ازدواج درونگرا با برونگرا: مشکلات و مزیت ها
هر ازدواجی با چالشها و مشکلات خاص خود همراه است، نوع این مشکلات به خصوصیات همسران بستگی دارد. ازدواج افراد درونگرا با برونگرا، برای مثال ازدواج کردن یک زن درونگرا با یک مرد برونگرا به طور قطع بدون مشکل نخواهد بود، اگرچه روشهای مختلفی برای غلبه بر این دشواریها وجود دارد. البته ازدواج درونگرا و برونگرا با مزایای متعددی همراه است که شاید همه از آنها آگاهی نداشته باشند. در این مقاله به بررسی نقاط مثبت و منفی ازدواج افراد درونگرا با برونگرا میپردازیم.
فهرست مطالب
معایب
داشتن تمایلات اجتماعی متفاوت
تمایلات اجتماعی درونگراها با برونگراها کاملاً متفاوت است، این تفاوتهای بنیادی میتواند منشأ نزاعها و جروبحثهای فراوان باشد. برونگراها برای سرحال و پرانرژی بودن نیاز به معاشرت دارند، حال آن که درونگراها میخواهند مدت زیادی تنها باشند تا در تنهایی و کنج خلوتشان تجدید قوا کنند. این گرایشهای متفاوت آتش اختلافات بین درونگرا و برونگرا را شعلهور میکند. در طول زندگی مشترک زمانهایی پیش میآید که طرف برونگرا میخواهد با دوستانش بیرون برود، اما همسر درونگرا میخواهد با عشقش خلوت کند و در آرامش باشد. این اختلاف نظر رابطه بین همسران را متشنج میکند، به ویژه اگر همسر درونگرا دوست داشته باشد که همسرش کنار او در خانه بماند. از طرفی برونگراها دوست دارند همسر درونگرایشان به آنها ملحق شود و زمانی که همسرشان از همراهی با او امتناع میکند، ناراحت و آزرده خاطر میشوند.
وقتی همسران برای تجدید قوا و انرژی پیدا کردن به دو محیط کاملاً متفاوت نیاز داشته باشند، جو متشنج و ناراحت کنندهای ایجاد میشود. اگر زوجین یکدیگر و نیازهای اجتماعی شخصی هم را درک نکنند، شرایط ناراحت کنندهتر میشود. البته این مشکل لاینحل نیست، چنانچه همسران سعی کنند تیپهای شخصیتی یکدیگر و نیازها و خواستههای طرف مقابل را بشناسند، میتوانند زندگی شیرینی داشته باشند. این شناخت باعث میشود که همسران از نیازهای یکدیگر آگاهی پیدا کنند و طرف مقابل را به کاری که دوست ندارد، وادار نکنند. زمانی که همسر برونگرا متوجه شود که همسر درونگرایش نیاز دارد که مدتی تنها باشد، امتناع او از همراهی با خود را به دوست نداشتن ربط نمیدهد. همچنین همسر درونگرا باید نیاز جفت برونگرایش به معاشرتی بودن و بودن در اجتماع را، بدون پیدا کردن احساس گناه درباره این موقعیت درک کند. چنین زوجی باید حد و مرزهایی را برای خود تعریف کنند و روشی را بیایند که هر یک بتوانند استقلال خود را بدون آزرده کردن دیگری حفظ کنند.
جر و بحثهای بیپایان درباره شلوغی و سکوت
هرچقدر درونگراها عاشق سکوتند، برونگراها از سروصدا و جنب و جوش لذت میبرند. بعضی از برونگراها به سر و صدا و شلوغی برای تحریک شدن نیاز دارند. برونگراها مانند درونگراها به راحتی تحریک نمیشوند و حساسیتشان به نور و صدا کمتر است. چون نیازهای زوجین از زمین تا آسمان با هم تفاوت دارد، رابطهشان متشنج میشود. همسر برونگرا میخواهد همان طور که تلویزیون را با صدای بلند نگاه میکند، کارهای دیگری را هم انجام دهد. اما این شلوغی و آشفتگی همسر درونگرایی را که به سکوت نیاز دارد، آشفته و کلافه میکند.
بهترین راه حل برای همسران درونگرا و برونگرا این است که هر یک فضایی جداگانه، مختص خود داشته باشند تا یک بتوانند کارهای مورد علاقهشان را بدون ایجاد مزاحمت برای دیگری در آن فضا انجام دهند. همسر برونگرا باید فضایی داشته باشد که بتواند در کمال آزادی در آن سر و صدا کند. از طرفی همسر درونگرا نیز به مکان ساکت و دنجی نیاز دارد که بتواند در کمال آرامش در آن تجدید قوا کند. غلبه بر این مشکلات به سازش و شکیبایی نیاز دارد.
