آیا این جملات را از افراد متاهل شنیدهاید: “یاد دوران مجردی بخیر”، “دم به تله نده”، “منو ببین عبرت بگیر”، “یادش بخیر ماهم یه زمان برو بیایی داشتیم” و … چرا افراد متاهل این صحبتها را میکنند؟ علت این حسرت و افسوس و دلتنگی برای دوران مجردی چیست؟ آیا راهکاری وجود دارد که افراد درگیر چنین حسرتی نشوند؟ در این مقاله قصد داریم این موضوع را از ابعاد مختلف بررسی کنیم و راهکارهایی ارائه دهیم که بتوانید از آن استفاده کنید.
چرا متاهلین حسرت گذشته را میخورند؟
نداشتن بلوغ عاطفی لازم و آماده نبودن برای ازدواج
ازدواج قطعا نیازمند آمادگی است، گاهی برخی تصور میکنند این آمادگی تنها شامل توان مالی، داشتن منزل و … است. در صورتی که مهم ترین ملاک آمادگی ازدواج رسیدن به بلوغ عاطفی و توانایی درک هیجانهای طرف مقابل، مهارت حل تعارض، گذشت و کنترل هیجان است! افرادی که چنین مهارتهایی نداشته باشند قطعا در زندگی متاهلی خود با چالش مواجه خواهند شد و دلشان برای دوران مجردی تنگ میشود.
دیدگاه غیر منطقی از ازدواج
برخی از افراد با ورود به دنیای ازدواج شوکه میشوند چرا که دنیای واقعی ازدواج برای آنها با فانتزیهایشان زمین تا آسمان متفاوت است! گاهی افراد فکر میکنند تمام زندگی مشترک شبیه به دوران ماه عسل است، فقط خوش گذرانی و دنیای رمانتیک! اما به تدریج مسئولیتها شروع میشود، زندگی شخصی در کنار زندگی مشترک شروع میشود، به خصوص در دنیای امروز که اغلب زن و شوهر پا به پای هم کار میکنند و وقت کمی برای بودن در کنار هم دارند حفظ ارتباط و صمیمیت بین دو زوج تلاش بیشتری نسبت به گذشته میطلبد، افرادی که این موضوع را نپذیرند و توقع داشته باشند بدون هیچ تلاشی همه چیز خوب باقی بماند ممکن است توی ذوقشان بخورد!
عدم مهارت حل تعارض
اختلافات حل نشده یکی از مهمترین مواردی است که هر رابطهای را به بن بست میرساند، اگر دو نفر نتوانند مشکلات ریز و درشتشان را حل نکنند به تدریج بذر خشم و کینه در رابطهشان کاشته میشود و از یکدیگر دور میشوند. صمیمت رابطه این دو نفر از بین میرود و کم کم کار به جایی میرسد که به جای لذت بردن از کنار هم بودن یکدیگر را تحمل میکنند و دائم گوش به زنگ هستند تا اگر بحثی پیش آمد برنده بازی شوند! تعجبی ندارد که این دو نفر دلتنگ روزهای مجردیشان شوند.
تلاش برای همرنگ شدن با دوستان مجرد
برخی از افراد متاهل تصور میکنند هنوز باید پا به پای دوستان مجردشان برنامه سابق را پیش ببرند، در تمام مراسمها و مهمانیهای آنها شرکت کنند، هیچ سفری را از دست ندهند و چیزی بعد از ازدواج تغییر نکند! چنین تصوری به خصوص اگر روی هسمرتان فشار بیاورد بسیار چالش انگیز خواهد بود. مقایسه زندگی یک فرد متاهل با دوستان مجردش به هیچ عنوان اصولی و منطقی نیست و حتی روی رابطه دوستی هم اثر منفی میگذارد. تحقیقات نشان داده این موضوع به خصوص در مردان بیشتر از زنان مشاهده میشود و مردان بیشتر از خانمها خودشان را با دوستان مجردشان مقایسه میکنند و حتی درگیر بازی میشوند که به دوستانشان ثابت کنند چیزی تغییر نکرده است.
نداشتن زندگی شخصی و محدود شدن
قطعا با ازدواج برخی حریمهای شخصی جابجا میشود، برخی برنامههای روزمره تغییر میکند، رفت و آمدها و حتی ساعت خواب و بیداری تغییر پیدا میکند، افراد نابالغ این تغییرات را محدودیت برداشت میکنند و نمیتوانند بین فضای شخصی خودشان و زندگی مشترک درست تعادل برقرار کنند، برخی میخواهند تمام حریم شخصی دوران مجردی را حفظ کنند و باعث بی اعتمادی همسرشان میشوند، برخی برعکس، کاملا خودشان را فراموش میکنند و به همسر و برنامههایش میچسبند و احساس محدود شدن را به طرف مقابل میدهند. در هر صورت فرد متاهل اگر نتواند بین زندگی شخصی و متاهلی تعادل برقرار کند یاد دوران مجردی را برای خودش خوش میپندارد.
چه باید کرد؟
بدانید کجا ایستادهاید!
بدانید کجا هستید و چه شرایطی دارید، تحقیقات نشان داده یک ازدواج امن و سالم باعث ارتقای سلامت روان و بهزیستی روانشناختی افراد میشود، اگر شما به جای حسرت خوردن برای دوران مجردی، تعارضهای دوران متاهلیتان را حل کنید و روی خودتان کار کنید تا بتوانید از مزایای یک زندگی خوب لذت ببرید.
