استقلال و هویتتون هنوز به نفر قبلی گره خورده

وقتی تو رابطه به هم نزدیک میشین شروع میکنین به گفتن علایق، تفریحات ،کارهاتون. کم کم یه سری از کارهارو مثل یک زوج باهم انجام میدین. اگر تا حدی استقلال خودتون رو حفظ نکنین بصورت غیر قابل کنترلی به طرف مقابلتون وابسته میشین و وقتی رابطه تموم میشه نمیدونین چطور استقلالتون رو بعنوان یه انسان مجزا بدست بیارین بسته به اینکه چه مدت این رابطه عمر داشته و عمیق بوده زمان بیشتری طول میکشه تا استقلال و هویتتون رو بدست بیارین.

جلوی غصه خوردنتون رو میگیرین

از دست دادن کسی که عاشق هستید سخته. روبرو شدن با این واقعیت که دیگه تو زندگیتون نداریدش باعث میشه احساس عصبانیت و حتی ناامیدی بکنید.گاهی غرور و یا ترس باعث میشه این ناراحتی و خشم رو بروز ندین و خودتون رو با کار، درس و یا حتی یک رابطه جدید سرگرم کنید یا اینکه همش به عشقی که از دست دادین فکر کنید که چطور باهاش ارتباط برقرار کنید یا یه جوری بفهمید هنوز به شما فکر میکنه یا نه. تا زمانی که حس خشم و ناراحتی تون رو خالی نکنید، حالتون بهتر نمیشه.

نمی پذیرین که اعتماد به نفستون پایین اومده

غرورتون شکسته و عزت نفستون آسیب دیده. حس پس زده شدن و خوب نبودن بهتون دست میده این حسی که بوجود اومده خیلی میتونه بهتون آسیب بزنه دست کمش نگیرید بجای اینکه تحملش کنید و تو خودتون بریزید، راجع بهش صحبت کنید آنالیزش کنید و در نهایت ریکاوری کنید. در نظر بگیرید بجای اینکه حواستون رو با فکر کردن به نفر قبلی زندگیتون پرت کنید روی احساس خودتون و حال خودتون باید تمرکز کنید. وقتی یک رابطه تموم شده برای محافظت از خودمون بهتره عیب و نقص های طرف مقابلمون رو بیشتر به یادمون بیاریم.

نمی‌خواین تغییر رو قبول کنین

دوست دارید مثل قبل با عشقتون وقت بگذرونید و سبک زندگی قبل رو داشته باشید هر چقدر بیشتر بچسبید به شکل زندگی قبلی، گذشتن از این حالت براتون سخت تره. بپذیرید اون زندگی تموم شده و الان میتونین یه سبک جدیدی برای زندگی کردن داشته باشید. یکی از دلایلی که خیلی ها بعد از شکست عاطفی دیر بهبود پیدا میکنن این که برای زندگی انگیزه ندارند. نیرو محرکه‌ای لازم دارید که باعث بشه کارای جدید انجام بدین با کارای کوچیک شروع کنین مثلا برید باشگاه، کلاس زبان ثبت نام کنید یا هرکاری که حال و هواتون رو عوض میکنه.