ایجاد سوءتفاهم
شیوه عملکرد درونگراها با برونگراها کاملاً متفاوت است، این تفاوت عملکردی میتواند منشأ سوءتفاهمهای متعدد باشد. زمانی که همسر درونگرا میخواهد تنها باشد و خودش را پیدا کند، ممکن است همسرش او را سرد و حتی بداخلاق ببیند. این سوءبرداشت دلیل بد بودن همسر برونگرایی نیست که در خلوت ناخواستهی خود، عاشقانه درباره همسرش و دلیل بیتفاوتی او فکر میکند. از طرفی همسر درونگرا نمیخواهد آرامش شریک زندگیاش را به هم بزند، از طرف دیگر همسر برونگرا این سکوت را به پای بیتوجهی میگذارد. به این ترتیب هر دو ناراحت و رنجیده خاطر میشوند و حس میکنند که عشقشان نمیخواهد در کنار آنها باشد. همسر درونگرا گاهی اوقات اهمیتی به وجود همسرش نمیدهد، چون صرفاً میخواهد با خودش خلوت کند. چنانچه همسر برونگرا بتواند سکوت و آرامشی را که شریک زندگیاش به آن نیاز دارد، به او بدهد، بسیاری از مشکلاتشان حل خواهد شد. همسر برونگرا باید به نیازهای دیگری احترام بگذارد و به او اجازه دهد که مدتی با خودش تنها باشد. همچنین همسر برونگرا باید متوجه باشد که جفت درونگرایش همواره به او فکر میکند و از این فرصت تنهایی برای تقویت خود استفاده میکند تا بتواند زوج بهتری برای همسر معاشرتی و پرانرژیاش باشد.
اگرچه بیشتر درباره سوءتفاهم برانگیز بودن رفتار درونگراها صحبت کردیم، اما واقعیت این است که این فلش دوطرفه است. برونگراها به معاشرت و ارتباط با عشقشان نیاز دارند، اما این خصلت گاهی به سمج بودن سوءبرداشت میشود و همسر درونگرایشان را کلافه میکند. همسر درونگرا فکر میکند که دیگری بیش از حد وقتش را بیرون از خانه میگذراند و ترجیح میدهد که همسرش بیشتر در خانه کنار او بماند و استراحت کند. افراد برونگرا نیاز دارند که نظراتشان را به روشهای مختلف بیان کنند و نمیخواهند که آدم نفرت انگیز و پرسروصدایی جلوه کنند. برونگراها از این که دیگران آنها را پرسرو صدا و شلوغ بدانند، ناراحت میشوند. فرد برونگرایی که دوست دارد، همسرش کنار او باشد و از گفتگوهای طولانی با او لذت میبرد، در واقع از صمیم قلب به همسرش اهمیت میدهد. به عبارت دیگر این شیوه، ابراز علاقهی افراد برونگرا است که گاهی اوقات به سماجت سوءتعبیر میشود. اشخاص برونگرا باید با همسر درونگرایشان صبورانه رفتار کنند و شخصیت خاصشان را درک کنند. سازش رمز موفقیت ازدواج درونگرا و برونگرا است و پیوند بین آنها را تقویت میکند.
مزایا
تسهیل رشد
اگرچه ازدواج درونگرا با برونگرا با معایب مختلفی همراه است، مزایای متعددی نیز دارد که نمیتوان آنها را نادیده گرفت. درونگراها و برونگراها میتوانند در زندگی مشترک باعث رشد یکدیگر شوند و به نسخه بهتری از خودشان تبدیل شوند. این تفاوتها موجب میشود که زوجین از ناحیه امن خود بیرون بیایند و بر مشکلاتی که همواره با آنها دست و پنجه نرم میکردند، غلبه کنند. فرد درونگرایی که در حالت عادی از روابط اجتماعی فراری است، مجبور میشود که معاشرتیتر شود. افراد درونگرا به لطف همسر برونگرایشان مجبور میشوند، در موقعیتهایی قرار بگیرند که قبلاً از آنها اجتناب میکردند. تجارب جدید به درونگراها کمک میکند که مهارتها و قابلیتهایشان را کشف کنند و در مسیر رشد خود گام بردارند.
برونگراها نیز یاد میگیرند که بیشتر به خودشان توجه کنند و بر نیازها و احساسات خود بیشتر متمرکز شوند. افراد برونگرا با کمک همسر درونگرایشان بهتر میتوانند افکار خود را تجزیه و تحلیل کنند و با خودشان از در صلح و آشتی وارد شوند. این رابطه فرصت مناسبی برای رشد افراد برونگرا است و موجب میشود که از روی آوردن به تعاملات اجتماعی به عنوان روشی برای پوشش نیازها و احساسات خود دست بردارند. اشخاص برونگرا به کمک همسران درونگرایشان بهتر میتوانند، خودشان را درک کنند و در سایه این آرامش اندکی استراحت کنند.
