شاید حتی با شنیدن نام خودکشی حالتان بد شود اما متاسفانه این موضوع، شیوع بالای آن و عواقبش برای فرد و خانواده او قابل انکار نیست! برخی تصور میکنند خودکشی فقط مختص افسردهها و افرادی است که مشکلات جدی دارند در صورتی که اینطور نیست، ممکن است با خودکشیِ افرادی روبرو شوید که حتی تصورش را نمیکردید چنین چیزی از ذهنش بگذرد و متاسفانه این اتفاق ممکن است برای نزدیک ترین فرد زندگیتان یعنی همسرتان بیفتد و شما را در شوک و بهت فرو بببرد که چطور زیر یک سقف بودید و متوجه ناامیدی او از زندگی نشدید یا چرا نشانههایش را نادیده گرفتید. در این مقاله قصد داریم اقدام به خودکشی افراد متاهل را بررسی کنیم و به شما راهکارهایی ارائه کنیم که اگر همسرتان دست به چنین کاری زد بتوانید اوضاع را مدیریت کنید.
چرا یک فرد متاهل اقدام به خودکشی میکند؟
وجود اختلالات روانی آشکار و پنهان
یکی از مهمترین دلایل خودکشی در افراد وجود اختلالات روانی است. شاید فکر کنید منظور ما از اختلالات روانی، اختلالات مزمن و شدیدی است که هر فردی میتواند آن را در خودش یا دیگران تشخیص دهد اما اصلا اینطور نیست گاهی حتی اختلالات خفیف یا حتی رگههایی از اختلالات مختلف میتواند قدرت بالایی در تخریب روح و روان فرد داشته باشد که این موضوع از فردی به فرد دیگر متفاوت است. شاید یک نفر با وجود اختلالات شدید قدرت مدیریت آن را داشته باشد و فرد دیگری با مشکلات خفیف عاجز بماند! این تفاوتها اهمیت ندارد، مهم این است که شخص را قضاوت نکنید و او را با دیگران مقایسه نکنید. مهم این است که هر اختلالی، ریز یا درشت شناسایی و درمان شود. گاهی مدتها همسر شما به صورت خاموش بدون اینکه شما یا حتی خودش بداند درگیر افسردگی، اضطراب، وسواس، کمال گرایی و … است و نیاز دارد این موارد را در خودش رفع کند. اگر شک دارید که همسرتان ممکن است درگیر چنین اختلالاتی باشد حتما کمکش کنید با کمک متخصص بر آنها مسلط شود.
مشکلات حل نشده
مشکل در زندگی همه افراد وجود دارد اما همه آنها خودکشی نمیکنند! برخی افراد توانایی حل تعارضات مختلف زندگیشان را ندارند و از زیر آن شانه خالی میکنند البته این بدان معنا نیست که شروع به تحقیر و سرزنش همسرتان کنید که توانایی حل مشکلات را ندارد! قرار نیست همه افراد در حل تعارض به یک میزان توانایی داشته باشند! توانایی حل مساله یک مهارت است و لازم است افراد آن را بیاموزند، هیچ کس از بدو تولد به این مهارتها واقف نیست، برخی افراد این شانس را دارند که در محیطی تربیت شوند که این مهارتها به آنها آموخته شود اما مگر چند نفر از ما چنین شانسی داریم؟ درصد بالایی از افراد در خانوادههایی متولد میشوند که خودِ پدر و مادر این مهارتها را بلد نیستند و بنابراین قدرت آموزشش را به فرزندشان نیز ندارند حالا آن فرزند همسر شماست! نباید توقع داشته باشید به یکباره
تعارضات زناشویی
