ازدواج مجدد زنان و مردان مطلقه، مسلما تفاوت چشمگیری با ازدواج اول آن ها دارد و با چالش های جدیدی روبرو خواهد بود. به خصوص اگر یکی از دو نفر از ازدواج قبلی فرزندی هم داشته باشد. علاوه بر این زن و شوهری که یکبار در گذشته تجربه تلخ شکست در زندگی مشترک و طلاق را داشته اند،به ازدواج نگاه متفاوتی دارند. اما آیا ازدواج دوم بعد از طلاق، میتواند خوشبختی و آرامش را برای زوج به ارمغان بیاورد؟ ازدواج مجدد با چه مشکلات و چالش هایی روبروست؟ و برای موفقیت و عدم شکست در ازدواج دوم چه باید کرد؟برای رسیدن به پاسخ این سوالات در ادامه نوشتار با ما همراه باشید.
مشکلات و چالش های ازدواج دوم بعد از طلاق
ازدواج دوم معمولا با چالش های زیر روبرو خواهد بود:
دیدگاه جامعه به ازدواج مجدد
“اوه، ازدواج دوم تان است.” این جمله نشان دهندهی واکنش مردم است وقتی میفهمند شما زنِ دوم مردی هستید؛ اینکه گویی تصمیم به ازدواج مجدد تنها راه موجود برای تسلی شکست در ازدواج اول بوده است. به دلایلی، مردم، زنِ دوم را کمتر قبول میکنند.
احتمال بیشتر طلاق در ازدواج دوم
درصد طلاق در ازدواج دوم، بسته به علت آن، نسبتا بالا است. آمار موجود نشان میدهد که ۵۰ درصد از ازدواجهای اول و ۶۷ درصد از ازدواجهای دوم منجر به طلاق میشوند. چرا طلاق در ازدواج دوم بیشتر است؟ عوامل مختلفی باعث بالاتر بودن طلاق در ازدواج دوم میشوند اما یکی از عوامل موثر، این است که از آنجا که شخص یک بار طلاق گرفته، میداند که در ازدواج دوم نیز میتواند این کار را انجام دهد و طلاق خیلی هم برایش وحشناک نیست. این بدان معنی نیست که ازدواج دوم حتما به طلاق میانجامد، بلکه فقط به این معنی است که احتمال طلاق در ازدواج دوم بیشتر از ازدواج اول است.
تاثیر ازدواج اول بر ازدواج دوم
اگر فردی که اکنون ازدواج دومش است، و قبلا یک بار ازدواج کرده، بچه نداشته باشد، این احتمال وجود دارد که طرفین هرگز مجبور نشوند با همسر سابق خود صحبت کنند. اما این بدان معنی نیست که آنها آسیبی ندیدهاند. روابط بین انسانها سخت و پیچیده است و اگر مشکلی در روابط پیش آید، ما آسیب میبینیم. زندگی این است. همچنین یاد خواهیم گرفت که اگر نخواهیم دوباره آسیب ببینیم، باید دیواری دور خود بکشیم یا از روشهایی دیگر برای هماهنگی با شرایط استفاده کنیم. این نوع بار سفر را بستن برای ازدواج دوم دردناک خواهد بود.
ناپدری یا نامادری بودن
پدر و مادر بودن خود به اندازه کافی سخت است؛ ناپدری و نامادری بودن از آن هم سختتر است. برخی از فرزندان به راحتی پدر و مادر جدید را نمیپذیرند و بنابراین القا ارزشها یا اعمال قوانین مشکل خواهد شد. همین موضوع باعث میشود زندگی در خانه روز به روز با چالشهایی روبهرو شود. حتی اگر کودکان نیز کمابیش پدر یا مادر جدید را بپذیرند، به احتمال زیاد همسر سابق با شخصی جدید در زندگی کودکش کنار نخواهد آمد. حتی در خانوادههای گسترده نیز افرادی همچون پدربزرگها، مادربزرگها، خالهها و عمهها، عموها و داییها وغیره نیز هرگز شما را یک “پدر یا مادرِ” واقعیِ کودکِ شخصی دیگر نخواهند دانست.
