برای همه ما پیش میآید که گاهی احساس کنیم در حوزههای مختلف زندگی نیاز داریم که با کسی مشورت کنیم، با کسی که با موضوع و مشکل ما آشنا باشد و بتواند کمکمان کند. همیشه بهترین گزینه در این مواقع، راهنمایی گرفتن با یک روانشناس متخصص است؛ اما چرا؟ چرا بهتر است که با روانشناس صحبت کنیم؟ به علاوه، اگر قرار است پیش روانشناس برویم، از کجا بدانیم که کدام یک از انواع روانشناسی میتواند به ما کمک کند؟ اصلا آیا باید پیش روانشناس برویم یا روانپزشک؟ چه فرقی بین این دو گروه وجود دارد؟ در این مقاله سعی کردهایم که در ابتدا توضیح دهیم که چرا مراجعه به روانشناس در بسیاری از شرایط زندگی لازم است، سپس به صورت اجمالی انواع زیرشاخههای روانشناسی را توضیح داده میشود و در نهایت فرق اصلی بین روانشناسی و روانپزشکی را بیان میکنیم.
روانشناسی چیست؟
روانشناسی به مطالعهی ذهن و رفتار میپردازد. پژوهشهای روانشناختی با هدف درک و توضیح چگونگی تفکر، کنش و احساس انسانها انجام میشود. روانشناسان نهایت سعی خود را میکنند تا عاملهای تاثیرگذار بر تفکر و رفتار انسانی را هر چه بیشتر بشناسند، عاملهای گوناگونی که گسترهی آنها از تاثیرات زیستی تا فشارهای اجتماعی متغیر است.
روانشناسی در حوزههای بسیاری که بر زندگی روزمره و سلامت ما تاثیر میگذارند، از قبیل درمان بیماری های مربوط به سلامت ذهن و روان، ارتقاء عملکرد، خودیاری و ارگونومیک کاربرد دارد. اشاره کردن به تمام مواردی که در علم روانشناسی به آنها پرداخته میشود، در یک تعریف مختصر بسیار دشوار است، در هر حال موضوعاتی همچون رشد، شخصیت، افکار، احساسات، هیجانات، انگیزهها و رفتارهای اجتماعی تنها بخشی از مسائلی است که روانشناسان درصدد فهم، پیشبینی و تبیین آنها هستند.
البته درباره روانشناسی سردرگمیهای فراوانی وجود دارد. دلیل وجود این حجم از تصورات نادرست درباره روانشناسی تاحدی از تصاویری کلیشهای نشأت میگیرد که در رسانههای پرطرفدار از روانشناسان به نمایش گذاشته شده است و تاحدی نیز معلول موقعیتها و مسیرهای شغلی مختلفی است که افراد دارای مدرک روانشناسی در پیش میگیرند.
روانشناسان براساس بعضی فیلمها و برنامههای تلویزیونی پرطرفدار کاراگاههای زبردستی هستند که از دانش خود درباره ذهن انسان برای حل کردن معماهای جنایی و پیشبینی حرکت بعدی فرد جنایتکار استفاده میکنند. روانشناسان در تصویرهای قدیمیتر پیرمردانی مو سپید و عاقل هستند که در دفتری مجلل و مملو از کتاب مینشینند و با صبر و حوصله به سخنان بیپایان و پریشان مراجعینشان درباره کودکی سختی که پشت سر گذاشتهاند، گوش میکنند.
اما روانشناسی واقعاً درباره چیست؟ واقعیت این است که این تصاویر کلیشهای فقط اندکی از حقیقت را به نمایش میگذارند و روانشناسی بسیار فراتر از آن چیزی است که فکر میکنید. روانشناسی شاخههای متعدد دارد و تنوع بسیار بالایی در شغلهای روانشناسی وجود دارد؛ در واقع گستردگی وسیع مشاغل مختلف روانشناسان یکی از علل شکل گرفتن تصورات اشتباه درباره روانشناسی و فعالیت روانشناسان است.