تعارضات زناشویی میتواند تمام ابعاد زندگی فرد از خانوادگی گرفته تا اجتماعی و حتی خلق و خوی شخصی را تحت تاثیر جدی قرار دهد. گاه این تعارضات آنقدر بالاست و فرد را آزار میدهد که تبدیل به موضوع اصلی زندگی او میشود و توانایی حل و مدیریتش را ندارد. صحبت های شیوا از مراجعین ما را بخوانید، او نیز دست به خودکشی زده بود و دلیل اصلیاش مشکلاتی بود که با همسرش داشت:” ساعت کاری من تا 2 هست، به محض اینکه ساعت 2 میشد همه عجله داشتن برن خونه ولی برای من عذاب بود خونه، تا لحظه آخر اضافه کاری می موندم، گاهی فقط من می موندم و سرایدار، سرایدار شاکی بود ازم، میمود میگفت پاشو برو منم برم به کار و زندگیم برسم، تو کوچه که میرسیدم قدم هام رو آروم تر بر میداشتم که دیرتر برم خونه، دستگیره در رو که میگرفتم انگار دارم وارد جهنم میشم، در باز میشد میدیدم وسط خونه خوابه سرش تو گوشیشه مطمئن بودم باز داره با اینو اون چت میکنه، نه سلامی بهم میداد نه یه خسته نباشید میگفت، میگفت کدوم گوری هستی پس از گرسنگی مردم بیا یه چیزی بده من بخورم، حتی نگاهم نمیکرد، غذاش رو میخورد و میرفت میخوابید. گاهی تا صبح گریه میکردم و بیهوش میشدم از گربه و خستگی”. تصور کنید در چنین شرایطی چقدر احتمال نا امیدی یک شخص بالا خواهد بود!
مشکلات خانوادگی
خانواده، حتی زمانی که فرد متاهل و از آنها مستقل باشد باز هم میتواند به صورت مستقیم و غیر مستقیم روی زندگی هر شخص اثر داشته باشد. گاهی این اثر آنقدر زیاد و منفی است که فرد از تمرکز روی زندگی شخصی خودش با میماند به خصوص اگر به خانواده وابستگیهای ناسالم داشته باشد. مواردی مانند اختلافات شخصی، نزاع بر سر ارث و میراث، بیماریهای اعضای خانواده، خشونت خانگی در خانواده، توقعات بیجا از یکدیگر، مشکلات خواهر و برادری و … همه و همه در برخی افراد قدرت این را دارند که زندگی روحی و روانی فرد را دچار بحران کنند و گاهی یکی از دلایل مهم اقدام به خودکشی محسوب میشود. متن زیر نامه همسر یکی از مراجعین ماست که بعد از اقدام به خودکشی همسرش آن را پیدا کرده بود، البته خوشبختانه این فرد نجات پیدا کرد و همسرش به او کمک کرد این بحران را پشت سر بگذارد، او به عنوان وصیت نوشته بود:” برادرهای من مثب برادرهای یوسف رفتار کردند، مدت ها خودم رو در چاه عمیقی حس می کردم که اونها من رو انداخته بودند داخلش، زنده بودم، نفس می کشیدم اما هیچ کس نمی دونست چی داره به روزم میاد، من ازشون می گذرم و دنیا رو براشون جا می گذارم ولی خدا… خدا ازتون نمی گذره”.
مشکلات مالی
مشکلات مالی یکی از مشکلات بسیار جدی و اصلی در افرادی است که خودکشی میکنند. این موضوع به خصوص در مردان متاهل نسبت به زنان متاهل بیشتر است. خب طبیعی است که در اکثر خانوادههای ایرانی خرج و مخارج اصلی معمولا به عهده مردان است و گاهی وقتی از پس آن بر نمیآیند دچار احساس گناه، عذاب وجدان، حس بی کفایتی و … میشوند و در نتیجه اقدام به خودکشی میکنند. از طرفی اغلب برخی خانم ها که توانایی و مهارت یافتن شغل را ندارند، وابسته به درآمد همسر هستند از طرف خانواده خودشان نیز حمایت نمیشوند دست به این کار میزنند. دلایل متعدد دیگری نیز وجود دارد که منجر شود فرد به دلیل مشکلات مالی دست به خودکشی بزند اما تحقیقات نشان داده این دو دلیل شیوع بیشتری دارد.