هیجان کمتر نسبت به ازدواج اول
بسیاری از ازدواجهای اول با دو جوان شروع میشود که واقعیات زندگی آنها را محدود نکرده است. آنها میتوانند هرچیزی بخواهند را به دست آورند. آنها رویاهای بسیاری دارند. هر چیز امکانپذیری از نظر آنها موجود و در دسترس است. اما با گذشت سالها، و پس از ورود آنها به دهه سی یا چهل زندگی، افراد بالغ شده و متوجه میشوند که زندگی به هر حال میگذرد، مهم نیست که شما برای آن برنامهریزی کرده باشید یا نه. ازدواج دوم این چنین است. ازدواج دوم مانند این است که نسخهی بالغِ افراد مجددا ازدواج کنند. اکنون سن تان کمی افزایش یافته و با واقعیات ناملایم زندگی آشنا شدهاید. بنابراین در ازدواجهای دوم سردرگمی کمتری وجود داشته و زندگی روزانه در آن جدیتر خواهد بود.
مشکلات مالی
زوج متاهلی که با هم میمانند می توانند مقدار زیادی از بدهی را حساب کنند؛ اما ازدواجی که به پایان میرسد چطور؟ پایان ازدواج مشکل را حتی بیشتر نیز میسازد. داراییها تقسیم میشود، تعهد هریک از طرفین در قبال بدهیها، به علاوه پرداخت حقوق وکیل، و غیره نیز وجود دارد. طلاق یک پیشنهاد گران قیمت است. پس از آن تشکیل یک زندگی مجردی سخت است. همه این آشفتگیهای مالی میتواند به یک ازدواج دومِ دارای مشکل مالی تبدیل شود.
چطور ازدواج مجدد موفقی داشته باشید
همانطور که ذکر شد ازدواج مجدد معمولا با چالش های جدیدی در حوزه اجتماعی، خانوادگی، عاطفی و حتی مالی روبرو خواهد بود، اما مسلما این چالش ها دلیلی بر این نیست که ازدواج دوم محکوم به شکست باشد. با مشاوره قبل از ازدواج مجدد و درپیش گرفتن راهکارهای زیر در زندگی مشترک میتوانید آینده روشن و موفقی در ازدواج دوم رقم بزنید:
گذشته را فراموش کنید
فراموش کردن گذشته به هر دو طرف پیشنهاد میشود. شما باید هرآنچه در ازدواج اول یا روابط قبلی اتفاق افتاده را فراموش کنید. و نباید برای آنچه در زندگی و ازدواج قبلی همسرتان اتفاق افتاده نگران باشید.
چگونه؟ گاهی باید در مورد آن با همسرتان، یا با یک دوست، صحبت کنید. اما هدفتان از صحبت، طرح مجدد مسائل قبل و شکایت کردن نباشد. با هدفِ فراموش کردن، در مورد آن صحبت کنید.
ممکن است بخواهید در یک مجله مطلبی در مورد آن بنویسید یا شعری بگویید. این روشی مناسب برای کنترل احساسات است و هیچ کس نیز آنها را نخواهد دید. اگر نگران چشمهای کنجکاو و خوانده شدن مطالب تان هستید، آنها را بسوزانید. روش دیگر این است که در کامپیوتر در مورد آن بنویسید، اما برای آن رمز بگذارید یا پس از اتمام نوشتن، آنها را پاک کنید.
یکی از بهترین روشها برای فراموش کردن، بخشش است. خودتان را ببخشید. همسرتان را ببخشید. همسر قبلیتان را ببخشید. این اتفاقی مربوط به گذشته بوده و هر نوع ناراحتی از آن به زمان حالتان آسیب خواهد رساند. بخشش به این معنی نیست که همه چیز را تایید و با آن موافقت کنید، بلکه به این معنی است که اجازه ندهید آن موضوع، در آینده شما را کنترل کند. بنابراین، دیروز را فراموش كنید تا بتوانید فردایی بهتر بسازید.
همسرتان را اولین و مهمترین شخص زندگیتان بدانید
پس از خدا، همسرتان را از تمام افراد زندگیتان، حتی از فرزندانتان، مهمتر بدانید. برخی افراد با این توصیه مشکل دارند، و فکر میکنند درست نیست همسر دوم را از فرزندان مهمتر دانست اما این بهترین روش است که بتوانید هم برای فرزندان و هم برای ازدواج تان ثبات بلند مدت ایجاد کنید. وقتی آنها ببینند که ازدواج موفقیت آمیز است، خیالشان راحت خواهد بود که مجبور نیستند دوباره طلاق را تجربه کرده و دنیایشان دچار ناراحتی شود. آنها اخیرا به اندازه کافی ناراحتی کشیدهاند!
