعی باعث میشود از کوره دربروند. از آنجایی که در فرهنگ ما معمولا مردان تامینکننده مخارج اصلی زندگی هستند، در چنین شرایطی تحت فشار روانی قرار میگیرند و عزتنفسشان بهشدت آسیب میبیند؛ زیرا عزتنفس و احساس کفایت مردان ارتباط زیادی با شغل و میزان درآمدشان دارند. مشکلات مالی و ناتوانی در انجام صحیح وظیفه، به عزتنفس آنها آسیب میزند. متاسفانه بعضی افراد سعی میکنند این آسیب به عزت نفسشان را به شیوه نامناسبی جبران کنند؛ مثلا دست به خشونت و پرخاشگری میزنند یا تلاش میکنند با ورود به روابط موازی مجددا احساس قدرت و کارایی کنند. درحالیکه با این راهکارهای نامناسب، رابطه و ازدواج به شدت به خطر میافتد.
آیا جدایی به خاطر معضلات مالی درست است؟
در تمام موارد گفته شده ظاهر ماجرا این است که مشکل اصلی مربوط به پول و مسائل مالی است، درحالیکه اگر خوب نگاه و بررسی کنیم، میبینیم که مشکلات عمیقتری نیز وجود دارد که خودشان را در مسئله پول نشان میدهند.
واقعیت این است که ازدواج در کل یک توافق است و برای پیشرفت آن نیز نیاز به توافق در همه زمینهها وجود دارد. هر چیزی که این توافق را بهم بزند، پیوند ازدواج را به خطر میاندازد. در تمام موارد بالا میبینیم که همسران این توافق را در مسائل مالی ندارند و اگر دقیقتر بررسی کنیم خواهیم دید به طور کلی توافق و صمیمیت لازم برای یک رابطه را ندارند یا در طول زمان به آن آسیب زدهاند. آنها دیگر نهتنها یک تیم نیستند بلکه در جبهه مخالف درحال نبرد با هم هستند! یکی از حوزههایی هم که جان میدهد برای جنگ و ستیز، حوزه مسائل مالی است!
بنابراین اگر زوجهایی که هرگونه مشکل مالی دارند، علاوه بر توجه به مشکل مالی، توجه بیشتری روی رابطه، صمیمیت و تیم بودنشان داشته باشند و بدانند چطور با هم تعامل کنند، در بلندمدت میبینند که مشکلاتشان در زمینه مسائل مالی کمتر و قابلکنترلتر میشود. لب کلام اینکه راهکار حل مشکلات مالی تقویت رابطه است، نه طلاق!
آیا مشکلات مالی بعد از طلاق حل می شوند؟
با تمام این حرفها بسیاری از افراد به دلیل مشکلات مالی از هم جدا میشوند به این امید که بعد از جدایی از نظر مالی زندگی راحتتری را تجربه کنند. اما متاسفانه خیلی وقتها شرایط مطابق انتظارشان پیش نمیرود. تقریبا همه افراد بعد از جدایی مشکلات مالی را تجربه میکنند. آقایان معمولا درگیر هزینههای مهریه، جابهجایی یا تهیه وسایل زندگی میشوند. خانمها اگر شاغل نباشند هم فشار مالی و هم فشار روانی زیادی به خاطر عدم استقلال را تحمل میکنند؛ اگر شاغل باشند باید همه هزینههای زندگی را خودشان به تنهایی تامین کنند و این باعث تنش و فشار زیادی برایشان میشود. ضمن اینکه طلاق، فشار روانی زیادی را به همه افراد وارد میکند، طوریکه تا مدتها انرژی و انگیزه هیچ کاری را ندارند و این حس و حال روی شغل و متعاقبا درآمدشان هم تاثیر منفی میگذارد در این بین اگر زوجین فرزند هم داشته باشند، شرایط به مراتب سختتر میشود. خیلی اوقات آقایان در این شرایط عملا باید خرج دو زندگی را بدهند. برخی از خانمها نیز شغلشان را رها میکنند تا بیشتر به بچههایشان برسند، درصورتیکه این موضوع مشکلات مالی زیادی برایشان ایجاد میکند.
