شاید برخی از دختران كشور ما طي وقوع اتفاقاتي آگاهانه يا غير‌عمد باكرگي خود را از دست مي‌دهند و از آنجايي كه بر اساس سنت و فرهنگ كشور ما اغلب باكره بودن دختر، يكي از ملاك‌هاي مهم براي ازدواج است و شايد در برخي از فرهنگ‌ها اين باور قوي‌تر هم باشد، اين موضوع سبب ايجاد دلهره در افرادي شده است كه تصور مي‌كنند با از دست دادن باكرگيشان ديگر شانسي براي ازدواج نخواهند داشت. اين اتفاق براي دختران به دلايل مختلفي رخ مي‌دهد؛ از تجاوز و سو استفاده جنسي تا آسيب ديدن در يك رشته ورزشی. ما در اين مقاله حاصل تجربيات خود را كه از كار با دختران غیرباکره، بدست آورده‌ايم؛ به شما خواهيم آموخت.

علت از بين رفتن باكرگي‌تان چه بوده؟

سارا ٢٤ ساله، دانشجوی پزشکی، زمانیکه ۱۳ سالش بوده، طی حادثه‌ای بکارتش را از دست می‌دهد. پسر عموی سارا زمانیکه برای رساندن یک بسته به منزل آنها مراجعه می‌کند و متوجه تنها بودن سارا می‌شود وسوسه شده، وارد خانه می شود و او را مورد آزار و اذیت قرار می‌دهد. سارا مدتی است تحت نظر ما است و با بحران‌های این اتفاق دست و پنجه نرم می‌کند. اما او جدیدا به پسری علاقه‌مند شده و قصد ازدواج با وی را دارد ولی نمی‌داند که چطور باید این موضوع را درمیان بگذارد که او را از دست ندهد.

مینا ۲۹ ساله، با مدرک دیپلم، ۱ سال قبل، عقدش را به هم زده و از همسرش جدا شده است. اولین تجربه رابطه جنسی آنها در دوران عقد بود که در یک لحظه این اتفاق افتاد و او اصلا متوجه نشد که چه پیش آمده. اكنون بعد از گذشت يك سال از جدايي آنها مينا با پسري آشنا شده كه تجربه اولش از ازدواج است و خانواده‌ای نسبتا مذهبي دارد. حالا او نگران است كه چطور اين موضوع را به خواستگارش بگويد.

عاطفه ٢٢ ساله، دانشجوي كارشناسي، چند ماهي از آشنايي‌اش با دوست پسرش نمي‌گذشت كه بدليل علاقه‌اي كه به او داشت، پيشنهاد برقراري رابطه جنسي او را پذيرفت. اكنون آنها رابطه‌شان تمام شده و عاطفه باكرگي‌اش را از دست داده و نگران موقعيت‌هاي ديگرش در آينده براي ازدواج است.

رها ٢٥ ساله، با مدرك ديپلم، باكرگي‌اش را در جريان يك خود‌ارضايي از دست داده است و اكنون نگراني او از بابت خانواده‌اش و اصرار آنها براي ازدواج است. خانواده رها بدليل تمايل زيادي كه او به برقراري رابطه دوستي با پسرها دارد تصميم به شوهر دادن او گرفته‌اند .
به یاد داشته باشید که نوع درمان و راهكارهايي كه براي هر كدام از اين مراجعان وجود دارد متفاوت است و نمی‌توان یک قانون کلی برای همه صادر کرد.