چگونه میتوانید همسرتان را اولین شخص زندگیتان قرار دهید؟ با همیشه سوال پرسیدن از او درمورد برنامههایی که برای یکی از شما مهم هستند. با اطمینان از این که در هفته برای آن برنامهها وقت دارید. با این که به هیچ کس دیگر (از جمله فرزندان) اجازه ندهید به آنها بی احترامی کنند، و به طور کلی، با اولویت دادن به آنها در زندگیتان.
قرار دادن دیگران- فرزندان، همسران قبلی، خانوادهی همسر، یا دوستان- در اولویت بعدی نسبت به همسرتان، به او این پیام را میرساند که آنها مهم نیستند و همیشه در اولویت “دوم” خواهند بود. “زن یا شوهر دوم” بودن به معنی دوم بودن از نظر اهمیت نیست، و اگر چنین پیغامی را منتقل کند، باعث ایجاد احساسات منفی بسیاری خواهد شد. بنابراین، قرار دادن همسرتان در اولویت اول برای موفقیت در ازدواج دوم اهمیت بسیاری دارد.
به بچه ها آزادی عمل معقول بدهید
دادنِ اولویت اول به همسر به معنی قرار دادن کودکان در اولویت آخر نیست. نیازهای کودکان از بیشترین اهمیت برخوردار است، و در خانواده نیازهای همه اعضا باید در نظر گرفته شود. اما والدین اصلی نباید بخاطر احساس گناهِ خودشان، به کودکان اجازه دهند که از عنوان ازدواج دوم سوء استفاده کرده و چیزهایی را تقاضا کنند که به عنوان کودک برای آنها مناسب نیست
یک قانون بسیار عالی این است که همان اندازه آزادی عمل که در ازدواج اول به کودکان میدهید، در ازدواج دوم نیز همانطور عمل کنید. سعی نکنید احساس گناهِ ناشی از طلاقتان را با دادن آزادی عمل نابجا به کودکان جبران کنید.
صبور باشید.
به یاد داشته باشید که همه چیز یک شبه عالی نمیشود. آمارها نشان میدهند که هفت سال طول میکشد تا یک خانوادهی دارای نامادری یا ناپدری بتوانند کاملا با یکدیگر سازگار شوند. بنابراین، انتظار نداشته باشید که همه چیز در عرض یک ماه یا حتی یک سال به خوبی و خوشی حل شود
در هر ازدواج جدیدی باید مسائل مختلفی را حل و فصل کرد که برخی از آنها عبارتند از: مسائل مالی، امور روزمره خانه، ایجاد عشق و علاقه، استقلال فردی. در ازدواج دوم، همسر قبلی، مسائل حقوقی و آسیبهای ناشی از طلاق نیز اضافه میشود. سازگاری با این موارد به زمان نیاز دارد، و این بسیار خوب است! این مسائل همه با هم برطرف نمیشوند اما اگر دارید نحوهی رویارویی و سازگاری با آنها را یاد میگیرید، خوشحال باشید. در برخورد با خود و همسرتان صبور باشید
نیازهای یکدیگر را برآورده کنید
تا جایی که میتوانید نیازهای یکدیگر را برآورده کنید. این کار با وجود تعهدات مختلفی که دارید (بچهها، شغل خارج از خانه، کار خانه، خانواده و موارد دیگر)، همیشه آسان و امکانپذیر نیست، اما باید در اولویت قرار داشته باشد.
نیازهای همسرتان چیست؟ باید بتوانید نیازهای او را کشف کرده و در اکثر موارد آنها را برآورده کنید. اگر بخواهید به طور عمیق در مورد این موضوع مطالعه کنید، مطالب مختلفی در مورد آن نوشته شده است یا میتوانید از همسرتان بپرسید: چه چیزی برای تو مهم است؟ از من میخواهی چه کاری برایت انجام دهم؟
مردها به احترام و روابط جنسی نیاز دارند. خانمها به عشق و محبت نیاز دارند. دیگر نیازها نیز برای هر فرد متفاوت است اما نکته مهم این است که برای برآوردن آن نیازها وقت بگذارید، و همسرتان را بی ارزش تصور نکنید.
برای ارتباط موثر با یکدیگر وقت بگذارید
با وجود بچههای خودتان و بچههای همسرتان و تلاش برای هماهنگی و سازگاری با یک زندگی جدید، اغلب پیدا کردنِ فرصتی برای صحبت و گذراندن وقت با همسر کار سختی است اما به این کار نیاز دارید. زوجین به طور ایدهآل باید یک بار در هفته با یکدیگر بیرون بروند، اما گاهی نمیتوانید این کار را انجام دهید. بنابراین، در میان ساعتهای پر از مشغله، چند دقیقه وقت برای بودن با یکدیگر پیدا کنید. این کار به بهبود ازدواج دوم و با یکدیگر ماندن کمک میکند.
