قطعا هر دو نفری که ازدواج میکنند چشم اندازی برای آینده خودشان و زندگی مشترکشان دارند که برایشان شیرین و جذاب است و قسمتهایی از این چشم اندار نیز حتما ممکن است استرس آمیز باشد و برای هر دو نفر نیاز به برنامه ریزی و تلاش بیشتری داشته باشد. در شرایط نرمال کسی از همان ابتدا بهخ جدایی و طلاق فکر نمیکند اما چه میشود که زندگی به چنین سمتی میرود؟ آیا فکر کردن درباره طلاق در زندگی مشترک طبیعی است؟ فارغ از تردید برای طلاق چه زمانی طلاق میتواند مفید باشد. طلاق خوب یعنی چه؟ چه زمانی امری مانند طلاق میتواند مفید باشد؟ این مقاله به این سوالات جواب میدهد.
آیا طلاق همیشه بد است؟
جواب ما به سوال بالا یک نه قاطعانه است! برخی افراد طلاق را یک شکست میدانند و معتقدند فردی که با لباس سفید به خانه بخت میرود باید با کفن سفید خارج شود. این تفکر گاهی چنان صدماتی به فرد و فرزندان خانواده وارد میکند که تا سالها جبران پذیر نیست! قطعا طلاق عجولانه و از روی احساس مفید نیست اما در ادامه یک سری شرایط که تردید طلاق را برای شما از بین میرود شرح میدهیم که میتوانید بر اساس آن تصمیم بگیرید.
در چه شرایطی طلاق مفید است
در صورتی که همه شرایط را بررسی کرده باشید
اگر تمام دلایل وجود همسر نامناسب در همسر شما وجود داشته باشد بازهم تا زمانی که همه جوانب را بررسی نکرده باشید نباید برای جدایی عجله کنید. منظور از همه جوانب، در نظر گرفتن شرایط خودتان بعد از جدایی، سنجیدن آمادگیتان برای این تصمیم، صلاح بچهها و در نظر گرفتن تمام سود و زیان این جدایی است. شما باید از اینکه بعد از جدایی شرایط قابل قبولی داشته باشید اطمینان نسبی حاصل کنید تا با جدایی درگیر چالشهای بیشتری نشوید. توصیه میکنیم برای اطمینان از این تصمیم مشاوره پیش از طلاق بگیرید تا با جزئیات بیشتری بر اساس شرایط اختصاصی خودتان تصمیم بگیرید.
در صورتی که تصمیمتان هیجانی نباشد
در زندگی مشترک هیجانات و احساسات نقش بسیار پررنگی بازی میکنند، این نقش گاهی مثبت و در جهت مفید و پیشرفت رابطه است و گاهی نیز میتواند یک تنه تیشه به ریشه رابطه ما بزند. رفتارهایی مانند لجاجت، پرخاشگری، مقابله به مثل، حسادت، قهر کردن و … نمونههای کوچکی از این عکسالعملهای هیجانی است. اگر تصمیم طلاق را از روی هیجان بگیرید حتی اگر تصمیم درستی باشد پشتوانه محکمی برای دستیابی شما به آرامش نیست چرا که وقتی شروع یک تصمیم جدی در شما از روی هیجان باشد احتمالا تا زمانی که مدیریت هیجان را نیاموزید با همین شیوه سایر تصمیمات زندگی را نیز میگیرید.