آيا خانواده ‌تان از اين ماجرا باخبراند؟

بعضي دختران، بعد از وقوع اين اتفاق ترجيح مي‌دهند تا موضوع را با كسي درميان نگذارند، مهم‌ترين ترس آنها قضاوت شدن و نوع نگاهي است كه احتمالا اطرافيان از اين پس به آنها خواهند داشت و هم سرزنش‌هايي كه بعد از اين بايد از خانواده بشنوند. مطرح كردن اين مسئله شايد براي دختراني كه در يك خانواده مذهبي بزرگ شده‌اند كار دشوار‌تري باشد. اما به هر حال پيشنهاد ما به شما اين است كه موضوع را با يكي از اعضاي خانواده كه به او اعتماد داريد و رابطه شما با او نسبت به بقيه بهتر است در ميان بگذاريد. اگر به هیچ عنوان تمایل ندارید که خانواده از این موضوع باخبر شوند، بهتر است به این فکر کنید که اگر در آینده ازدواج کنید و همسر شما از این ماجرا مطلع شود قطعا اولین کسی که موضوع را با آنها درمیان می‌گذارد، خانواده شما هستند، پس این بی‌خبری برای آبروی خانواده شما اصلا خوب نیست و باعث می‌شود تا خانواده شما از شوک این قضیه دچار آسیب‌های روحی شوند؛ اما اگر اکنون آنها را از آنچه رخ داده با‌خبر کنید، شاید در ابتدا با واکنش تند آنها مواجهه شوید؛ اما حداقل خیالتان راحت است که یک منبع حمایتی خوب و قدرتمند دارید که بتواند از شما در برابر دیگران حمایت کند. اگر با تمام این اوصاف، از بیان این موضوع احساس خوبی نداشتید ما به شما مراجعه به یک روانشناس را پیشنهاد می‌کنیم. یک روانشناس متخصص و باتجربه، شما را قضاوت نمی‌کند و سعی می‌کند تا بدون جانبداری و با در نظر گرفتن همه جوانب بهترین راه را پیش پای شما قرار دهد. صحبت کردن با یک شخص مورد اعتماد که یا از اعضای خانواده شما و یا یک متخصص است از بسیاری از فشارهایی که روی دوش شما است می‌کاهد و به شما اجازه می‌دهد تا با ذهن بازتری شرایط را بررسی کنید. حتما در انتخاب مشاور خود دقت کنید و داستان زندگی خود را برای هر شخصی بازگو نکنید.