وجود داشتن بده بستان
بده بستان ارزشمندی در رابطه برونگرا با درونگرا وجود دارد، این دو غالباً در امور مختلف به یکدیگر تکیه میکنند و یکدیگر را به فعالیت وامیدارند. زمانی که همسر درونگرا کلافه میشود و نمیخواهد در تعاملات و فعالیتهای اجتماعی شرکت کند، همسر برونگرایش میتواند رهبری امور را به دست بگیرد. به این ترتیب زندگی برای فرد درونگرا آسانتر میشود، به ویژه در زمانهایی که احساس میکند دارد از خستگی از پا درمیآید. فرد برونگرا مشکلی برای سفارش تلفنی غذا ندارد و به راحتی میتواند شرایط را در موقعیتهای اجتماعی ناخوشایند کنترل کند. این تفویض اختیار به ویژه در زمانهایی مفید واقع میشود که همسر برونگرا به توجه بیشتر نیاز دارد، در این حالت همسر درونگرا با طیب خاطر اجازه میدهد که همسر فعالش در اجتماع بدرخشد. در واقع افراد درونگرا از این که همسرشان مورد توجه قرار بگیرد، لذت میبرند و به داشتن چنین همسر پرانرژی و فعالی افتخار میکنند.
ازدواج درونگرا با برونگرا به روشهای مختلف و شگفتانگیزی میتواند برای زوجین سودمند باشد. زندگی کردن با فردی با روحیات متفاوت هیجانانگیزتر از زندگی با فردی با روحیات مشابه است. همسران درونگرا به شرکای برونگرایشان کمک میکنند که بیشتر به خودشان اعتماد کنند و در عین حال از حمایتی برخوردار میشوند که هیچگاه تصورش را نمیکردند.
جذب قطبهای مخالف
دو قطب مخالف، برای مثال درونگرا و برونگرا، جذابیت بالایی برای یکدیگر دارند. هر یک از همسران دارای خصوصیاتی است که دیگری فاقد آن است، این تفاوتها میتواند مهیج و فربینده باشد. هر یک از همسران دیگری را تحسین میکند و از مشاهده این خصوصیات بیسابقه در همسرش به هیجان میآید. همسر درونگرا توانایی همسرش را برای معاشرت با دیگران و قبول کردن مسئولیتهای مختلف ستایش میکند و درخشش همسر پرشور و شوقش را در اجتماع با احترام نظاره میکند. همسر برونگرا نیز از تمرکز و نیروی ذهنی همسر متفکرش به وجد میآید. غرق شدن فرد درونگرا در افکارش همسر برونگرا را اندکی مبهوت و حیران میکند، اما در عین حال این خلوت متفکرانه برایشان جالب است. همسر برونگرا در آتش اشتیاق وارد شدن به این دنیای کوچک منحصر به فرد میسوزد.
ازدواج درونگرا با برونگرا میتواند به بهتر شدن هر دو طرف کمک کند و زمینه را برای رشد هر دو فراهم سازد. شکی نیست که چنین ازدواجی مشکلات خاص خود را در پی دارد، اما اگر هر دو طرف برای غلبه بر این مشکلات با هم متحد شوند، میتوانند رابطهشان را تقویت کنند. سعی و تلاش برای دوام و موفقیت هر رابطهای لازم است، در این میان به جرات میتوان گفت که درک یکدیگر نخستین گام برای مستحکم کردن بنیان رابطه است.
عشقت رو جذب کن
میخوای یاد بگیری چطور روز به روز بیشتر قلب عشقتو بدست بیاری؟ چطور یه رابطه موفق منجر به ازدواج داشته باشی؟ چطور یه زندگی مشترک موفق داشته باشی؟ پس فرصت را از دست نده! تو هم به جمع دنبال کنندگان پیج رادیو عشق در اینستاگرام اضافه شو...
عضویت در خبرنامه رادیو عشق
مطالب زیر را حتما بخوانید
روانشناسی بهبود روابط (چگونه رابطه عاطفی خود را بهبود ببخشیم؟)
39 بازدید
اختلاف بر سر حق طلاق (حق طلاق زن)
35 بازدید
نشانههای بازی با احساسات دختر (چرا پسران با احساسات دختران بازی میکنند؟)
58 بازدید
بازی کردن با احساسات پسر در رابطه (بازی دادن دل پسران)
62 بازدید
ازدواج فامیلی (مشکلات ژنتیکی ازدواج فامیلی)
79 بازدید
سلام من عاشق دختری شدم تو دانشگاه ک اونم منو دوست داره و شخصیت mbti اونinfpوشخصیت منestpهستش ما همو خیلی دوست داریم ولی اویل زیاد جر وبحث دعوا چالش داشتیم شاید اون موقع هنوز اعتماد نکزده بودیممشکل من اینه ک اونا پولدارن من وضعیت مالیم بده چطوری می تونم چهار سال تو رابطه باشیم تا من تا اون موقع یکم پول جمع کنم چیکار کنم رابطه مون بلند مدت باشه
سلام دوست گرامیر
۴ سال ارتباط غیر رسمی میتواند مشکلات زیادی رو ایجاد کند و از طرفی یکی از مهم ترین تفاهم ها در یک ارتباط، سطح مالی دو خانواده هست.بهنر هست قبل از اینکه این رابطه عمیق تر شود با هم جدی صحبت کنید و مسائل را بررسی کنید.