شکی نیست که برخی روانشناسان به حل کردن معماهای جنایی کمک میکنند و متخصصین بسیاری هستند که بیماران را برای غلبه بر مشکلات مربوط به سلامت روان یاری میکنند؛ اما در این میان روانشناسانی هستند که به ایجاد محیط کاری سالمتر کمک میکنند، برنامههای سلامت عمومی را طراحی و اجرا میکنند یا درباره موضوعاتی مانند ایمنی هواپیما، طراحی رایانه و زندگی ارتشی تحقیق میکنند. روانشناسان در هر محلی که کار کنند، دغدغه و هدف اصلیشان این است که نقش موثری در توصیف، توضیح، پیشبینی و تاثیرگذاری بر رفتار انسان داشته باشند.
پیشینه روانشناسی
روانشناسی از دو علم زیستشناسی و فلسفه شکل گرفت و قدمت مباحث مربوط به این دو موضوع به دوران متفکران یونانی مانند ارسطو و سقراط برمیگردد. ریشه واژه روانشناسی، واژهای یونانی (psyche) با معنای تحتاللفظی “زندگی” یا “نفس” است که معانی “روح” یا “خود” از آن مشتق شده است.
پیدایش روانشناسی به عنوان یک حوزه مطالعاتی جدا و مستقل را مدیون ویلهلم وونت هستیم که نخستین آزمایشگاه روانشناسی تجربی را به سال 1879 در لایپزیگ آلمان تاسیس کرد. پژوهشهای وونت متمرکز بر توصیف ساختارهای تشکیل دهنده ذهن بود. این جنبه فکری عمدتاً بر تحلیل احساسات و حواس از طریق فرایندی کاملاً ذهنی به نام دروننگری متکی بود. وونت باور داشت افرادی که از آموزش مناسب برخوردار شده باشند، میتوانند فرایندهای ذهنی همراه با احساسات، حواس و افکار را به درستی تشخیص دهند.
مکاتب فکری گوناگونی در طول تاریخ روانشناسی برای توضیح ذهن و رفتار انسان شکل گرفتهاند. مکاتب فکری خاصی در بعضی موارد برای دورهایی در حوزه روانشناسی بر مکاتب دیگر تفوق یافتهاند. هرچند این مکاتب فکری گاهی به مثابه نیروهای رقیب قلمداد میشوند؛ اما هر دیدگاه نقش خاص خود را در افزایش درک ما از روانشناسی ایفاء کرده است.
روانشناسی به چند دسته تقسیم میشود؟
روانشناسی حوزهای وسیع و گسترده است و گرایشها و زیرشاخههای متعددی برای آن تعریف شده است. در این بخش با مهمترین گرایشها و حوزههای پژوهشی و کاربرد آنها در روانشناسی آشنا میشوید:
روانشناسی بالینی
روانشناسان بالینی به ارزیابی، تشخیص و درمان بیمارانی میپردازند که از بیماریهای ذهنی و ناراحتیهای روانی رنج میبرند. این گروه از روانشناسان همچنین رواندرمانی انجام میدهند و طرحهای درمانی مناسب را تهیه میکنند. روانشناسان بالینی غالباً در بیمارستانها، کلینیکهای سلامت روان و مطبهای شخصی فعالیت میکنند. آنان در زمینه تکنیکهای مختلف درمانی آموزش می بینند و برخی برای درمان اختلالهای خاص تخصص می گیرند یا بر روی گروه خاصی از افراد کار میکنند. برای مثال روانشناس بالینی می تواند در زمینه هایی مانند درمان اختلال سوءمصرف مواد، سلامت روان کودکان، فوبیا و ترس ، سلامت روان بزرگسالان یا سلامت روان سالمندان تخصص بگیرد.
روانشناسی سلامت
تمرکز اصلی در روانشناسی سلامت بر تاثیر روانشناسی، زیست شناسی، گروههای اجتماعی و رفتار بر رفاه، ابتلا به بیماری و سلامتی عمومی است. هدف روانشناسان سلامت به حداکثر رساندن رفاه مراجعین و بهبود سلامت روانی و جسمی است. برخی متخصصین روانشناسی سلامت کارهای بالینی انجام میدهند و به ارزیابی وضعیت و درمان مراجعینی میپردازند که به دلیل ابتلا به بیماریهای گوناگون نیاز به کمک دارند. این کار بالینی میتواند شامل رواندرمانی، انجام ارزیابیهای روانی، آموزش تکنیکهای مقابلهای مختلف و رفتارهای سالم باشد.