ناامیدی از آینده
از دلایل اصلی خودکشی، چه در مجردین چه متاهلین نا امیدی نسبت به آینده است. این موضوع به خصوص در متاهلین با سنین بالاتر بسیار شایع است. صحبتهای بهزاد از مراجعین ما که اقدام به خودکشی ناموفق داشت را بخوانید:” آخه به چه امیدی زندگی می کردم، من همیشه همین بدبختی بودم که هستم، 18 سالگی امید داشتم دانشگاه قبول بشم، یه شغل خوب پیدا کنم، بعدش میگفتم زن بگیرم یه زندگی خوب درست میکنم همه سختی هام از یادم می ره که اونم نشد و بدتر عذاب کشیدم، الان با یه زندگی داغون، یه پسر معتاد یه زن غرغرو که ازم متنفره به چه امیدی زندگی کنم چطوری سر خودمو شیره بمالم؟ دیگه واقعا آینده برای من همینه که هست چی قراره تغییر کنه؟ اصلا چطوری تغییر کنه؟” حتی خواندن چنین احساس نا امیدی نیز به من و شمای خواننده احساس بدی القا میکند چه برسد به خود فرد که با چنین احساساتی زندگی میکند!
جلب توجه و کمک
یکی دیگر از دلایل خودکشی همسر، به خصوص خودکشیهای ناموفق یا خودکشیهایی که از قبل فرد هشدارش را داده است یک نوع فریاد کمک طلبی به حساب میآید، یک جور جلب توجه برای دریافت کحبت. متاسفانه گاهی در زندگی مشترک دو نفر آنقدر از هم دور میشوند و صمیمیتشان را از دست میدهند که دیگر فراموش میکنند به یکدیگر ابراز علاقه کنند، جملاتی مانند “دوستت دارم، “نفس منی”، “همه جوره پشتت هستم”، ” به من تکیه کن”، “نباشی میمیرم” و … به تدریج از برخی زندگیها حذف میشود! در چنین شرایطی متاسفانه برخی افراد برای یادآوری حضور خودشان دست به این آسیب زدن به خود میزنند تا بلکه توسط همسرشان یا دیگر افرادی که به محبتشان نیاز دارند دیده شوند.
هیجانات سرکوب شده
هیجان چه مثبت باشد چه منفی باید بروز پیدا کند، اگر آن را حبس یا سرکوب کنید دائم خودش را به در و دیوار روح و روانتان میکوبد تا بالاخره راهی برای خروج پیدا کند یا اگر شما در مخفی کردنش خیلی قوی باشد سرکوب میشود و در ناخودآگاهتان منتظر باقی میماند تا به موقع باز سر و کلهاش پیدا شود! برخی افراد نیز اجازه بروز هیجاناتشان را میدهند اما با شیوههای غلط و آسیب رسان. در هر صورت اگر شیوه صحیح شناسایی و بروز هیجاناتتان را نیاموخته باشید این هیجانات ممکن است شما را به هر سویی بکشانند. تجمع و سرکوب هیجانات به مرور زمان روان شما را از مقابله با آنها خسته خواهد کرد و ممکن است افکاری مانند خودکشی یا آسیب به خود سراغ فرد بیاید.
خشم به خود
خودکشی نوعی آسیب به خود است، فردی که به خودش آسیب میرساند نسبت به خودش خشم دارد. این خشم گاهی به دلیل نارضایتی از عملکرد فردی است و گاهی خشمی است که فرد به دیگران دارد اما چون توانایی ابرازش به آنها را ندارد خشمش را روی خودش خالی میکند! این خالی کردن خشم روی خود گاهی تبدیل به افسردگی، گاهی تبدیل به بی برنامگی، گاهی شبیه به اضطراب و گاهی نیز تبدیل به خودکشی میشود.