البته این شرایط همیشگی نیست و درطول زمان، افراد با تلاش و تغییراتی که در زندگیشان میدهند یا با کمکهای حرفهای که میگیرند، میتوانند وضعیت روانی و مالی خود را بهبود ببخشند. با اینحال خیلی مهم است که قبل از ورود به پروسه طلاق، دید مناسبی درباره شرایطی که با آن روبهرو خواهند شد داشته باشند.
بعد از طلاق چه کنم؟
اگر آقایی هستید که به تازگی به دلیل مشکلات مالی از همسرتان جدا شدهاید، حتما سختیهای آن را کاملا لمس کردهاید. طلاق به خودی خود عزتنفس افراد را کاهش میدهد، با اینحال وقتی همسرتان به خاطر بیپولی و مشکلات مالی شما را ترک کرده باشد، به شدت غرور و عزتنفستان آسیب دیده است. احتمالا از دست او عصبانی هم هستید و او را آدم بیاحساسی میدانید. بهم ریختن زندگیتان هم به شدت غمگینتان کرده و در یک کلام اصلا حال خوبی ندارید.
اگر خانم هم باشید حالتان بهتر از این نیست. زندگیتان بهم ریخته، جدایی نه تنها مشکلاتتان را کم نکرده که انگار شرایط را بدتر هم کرده است. احتمالا از دست همسرتان عصبانی هستید که نتوانست زندگی را درست مدیریت کند. نگران آینده هستید و فکر میکنید “میتونم تنهایی سرپای خودم بایستم؟ وضعم بهتر از قبل جدایی میشه؟” شاید هم احساس گناه کنید یا فکر کنید باید بیشتر صبوری میکردید.
کاملا قابل درک است که روزهای سختی را پشت سر میگذارید، اما باید بدانید که این شرایط سخت همیشگی نیست. بله حتما مدتها با کلی احساسات ناخوشایند و در عینحال مشکلات واقعی سروکله میزنید، ولی یک جایی باید از جایتان بلند شوید و کنترل اوضاع را دستتان بگیرید. باید بتوانید اعتمادبهنفس از دست رفتهتان را برگردانید، امید و انگیزه لازم برای ادامه راه را به دست بیاورید و با کسب مهارتهای لازم، آیندهای که میخواهید را برای خودتان بسازید. برخی افراد به تنهایی میتوانند روزهای سخت جدایی را پشت سر بگذارند اما بسیاری بدون گرفتن کمک حرفهای قادر به عبور از این مسیر دشوار نیستند. کمک گرفتن از یک فرد متخصص در این زمینه به شما کمک میکند این مسیر را با کمترین آسیب و به بهترین شکل طی کنید و زندگیتان را در هر زمینهای، چه احساسی و چه مالی، بازسازی کنید.
یکی از دلایل عمده طلاق و بسیاری از درگیریها و مشکلات همسران بهخاطر مسائل مالی است. پول و مسائل مالی به چند شیوه رابطه همسران را تحت تاثیر قرار میدهد؛ بر سر مدیریت مالی و نحوه خرج یا پسانداز کردن پولشان تفاهم ندارند، حوزه مسائل مالی را تبدیل به فضای برای جنگ قدرت تبدیل کردهاند، همدلی و صداقت لازم درباره وضعیت مالیشان ندارد و به اصطلاح خرجشان را از هم سوا کردهاند و در نهایت با بیپولی و مشکلات مالی دستوپنچه نرم میکنند. اگر نگاه عمیقتری به موضوع داشته باشیم مشخص میشود که اصل و ریشه این درگیریها به مشکلات رابطه، نداشتن صمیمیت و همدلی لازم و نداشتن حس تیم بودن برمیگردد، اما خودش را در حوزه مسائل مالی نشان میدهد. بااینحال بسیاری از افراد به جای یافتن اصل و ریشه مشکل، از هم جدا میشوند و برخلاف تصورشان با مشکلات بیشتری خصوصا در زمینه مسائل مالی رودررو میشوند. البته باید دانست با اینکه همه افراد بعد از جدایی با شرایط سختی مواجه میشوند اما این شرایط همیشگی نیست. هرکسی میتواند با گرفتن کمک حرفهای و کسب مهارتهای لازم در مسیر رشد و بازسازی زندگیش قرار گیرد.
پرسش و پاسخ کوتاه