روانشناسی شناختی
روانشناسان شناختی به بررسی چگونگی تفکر انسانها میپردازند و موضوعاتی همچون تصمیمگیری و حل مسئله را مورد توجه قرار میدهند. این گروه از روانشناسان به چگونگی پردازش، یادگیری، ذخیره، بازشناسی و استفاده اطلاعات در مغز علاقهمندند. روانشناسان شناختی در مکانهای گوناگونی مانند دانشگاه، مراکز پژوهشی، مراکز توانبخشی، بیمارستانها، ادارههای دولتی و مطبهای خصوصی فعالیت دارند. متخصصین این حوزه غالباً وظایف و مسئولیتهای مختلفی مانند انجام پژوهش و کار با بیماران را انجام میدهند.
روانشناسان شناختی نیز همانند روانشناسان دیگر گرایشها غالباً در حوزه خاصی مانند حافظه، رشد زبان، توجه، حل مسئله یا ناتوانیهای یادگیری تخصص میگیرند.
روانشناسی مشاوره
روانشناسان مشاور، رواندرمانی را برای درمان اختلالات روانی، مشکلات رفتاری، رفع مشکلات بعد از خیانت ، مشکلات عاطفی، مشاوره قبل از ازدواج، مدیریت استرس، افزایش اعتماد به نفس و مشکلات مرتبط انجام میدهند. این گروه از متخصصین وجوه اشتراک بسیاری با روانشناسان بالینی دارند.
روانشناسی میان فرهنگی
روانشناسان میان فرهنگی به بررسی تفاوتهای انسانها در گستره فرهنگهای مختلف و تاثیر وابستگیهای فرهنگی بر رفتار میپردازند. آنان غالباً به کنکاش در این موضوع میپردازند که چگونه جنبههای مختلف رفتار میتواند جهانی یا در میان فرهنگهای گوناگون متفاوت باشد. برای مثال یک روانشناس میان فرهنگی میتواند به بررسی تفاوت سبکهای تربیت کودکان در فرهنگهای جمعگرا و فردگرا بپردازد و این که این تفاوتهای تربیتی چه تاثیری بر رفتار در دوران بزرگسالی میگذارد.
روانشناسی رشد
روانشناسان رشد درباره رشد انسان در طول عمر تحقیق میکنند. برخی روانشناسان رشد بر دوره خاصی از زندگی، مثلاً کودکی اولیه، نوجوانی، بزرگسالی یا سالمندی متمرکز میشوند. این گروه از متخصصین وظایفی مانند ارزیابی کودکان دچار ناتوانی یا تاخیر رشدی، بررسی مشکلات مربوط به بالا رفتن سن و مطالعه چگونگی اکتساب مهارتهای زبانی را انجام میدهند. برخی روانشناسان رشد بر پژوهش متمرکز میشوند و دانش ما را از مسائلی که ممکن است در طول عمر در ارتباط با رشد پیش بیاید، افزایش میدهند. متخصصین دیگر در حوزه کاربردی فعالیت میکنند و با بیمارانی کار میکنند که برای مقابله با مشکلات رشدی نیاز به کمک دارند.
روانشناسی تربیتی
روانشناسان تربیتی به بررسی فرایندهای تربیتی و چگونگی یادگیری میپردازند. تدوین راهبردهای آموزشی و آموزش تکنیکها در حیطه وظایف روانشناسان تربیتی قرار میگیرد. برخی روانشناسان تربیتی ناتوانیهای یادگیری یا استعدادهای درخشان را مطالعه میکنند. این گروه از متخصصین به بررسی تاثیر عاملهای اجتماعی، شناختی و هیجانی بر فرایندهای یادگیری میپردازند. برخی متخصصین این حوزه در شناسایی و مدیریت مشکلات بالقوهای تخصص میگیرند که ممکن است یادگیری کودکان را مختل کند. برخی به پژوهش در زمینه فرایند یادگیری میپردازند و عدهای نیز بر طراحی محتوای آموزشی مفید برای به حداکثر رساندن نتایج یادگیری متمرکز میشوند.