همسرتان دشمن روزهای خوب شما نیست!
برخی افراد متاهل وقتی نمیتوانند نگرش خود را نسبت به ازدواج تغییر دهند فراموش میکنند یک نفر دیگر هم در حال زندگی با آنهاست و باید باهم مشکلات را حل کنند، به جای اینکه او را هم تیمی و یار خود ببینند دشمن تصورش میکنند. حتی حاضر نیستند با او در مورد مشکلاتشان صحبت کند. نگار یکی از مراجعین ما بود که میگفت ” هر سال تولدم مامان و بابام سورپرایزم میکردن، امسال اولین سال ازدواجمون بود توقع داشتم خیلی برام سنگ تموم بذاره شوهرم ولی فقط یه کیک خرید و اومد خونه، من همش منتظر بودم مهمون بیاد یا فکر می کردم دوستام رو دعوت کرده میان که سورپرایز بشم ولی هیچ خبری نبود، منم اصلا بهش نگفتم، خوب منم غرور دارم نمی تونم بگم چرا این کارارو نکردی واسم، الان دو هفته است خیلی سر سنگینیم، خونه بابام دو هفته فقط تولد داشتیم اینجا قهر و سرسنگینی”. همانطور که خواندید نگار بدون اینکه حتی این موضوع را با همسرش مطرح کند و اجازه دهد او توضیح دهد از دست او ناراحت است و حسرت دوران مجردیاش را میخورد.
خواستههایتان را با همسرتان مطرح کنید
حتما شما برای زندگی برنامهها و ایدهآلهایی دارید که دوست دارید اجرایش کنید، اگر شما و همسرتان در این زمینه باهم هم عقیده هستید خیلی خوب است و در تفاهم به سر میبرید، اما اگر هم عقیده نیستید قرار نیست هرکس راه خودش را برود یا تحمل کند و حسرت دوران مجردی را بخورد، در این شرایط باید حل تعارض کنید و به توافق برسید، این توافق زمانی صورت میگیرد که گوش شنوای خواستههای او نیز باشید، فراموش نکنید شما زن و شوهر هستید و باید الویت یکدیگر باشید و در کنارش زندگی اجتماعی و خصوصی خود را نیز داشته باشید. ازدواج چهارچوب خاص خودش را دارد، نمیتوانید هر هفت شب هفته با دوستان مجردتان باشید و همسرتان را تنها بگذارید و توقع داشته باشید درکتان کند. حرفهای بابک یکی از مراجعین ما را بخوانید که توقعات غیر منطقی از همسرش داشت ” ما قرار گذاشتیم که علاوه بر همدیگه زندگی شخصی خودمون هم داشته باشیم، خوب ما هر دو ساعت 2 می رسیم خونه، تا عصر هم باهم نهار میخوریم و کنار هم هستیم، خوب من دوست دارم عصرها برم بیرون با دوستام، میگه چرا هر روز میری، خوب حالا من هر روز 2 ساعتم با دوستام برم بیرون چی میشه؟”. مشکل این مراجع عزیز ما این بود که فقط از دید خودش میخواست خواستههایش را بیان کند و دیگران درکش کنند!
گول ذهن مکارتان را نخورید
یکی از کارهای مهم ذهن و روان ما حفظ امید و بالا نگه داشتن مود و خلق ماست، مثلا وقتی با چالش مواجه میشویم ما را یاد ایام خوب گذشته میاندازد تا لبخند به لبمان بیاورد! در ایام امتحانات دانشگاه به یاد روزهای خوش مدرسه میافتیم و میگویی “یادش بخیر، مدرسه چقدر خوش میگذشت!” واقعا؟ واقعا مدرسه به شما اینقدر خوش میگذشت؟ پس آن روزهایی که به زور از خواب بیدار میشدید و خودتان را به مریضی میزدید که به مدرسه نروید چه شد؟ روزهایی که آرزو میکردید به دانشگاه راه پیدا کنید چطور؟ حسرت دوران مجردی هم تقریبا به همین شکل است، شما قطعا در روزهای مجردی روزهای خوب و بد داشتید، حتما گاهی دلتان میخواسته سر و سامان بگیرید و به منزل شخصی خودتان بروید و کنار همسرتان باشید، اما حالا که به آن رسیدید تمام روزهای تنهایی مجردی را فراموش کردید و فقط روزهای خوبش را به یاد میآورید! نگذارید ذهنتان شما را بازی دهد!
مشکلات را چال نکنید حل کنید!
نگذارید مشکلات زندگی زناشوییتان آنقدر عمیق شود که روز به روز از هم دورتر شوید و صمیمیتتان از بین برود! گفتگو کنید، برای حل مشکلاتتان پیش قدیم شوید و منتظر معجزه نمانید! لجاجت و تلاش برای حفظ غرور مانند تبری است که ریشه تنومندترین درختان زندگی شما را نیز از بین میبرد! تعجبی ندارد وقتی دائم گوش به زنگ هستید که پیروز میدان دعوا و بحث با همسرتان شوید از زندگی متاهلی لذتی نبرید!
پرسش و پاسخ کوتاه