در صورتی که طرف مقابل شما و این زندگی را نخواهد
رابطه یک طرفه از نظر علم روانشناسی هیچ گونه رسمیتی ندارد! فرقی ندارد این یک طرفه بودن در شروع رابطه باشد یا دوران نامزدی یا چندین سال بعد از ازدواج! زمانی که کسی شما را نخواهد نمیتوانید سه بعد تعهد، صمیمیت و هیجان یک رابطه سالم را برای یکدیگر فراهم کنید و در این بین فردی که خواسته نمیشود متحمل فشارهای روحی و روانی بیشماری است که آن را به فرزندان نیز منتقل میکند. هر فردی در زندگی حق دارد دوست داشته شود، در واقع یکی از نیازهای مهم انسان در نظریه نیازهای مزلو که یکی از مهم ترین تئوریهای حوزه روانشناسی است، نیاز به خواسته شدن و محترم بودن است. اگر در چنین وضعیتی هستید باید کشف کنید چرا وابسته به چنین رابطه طرد شدهای هستید؟ آیا درگیر مشکلاتی مانند کمبود عزت نفس، داشتن انواع طرحوارههای روانی مانند محرومیت هیجانی، طرد-رهایی، ایثار و … هستید؟ اگر چنین مواردی در شما وجود دارد باید ریشه یابی و برطرف شود. اما اگر بنابر مصلحت خانواده و فرزندان چنین وضعیتی را پذیرفتهاید باید بدانید حتما لازم است برای مدیریت هیجانهای منفی ناشی از این تصمیم نیاز به آموزش و مدیریت بحران دارید تا فشار کمتری به شما بیاید.
در صورتی که متعهد نباشد
تعهد شیشه عمر رابطه است. وقتی خیانت در رابطه صورت میگیرد قطعا باید موضوع را بررسی کرئ و فردی که مرتکب خیانت شده است باید این موضوع را بپذیرد و در جهت جبران آن و اعتمادسازی مجدد طرف مقابل تلاش کند. قطعا روابط زیادی بودهاند که به دلایل مختلف خیانت را تجربه کردهاند اما با تلاش هر دو طرف رابطه ریشه این موضوع را پیدا کردهاند و برای ترمیم رابطه تلاش کردهاند و توانستهاند رابطه را مجدد از نو بسازند و در کنار هم رابطه سالم داشته باشند اما برخی افراد غیر متعهد حاضر نیستند این مشکل بزرگ را حل کنند و خودشان را محق میدانند که مجوز خیانت را دارند. این افراد نه تنها ابراز پشیمانی نمیکنند بلکه نشانههایی از احتمال دوباره انجام دادن خیانت در آنها دیده میشود. اگر نمیتوانید چنین فردی را ترک کنید و دلیل منطقی یا مصلحتی برای این چسبندگیتان ندارید باز هم باید به وجود طرحوارههای ناسازگار در خودتان شک کنید. چه شده که یک رابطه غیر متعهدانه را حق خود میدانید؟
در صورتی که طرف مقابل به شما آسیب روحی و جسمانی میرساند
یکی از خط قرمزهای بسیار با اهمیت رابطه وجود خشونت فیزیکی و روانی در رابطه است. متاسفانه آمار خشونت خانگی روبه افزایش است و زن و شوهرها بدون برطرف کردن این مشکل اقدام به بچه دار شدن هم میکنند که نتیجهاش تجربه خشونت خانگی کودکان نیز خواهد شد. سالانه هزاران نفر بر اثر خشونت خانگی حتی جان خود را نیز از دست میدهند. ماندن در رابطهای که شما امنیت جسمانی و روانی در آن ندارید به صلاحتان نیست و اگر همسرتان حاضر به درمان و تغییر این روند نیست یکمی از ملاکهای مهم و جدی جدایی را برآورده کرده است! این موضوع را به خصوص اگر دارای فرزند هستید جدی بگیرید زیرا علاوه بر اینکه امکان آسیب رسیدن به آنها وجود دارد الگوی بسبار بدی برای بروز پرخاشگری در زندگی شخصیشان نیز دارند.