روانشناسی محیطی
روانشناسان محیطی ارتباط بین انسان و محیط های اطرافش، شامل محیطهای طبیعی و محیطهای ساخته شده را بررسی میکنند. فعالیت در پروژههای حفاظت منابع که به منظور محافظت از گونههای در معرض خطر انجام میشود و بررسی روشهایی برای متوقف کردن گرمایش جهانی در حیطه فعالیتهای روانشناسان محیطی قرار میگیرد. این گروه از متخصصین در زمینه تاثیر انسان بر محیط تحقیق میکنند. برخی روانشناسان محیطی نیز برای تدوین خط مشیهای میحطی با دولت همکاری میکنند.
روانشناسی فروش و بازاریابی
روانشناسان فروش و بازاریابی در زمینه رفتار مشتری تحقیق میکنند و راهبردهای بازاریابی را برای ارتقاء کسب و کار تدوین میکنند. این گروه از روانشناسان به صاحبان کسب و کارها کمک میکنند تا بهتر متوجه شوند که چه عاملهایی مشتری را به خرید محصولات و بهره گیری از خدمات ترغیب میکند. روانشناسان فروش و بازاریابی در زمینه چگونگی واکنش خریداران به پیامهای بازاریابی، تحلیل راهبردهای تصمیمگیری و نقش هیجانات و احساسات در انتخاب محصولات تحقیق میکنند. این گروه از متخصصین در تهیه پیامهای بازاریابی، شناسایی مخاطبین هدف و توسعه محصولات جذاب برای مشتریان خاص به صاحبان کسب و کارها کمک میکنند و به آنان آموزش میدهند که دیدگاهها و نظرات درباره محصولات و برندها چگونه شکل میگیرد و تغییر میکند. روانشناسان فروش و بازاریابی این وظایف را از طریق استفاده از نظرسنجیهای تحقیقات بازار، آزمایشها، مشاهدات طبیعی و گروههای کانونی مشتریان انجام میدهند.
روانشناسی صنعتی ـ سازمانی
روانشناسان صنعتی ـ سازمانی به بررسی رفتار در محل کار، برای مثال چگونگی انتخاب بهترین کارمند برای یک شغل خاص و روشهای افزایش بهرهوری کارکنان میپردازند. روانشناس صنعتی ـ سازمانی با بهرهگیری از دانش خود در زمینه اصول روانشناختی، ارزیابیهایی را برای غربالگری متقاضیان مشاغل تعیین شده طراحی میکند. این گروه از روانشناسان گاهی برنامههای آموزشی خاصی را برای کارکنان فعلی به منظور افزایش دانش، به حداکثر رساندن کارآمدی و به حداقل رساندن آسیب تدوین میکنند. همچنین از روانشناسان صنعتی ـ سازمانی خواسته میشود تا کسب و کارها را در سطح سازمانی ارزیابی کنند و روشهای جدیدی را برای کاهش هزینهها، بهبود کارایی و افزایش رضایت و حفظ کارکنان بیابند.
روانشناسی شخصیت
روانشناسان شخصیت جنبههای متفاوت شخصیت و تاثیر ویژگیهای فردی بر رفتار و زندگی را مطالعه میکنند. پژوهشگران حوزه روانشناسی شخصیت به طیف وسیعی از موضوعاتی علاقهمندند که به نحوی میتواند در زندگی روزمره کاربرد داشته باشد. برای مثال روانشناسان شخصیت به بررسی چگونگی شکلگیری شخصیت و امکانپذیر بودن تغییر دادن آن میپردازند، همچنین بررسی میکنند که آیا ویژگیهای شخصیتی خاص میتواند پیآمد ابتلا به اختلالها یا بیماریهای معین باشد یا خیر. به علاوه این گروه از متخصصین تاثیرات شخصیت بر تصمیمگیری و عاملهای بسیاری را که بر رشد و شکلگیری شخصیت اثر میگذارد، مورد توجه قرار میدهند.