خواستگارتان را چقدر می‌شناسید؟

نحوه آشنایی شما با خواستگارتان، شاید یکی از مهم‌ترین راه‌هایی باشد که بتوانید از این طریق نوع واکنش او را بعد از شنیدن این موضوع حدس بزنید. افراد یا ازدواج فامیلی می‌کنند؛ یا به واسطه شخص سومی به کسی معرفی می‌شوند؛ یا اینکه دختر و پسر خودشان با هم آشنا می‌شوند و بعد خانواده‌ها را در جریان می‌گذارند. اگر ازدواج شما از نوع اول است حتما بررسی کنید که آیا گرفتن گواهی از پزشک قانونی در رسم و رسوم شما یک امر چشم ناپوشیدنی است یا اینکه نه و در ازدواج دختران دیگر فامیل هیچکس چنین گواهی را ارائه نکرده‌است؟
حال اگر ازدواج شما از نوع دوم است، شرایط کمی با ملاحظه بیشتری باید در نظر گرفته شوند. به این دلیل که دو خانواده از دو فرهنگ متفاوت قرار است با هم وصلت کنند. پس در این مرحله شناخت پسر و خانواده او از اهمیت ویژه ای برخوردار است. ازدواج از نوع سوم نیز تاحدودی شبیه به وضعیت مورد قبل است، با این تفاوت که نقش خانواده در این مرحله شاید در اولویت اول قرار نگیرد. پسر، دختر را در محل کار یا در دانشگاه دیده و پسندیده و اگر خودش با این موضوع مشکلی نداشته باشد، به راحتی می‌تواند صحبتی در این باره با خانواده‌اش نکند. پس آنچه باید به آن بیشترین توجه را داشته باشید شناخت خصوصیات رفتاری و ارزش‌های خواستگارتان است؛ زیرا اگر او با این ازدواج راضی باشد، دیگر لازم نیست که نگرانی بابت خانواده او داشته باشید. مگر اینکه او از استقلال فکری برخوردار نباشد و قصد داشته باشد چنین موضوع خصوصی را با خانواده‌اش مطرح کند. بخاطر داشته باشید پذیرش ازدواج با شما علیرغم اینکه باکرگی خود را از دست داده‌اید، امری کاملا شخصی است و به ارزش‌های خواستگار شما بازمی‌گردد و نباید با شنیدن جواب رد، آنها و خودتان را سرزنش کنید. در طول مدتی که قرار است برای شناخت بیشتر با هم در ارتباط باشید، بیشتر تمرکز خود را روی شناخت باور‌ها و ارزش‌های او بگذارید. آیا او شخصی با عقاید مذهبی است؟ اگر بله، پس احتمال زیاد چنین شخصی مناسب شما نباشد چون واکنشی که نشان خواهد داد تا حدی قابل پیش بینی است، پس لطفا موضوع را تعریف نکنید. آیا خواستگار مورد نظرتان زیاد روی شما حساس است و رفت و آمدهای شما با دیگران را زیر نظر دارد؟ اگر بله، پس این مورد نیز احتمالا مناسب شما نخواهد بود و بهتر است اصلا این موضوع را مطرح نکنید، زیرا که اگر از این موضوع مطلع شود، درباره علت باکره نبودن شما هزاران فکر مختلف خواهد کرد. آیا در طول این مدت زمانی که با او در ارتباط بودید متوجه منطقی بودن او شده‌اید؟ اگر بله، پس روی این مورد بیشتر انرژی بگذارید. داشتن مهارت‌های حل مسئله و نداشتن واکنش‌های هیجانی در موقعیت‌های مختلف پیش بینی کننده نوع پاسخ او نسبت به این موضوع خواهد بود. حتی اگر هم شرایط شما را نپذیرد، ولی احتمالا واکنش تند و تیزی نشان نخواهد داد.

آیا اصلا باید این موضوع را با او در میان بگذارید؟

جواب این سوال کاملا بستگی به شرایط شما دارد. همیشه به یاد داشته باشید که ازدواج در کشور ما، قبل از اینکه یک قرارداد اجتماعی باشد، پیوندی اساسا مذهبی است. به این معنا که در صورت رعایت نکردن اصولی، عقد شما از لحاظ شرعی دچار مشکل شده و حرام است. یکی از این اصول فریب ندادن همسر در ازدواج  است، فریب در ازدواج مصداق‌های مختلفی دارد که یکی از آنها باکره نبودن زوجه و اعلام نکردن آن به همسر است و شوهر می‌تواند هر زمان که متوجه این موضوع شد، در صورت تمایل عقد را باطل کند. اما علمای دینی ما هر کدام درباره این مسئله نظرات متفاوتی دارند که می‌توانید با مراجعه به دفتر مرجع تقلید خود از نظرات او در این خصوص مطلع شوید. اما آن چیزی که همه درباره آن با یکدیگر اتفاق نظر دارند، دروغ نگفتن درباره این موضوع است مگر اینکه شرایط ضروری ایجاد شود. ما نیز به عنوان روانشناس و از لحاظ علمی با این نظر موافق هستیم. شما نباید این موضوع را از خواستگار خود مخفی کنید زیرا از لحاظ اخلاقی و انسانی او حق انتخاب دارد و بعدها اگر به هر دلیلی متوجه این موضوع شود اعتمادش نسبت به شما از بین می‌رود.