از دست دادنها
از دست دادنها نیز یکی از دلایل مهم و جدی خودکشی است. از دست دادن گاهی از دست دادن فرزند است و گاهی از دست دادن یکی از اعضای خانواده و صد البته گاهی از دست شغل، اعتبار، آبرو و … . قطعا از دست دادن برای هر فردی دردناک است اما اشخاص مختلف به شیوههای متفاوتی با این از دست دادن برخورد میکنند. شخصی میتواند این از دست دادن را مدیریت کند و اجازه نمیدهد همه ابعاد زندگیاش تحت تاثیر قرار گیرد، شخص دیگری چند صباحی در سوگ از دست دادن میماند و آسیبهای مختلفی را تجربه میکند اما در نهایت میتواند از صفر شروع کند و به تدریج به روال قبلی زندگی برگردد و شخص دیگری گرفتار این از دست دادن میماند و مدتها با آن درگیر خواهد شد.
نشانههای هشداردهنده خودکشی همسر
اقدامات قبلی
هر اقدام به خودکشی توسط همسر، حتی اگر در موضوعی مقصر باشد یا تنها برای جلب توجه صورت گرفته باشد باید حتما جدی گرفته شود. اقدام به خودکشی یک رفتار کاملا هیجانی است و همسر شما باید بتواند ریشه چنین اقدامی را شناسایی و برطرف کند در غیر صورت امکان اینکه بازهم به صورت هیجان یدست به چنین کاری بزند وجود دارد! پس به هیچ عنوان اقدام به خودکشی ناموفق او را نادیده نگیرید و حتما در اینباره با او صحبت کنید و از او بخواهید از یک مشاور کمک بگیرید.
صحبت درباره خودکشی
صحبت درباره خودکشی از طرف همسرتان را جدی بگیرید! البته این صحبا همیشه مستقیم نیست و ممکن است در چنین جملاتی مخفی باشد:” اگه من نباشم تو چی کار میکنی”، “من بمیرم تو زن میگیری/شوهر میکنی؟”، “خیلی از دنیا خسته ام”، “هرکی بمیره راحت میشه”، “خوش به حال فلانی مرد راحت شد” و … با خواندن این جملات متوجه شدید که نباید همیشه منتظر باشید همسرتان مستقیم بیاید و به شما بگوید میخواهم خودم را بکشم و شما باید در این باره تیزبین باشید به خصوص اگر سابقه چنین کارهایی را داشته است. در مورد تهدید به خودکشی هم که به صورت مستقیم میگوید “خودم را میکشم” نباید تصور کنید اگر میخواست خودش را بکشد نمیگفت! چنین چیزی صحت ندارد و خیلی از افرادی که اقدام به خودکشی کردهاند قبلا راجع به آن صحبت یا تهدید کردهاند.
تغییر خلق غیر عادی
تغییر خلق و خو در همه ما اتفاق میفتد، همه ما گاهی خوشحال گاهی ناراحت گاهی پر انرژی و گاهی بد قلق و حساس هستیم، این ذات روان انسان است که بتواند هیجانات مختلف را تجربه کند اما برخی تغییرات خلق و خویی طبیعی نیست. وقتی همسرتان ناگهان خیلی رفتار و خلقش عوض میشود باید علت را جویا شوید. البته فکر نکنید این تغییر خلق و خو فقط به خلق و خوی منفی ربط دارد. صحبتهای مهرداد از مراجعین ما که همسرش خودکشی کرده است را بخوانید تا بیشتر نسبت به این موضوع آگاه شوید:” لیلا معمولا تو خودش بود البته بی محبت نبود ولی آروم بود و سرش به کار خودش بود، این اواخر قبل از خودکشی خیلی سرحال به نظر میرسید، رفته بود واسه خودش چندتا لباس خریده بود، هیچ وقت چنین کاری نمیکرد، اومد خونه همه رو پوشید و بهم نشون داد گفت وقتی داشته لباسارو میخریده به این فکر میکرده من دوسشون دارم یا نه! منم میدیدم اینقدر حالش خوبه خوشحال بودم حتی بهش گفتم چقدر این حالت رو دوس دارم ولی چیزی نمی گفت همش میخندید”. بنابراین تغییر خلق و خوهای مثبت اما بی دلیل هم جدی بگیرید.