روانشناسی مدرسه
روانشناسان مدرسه برای مقابله با مشکلات هیجانی، تحصیلی، اجتماعی و رفتاری در مدرسه به کودکان و نوجوانان کمک میکنند. متخصصین این حوزه از روانشناسی نقش مهمی را در سیستم آموزشی به عهده دارند و معمولاً با والدین، آموزگاران، دانش آموزان و دیگر کارکنان مدرسه در ارتباطند و با آنان همکاری میکنند تا از سلامت، ایمنی، کارآمدی و حمایتکننده بودن محیط یادگیری اطمینان حاصل کنند. کودکانی که با مشکلات خاصی دارای ماهیت رفتاری، هیجانی یا تحصیلی دست و پنجه نرم میکنند، با بهرهگیری از راهنمایی مشاور مدرسه میتوانند برنامه موثری را برای غلبه بر مشکل خود بیابند. روانشناسان مدرسه مدیریت رفتاری یا مداخله مستقیم را در صورت لزوم انجام میدهند یا صرفاً از کودکان حمایت میکنند و به دانش آموزانی که نیاز دارند با کسی صحبت کنند، مشاوره میدهند.
روانشناسی اجتماعی
روانشناسان اجتماعی رفتار گروهها را مطالعه میکنند و به بررسی چگونگی رفتار انسانها در جایگاههای اجتماعی و تاثیر گروه بر رفتار فردی میپردازند. روانشناس اجتماعی درباره طیف وسیعی از موضوعات شامل نگرش ها، تعصب، ارتباط، روابط میانفردی، پرخاشگری و ترغیب تحقیق میکنند. برخی روانشناسان اجتماعی تحقیقات بنیادی گستردهای را انجام میدهند که برای افزایش درک و دانش ما از رفتار اجتماعی طراحی شده است. برخی روانشناسان اجتماعی نیز از دانش و مهارتهای خود برای تاثیرگذاری بر رفتار انسان بهره میگیرند تا به این ترتیب گروههایی سالمتر و کارآمدتر را پرورش دهند.
چه تفاوتی بین روانشناس و روانپزشک وجود دارد؟
دو اصطلاح روانشناس و روانپزشک غالباً به جای هم برای توصیف متخصصی به کار برده میشود که خدمات رواندرمانی ارائه میدهد، اما این دو تخصص و خدمات آنها از نظر محتوا و حیطه عملکرد با هم تفاوت دارد. روانپزشک، پزشکی است که میتواند دارو تجویز کند و این تجویز دارو را میتواند در کنار رواندرمانی انجام دهد؛ هرچند تمرکز روانپزشکان عمدتاً بر روی مداخلههای پزشکی و دارویی است. روانشناس دارای مدرک دکترا یا کارشناسی ارشد است، اما پزشک نیست و نمیتواند دارو تجویز کند. روانشناس به شیوه تخصصیتر رواندرمانی انجام میدهد که میتواند شامل مداخلههای شناختی و رفتاری باشد.
تحصیلات، آموزش و صلاحیتها
هرچند بعضی مسئولیتهای روانشناسان و روانپزشکان، از قبیل انجام رواندرمانی و پژوهش با هم همپوشی دارد، پیشینه و شرایط لازم برای اخذ این دو تخصص با هم تفاوت دارد:
شرایط لازم برای روانشناس شدن
روانشناسان در رشته روانشناسی آموزش میبینند و دکترا میگیرند؛ دوره دکترا معمولاً چهار تا پنج سال طول میکشد. دانشجویان دکترا دورههای متفاوتی را در زمینه رشد شخصیت، روشهای پژوهش روانشناختی، رویکردهای درمانی، نظریههای روانشناختی، درمانهای شناختی، درمانهای رفتاری و موضوعات دیگر در طول تحصیل خود میگذرانند. لقب “روانشناس” صرفاً برای افرادی به کار برده میشود که دوره آموزشی لازم را گذراندهاند و موفق به اخذ پروانه شدهاند. عنوانهای غیررسمی مانند درمانگر نیز غالباً به کار برده میشود، اما دیگر متخصصین حوزه سلامت روان، از قبیل مددکاران اجتماعی دارای مجوز نیز میتوانند از این عنوان (درمانگر) استفاده کنند.