زمان مناسب برای مطرح کردن این موضوع چه وقت است؟

تعجیل زیاد در گفتن این مسئله یا به تاخیر انداختن آن، هیچکدام کار درستی نیست. برخی تصور می‌کنند که با زود مطرح کردن این موضوع در همان جلسات اول، لطف بزرگی در حق طرف مقابل می‌کنند؛ شاید کار شما لطف در حق آن آقا باشد اما از طرفی ظلم در حق خودتان نیز هست و شما نباید شانس خود را از دست بدهید. برخی دیگر از دختران نیز زیاد این مسئله را به تعویق می‌اندازند که این نیز به نوعی ظلم کردن در حق هردویتان است چرا که هم وابسته یکدیگر می‌شوید و اگر هم جواب خواستگارتان منفی باشد وقت او را بیهوده تلف کرده‌اید. پس پیشنهاد ما این است که بعد از 4-5 جلسه که به شناخت نسبی از ارزش‌های او رسیدید و احساس کردید این شخص آمادگی و ظرفیت شنیدن این موضوع را دارد، صحبت را در غالب مطرح کردن یک مثال از دوستانتان، شروع کنید و نظر او را در این باره جویا شوید؛ اگر واکنشی که نشان داد منطقی بود، جلسه بعد را درباره خودتان صحبت کنید. می‌توانید این موضوع را در یک جای آرام و خلوت مثل پارک یا اگر راحت نیستید به صورت پیامکی برای او تعریف کنید. شاید برای شما طرح این مسئله به صورت غیر مسقیم کار راحت‌تری باشد اما برخی از آقایان این کار را توهین به شخصیت خود می‌دانند و ترجیح می‌دهند مسئله به این مهمی را رو در رو بشنوند. باز هم تاکید می‌کنیم که مطرح کردن این مسئله برای همه خواستگارانتان کار اشتباهی است. بهتر است این موضوع فقط با کسانی مطرح شود که فکر می‌کنید تا 70% از لحاظ شخصیتی مشابه و هم ارزش هستید و فقط تنها چیزی که می‌ماند مطرح کردن باکره نبودن شما است. با در نظر گرفتن این شرایط، می‌توانید از یک مشاور هم کمک بگیرید و از او بخواهید که این موضوع را با او در میان بگذارد. شما به قصد گرفتن مشاوره قبل از ازدواج به مشاور مراجعه کرده و در طی جلسات انفرادی که مشاور با هرکدامتان دارد باکره نبودنتان را با او درمیان بگذارید. سعی کنید در انتخاب مشاورتان دقت کنید و مطمئن شوید روانشناسی که انتخاب کرده‌اید از لحاظ جنسیتی تفاوتی بین زن و مرد قائل نیست. پیشنهاد ما این است، مشاوری که انتخاب می‌کنید آقا باشد. دلیل این موضوع هم این است که احتمالا خواستگار شما نسبت به یک مشاور آقا دید منفی کمتر و حرف شنوی بیشتری خواهد داشت. اگرچه بین مشاوران خانم و آقا اکیدا هیچ تفاوتی از لحاظ سطح دانش و تجربه وجود ندارد اما شاید بهتر باشد که این موضوع را به عنوان یک احتمال در گوشه ذهنتان داشته باشید.