پریشانی و اضطراب
اضطراب مانند یک موریانه تمام روح و روان فرد را میخورد! روان ما به خودی خود طوری تنظیم شده که اجازه ندهد شما درگیر اضطراب شوید حتی گاهی واقعیت را تحریف میکند تا شما آرامش داشته باشد! مپلا وقتی مادری در جیب فرزندش سیگار پیدا میکند خودش را دلداری میدهد و با خود میگوید پسر من اهل این کارها نیست حتما متعلق به دوستش است! این دلداری دادن ترفند مغزتان است تا شما درگیر اضطراب نشوید! ما در روانشناسی به این ترفند مکانیسم دفاعی میگوییم. در هر صورت هدف ایز این توضیحات این است که بگوییم اضطراب برای روح و روان شما سم است و مغزتان به شدت از آن فراری است و اگر فردی مدام دچار اضطراب، پریشانی و استرس باشد سیستم روانیاش بهم میریزد! بنابراین اگر حتی کار فرد به خودکشی کشیده نشود زندگیاش پر از چالش خواهد بود پس اضطراب را در هر صورت جدی بگیرید!
رفتارهایی مانند وصیت نوشتن
رفتارهایی مانند وصیت نوشتن به خصوص اگر همسرتان سن و سالی ندارد، بیماری یا مشکلی ندارد و کاملا ناگهانی و بی دلیل است باید جدی گرفته شوند. البته چنین رفتارهایی تنها به وصیت نوشتن محدود نمیشود، رفتارهای دیگری مانند بذل و بخششهای عجیب، فروش بی دلیل اموال و مواردی از این قبیل هم باید جدی گرفته شوند. تحقیقات نشان داده چنین رفتارهایی به خصوص در افرادی که قصد خودکشیهای جدی و حتمی دارند بیشتر دیده میشود.
خریدن ابزار خودکشی
شاید بتوان گفت خریدن ابزار خودکشی جدیترین نشانه ای است که باید به آن توجه جدی بکنید! خریدن ابزاری مانند طناب، سم، قرص با تعداد بالا، اسلحه و … همه باید یک نشانه هشدار دهنده جدی برای شما باشند و در صورت مشاهده چنین ابزاری حتما در اولین فرصت با یک مشاور صحبت کنید و همزمان بیشتر مراقب همسرتان باشید و سعی کنید او را تنها نگذارید.
در برابر اقدام به خودکشی همسرم چه باید بکنم؟
توجه و محبت بدون قید و شرط
محبت چه به فرزند باشد، چه به والد، چه به همسر و حتی دوستانتان در روابط اجتماعی باید بدون قید و شرط باشد وگرنه ارزشش را از دست میدهد. وقتی شما کسی را با شرط و شروط دوست دارید یک پیام ناخودآگاه به او میدهید و آن این است که شخص تو برای من ارزشی ندارد و باید منافعی برای من داشته باشی تا دوستت داشته باشم! تحقیقات نشان داده اغلب افرادی که خودکشی میکنند کسی را نداشتهاند که آنها را بدون قید و شرط دوست داشته باشد! ما خانواده و پدر و مادرمان را انتخاب نمیکنیم و هر والدی ممکن است به صورت ناآگاهانه آسیب هایی مانند همین دوست داشته شدن شرطی به ما وارد کند، اما همسرمان را خودمان انتخاب میکنیم و انتظار داریم با فردی زندگی کنیم که خودمان را دوست داشته باشد با تمام نقصها و اشتباهاتمان! بنابراین این حس را به همسرتان منتقل کنید و او را بابت نقٌهایش، اشتباهاتش و خطاهایش شماتت نکنید بلکه کنارش بیاستید و یادآوری کنید مشکل او مشکل شما هم هست و باید دو نفره مانند یک تیم آن را حل کنید. این راه حل نه تنها برای افرادی که قصد خودکشی دارند بلکه برای اکثر مشکلات زندگی مشترک مانند آب روی آتش عمل میکند.