شرایط لازم برای روانپزشک شدن
روانپزشک، پزشکی است که آموزشهای خاصی را در زمینه ارزیابی، تشخیص، درمان و پیشگیری از بیماریهای روانی گذرانده است. دانشجویان برای روانپزشک شدن بعد از اتمام دوره کارشناسی وارد دانشکده پزشکی میشوند و برای اخد مدرک دکترا در پزشکی ادامه تحصیل میدهند. روانپزشکان آینده بعد از به اتمام رساندن دوره پزشکی، باید دوره چهار سالی رزیدنتی در حوزه سلامت روان را نیز به اتمام برسانند. دوره رزیدنتی یا دستیاری غالباً مستلزم فعالیت در بخش روانپزشکی بیمارستان است. دانشجویان روانپزشکی به درمان طیف گستردهای از بیماران، از کودکان تا بزرگسالان میپردازند که دچار مشکلات رفتاری، هیجانی یا نوعی از اختلالهای روانی شدهاند.
متخصصین روانپزشکی در طول دوره دستیاری از آموزش و تمرین ضروری برای تشخیص و درمان عارضههای روانی مختلف از قبیل PTSD، ADHD، اسکیزوفرنی و اختلال دوقطبی برخوردار میشوند.
چگونگی درمان بیماران توسط روانشناس و روانپزشک
روانشناسی و روانپزشکی علیرغم متفاوت بودن تخصصها، هر دو نقش مهمی در درمان بیماریهای مربوط به سلامت روان دارند. روانشناس و روانپزشک غالباً با یکدیگر همکاری میکنند تا بتوانند بهترین درمان ممکن را به بیمار ارائه دهند. برای مثال ممکن است بیماری که دچار علائم روانی شده است، در ابتدا بهتر است که فرد به روانشناس مراجعه کند؛ روانشناس وضعیت بیمار را تحت نظر میگیرد، ارزیابی میکند و مشکل و یا اختلال را تشخیص میدهد، سپس در صورت نیاز او را برای تجویز دارو و نظارت بر روند درمان دارویی به روانپزشک معرفی میکند. روانپزشک و روانشناس برای درمان بیمار با یکدیگر همکاری میکنند، روانشناس مداخلههای رفتاری را ارائه میدهد و روانپزشک دارو تجویز میکند یا دستور مصرف داروها را تغییر میدهد تا علائم بیمار به بهترین شکل ممکن تسکین یابد.
نوع رویکرد مورد نیاز غالباً به شدت علائم و نیازها و خواستههای بیمار بستگی دارد. باتوجه به پژوهشهای انجام شده خواستههای بیماران با هم یکسان نیست، برخی رواندرمانی را به تنهایی انتخاب میکنند و عدهای ترجیح میدهند که در کنار رواندرمانی، دارو هم مصرف کنند؛ بنابراین طرح درمان در این شرایط با هم متفاوت خواهد بود. هزینههای درمان نیز عامل تاثیرگذاری است؛ مطالعات نشان داده است که رویکردهای درمان ترکیبی برای بیماران مقرون به صرفه تر است.
شما میتوانید به صورت غیرحضوری از هر جای دنیا که هستید با مشاوران و روانشناسان متخصص ما در رادیو عشق تماس بگیرید و از طریق واتسآپ و تلگرام در زمینههای مختلف مشاوره و راهنمایی بگیرند.
امروزه، دریافت خدمات رواندرمانی بسیار رایج شده است اما شاید افراد خیلی با زیرشاخههای رشته روانشناسی آشنا نباشند. جالب است بدانید که در دنیا روانشناسان، در حوزههای مختلفی کار میکنند؛ به عنوان مثال در ایران روانشناس بالینی، روانشناس شناختی، مشاور، روانشناس بین رشتهای، روانشناس رشد، روانشناس تحصیلی، روانشناس محیطی، روانشناس فروش و بازاریابی، روانشناس صنعتی-سازمانی، روانشناس شخصیت، روانشناس مدرسه، روانشناس اجتماعی و … مشغول به فعالیت هستند.
گاهی پیش میآید که فرد بخواهد برای دریافت خدمات رواندرمانی اقدام کند ولی نداند که چه تفاوتی بین روانشناس (بیشتر منظور روانشناس بالینی) و روانپزشک وجود دارد؟ شاید بتوان گفت مهمترین و اصلیترین تفاوت بین این دو متخصص این است که روانشناس بیشتر با استفاده از تکنیکهای روانشناسی درمان انجام میدهد و روانپزشک با کمک دارو که البته این دو نوع درمان مکمل یکدیگر هستند.
پرسش و پاسخ کوتاه