چقدر اجازه دارید وارد جزئیات شوید؟

اگر تصمیم گرفتید تا خودتان این موضوع را با خواستگارتان مطرح کنید، توجه داشته باشید که آنچه باید برای او تعریف کنید با توجه به علت از بین رفتن باکرگی شما متفاوت خواهد بود. اگر باکرگیتان را بدلیل تجاوزی که در گذشته به شما شده از دست داده‌اید به هیچ عنوان لازم نیست از بیان آن احساس شرمندگی کنید، چراکه این موضوع به اختیار شما اتفاق نیافتاده و صرفا یک حادثه بوده است. تصور کنید که خانم یا آقایی بعد از ازدواج در یک حادثه رانندگی فلج شود و مجبور باشد تا پایان عمر روی صندلی چرخ‌دار بنشیند. آیا به نظر شما این تصادف یک حادثه بوده یا آن شخص خودش به عمد دوست داشته فلج شود؟ آیا همسر این شخص بدلیل نقص عضو او باید درخواست طلاق بدهد؛ فقط به این خاطر که همسرش در حادثه‌ای که خودش نقشی در آن نداشته قربانی سهل انگاری شخص دیگری شده است؟ درباره از دست دادن باکرگی ناشی از تجاوز نیز این مسئله صادق است. شما موظف هستید که به سوالات خواستگارتان پاسخ بدهید و هرگونه ابهام را در ذهن او برطرف کنید، اما برای رفع این ابهام لازم نیست وارد ریزترین جزئیات شوید؛ زیرا اینکار حس خوبی را به او منتقل نمی‌کند.
اگر باکرگیتان را در نتیجه رابطه جنسی از دست داده‌اید و اکنون به هر دلیلی شخص قبلی ترکتان کرده است، باید به خواستگارتان بگویید که در اثر یک غفلت این اتفاق افتاده است. این مسئله درصورتی است که شما واقعا از آنچه اتفاق افتاده پشیمان هستید.
اگر هم باکرگیتان را در دوران عقد با همسر شرعی و قانونی خود از دست داده‌اید کار شما کمی راحت‌تر خواهد بود، چرا که نه مرتکب گناهی شده اید نه کاری خلاف قانون کرده‌اید. دلیل از بین رفتن بکارت شما هر چه که هست نباید درباره آن دروغی گفته شود، چرا که اینکار هم از لحاظ اخلاقی اشتباه است و هم اینکه در صورت مراجعه به پزشک قانونی علت پارگی بکارت شما و هرگونه عمل جهت ترمیم آن کاملا روشن خواهد شد.

از دست دادن پرده بکارت به هر دلیلی که باشد یکی از دلهره‌آور‌ترین اتفاقاتی است که برای برخی از دختران می‌افتد. اما این دلایل هرچه که هست نباید خود را بابت آن سرزنش کرده و تصور کنید که هیچ گاه نمی‌توانید ازدواج موفقی داشته باشید. قبل از همه باید علت از بین رفتن بکارتتان را مشخص کنید و اجازه دهید مدتی از این ماجرا بگذرد و سپس تصمیم به ازدواج بگیرید. دلایل مختلف این اتفاق می‌تواند تاثیرات مختلفی روی افراد داشته باشد و به همین خاطر یک قانون کلی برای همه وجود ندارد. موضوع را با خانواده خود یا یک روانشناس درمیان بگذارید تا این طریق کمی از بار فشارهایی که روی دوشتان است کاسته شود. با بررسی نحوه آشنایی خود و خواستگارتان تا حدودی می‌توانید نوع واکنش‌هایی که نشان خواهند داد را پیش بینی کنید. همه چیز بستگی به ارزش‌ها و باورهای خواستگار مورد نظر شما دارد. اگر ملاک و معیار او از انتخاب همسر چیزی غیر از سالم بودن بکارت شما باشد دیگر جای نگرانی درباره چیزی وجود نخواهد داشت. در طول مدت زمانی که با هم در ارتباط هستید کم کم او را آماده کنید. برای مطرح کردن آن می‌توانید یا خودتان دست به کار شوید و یا اینکه از یک روانشناس با تجربه کمک بگیرید. اگر خودتان قصد انجام این کار را دارید، زیاد عجله نکنید و زیاد هم پشت گوش نیاندازید. بعد از گذشت 4-5 جلسه زمان مناسبی برای مطرح کردن این موضوع است. به شرطی که مطمئن باشید این مرد همان کسی است که به درد شما می‌خورد. زیاد وارد جزئیات نشوید و هنگام مطرح کردن این ماجرا غرور و عزت نفس خود را پایین نیاورید. اعتماد بنفس داشته باشید و خود را بخاطر جواب رد او سرزنش نکنید. مطمئن باشید که بهترین‌ها در زمان خودشان اتفاق می‌افتند.