ایدهآلها را رها کنید
ازدواج دوم برای هیچکس ایدهآل نیست. هیچ دختری در رویاهایش دوست ندارد همسرِ دومِ کسی باشد. خیر، ما اغلب در رویاهایمان میبینیم که عاشق مردی حیرت انگیز میشویم، سپس با او ازدواج کرده و بچهدار میشویم. همسر دوم، بچهی یک نفر دیگر، و طلاق هرگز در رویاهای ما وجود ندارند.
این گفته برای این نیست که افسرده شوید، بلکه واقعیت است. این حالت ایدهآل نیست ولی خوب است. این واقعیت است و اگر ما ایده آلهایی که داشتیم را رها کنیم، میتواند خوب هم باشد. گاهی اوقات، اگر رویاها مانع قبول واقعیت شوند، انسان را به اسارت خواهند گرفت.
ممکن است شما رویاهایی در مورد چیز دیگری داشته باشید، اما خدا برای شما اینطور خواسته است. و اکنون باید قطعات شکسته را در کنار هم قرار داده و ببینید از آنها چه چیزی به دست میآید. ممکن است یک قطعه موزائیک هنری را دیده باشید. این قطعه از کنار هم چیده شدن صدها قطعه که زمانی یک کل را تشکیل داده بودند، تشکیل شده است. اکنون، اگر هنرمند میخواست کاشیها، یا گلدانهایی که زمانی تشکیل دهندهی یک کل بودند را نگه دارد، هرگز نمیتوانست بر قطعات موزائیک هنری که در مقابل او تشکیل شده ، تمرکز کند. بنابراین، زندگی با ازدواج دوم نیز چیزی شبیه این است. ما باید ایده آلها را رها کرده، و واقعیت را بپذیریم.
حداقل یک مرتبه در روز جملهی “دوستت دارم” را بگویید
حداقل یک مرتبه در روز “دوستت دارم” را بگویید. ترجیحا این جمله را بیشتر نیز بگویید. در بیان این جمله چیزی نهفته است که به هردو طرف یادآوری میکند علیرغم چالشها و پیچیدگیهای موجود، یکدیگر را دوست دارند. هروقت از خانه بیرون میروید، میخوابید، و بارها در طول روز این جمله را بگویید. این کار به موفقیت بیشتر در ازدواج کمک میکند زیرا نوعی تقویتِ دائمیِ تعهدات شما نسبت به یکدیگر است.
باهم در فعالیت مشترکی همکاری کنید
اینکه کاری داشته باشید که با یکدیگر انجام دهید، زندگی مشترک را آسانتر میکند. شما باید در زندگی، علاوه بر خرید از سوپرمارکت، بودن در تختخواب و قبوض پرداختی، کارهای مشترک دیگری داشته باشید که با یکدیگر انجام دهید. شاید این کار باید پروژهای باشد که با هم انجام دهید، یا یک بازی کامپیوتری که با یکدیگر بازی کنید. تا جایی که کارهایی دارید که کششی در شما نسبت به یکدیر ایجاد میکند.
ازدواجهای دوم بر اساس جدایی بنا شدهاند (بچههایی که به یکی از زوجین تعلق دارند، ناپدری یا نامادری، مسائل مالی مجزا و موارد دیگر). بنابراین، چیزهایی که دو طرف را به یکدیگر نزدیک میکنند از اهمیت بسیاری برخوردار هستند.
زندگی مورد علاقه خود را ایجاد کنید
نکته بعد این است که با همسر قبلیِ طرفِ مقابل تان متفاوت باشید، اما در حقیقت اینطور نیست. هم انجام کارها با یکدیگر، و هم انجام کارها به تنهایی از اهمیت بسیاری برخوردارند.
چرا انجام کارها به تنهایی تا این حد اهمیت دارد؟ زیرا ما برای تضادهای اجتنابناپذیر و مشکلاتی که به وجود میآیند به یک راه خروج نیاز داریم. این موضوع بسیار حیاتی و مهم است. شما باید در زندگی، چیزهایی جدای از همسر بودن داشته باشید که در آن فقط “خودتان” باشید. این چیز ممکن است دویدن، داشتن دوستان مجزا، یک بازی کامپیوتری، یا بافتنی کردن باشد، فقط هویت خودتان را حفظ کنید. این موضوعی مهم و بخشی از روابط سالم است.