کمک گرفتن از متخصص
کمک گرفتن از یک متخصص مهم ترین کاری است که باید برای همسرتان انجام دهید. نمیخواهیم نگرانتان کنیم اما موضوع مرگ و زندگی است! یک افسردگی ساده یا اضطراب برای موضوعی خاص نیست که اگر در صحبت با همسرتان اشتباه کنید میزان آسیبش بالا نباشد! شاید کوچکترین راهنمایی یا عکسالعمل شما عواقب جدی برای همسرتان داشته باشد. پس به محض اینکه متوجه اقدام به خودکشی همسرتان شدید حتی اگر خودش نخواست خودتان مشاوره بگیرید تا درمورد عکس العمل صحیح نسبت به این موضوع راهنمایی تان کند.
رفع مشکلات رابطه
اگر مشکلی در رابطه تان وجود دارد باید آن را حل کنید. این فقط به خاطر اقدام به خودکشی همسرتان نیست شما و همسرتان هر دو حق دارید یک رابطه امن عاطفی داشته باشید که به شما آرامش دهد و ارتقا دهنده سلامت روانتان باشد! اگر در رابطهای هستید که همسرتان به دلیل مشکلات رابطه دست به خودکشی زده است پس حتما این رابطه برای شما هم چالشهایی را به همراه دارد و آسیبهایی به بهزیستی روانتان وارد شده که نیازمند ترمیم و بهبود است پس باید فکری به حال این وضعیت بکنید!
هم تیم شدن
احساس هم تیم بودن را به همسرتان بدهید. واضح برای او توضیح دهید که تمام مشکلات مربوط به او مشکل شما نیز نیست و وقتی او مشکلی داشته باشد نمیتوانید نسبت به آن بی تفاوت باشید. از او بخواهید کمک کند در جریان مشکلاتش قرار بگیرید و با همفکری یکدیگر آن را حل کنید! واقعیت ماجرا نیز همین است، اقدام به خودکشی همسرتان بخواهید یا نخواهید روی زندگی شما اثر مستقیم میگذارد و این یک مشکل دو نفره است و تنها به همسرتان محدود نمیشود.
صحبت درباره احساسات خود
بعد از اقدام به خودکشی همسرتان در یک زمان و مکان مناسب وقتی حالش بهتر شد و توانست تا حدودی به زندگی واقعی برگردد باید در مورد احساساتتان از کارش بای او توضیح دهید. خیلی از افرادی که افکار خودکشی دارند، به دلیل اطرافیانشان و آسیبهایی که ممکن است با این کارشان به آنها بزنند دست به اقدام نمی زنند. اجازه دهید متوجه شود چقدر این موضوع روی شما و احساساتتان اثر میگذارد. صحبت های مریم را بخوانید، او خانمی است که اقدام به خودکشی ناموفق کرده بود و حالا به خودش قول داده دیگر این کار را انجام ندهد:” وقتی از بیمارستان رفتیم خونه نیما شام درست کرده بود، تمام مدت بغض داشت، روم نمیشد نگاش کنم، بهم گفت یعنی من اینقدر بد بودم که تو بخوای خودتو بکشی، من براش توضیح دادم نه اصلا به تو ربطی نداشت ولی گفت من خیلی احساس گناه دارم، وقتی فهمیدم این کارو کردی اولین چیزی که به ذهنم اومد این بود که من چقدر شوهر بدی بودم، چقدر از تو دور بودم، چقدر دوست بدی بودم برات و دلم می خواست بمیرم! خیلی ناراحتم که چنین فکرهایی کرده من خیلی خودخواه بودم که اون لحظه اصلا به نیما فکر نکردم”.
پرسش و پاسخ کوتاه