عدم تلاش و امید برای تغییر و اصلاح
قطعا هریک از ما دارای نواقص و نقطه ضعفهایی هستیم که ممکن است در زندگی مشترک چالش برانگیز باشد. هیچ فردی کامل نیست و در طول زندگی ممکن است گاهی خطا کند. یکی از وظایف مهم ما در زندگی مشترک این است که اجازه ندهیم نواقص و نقاط ضعفمان روی رابطه اثر منفی بگذارد و اگر چنین اتفاقی افتاد لازم است آن را جبران کنیم. این نقاط ضعف گاهی به ویژگیهای شخصیتی ما برمیگردد و گاهی نیز میتواند شامل اختلالات مختلفی مانند افسردگی، اضطراب، وسواس، انواع فوبی و … باشد. وجود این مسائل در زندگی مشترک میتواند مدیریت شود اما به شرطی که فرد مسئولیتش را قبول کند نه اینکه هیچ تلاشی برایش نکند. اگر امیدی برای اصلاح موارد مهمی که باعث ایجاد چالش در زندگیتان شده است ندارید باید بدانید زندگی پیش رو همواره با مشکلاتتان درهم تنیده شده است و اوضاع بهتر نخواهد شد.
اگر شرایط طلاق را نداشتیم چه کنیم؟
گاهی ممکن است تمام موارد بالا که مجوز طلاق خوب را به شما میدهد داشته باشید اما بنابر مصلحت خودتان و فرزندانتان نتوانید جدا شوید، در این شرایط حتما برای جلوگیری از آسیبهای مختلفی که در کمینتان است باید نکاتی را مد نظر قرار دهید که در زیر برایتان آوردهایم:
فردیتتان را جدی بگیرید
حال که امکان جدایی برایتان فراهم نیست باید بیشتر از هر وقت دیگری از خودتان و روح و روانتان مراقبت کنید. با شرایط شما چکاپ روانی به اندازه چکاپ جسمی اهمیت دارد. هر چندوقت یکبار آن را انجام دهید، دانستن مهارتهای مهمی مثل کنترل خشم و کنترل استرس و اضطراب برای شما میتواند بسیار کمک کننده باشد پس آن را جدی بگیرید. باید بتوانید استقلال خود را تا جایی که ممکن است حفظ کنید و از همه مهمتر مواردی که نمیتوانید تغییر دهید را بپذیرید و برای تغییر دادنش (زمانی که ممکن نیست) بیش از توانتان و آنچه منطقی است زمان و انرژی نگذارید. سعی کنید تا جایی که میتوانید زندگی شخصی خود را تقویت کنید، از دوستان و خانواده کمک بگیرید و حتما فعالیتهای مفید شخصی برای خودتان داشته باشید.
برنامه ریزی بلندمدت کنید
اگر در حال حاضر امکان جدایی ندارید باید ببینید بهترین برنامه بلندمدتی که میتوانید بچینید چیست؟ مثلا اگر همسری دارید که متعهد نیست و حاضر نیست خودش را تغییر دهد اما شما شرایط مالی مناسبی برای جدا شدن و تامین کردن زندگیتان پس از جدایی ندارید باید ببینید با توجه به توانایی و استعدادهای فردیتان چطور میتوانید به سمت استقلال مالی بروید که در چند سال آینده از این لحاظ تامین باشید.
مراقب موارد قانونی و حقوقی باشید
متاسفانه برخی از افراد از آنجا که امکان جدایی و طلاق ندارند شروع به برقراری روابط خارج از ازدواج میکنند. این اقدام علاوه بر بار غیراخلاقی که دارد میتواند شما را درگیر مشکلات حقوقی و قانونی کند که چالشهای ناخوشایندی را به همراه دارد. این موضوع به خصوص برای خانمها عواقب جدیتری را به همراه دارد و از تمام این صحبتها که بگذریم چنین روابطی برای پنهان نگه داشتن از شما انرژی روانی میگیرند و به شما استرس و اضطراب وارد میکنند. از طرفی معمولا افرادی که حاضر هستند با شما وارد چنین رئابطی شوند خودشان از مشکلات اخلاقی و ریشه های روانی مختلفی رنج میبرند که رابطه را دستخوش گرفت
پرسش و پاسخ کوتاه