“خودتان” بودن به شما کمک میکند که بتوانید از پس مشکلات برآیید زیرا متوجه خواهید شد که فرد با ارزشی هستید، صرف نظر از اینکه در ازدواجتان چه اتفاقی در حال رخ دادن است. این چیزها، قبل از اینکه شما همسر کسی شوید، هویتتان را به شما یادآوری خواهند کرد. و این برای با هم ماندن در ازدواج دوم بسیار اهمیت دارد.
دوستان جدید پیدا کنید
دوستان جدید پیدا کنید، دوستانی که با همسران قبلی آشنایی نداشته و همچین از قبل شما یا همسر جدیدتان را نشناسند. دوستانی که ازدواج دومتان را با ازدواج اولتان مقایسه نکنند، یا به نحوی رفتار نکنند که گویی اسرار زندگی شما و همسر اولتان را میدانند. با عضویت در گروههای اجتماعی جدید، همسایههای جدید یا تنها ملاقات با افراد در زندگی روزمره و برقراری ارتباط با آنها میتوانید دوستان جدید پیدا کنید.
ما پیشنهاد نمیکنیم که دوستان قدیمی را رها کنید. دوستان قدیم به متمرکز ماندن و حفظ دیدگاه تان کمک میکنند، اما معمولا دوستان قدیم، دوستِ یکی از همسران بودهاند و بنابراین دوستِ مشترک نیستند. دوستان جدید، مدت یکسانی است که هر دو شما را میشناسند و این باعث میشود به یک اندازه با شما و همسرتان دوست باشند.
دیدگاه جامعه نسبت به ازدواج همسر دوم در ازدواج مجدد، احتمال بیشتر طلاق در ازدواج دوم، تاثیرگزاری خاطرات ازدواج اول بر ازدواج دوم از جمله چالش هایی است که افراد در ازدواج مجدد بعد از طلاق با آن مواجه هستند. همچنین نامادری یا ناپدری بودن برای بچه ها، هیجان کمتر رابطه و گاهی مشکلات از جمله دیگر مسائلی است که معولا ازدواج دوم به همراه دارد.
برای اینکه در ازدواج دوم موفق باشید و شکست را تجربه نکنید، سعی کنید تا حد امکان از گذشته را رها کنید و مسائل ازدواج اول را به آن وارد نکنید. همسرتان را در اولویت اول نسبت به همه چیز قرار دهید.به بچه ها آزادی عمل معقول بدهید و در مسائل تربیتی آن ها مانند یک خانواده معمولی در ازدواج اول برخورد کنید. انتظارات همسرتان را بشناسید و به آن توجه کنید و برای ارتباط موثر با یکدیگر وقت بگذارید. برای تحکیم رابطه برای مشارکت و همکاری در برخی فعالیت ها برنامه ریزی کنید.
پرسش و پاسخ کوتاه
عالی بود مرسی
سلام و خسته نباشید. من یک بار ازدواج کردم و جدا شدم بعد از چند ماه با یه آقایی که تهران هستن آشنا شدم و رابطمون عالیه, و من خیلی دوست دارم باهاش ازدواج کنم ولی متاسفانه ایشون فعلا شرایطو ندارن و از علاقشون مطمئن هستم. باید چکار کنم لطفا راهنمایی کنین.میخوام ایشون راغب بشه به ازدواج با من
دوست عزیز با سلام
ابتدا رابطه رو پیش خودتون تحلیل کنید.
شرایط رو بسنجید و با منطق و دید باز نسبت به جذب ایشان قدام کنید
خیالبافی نکنید و واقعیت را در نظر بگیرید.
دلایل به تاخیر افتادن ازواج و دغدغههای ایشان با خبر شوید و در صورت امکان کاری کنید نگرانیهایش کاهش پیدا کند
علائم و نشانههایی مبنی بر اینکه مایل هستید رابطه به جلو پیش برود در اختیار او بگذارید.
در صحبت هایتان از اهداف و برنامه های مشترک اینده صحبت کنید.
در سایت مقالات خوبی برای ترغیب ایشان به ازدواج وجود دارد از این مقالات استفاده کنید
به ایشان زمان کافی بدهید.
ابراز علاقه و احساسات به جا و مناسبی داشته باشید.
همراهشان باشید و شرایط ایشان رو درک کنید
و دوره تکنیک های جذب عشق، می تواند به شما جهت ابراز احساسات و علاقه و جذب ایشان کمک بسزایی داشته باشد.